#امام_زمان_مناجات
در هوایت بی قرارم یا اباصالح مدد
سر ز پایت برندارم یا اباصالح مدد
جان احمد جان حیدر جان زهرا جان عشق
هجر تو برده قرارم یا اباصالح مدد
بنده ای هستم گنهکارو فقیر و رو سیاه
از گناهان شرمسارم یا اباصالح مدد
ای تو آقا ای تو مولا ای تو والا ای ولی
ای همه دار و ندارم یا اباصالح مدد
جز به درگاهت که گردی شافعم در نزد حق
رو به درگاه که آرم یا اباصالح مدد
گر نگاهی از سر لطفت بر این عاصی کنی
خوش شود این روزگارم یا اباصالح مدد
ذره ای هستم نگاهت آفتابم می کند
نزد گل کمتر ز خارم یا اباصالح مدد
آفتاب ای آفتاب ای آفتاب ای آفتاب
ای مه شب های تارم یا اباصالح مدد
در فراقت شد بهار دل خزان ای نازنین
برگ خشکی در بهارم یا اباصالح مدد
رشته ای بر گردنم افکنده شوق وصل دوست
من اسیر زلف یارم یا اباصالح مدد
شعله بر جانم فتاده آنچنان کز عشق تو
آتشی در سینه دارم یا اباصالح مدد
اعتبارم گشته حب مرتضی و آل او
سربدار ذوالفقارم یا اباصالح مدد
کاش می شد خاک پایت گردم و آخر شود
خاک کوی تو مزارم یا اباصالح مدد
تا ظهورتان قسم بر گردش لیل و نهار
روز و شب را می شمارم یا اباصالح مدد
کاش این جمعه شود روز ظهور و وصلتان
مژده ی وصلت شعارم یا اباصالح مدد
#جواد_کریم_زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
#جواد_کریم_زاده
شکر لله که شدم من ز محبان علی
جان مادر پدرم باد به قربان علی
شیر با مهر علی داد به من مادر و گفت
که حلالت پسرم باش به فرمان علی
ای که گفتی ز ازل تا به ابد حیدریم
باش تا روز ابد بر سر پیمان علی
شیعه از روز ازل هست غدیری منشش
گر خورد لقمه ای از سفره احسان علی
لعنت حق به کسانی که نمک را خوردند
ناسپاسان که شکستند نمکدان علی
من غلامی ز غلامان غلام علی ام
کاش در رتبه شوم من ز غلامان علی
سر و سامان من بی سر و سامان وقتی است
که شوم در به در و بی سر و سامان علی
خاک نعلین علی گر شوم این چشمان را
می نهم بر قدم قنبر و سلمان علی
افتخار دگرم این که به مژگان روبم
خاک صحن و حرم و گنبد و ایوان علی
شده ام مست میِ خوشه ی انگور ضریح
تا کنم مستی در حلقه ی مستان علی
هر کجا کار دلت خورد گره می بایست
سر به پایش نهی و دست به دامان علی
کسر شانش تو بدان هر چه غلوّ در شعر است
که خدا مدح علی کرده به قرآن علی
این همه شهد و شکر کز دهنم می ریزد
ذکر جانم علی و جانم علی، جانِ علی
کرد مولا مددم تا که به گرد گل او
نغمه خوانش شوم و مرغ ثنا خوان علی
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
ای جان جهان فدای نامت
مرغ دل عاشقان به دامت
ای آنکه خدا ز شوق رویت
با وحی رسانده حق سلامت
هم آنکه تویی نبی و مرسل
هم داده خدا تو را امامت
هنگام طلوع طلعت تو
خورشید نشسته روی بامت
چشم همه انبیا به دستت
قلب همه اولیا مقامت
هر دم ز لبان نازنینت
ریزد دُر و گوهر از کلامت
هستی همه مست چشم مستت
مستان همه جرعه نوش جامت
ای آنکه به حد قاب قوسین
در عرش نموده ای اقامت
تو رحمت عالمینی ای جان
لبخند تو بهترین علامت
آنجا که علی بود عبیدت
شاهان همه کمترین غلامت
جبریل به همره ملائک
همواره نموده احترامت
دریای کرامت و سخایی
شاهنشه جودی و کرامت
تو معرفت مجسم هستی
من کشته و مرده ی مرامت
ای باده نور جام مستی
ای جان جهان و جان هستی
ای جلوه ذات حی معبود
از روز ازل نوید موعود
ای آنکه تمام آفرینش
از عشق تو حق نمود موجود
ای علت و رمز و راز هستی
بر خلقت کائنات مقصود
ای پاکترین حقیقت محض
در وصف تو حق چه نیک فرمود
لولاک لما خلقت الافلاک
عالم ز وجود توست خشنود
تو آینه ی صفات ذاتی
بر جلوه ی ذات حق تو مشهود
تو نور خدای ذوالجلالی
کان شب به جلال تو بیفزود
پیموده ای آن رهی که حتی
بودست به جبرئیل مسدود
معراج تو تا به قاب قوسین
آنجا که تو بودی و خدا بود
حتی ز بهشت و خلد و فردوس
بُد پاکترین سرای بهبود
حجت تویی و دلیل و برهان
بر خلقت ماسوی تو فرنود
چون سجده نکرد بر تو ابلیس
از درگه حق بگشت مطرود
گر ختم نبوتی ولی هر
پیغامبری ره تو پیمود
نوحی که به ورطه ی بلا بود
چون دید تو ناخدایی آسود
آتش به خلیل شد گلستان
با مرحمتت ز خشم نمرود
موسی ارِنی چو گفت در طور
نور تو به طور جلوه گر بود
جان یافت مسیح از دم تو
دم می زد و مرده زنده بنمود
شد بنده ی درگهت سلیمان
تا ارث دهد به نسل داوود
همواره ز تو مدد گرفتند
ادریس و شعیب و صالح و هود
شد ابرهه و سپاه فیلش
در سال ولادت تو نابود
آتشکده ای که بود روشن
خاموش و تهی ز نور و شد دود
دریاچه ی ساوه خشک گردید
پر آب سماوه گشت و شد رود
شد کنگره ها جدا ز کسری
خسرو پس از آن فسرد و فرسود
ای پاک و ستوده ای محمد
ای احمد و مصطفی و محمود
بی مهر تو و ولای حیدر
طاعات خلائق است مردود
تو رحمت بی کرانی ای جان
مدحت نشود به شعر محدود
ای مطلع تو همیشه عالی
ای طالع تو همیشه مسعود
ای جلوه پر فروغ سرمد
ای سیّد کائنات احمد
شاعر: #جواد_کریم_زاده
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم