eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
28 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه فرهنگی بابُ الحَرَم 🔸کانال متن روضه: @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
جلوه ی هل اتی امام حسن لطف و مهر و صفا امام حسن حُسن و حجب و حیا امام حسن چشمه سار سخا امام حسن پای تا سر کرامتی مولا در محبت قیامتی مولا سکه ی معرفت به نام شماست کرم و جود در مرام شماست جوهر نور در کلام شماست صلحتان پایه ی قیام شماست تو حسینی حسین هم حسن است سبز و سرخ عقیق از یمن است خانه ی تو بهشت دل ها بود باغ سبز خدا شکوفا بود در نگاهت حضور پیدا بود درِ دار الضیافه ات وا بود هر کسی سایل درت می شد مست از فیض محضرت می شد جاهلی بد شروع و نیک انجام با دلی پر رسیده بود از شام بی ادب لب گشود بر دشنام خنده کردی به روی او که : سلام ای مسافر ز راه آمده ای ؟ خسته و بی پناه آمده ای ناسزا گفتی ام ، ثنا بدهم مرکب و آب یا غذا بدهم دردمندی اگر ، دوا بدهم هرچه خواهی بخواه تا بدهم ... آب شد از خجالت آن شامی گفت : الحق که اصل اسلامی به سوی حج چه ساده می رفتی خسته پای پیاده می رفتی که دل از دست داده می رفتی با شکوه و اراده می رفتی کعبه مشتاق استلام تو بود حجرالاسودش غلام تو بود صبر ، مبهوت بردباری تو کس ندیده است بیقراری تو کوثر و زمزم ، اشک جاری تو سیلی کوچه زخم کاری تو جگرت را نه همسرت سوزاند داغ جانسوز مادرت سوزاند
سوختی در تب اندوه کنار پسرت فقط او بود که فهمید چه آمد به سرت تا لب خشک تو را دید کمی آب آورد که بکاهد مگر از شعله ی داغ جگرت آب نوشیدی و شد خیمه ی سقاخانه عطش ظهر دهم قاب به چشمان ترت سامرا شد قفس روح تو ای سدره نشین و شکستند در آن کنج قفس بال و پرت یاد مادر همه جا با دل تنهای تو بود لحظه ای خاطره کوچه نرفت از نظرت سالها می گذرد منتظریم ای خورشید تا دمد از افق صبر ، فروغ سحرت گره از کار فرو بسته ی ما وا نشود مگر از پرده ی غیبت به در آید پسرت کمیل کاشانی ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══ 🔴بامابه روزباشیدهم سبک،هم شعر👆
جبرییل اینجا هر از گاهی کبوتر میشود خاکبوس دختر موسی ابن جعفر میشود قم بهشت آرزوی هر پریشان خاطری است عافیت خواهی اگر ، اینجا میسر میشود سال ها علامه پای این ضریح افطار کرد بوسه از درگاه او قند مکرر میشود عصمت و شرم و نجابت ارث او از فاطمه است در صفات و خلق ، دختر عین مادر میشود در وقار و صبر ، تمثال شریف زینب است در کمال علم ، تالی تلو حیدر میشود حضرت معصومه هم شأن نزول کوثر است در زلال مهر او دلها مطهر میشود در مثل آئینه آئینه است کوچک یا بزرگ هر که انکار مقامش کرد کافر میشود یک اشارت از نگاهش بانی فیضیه شد دست لطفش امتداد فیض کوثر میشود نام او را چون به حاجت بر زبان می آورم باغ جانم از نسیم او معطر میشود تا زند جوش شفاعت زمزم احساس او عرصه ی محشر " کمیل" ، آن لحظه محشر میشود کمیل کاشانی
از دور می رسد جرس قافله به گوش آید صدای هر نفس قافله به گوش می آید از مسیر خطر کاروان ببین یک قافله شکسته دل و نیمه جان ببین یک قافله که رنج فراوان کشیده است بر دوش ، بار ماتم و هجران کشیده است آغوش وا کنید شهیدان کربلا شد اشک و آه و زمزمه مهمان کربلا اکبر کجاست محمل زینب رسیده است زانو زند که قامت عمه خمیده است قاسم کجاست اهل حرم را صدا کند عباس کو که محمل زینب به پا کند اصغر کجاست تا که ببیند رباب را این دفعه جای آب نبیند سراب را آمد سپاه زینبت از شام یا حسین از شهر سنگ و سیلی و دشنام یا حسین چرخی بزن دوباره و سیر سپاه کن این کاروان خسته ی غم را نگاه کن هر چند با حکایت جانسوز آمده اما ببین سپاه تو پیروز آمده برخیز و شرح واقعه ی این سفر بپرس از لحظه های زینب و داغ و خطر بپرس از کوفه و خرابه و زندان و بزم عام از کوچه های تنگ و شلوغ دیار شام از آتشی که بر روی آئینه ریختند از سنگ ها که بر سرم از کینه ریختند صد بار خواهرت به خدا مرد و زنده شد وقتی که گوشواره ای از گوش کنده شد مهمان رسیده است برادر نگاه کن این خیمه های سوخته را رو به راه کن ﮐﻤﯿﻞ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
در اربعین داغ تو و لاله های تو زینب شده مسافر کرببلای تو نشناسیم کنون که شکستم ز داغ ها شد پیر خواهر تو برادر به پای تو از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام شد سایبان من سر از تن جدای تو افتاد اگر چه دست علمدار بر زمین بردم به دوش صبر و شهامت لوای تو باشد کبود پیکر آزرده ام گواه خوردم کتک به جای همه بچه های تو چل روز نه ، گذشته چهل سال از غمت خواهر بمیرد از غم بی انتهای تو بازار کوفه شاهد ایثار زینب است از نوک نیزه چونکه شنیدم صدای تو یک قافله شکسته دل آوردم از سفر تا وا کنند عقده ی دل در هوای تو می زد یزید بر لب تو چوب خیزران تا نشنود کسی نفس جانفزای تو هرگز کسی به حال دل من نمی رسد دارد خبر ز خستگی من خدای تو از من بگو به ساقی در خاک خفته ات کز خاطرم نمی رود ای گل وفای تو کمیل کاشانی - ۱۳۸۰ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم دلم امشب گدای سامراست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیّ النقیٍ الهادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاک‌بوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مهبط الوحی و معدن الرحمه» دل دریایی و زلال شماست ذره با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «من عصاکم فقد عصی الله» است که مطیع شما مطیع خداست قصه‌ی دوستی‌تان مولا شرح و تفسیر وال من والاست «قد نشرتم شرایع الاحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولکم صدق، فعلکم حقٌّ امرکم متبع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نفس جاری تو عین دعاست «من اتاکم نجی»، برای همه آن ضریح شکسته قبله‌نماست مشعل جامعه‌کبیره‌ی تو به یقین رهگشای اهل ولاست هر فرازش کتاب معرفت است سطر سطرش شعور و شور افزاست و خدا در طلیعه‌ی خلقت عرش خود را به نورتان آراست برج و باروی اقتدار شما تا قیامت بلند و پا بر جاست بزم می، برکة السباع، ای وای روضه‌هایت گریز عاشوراست خاک‌بوس در تو سلطان است هرکه بیچاره‌ی تو شد آقاست ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم دلم