#امام_زمان_عج_و_محکومیت
#اهانت_به_امام_رضاعلیه_السلام
#عشق_مقدس
طبیبی و تو شفایی دو چشم گریان را
نگاه کن به من و بیمه کن دل و جان را
تلاش میکنم از تو دمی جدا نشوم
وَگرنَه دور بمانم مسیرِ جانان را
چراغِ نوکری اَم تا ابد خموش مباد
تو نورِ معرفتی کلبه ی چراغان را
"نفَس بده که برایت نفَس نفَس بزنم"
هَماره غرقِ نیازیم، آهِ سوزان را
به اشکِ نیمه شبی دلخوشیم، کز غمِ تو
امید میرسد آخر، دلِ هراسان را
بخاطر من و ما نه، بخاطر خوبان
ببخش کوهِ گنه را، ببار باران را
به هر که چهره نشان داده ای فدایت شد
طواف میطلبد قبله گاهِ یاران را
بیا به ماهِ کرامت، بحق شاهِ رئوف
قبول کن به حریمِ وصال مهمان را
دلم برای امامِ غریب، تنگ شده
ولی ز شرمِ رخَش، سر نَهَم گریبان را
سکوت، وقتِ اهانت به نور جایز نیست
روا مباد مماشات، اهل ایمان را
دوباره کینه ی مامونِ پَست، گُل کرده
دوباره زهر چشانده طبیبِ دوران را
ز دشمنِ رضوی، ناسزا بعید نبود
چه زشت کرده اهانت شهِ خراسان را
حرام زاده ندارد ارادتی به امام
حیا و شرم نکردند حیِ سبحان را
تمامِ کشورِ ما، مُلکِ ری برای شماست
هنوز گندمِ ری، کرده مست عدوان را
چه پربهاست ریاست که اِبنِ سعدِ لعین
به نیزه برد سرِ سید شهیدان را
هنوز جان به تنش بود در تهِ گودال
که قصدِ حمله نمودند، جمعِ نسوان را
هنوز مانده به جا انتقامِ آن معجر
که وحشیانه ربودند از سر دختر
شاعر: #محمود_ژولیده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم