eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
زیباتر از این ماه در عالم قمری نیست خورشید شده پا به فرار و خبری نیست با تیغ نگاهش به ملک بال و پری نیست زیباتر از او روی زمین گُل پسری نیست مشتاق ترین شب به ره عشق سحر شد چشم همه روشن شده..ارباب پدر شد تب کرده از این جلوه گری حضرت مولا هر کس که تو را دیده شده محوِ تماشا این کیست که امشب شده مجنونیِ لیلا؟ حق باشد اگر گفته خدا تبارک الله آئینه ترین کَس به پیمبر علی اکبر غوغا نه قیامت نه که محشر علی اکبر در پیچ و خم زلف شما باد اسیر است هر کس که خودش را به جنون داد...اسیر است هر کس که به امضای تو آزاد...اسیر است شیعه به تو از لحظه ی میلاد اسیر است هنگام اذانت شده ای عشق سحر کن بر ما و دل مضطر ما نیز نظر کن در معرکه ها کارِ تو چون حیدر کرار دشمن شده با خشم نگاه تو گرفتار ای وای اگر تیغ کشی همچو علمدار آنوقت شود معرکه از تیغ تو تب دار صد ناز بنازیم بر این ضربتِ شصتت میدان همه چون موم گرفتارِ دو دستت عالم همه چون نقطه ی پرگارِ تو باشد ارباب به والله گرفتار تو باشد آقاست هر آنکس که بدهکار تو باشد جبریل در افلاک علمدار تو باشد یک بار دگر معجزه ای کن که ببینیم در کرببلا پائین شش گوشه نشینیم جز دست تو و دست علمدار علم نيست جز جان تو روى لب ارباب قسم نيست فرقى به ميان عرب و نسل عجم نيست جز عشق تو در فكر مدافع حرم نيست نقش است به پيشانىِ من عمه ى سادات جانم به فداى حرمت قبله ى حاجات 🔸شاعر: ________________________
آسمان باز پر قمر شده است شب اندوهمان سحر شده است به همه سائلان نظر شده است چونكه اربابمان پدر شده است آمد از راه قرص ماه حسین دومین حیدر سپاه حسین خلق و خویش پیمبرى دیگر على اكبر نه،حیدرى دیگر پهلوان دلاورى دیگر تو بگو شیر لشكرى دیگر هست پیغمبرى سراپایش به عمو رفته قدوبالایش چهره اش ماه آسمان حرم سایه اش قوت زنان حرم حنجرش گرمى اذان حرم چشم بد دور از جوان حرم مثل عباس سایه ی سرهاست سرپناه تمام خواهرهاست آمد از هر نظر على باشد از همه بیشتر على باشد بازهم یك نفر على باشد چقدر این پسر على باشد! مثل حیدر قویست او عزمش چند بیتى بگویم از رزمش بین گرد و غبار مى آید روى مركب سوار مى آید پسر ذوالفقار مى آید حیدر روزگار مى آید عشق مى ریزد از سر و رویش ذوالفقار است تیغ ابرویش پاش تا در ركاب مى افتد دشت در پیچ و تاب مى افتد سر ز تن بى حساب مى افتد به تلاطم عقاب مى افتد بهت در چشمهاى این دشت است بسكه در حال رفت و برگشت است خوب فهمیده رزم فن دارد هنر جنگ تن به تن دارد فن از روبرو زدن دارد این شگرد از عمو حسن دارد آى لشكر ببین جوان این است پسر شیر نهروان این است خشم او تیغ و نیزه و تیر است هرنگاهش دو قبضه شمشیر است چقدر رزم او نفسگیر است نوه ی شیر غالبا شیر است تیغ مى زد همین كه از چپ و راست ازحرم بانگ یاعلى برخاست رزم با این جوان گره خورده حنجرش با اذان گره خورده در دهان ها زبان گره خورده ابرویش آنچنان گره خورده كه همه یاد حیدر افتادند یاد آن روز خیبر افتادند رعد و برق است یا كه طوفان است كه دقیقا میان میدان است یا جوان حرم رجز خوان است روى لب هاى عمه ها جان است شور و غوغاست در دلش هرچند دارد ارباب مى زند لبخند مى رود دشت را به هم بزند وسط معركه علم بزند خواست تا حرف مى روم بزند دید باید كمى قدم بزند پیش چشم پدر جوان مى رفت داشت ازجسم شاه جان مى رفت رفت در نیزه زارها افتاد بین گرد و غبارها افتاد زیر پاى سوارها افتاد وسط نیزه دارها افتاد پاى نیزه به پیكرش وا شد به زمین خورد اربااربا شد 🔸شاعر: ____________________
🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 🔸سرود میلاد اقا علی اکبــــــــر(ع) ☘سرود سوم: بنازم اون جلواتشو      جذبه ی برق نگاهشو دیونه می مونه تا ابد     هرکی زده می نابشو شب شب ولادت گل ارباب امشب رزقوروزی مون همه ازمی ناب امشب بی بی زینبو ببین توی دلش آشوبه بازدلش منتظره به تب و تاب امشب اومد اقایی که دلبره آره اون علی اکبره زینب میگه تو گوش داداش مثل خودخودپیمبره بــــه بــــه چون نوبتی هم باشه روزجون اومده گل ازآسمون اومده به چه بی امون اومده مثه یه کهکشون اومده دلدارحسین ؛ سالارحسین به به , به علی اکبر رعنای حسین(3)   پیمبری تو شمایلی یک تنه لشکرکاملی اخه توبحث مبارزه شاگرد یکه ابوفاضلی دستی از کرامت نا راضی نشد مثل اذون سحرت آوازی نشد واسه رقیه خواهرش عالم میدونه هیچکی مثه داداش علیش هم بازی نشد عالم اربابو دوس داره ارباب دوست داره تورو وقتی میگیره دلش میگه پیش بابا یه ذره راه برو بــــه بــــه چشمم براهه که ارباب کرم برسه تاتاج سرم برسه چشمام به حرم برسه دستام به علم برسه دلدارحسین ؛ سالارحسین به به , به علی اکبر رعنای حسین(3) به که چه شورو چه حالیه مستی امشبم عالیه تو خونه ی ارباب فقط جای بی بی فاطمه خالیه به به این قدو قامت بگو بگو بگو ماشالله زیر لب حسین میگه چش نخوره ایشالله هرکی روی ماهشو دیده فقط یک دفعه بخونه باید امشب هزار تا قل هو الله فطرس داره میزنه به در داره اقامون میشه پدر داره جبرییل از اسمون میاد با یدونه گل پسر بــــه بـــه چون عشق از جنس تو بی معطلیه دلها همه منجلیه چون عشقتو اولیه اسم تو فقط علیه   دلدارحسین ؛ سالارحسین به به , به علی اکبر رعنای حسین(3) 📚شاعر:محمدجوادحیدری
♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول ای جوونه حسین علی اکبر(ع) پهلوونه حسین علی اکبر(ع) دردونه ی حسین علی اکبر(ع) یا اکبر یا اکبر(ع) ..... شبهِ پیمبر علیِه اکبر(ع) شیر دلاور علیهِ اکبر(ع) شبیه حیدر علیهِ اکبر(ع) یا اکبر یا اکبر(ع) ..... به قلبای خزون زده بیا خودی نشون بده خوب میدونم که کَرمت تو خاص و عام زبون زده .... علی علی علیِ اکبر یا اکبر(ع) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بنددوم به همه ی عالم تو امیری توو همه جنگا مثل شیری تو نوّه ی شاه غدیری یا اکبر یا اکبر(ع) ....... تو جلوه ی نور خدایی و تو المثنای مصطفایی و وقتی می جنگی مرتضایی یا اکبر یا اکبر(ع) ِِِِِ..... دلبر دلها یا علی (ع) ای گل لیلا یا علی(ع) قبله ی دریا یا علی (ع) ای عشق زهرا یا علی (ع) علی علی علیِ اکبر یا اکبر(ع) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بندسوم تا که علی تو میشی رجزخون میزنی وقتی که تو ی میدون میشه یه لشکر از تو هراسون یا اکبر یا اکبر (ع) ..... شیر دلیر هر نبردی و خدایی که یکه و فردی و تو فُوقه فُوقه هر چی مردی یا اکبر یا اکبر(ع) ..... تو رزما ضرب المثلی بی مثل و بی بدلی شاگرد شیر جملی ....... علی علی علیِ اکبر یا اکبر(ع) 💠💠6⃣2⃣9⃣💠💠 ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
  دریا شُدی حسین گُوهَر در بیاوَرَد طوبیٰ شدی که عشق ثَمَر در بیاوَرَد یا آسمان که شمس و قمر در بیاوَرَد از رازِ چشمهای تو سر در بیاوَرَد امشب زِ خنده‌های تو پَر در بیاوَرَد سر تا به پا حسن شده ، پا تا به سر حُسین از هر طرف پیمبری از هر نظر حسُین با برگ و بار و رویِ تو شد باروَر حُسین شیرین‌تر از عسل شده‌ای تا مگر حُسین با بوسه از لبِ تو شکر در بیاوَرَد جبریل آمده به سلامِ شما رِسَد شاید به فیضِ حَضِ کلامِ شما رِسَد جایی نداشت تا سرِ بامِ شما رِسَد خواهد اگر به پایِ غلامِ شما رِسَد باید که چند بالِ دگر در بیاوَرَد محرابِ اَبروانِ تو شد قتلگاهِ ما شد مُشتَبه زِ قبله به میخانه راهِ ما ای بهتر از هزار یقین اشتباهِ ما در دستِ چشمِ توست تمامِ صَلاحِ ما تا جانِ ما به نیم نظر در بیاوَرَد پیغمبرانه خَلقاً و خُلقاً فقط تویی اعجازِ بیت‌های مُطَنطَن فقط تویی طوفانِ تند بادِ تَهَمتَن فقط تویی کابوسِ سختِ زَهره‌یِ دشمن فقط تویی تیغت کجاست تا که جگر در بیاوَرَد تفریح میکنی به همین تار‌ و مار‌ها بگذار تا کمی بنشیند غُبار‌ها تا بنگرم که پُر شده خاک از مزارها پیچیده است ناله‌ی‌ شان اَلفَرار‌ها حیدر رسیده است پدر در بیاوَرَد ای در سُرادِقاتِ الٰهی مَحافِلَت سجّاده‌یِ حسین شکوهِ نوافِلَت ای جلوه‌یِ جمالی‌اش اخلاقِ کامِلَت ای جذبه‌یِ جلالِ خدا در حَمایِلَت از ما نگاه توست که زَر در بیاوَرَد از پُشتِ در ببین که گدا سر به شانه است از پُشتِ در ببین که بهانه اِعانه است از پشتِ در ببین که گدایی بهانه است در غیبتِ پدر پسر آقایِ خانه است ارباب دستِ معجزه‌ گر در بیاوَرَد   عرشی شدیم با نفسِ جاودانه‌ات با بویِ سیبِ زمزمه‌هایِ شبانه‌ات از اشک‌هایِ نیمه شبِ عاشقانه‌ات تو در دعا و دامنِ تو بینِ خانه‌ات صدها شکوفه وقتِ سحر در بیاوَرَد ما را که کُشته کربُبَلایت هنوز هم ما را به خون نشانده صدایَت هنوز هم پایینِ پا فقط شده جایَت هنوز هم ارباب زاده‌ای و گدایَت هنوز هم   سر را گرفته است که بر در بیاوَرَد 🔸شاعر: _______________________
🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 🔸سرود میلاد اقا علی اکبــــــــر(ع) از آسمون باز ، بارون میباره هی دونه دونه جشنو سروره ، عالم به عالم خونه به خونه نوبتی هم با ، شه وقت جشن روز جونه از آسمون باز ، بارون میباره۲،هی دونه دونه جشنو سروره ، عالم به عالم۲،خونه به خونه نوبتی هم با ، شه وقت جشن،روز جونه (2) دلامون شاده روی لبامون باده خدا داده به اقامون اقا زاده من حیدری ام ،  پیغمبری ام من جونمو ، علی اکبری ام (2) علی اکبــــــر اقا علی اکبـــــــــــر(3)  سیر نجومی ، داره جنونم باز رو به بالا  هی گل می ریزن ، دارن ملائک از عرش اعلا  داده خدا مثل آمنه پی... غمبر به لیلا(2)  سیر نجومی ، داره جنونم۲ ،باز رو به بالا  هی گل می ریزن ، دارن ملائک۲،از عرش اعلا  داده خدا مثل آمنه پیغمبر به لیلا جنم باباشه که توی چشماشه نه فقط عمه اش ، یه دنیا خاطر خواشه ‌من قنبری ام ، از غم بری ام من جونمو علی اکبری ام علی اکبـــــــر اقا علی اکبــــــــر(3) 📚شاعر:محمدجوادحیدری
پیمبر می زند رخسارش اما نه پیمبر نیست پیمبر نیست اما از پیمبر نیز کمتر نیست رسید و خاتمیت را نمی دانم چه باید گفت که گفته بعد پیغمبر پیمبرهای دیگر نیست؟!! زمین می لرزد از نوع قدمهایش نمی دانم چه باید گفت نامش را اگر این مرد، حیدر نیست؟! زبان مانده است از گفتن قلم عاجز شد از رفتن دریغا وصف او در بیتهای ما میسر نیست شگفتا ! مانده ام باید به جز اکبر چه گفت او را که از اوصاف او گفتن کم از الله اکبر نیست الا شاعر چه می جویی میان واژگان او را فقط یک بیت را در خور اگر داری بیاور ، نیست علی های حسین بن علی مانند هم هستند برادر را چه کس گفته است مانند برادر نیست!! همین یک بیت را یک روضه میخوانم؛عبا پهن است علی اکبر است این اربن ارباآه اصغر نیست... 🔸شاعر: ____________________