امشب گدای سامراست از تو غیر از تو را نخواهم خواست یا علیّ النقیٍ الهادی حرم تو بهشت قرب خداست آسمان خاک‌بوس گنبد تو کهکشان پیش پای تو برخاست «مهبط الوحی و معدن الرحمه» دل دریایی و زلال شماست ذره با یک اشاره‌ات خورشید قطره با یک نگاه تو دریاست «من عصاکم فقد عصی الله» است که مطیع شما مطیع خداست قصه‌ی دوستی‌تان مولا شرح و تفسیر وال من والاست «قد نشرتم شرایع الاحکام» راه غیر از شما فریب و خطاست «قولکم صدق، فعلکم حقٌّ امرکم متبع» که حکم قضاست بسته بر بال هر ملک آمین نفس جاری تو عین دعاست «من اتاکم نجی»، برای همه آن ضریح شکسته قبله‌نماست مشعل جامعه‌کبیره‌ی تو به یقین رهگشای اهل ولاست هر فرازش کتاب معرفت است سطر سطرش شعور و شور افزاست و خدا در طلیعه‌ی خلقت عرش خود را به نورتان آراست برج و باروی اقتدار شما تا قیامت بلند و پا بر جاست بزم می، برکة السباع، ای وای روضه‌هایت گریز عاشوراست خاک‌بوس در تو سلطان است هرکه بیچاره‌ی تو شد آقاست
ششم ذی القعده سالروز بزرگداشت احمد بن موسی الکاظم (ع) برادر حضرت امام رضا(ع) ایینه ی روشن رضاشاه چراغ شیراز گرفته نور ,با شاه چراغ سوگندبه جان خواهرت معصومه دست من دامان تو یاشاه چراغ
عشق در جانم شرار انداخته شوق ، ذوقم را به كار انداخته مى‏ زنم پر در هواى اهل بيت مى‏ سرايم در ثناى اهل بيت طبع من امشب گل افشانى كند از دلم رفع پريشانى كند نه فقط من ، عالمى در شادى است گاه ميلاد "امام هادى" است نُه فلك در نور سامرا گم است جلوه ی ابن الرضاى دوم است مشرق چشمش طلوع آفتاب سينه ی او دفتر ام‏ّ الكتاب دامن شرم و حيا گهواره‏ اش بوسه گيرد حُسن از رخساره‏ اش بس كه دارد حُسن روى او نمك بسته بر بازوش حرز جان، ملك آستين افشانده بر هستى جواد ذكر لب پيوسته دارد «ان يكاد» كيست او ؟ كاينسان زمين مشتاق اوست هفت دريا تشنه انفاق اوست اين پسر خضر تمام انبياست امتداد خط سرخ كربلاست اين پسر گمگشتگان را هادى است اين پسر آئينه ی آزادى است اين پسر شور و شعور حيدرى است بر سرش زيبنده تاج سرورى است مكتب او رهگشاى جامعه است معنى و روح "دعاى جامعه" است شیر ، صید یک نگاه ساده اش "طرفة العيني" شود دلداده اش خاک راهش توتیای چشم حور قطره قطره اشک او " شُرباً طهور " همچنان که نقش نام او علی است سیرت و صورت ، مرام او علی است غرق شادی در شب میلاد او عهد الفت بسته دل با یاد او
زمین چشم تماشا شد امام عسگری آمد بهشت آرزوها شد امام عسگری آمد هوای سامره گلپوش از عطر نفسهایش گل ایمان شکوفا شد امام عسگری آمد سروش هاتف غیبی بشارت داد «هادی» را گره از کار دل وا شد امام عسگری آمد حسن خویش حسن رویش حسن بویش حسن مویش تمام حسن پیدا شد امام عسگری آمد چنان پیچید در صبح ازل گلبوی لبخندش که عقل از شوق،شیدا شد امام عسگری آمد صفا دارد سرور اهل دل در عالم معنا بساط سور بر پا شد امام عسگری آمد تجلی کرد در برق نگاهش هیبت حیدر طلوع مهر زهرا شد امام عسگری آمد صدای پای او در کوچه باغ زندگی پیچید حضورش عالم آرا شد امام عسگری آمد زمان، امشب «کمیل» از شوق سر از پای نشناسد که - خلقت - باز معنا شد امام عسگری آمد @babollharam