#زمینه_حضرت_عباس #زمینه_تاسوعا
#تاسوعا #محرم #شب_تاسوعا
📌#زمینه_حضرت_رقیه_و_حضرت_عباس
#چشم_امیده_دلای_ناامید #راضی_به_زحمت_نبودم
به قلم #مهدی_طاهرزاده
🦋🖋️بند اول❤️
چشم امیده دلای نا امید
بهت زدم رو که بشم رو سفید
یه جرعه آبِ خواهش این حرم
ساعت جنگت عمو از راه رسید
عمو نگاه کن
تشنگی بچه هارو اینجور کرده
رباب جلوی اصغرش شرمنده
عدو داره به گریه هام میخنده
امید دل های حرم
علمدار حرم عباس
ساقی طفلان حرم
نگهدار حرم عباس
🦋🖋️بند دوم💔💔
رسیدی تا به فرات نینوا
با خنده دادن نشونت بچه ها
گفتن عمو جون میاره آب دیگه
داد میزدن هی عمو زودتر بیا
یهویی دیدم
دو دست تو به ضرب شمشیر افتاد
مشک میون انبوهی از تیر افتاد
عمود رو سر با ذکر تکبیر افتاد
راضی به زحمت نبودم
اصلاً آب نمیخوام برگرد
رقیتو بد میزنن برا
گوشواره هام برگرد
🦋🖋️بند سوم🖤🖤🖤
گوشواره هارو در بیارید همه
خیمه ها دیگه حالا غرقه غمه
من نمیدونم بعضی زن ها میگن
که بوی زهرا میاد از علقمه
از وقتی رفتی
حرومیا دستامونو میبندن
به علیا مخدره میخندن
از کوفه تا شهر یهود میگردن
رفتی فقط درد و عذاب
حرم بین طناب ای وای
از مجلس بن زیاد
سوی بزم شراب ای وای
شعر و سبک های مهدی طاهرزاده