#عبد_العظیم_حسنی
#مدح
#غزل
کسی که راه به باغ تو، چون نسیم گرفته
صراط را ز. همین راه مستقیم گرفته
تو از عشیرۀ عشقی تو از قبیلۀ قبله
که عطر، مرقدت از جنة النّعیم گرفته
گدای کوی تو امروزه نیستم من و دانی
سرم به خاک درت اُنس از قدیم گرفته
همیشه سفرۀ دل باز کردهام به حضورت
که فیض باز شدن، غنچه از نسیم گرفته
بَرین بهشت مجسّم قسم که زائر قبرت
به کف برات نجات خود از جحیم گرفته
همیشه عبد، حقیر است در برابر معبود
به جز تو کی سمت عبد باعظیم گرفته؟
ملک غبار ز قبر تو تا نرُفته نرفته
در این مُقام، فلک خویش را مقیم گرفته
چگونه چشم کرم زین حرم نداشته باشم
که هر کبوتر تو ذکر یاکریم گرفته
کسی که زائر تو شد، حسین را شده زائر
که رنگ و بو حرم تو از آن حریم گرفته
#علی_انسانی
#صلوات
#عبد_العظیم_حسنی
#مدح
#غزل
از بوستان فاطمه، عطر و شميم داشت
با دوستان فاطمه، لطف عميم داشت
خواندند اهل معرفت او را «نگين ري»
با آن که نام و شهرت «عبدالعظيم» داشت
از شهر بند رنج و غم، آزاد مي شود
هر کس که پاس بندگي آن حريم داشت
اين گلشن «حسن»، اين عاشق «حسين»
با مهر و عشق و عاطفه عهدي قديم داشت
گل واژه حديث از آن لعل جان فزا
عطر بهار وحي و صفاي نسيم داشت
از محضر سه حجت معصوم فيض برد
يعني که ره به چشمه فوز عظيم داشت
مثل کبوتران حرم خانه «رضا»
روحي در آستان ولايت مقيم داشت
شاگرد پاک باخته مکتب «جواد»
دستي پر از کرامت و طبعي کريم داشت
از پرتو هدايت «هادي» اهل بيت
راهي به آستان خداي رحيم داشت
ايمان خويش را به امامش ارايه کرد
با آن که جان روشن و قلب سليم داشت
با خاندان وحي پل ارتباط بود
با اهل بيت رابطه ي مستقيم داشت
طور تجلي سه امام همام را
چون درک کرده بود، مقام کليم داشت
شب تا به صبح شعر «شفق» را مرور کرد
مرغ سحر که زمزمه «يا کريم» داشت
#محمد_جواد_غفورزاده
#صلوات