═══✼🍃🌹🍃✼═══ بند۱ از همه چیز ، عشق تو بهتره ۲ اسمِت آقا ، از دو جهان سَرِه۲ تو آسمون ، بین فرشته ها ذکر همه ، یا علی اکبرِه ۳ ای گل زهرا ، لیلی لیلا ۲ مست و خراب نگاهتم دل به تو بسته ، عمری نشسته ( با دل خسته به راهتم ) ۲ هستی همیشه به دنیا ۲ عشق تموم جوونا ۲ ( یا اکبر ، یا اکبر ، یا اکبر ۴ ) ۴ بند ۲ اول و هم ، آخر دنیایی ۲ دیدن تو ، صحنه ی رویایی ۲ خودی نشون ، میدی به ما یا نه تو که همه ، عشق جوونایی ۲ می شینه هر دم ، همه ی عالم ۲ کنار سفره و خوان تو صبح سپیدم ، همه امیدم ، ( بخشس و جود و احسان تو ) ۲ یا علی ، شبه پیمبر ۲ نوه ی ، حضرت حیدر ۲ ( یا اکبر ، یا اکبر ، یا اکبر ۴ ) ۴
سرود مسجدی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام به دنیا آمده زیبا گل بُستانِ حیدر تو گویی بار دیگر آمده دنیا پیمبر شبه پیغمبر،ای سَیّد و سَروَر لالهٔ لیلا،جانم علی اکبر یا علی اکبر جانم علی اکبر... تمامِ هستی ام قربان یک نیمه نگاهَت حسین بن علی گلبوسه زد بر روی ماهت سورهٔ کوثر،سُلالهٔ حیدر لالهٔ لیلا،جانم علی اکبر یا علی اکبر جانم علی اکبر... الا اِی آنکه دل بردی ز عباس دلاور شفاعت کن زِ ما دلدادگان در روز محشر شافع محشر،ای رحمت داور لالهٔ لیلا،جانم علی اکبر یا علی اکبر جانم علی اکبر... ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
امشب قمری قمر به دامن دارد محبوب خدا پسر به دامن دارد این نو گل نورسته زر نایاب است فرزند رشید حضرت ارباب است از دامن لیلا و حسین آمده است از عطر خوشش ببین جهانی شده مست او لاله ی فرخنده ی احمر باشد دوم علی و علی اکبر باشد در چهره ی او قرص قمر پنهان است گویا که نبی صاحب قرآن است گویند همه پیمبر آمد به جهان از هیبت او قفل شده چشم و زبان زهرا نسب و حیدری است این گوهر مانند پدر لطف کند بر نوکر چشم بد خلق از این قمر دور بود زیبا تر از او نیست که او نور بود یوسف اگر این جمال زیبا می دید بی شک که دو دست خویش او می برید ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
عالمی محو جمالته مولا صدای هلهله ها میره بالا میباره رحمت حق آروم آروم برکت سفره های رسول الله اومده ارباب ، اومده مولا آخرین حیدر ، آخرین زهرا اونی که میشه ، گفت بهش حتی اول قرآن ، وصف بسم الله هم حسن هم حسین ، هم کمال خاتمی هم سلیمان و هم ، شیث و نوح و آدمی از ازل تا ابد ، تو پناه عالمی أباصالح مدد أباصالح 2 کنار مهد تو جمع رسولاست به زیر پات دخیل آسموناست چشمای روشنت منشأ دریاست پشت سرت دعای بی بی زهراست گل بپاشید و ، دود کنید اسپند زده دریا با آسمون پیوند ریسه میبندن آسمونا رو یوسف زهرا ، میزنه لبخند یو سفه ، هل أتاست ، نور و قدر و کوثره هرکی دیده میگه ، مهدیه یا حیدره اون که از راه اومد ، واسه دنیا دلبره أباصالح مدد أباصالح 3 سفینة النجاته بشر اومد برای تکفیری دردسر اومد با ذوالفقاری که داره تو دست برای کندنه نسل شر اومد با رجز میگه ، با همه احساس که أنا المهدی ، عمی العباس أنا نسل العشق ، أنا جیش الجار أنا مسمی به أبالاحرار دلبره ، محشره ، یله و دلاوره مهدیه ، مضطره ، یک تنه یه حیدره منتقمه دله پر گدازه مادره أباصالح مدد أباصالح ✼═══┅🔶🍁🔶┅═
بحر طویل حضرت علی اکبر(ع)-ولادت و مدح همه در حیرتم امشب، که شب هفده ماه ربیع است و یا یازده غره‌ی شعبان معظم، شب میلاد محمد شده یا اینه‌ی طلعت نورانی احمد، به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؛ عجبا این گل نورسته علی‌اکبر لیلاست، بگو یوسف زهراست، بگو اینه‌ی طلعت طاهاست، بگو دسته‌گل فاطمه‌ی ام‌ابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش، به جلالش به جمالش همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش که سراپاست همه اینه‌ی احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهره‌ی گل روی رسول دو سرا را. خانه‌ی یوسف زهراست زیارتگه پیغمبر اکرم، نگه آل محمد به جمالی است که خود شاهد رخسار دل‌آرای محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به سویش، به گمانم که گره‌خورده دل نور دل فاطمه بر طره‌ی مویش، شده جا در بغل عمه و آغوش عمویش، نگه ماه بنی‌هاشمیان بر گل رویش، نفسش نفخه‌ی صور و نگهش اینه‌ی نور و قدش نخله‌ی طور و به دَمَش معجز عیسی، به لبش منطق موسی، همه ماتش، همه مستش، همه دادند به هم دست به دستش، همه گل‌بوسه گرفتند ز پیشانی و لعل لب و خورشید جمالش، همه دادند سلامش، همه دیدند به مهر رخ او وجه خدا را. نگه از دامن مادر به گل روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجلای الهی شده چون شعله‌ی افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این درس که باید به جراحات تنش ایه‌ی ایثار و شهادت همه تفسیر شود، سینه‌ی پاکش هدف تیر شود، طعمه‌ی شمشیر شود، با نگه خود به پدر کرده ز گهواره اشارت که منم کشته‌ی راهت، تو رسول‌اللهی و من چو علی شیر سپاهت، بنواز ای پدر عالم هستی علی‌اکبر پسرت را به نگاهت، منم آن کودک شیری که ز شیری دل خود را به تو بستم، به فدایت همه هستم، تن و جان و سر و دستم، من و آن عهد که در عالم زر بستم و هرگز نشکستم، پسر فاطمه! از جام تولای تو مستم، تو دعا کن تو دعا کن که سرافراز کنم تا صف محشر شهدا را. چه برازنده بود نام علی بهر من آن هم ز لب تو، که وجودم همه گردیده پر از تاب و تب تو، به خدایی خدا پیش‌تر از آمدنم بوده دلم در طلب تو، به جز این نیست که باشد حسب من، حسب تو، نسب من نسب تو، به خدا مثل علی در صف پیکار برآرم ز جگر نعره و یک‌باره زنم چون شرر نار به قلب صف اشرار، که گوید به من احسن به صف کرب‌وبلا حیدر کرار و زند خنده به شمشیر و به آن صولت و آن نیرو و آن غیرت و آن شوکت و عز و شرفم احمد مختار، سزد از دل گهواره به عالم کنم اعلام که ای خلق جهان! من به نبی نور دو عینم، به همه خلق ندا می‌دهم امروز که فردا به صف کرب‌وبلا یار حسینم، عجبا می‌نگرم در بغل مادر خود معرکه‌ی کرب‌وبلا را. ای نبی‌روی و علی‌صولت و زهراصفت و فاطمه‌رفتار و حسن‌خو، تو که هستی که ربودی دل لیلا و حسین و حسن و زینب و عباس و علی را، تو نبی یا که علی یا که حسن یا که حسینی، تو همان خون خدا یا پسر خون خدایی، تو همه صدق و صفایی، تو همه مهر و وفایی، تو به هر زخم شفایی، تو به هر درد دوایی، تو عزیز دل آقای تمام شهدایی، تو همان یوسف خونین‌بدن آل‌عبایی، گل پرپر شده‌ی گلبن ایثار و ولایی، نه تو قرآن ز هم ریخته از نیزه و شمشیر جفایی، تو همه صبر و ثباتی، تو همه باب نجاتی، تو به لعل لب خشکیده‌ی خود خضر حیاتی، تو در امواج عطش آبروی آب فراتی که ز داغ لبت آتش زده دریا دل ما را. نظری تا که چو جان تربت پاک تو در آغوش بگیرم، به ضریحت بزنم بوسه و از شوق، همان لحظه بمیرم، قبر حضرت علی اصغر با قبر امام حسین یکی است نه با قبر حضرت علی اکبر، تو مگر جان حسینی، نه، تو قرآن حسینی، پدر و مادر و جان و همه هستم به فدایت، منم و مهر و ولایت، منم و مدح و ثنایت، منم و لطف و عطایت، منم و حال و هوایت، سگ این کویم و جایی نروم از سر کویت، چه بخوانی چه برانی، کرم و لطف تو بود عادت تو، عجز و گدایی است همه عادت من، گفتم و گویم به دو عالم نفروشم کفی از خاک درت را، به خدا سلطنت این است که خاک قدم خیل گدایان تو باشم، ندهم این سمت از دست، به دستم بگذارند اگر مهر و مه و ارض و سما را. استاد سازگار........
دیشب از عشق چشمِ من تر بود عاشقی حرفِ ما و دلبر بود دلِ گُم گشته ام مرا می بُرد دلم از كودكی كبوتر بود تا سرِ كوچه ی خدا رفتم كه پُر از چشمه هایِ كوثر بود چشمِ من بود و دامنِ ساقی دستِ من بود و لطفِ ساغر بود من زِ هوش و دلم زِ دستم رفت كارِ پیمانه های آخر بود كارِ دل، كارِ عشق دست تو اند هم خدا ، هم حسین مَستِ تو اند باز كُن چشمِ عالم آرا را خیره كن چشم هایِ دنیا را نخوری چشم ای تو چشمِ حسین بس كه چشمت ربوده دل ها را نوه یِ ارشدِ امیرِ عرب می دهی عطرِ نامِ زهرا را ای علمدارِ دومِ این قوم می بَری رونقِ مسیحا را آرزویِ حرا دو ركعتِ توست تا ببیند دوباره طاها را صخره ای موج را به هم كوبید رویِ دوشش گرفت دریا را پَرِ سجاده هایِ مادرِ تو می بَرد دودمانِ لیلا را سیبِ سرخی و زاده ی ارباب یوسفِ خانواده ی ارباب جلوه ای كُن به رسمِ دلبریت تا بریزیم سر به سَروَریت درِ بازارِ بَردگان وا شد یوسف آمد برایِ نوكریت كعبه اُفتاده است دُنبالت با خیالِ رُخِ پیَمبریت تو علی هستی و علی مانده ماتِ اعجازِ تیغِ حیدریت چقدر مثلِ فاطمه هستی به فدایِ شكوهِ كوثریت آمدی عشق در به در شده است امشب ارباب ما پدر شده است  شاه زاده امیرِ میدان ها مثلِ عباس مردِ طوفان ها نفس دشت ها بُریده زِ تو تند بادِ شگفتِ جولان ها كوه ها خاكِ پایِ تن تنه ات شاه بیتِ لبِ رجز خوان ها به علی رفته ای در اوجِ نَبَرد می زنی خنده بر پریشان ها زَهره ها را دریده ای یعنی هیچ كس نیست بین میدان ها از امیران كربلا هستی چقدر شكل مرتضی هستی گره ای تا زدی دو اَبرو را به هم آمیختی تو شش سو را همگی قبرِ خویش را كَندَند تا كه دیدند تیغ و بازو را تیغ رقصید و آسمان بشنید ضربه ات را صدایِ هوهو را طپشِ قلبِ خیمه ها آمد تا گشودی سپاهِ گیسو را آمدی تا پس از عمو گیری پایِ محمل ركابِ بانو را از مِیِ عشق باده ای داریم وَه چه ارباب زاده ای داریم روشنی هایِ آسمانِ حسین ای نشانیِ بی نشانِ حسین رویِ چشمِ تو اَبروانِ پدر رویِ دوشِ تو گیسوانِ حسین آه! داوود حضرتِ ارباب ای اذان گویِ كاروانِ حسین بعد آوای دلنشینِ تو بود نوبتِ گفتنِ اذانِ حسین قُوَّتِ زانوان بابایی ای مسیحاترین جوانِ حسین مادرت هیچ ، بین بُهتِ حرم رَفتَنَت می بَرَد توانِ حسین از نگاهت عزیزِ زهرا سوخت رفتی از رفتنِ تو لیلا سوخت 🔸شاعر: ________________________
بسم الله الرحمن الرحیم جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه خاک ترین و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو کارِ قیامت بسته از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر شدنت خَلقا و خُلقا گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را محمدحسن بیات لو
حضرت علی اکبر(ع)-ولادت   ماه شعبان یا طلوع ماه لیلا آمده؟ یا حسین دیگری بر آل طاها آمده؟ یا بوَد ماه رجب میلاد مسعود علی یا محمّد در مه شعبان به دنیا آمده؟ پای تا سر حسن در حسن است و سر تا پا جمال یا که می‌بینم حسن با روی زیبا آمده؟ آمنـه بـار دگر حسن محمّد را ببین روی دست امّ‌لیلا روی احمد را ببین **** این پسر سرتا قدم جان است در چشم حسین یک بهشت روح و ریحان است در چشم حسین ابرویش تصویر بسم‌الله الرحمان الرحیم صورتش سی جزو قرآن است در چشم حسین هل اتی و عادیات و فجر و واللیل و نبأ شمس و قدر و نور و فرقان است در چشم حسین همسر شمس الضحی ماه تمام آورده است یا دوبـاره حضرت زهرا امام آورده است **** طلعت او مشعل «انّا هدیناه السبیل» نه، بگو آیینه حسن خداوند جلیل بس‌که این مولود از سر تا قدم پیغمبر است نی عجب گر از برایش وحی آرد جبرییل یوسفی بر روی دست یوسف زهرا بوَد یا که اسماعیل دیگر بر سر دست خلیل بـر قـد و بــالا و روی نـازنینش آفـرین هم به صورت، هم به صورت‌آفرینش آفرین **** ای نجوم شهر! ماه انجمن را بنگرید در بهشت وحی، باغ یاسمن را بنگرید چشم دل بگشوده و گیرید جان بر روی دست تا به یک صورت جمال پنج تن را بنگرید بر فراز شانۀ ریحانۀ ختم رسل یک امیرالمؤمنین بت‌شکن را بنگرید باغبان وحی امشب یاس گیرد روی دست باید این دردانه را عباس گیرد روی دست **** این پسر بهتر ز خوبان تمام عالم است هم خطاب مبرم است و هم کتاب محکم است این کلیم‌الله نه این خود کلام کبریاست این مسیحا نیست، اما صد مسیحا را دم است این ولی‌الله فرزند ولی کبریاست این زمینی ماه یا خورشید عرش اعظم است آن چـه اعجـاز انبیـا آرنـد آرد این پسر هر چه خوبان جهان دارند دارد این پسر نور خیزد از جبین و وحی ریزد از دمش عالم ار گویند در وصفش سخن آید کمش مجتبا و زینب کبرا و عباس و حسین چون کلام‌الله می‌بوسند یک‌یک هر دمش شک ندارم چشم حق بین امیرالمؤمنین ذوالفقار دیگری بیند در ابروی خمش امّ‌‌لیـلا روی ایــن شبـه پیمبــر را ببــوس شکر این نعمت که داری دست حیدر را ببوس **** ای عیان در قامتت قدر و جلال اهل‌بیت در وجود حضرتت پیدا کمال اهل‌بیت یک بشر پا تا به سر، سر تا به پا خیرالبشر یک جوان و این همه حسن و جمال اهل‌بیت سرو قدش نخل امید عزیز فاطمه ماه رویش آفتاب بی‌زوال اهل‌بیت هر چه دارند انبیا و اوصیا و اولیا در وجـود نـازنینت آفریده کبریا **** ای سلام از ذات پاک ذوالجلالت روز و شب هم عجم مبهوت و حیران جمالت، هم عرب خلق کرده در وجودت ذات پاک ذوالجلال هم شجاعت هم فصاحت هم ملاحت هم ادب چون به میدان شهادت آمدی دیدم درست یک رسول‌الله در بین هزاران بولهب هر که چشم افکند بر ماه رخت مبهوت شد گفت پیغمبـر نهــاده رونی در جنـگ احد **** یاد دارم دو علی هم در احد هم کربلا یکه و تنها به پیش تیر و شمشیر بلا آن فداییِ محمّد این فدایی حسین آن نوَد زخمش به تن، این زخمش از سر تا به پا آن علی را بخیه‌ها بر زخم‌های تن زدند این علی را روی هر زخمش رسیدی زخم‌‌ها او ز بـرق تیغ صحرای احد را تاب داد این زبانش بر دهان خشک بابا آب داد **** حیف جای گل به تن گل‌زخم‌هایت چیده شد پیکرت مانند تسبیحی ز هم پاشیده شد با نگاه چشم گریان پدر در موج خون روی هر زخمت هزاران زخم دیگر دیده شد فرقت از شمشیر دشمن چون دل بابا شکافت جسم پاکت از هجوم تیرها پوشیده شد سرخـی روی پـدر از چهـرۀ گلگـون توست میوه‌های نخل «میثم» قطره‌های خون توست استاد سازگار.........
اثر جدید شاعر اهل بیت ع میلاد حیدری تو یا حسینی یا که نه پیغمبری مرتضایی مصطفایی یا که نوری دیگری جلوه ی عباس داری از همه دل می بری بر قد و بالای تو الله اکبر ؛ اکبری نور زهرا در نگاه مهربانت منجلی ست جشن میلاد علی بن حسین بن علی ست مست گشتم با نوای دلنشین یا علی غصه و غم را زدودی تو ز سینه یاعلی با تو هستم فارغ از هرگونه کینه یاعلی اشبه النّاسی به آقای مدینه یاعلی خُلق و خویی که تو داری روشنای هر شبی ست خَلقاً و خُلقاً وَ حتی منطقاً مثل نبی ست این دل دیوانه ام مست کلامت می شود این سر شوریده ام مات مقامت می شود هر که بی تو سر کند قطعا ملامت می شود عاشق دلخسته مشتاق سلامت می شود تا سلامت می کنم پاسخ نشانم می دهی مطمئن هستم که روزی رخ نشانم می دهی زندگی سامان بگیرد در نهایت با شما التماسی بی جوابم پس کرامت با شما اشتیاقش با من و اذن زیارت با شما چون روا می گردد امشب هر چه حاجت با شما حضرت بخشنده ای مثل عموجانِ خودت زنده کردی مرده را با لطف چشمانِ خودت نام تو می آید و در هر نفس تب می کنم روز خود را در هوای عشق تو شب می کنم ذکر زیبای تو را ختم مجرّب می کنم اقتدا بر تو یل سالار زینب می کنم نور حق؛ ای مرز بین کفر و ایمانِ جهان یاعلی ای اسوه ی نیک جوانانِ جهان آینه در آینه تکثیر هر احساس؛ تو در نماز عاشقی تکبیر با اخلاص ؛ تو نوح تو یعقوب تو داوود تو الیاس تو دانش آموز کلاس غیرت عباس ؛ تو در شب ظلمتکده مهتاب ما هستی علی قوّت قلب حسین ؛ ارباب ما هستی علی علت سرمستی تبدار هر چه خوشه ای راز و رمز روشن امضای هر چه پوشه ای بینوایان را همیشه بانی رهتوشه ای صاحب پایین پای مرقد شش گوشه ای ما اسیر کربلاییم و هواخواه نجف کربلایی می شویم اینبار از راه نجف کشته مارا ماجرای تلخ تنها بودنت پیش چشمان حرم وقت مهیّا بودنت خسته و لب تشنه روی خاک صحرا بودنت می کشد مارا عزای ارباً اربا بودنت ای عصای پیری بابا زمین خوردی چرا رفتی و با رفتنت صبر مرا بردی چرا آه بابا را ببین با قامتی خم آمده در کنار پیکری پامال و درهم آمده چشم وا کن تا ببینی عمه ات هم آمده بسکه پاشیده شدی حتی عبا کم آمده جعفر و عبدالله و قاسم بیایید از حرم ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم قاتل تو پیش چشم خنجرش را تیز کرد با شکیبایی تنت را ریزِ ریزِ ریز کرد به دوچشمان تر من خنده هایی نیز کرد غارت جسم تو را به دیگری تفویض کرد هر کجا را دیده ام زخم تنت را دیده ام روی خاک کربلا پاشیدنت را دیده ام
🌺 سرود حضرت علی اکبر(ع) 🌺 بسبک : زندگی بی عشق امیرم برا من فقط سرابه (روح الله بهمنی) همه جا غرق شادی شده از وجود علی اکبر زمین و آسمون می خونند اومده علیِ اکبر دل و دین و دنیام ، علیِ اکبره به خدا که آقام ، علیِ اکبره عمری هستم مست و غلامت علیِ اکبر خیلی می خوامت یاعلیِ اکبر ای گل لیلا (۳) خنده روی لبای اکبر چه دل نشینه ذکر لالاییِ اُم لیلا امیرالمومنینه گل ناز لیلا ، علیِ اکبره نور چشم بابا ، علیِ اکبره ماه هر دو عالم ، تاج سر اومد یار خوب بابا ، گل پسر اومد یاعلیِ اکبر ای گل لیلا جوونیِ همه جوونای ما نذر علی اکبر همه ی هستیمون فدای روی بَدر علی اکبر رخ زیبای تو ، ِشبه پیغمبره قد رعنای تو ، دلا رو می بره شیعه از قدومت چه شادمونه صفاتو دل من کرده بهونه یاعلیِ اکبر ای گل لیلا 🔸 مرتضی شاهمندی 🔸
سرود ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام یا علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد... سحر خورشید لیلا،به همه عالم مبارک اومده فرزند زهرا،به همه عالم مبارک جوونا خوشحال و شادن،که اومد شبه پیغمبر همه ذکر رو لبهاشون،مددی علیّ اکبر یا علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد... پسر ارشد ارباب،اومد و دلها شد مسرور شده نازل بر قرآنِ،عاشقی آیه های نور اومده شاگرد عباس،اومده دلدار و دلبر کيه الگوی جوونا،به جز از علیّ اکبر مثه دسته گل رو دستِ،بابا دل ها رو می بره به خدا این آقا زاده،بی مثالِ و محشره یا علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد... زِ ازل بر مقامات و جَلَوات تو مَبهوتم به نماز عاشقی ها،تویی حاجت قنوتم چه خوش است آن لحظه ای که،به رَهِ تو جان سپارم تویی آرام و قرارم،همهٔ دار و ندارم یا علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد... مَنِ مسکین را هر لحظه،به تو ام روی نیاز است به صف محشر علی جان،به کرم دستِ تو باز است گل یاسِ امّ لیلا،بی تو عمر من تباه است ز عنایاتت دو دنیا،همه کارم روبراه است با تو وادیِ رحمت را،میکنم هر لحظه سِیری تو و یک گوشهٔ چشمی،من و عاقبت به خیری یا علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد علی علی اکبر مدد... ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