#واحد
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
وای وای
دنیا چه نامرده
وای وای
با علی بد کرده
چهل نفر از خدا بی خبر
شدن به بیت علی حمله ور
زدن پشت هم با لگد روی در
شکست بار شیشه و شد درده سر
در افتاد و مادر افتادو
با سر افتاد و پیش چشمای
حیدر افتاد
پرش میسوخت چادرش میسوخت
معجرش میسوخت در میانه دود
پیکرش سوخت
وای وای
اذیت و آزار
وای وای
بیزارم از مسمار
ای وای مرو مرو مادر
-------------------
وای وای
دنیا چه نامرده
وای وای
با علی بد کرده
کشیدن آ قای بی یاورو
زدن بی حد دُخت پیغمبر و
خدا از اون دوّمی نگذره
شکست دنده و پهلوی مادرو
صدا پیچید غصه می بارید
بی حیا خندید غنچه ی گل رو
با لگد چید
حسن دق کرد صورتش شد زرد
بَد زدش نامرد روو به روش مادر
می کشید درد
وای وای
راه نفس سَد شد
وای وای
حال حسین بَد شد
ای وای مرو مرو مادر
---------------------
وای وای
دنیا چه نامرده
وای وای
با علی بد کرده
یکی دست بوتراب و که بست
مغیره با قنفذ حرمت شکست
با نامردی مادرو می زدن
نموند جای سالم روو (بازو) و دست
شکست بازوو خورد زمین بانو
با چِشی کم سو میچکید خون از
زخم پهلوو
روی خاکا زیر دست وپا
های نامردا شد فدا آخر
پای مولا
وای وای
از زندگی بُریدو
وای وای
یه روز خوش ندیدو
ای وای مرو مرو مادر
------------------
وای وای
این روزای آخر
وای وای
حرف داره باحیدر
میگه زهرا تُ علی کن حلال
بِهِم رنج و درد نمیده مجال
قرار بعدیه ما کربلا
می بینم تورو لحظه های وصال
توی گودال میرم هِی از حال
بین اون جنجال پیکر بچه م
میشه پامال
با چشم تر با دلی مضطر
میبینم لشکر میریزن واسه
بُردن سر
وای وای
روبه روی چشمم
وای وای
میشه تنش دَرهم
ای وای غریب حسینم وای
------------------------
#عباس_قلعه✍
.
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
جان طاها یا زهرا یا زهرا
یار مولا یا زهرا یا زهرا
مولاتَنا یا زهرا یا زهرا
مولاتنا
مولاتَنا یا زهرا یا زهرا...
انسیه ی حورا یا فاطمه
صدیقه ی کبریٰ یا فاطمه
نور عرش اعلیٰ یا فاطمه
مولاتنا
مولاتَنا یا زهرا یا زهرا...
بعد بابا رزق دلت غم شد
اشک غربت مونست هر دم شد
زیر بار غربت قدت خم شد
مولاتنا
مولاتَنا یا زهرا یا زهرا...
بر تو رسید آن ظلم تحمیلی
یاس رویت شد از جفا نیلی
خورده ای در راه خدا سیلی
مولاتنا
مولاتَنا یا زهرا یا زهرا...
خَصمَت خصمِ خَلّاقِ وَدود است
جز دینداری جُرم تو چه بودَست
رخساره ات پس چرا کبود است
مولاتنا
مولاتَنا یا زهرا یا زهرا...
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#فاطمیه_۱۴۰۰
#حاج_امیر_عباسی
.
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
سلام ای گل یاس احمد یا زهرا یا زهرا
تویی عصمت حیّ سرمد یا زهرا یا زهرا
سَروِ گشته قد خمیده ی علی
یار مظلوم و شهیده ی علی
امان ازین غم
ای فروغِ هر دو دیده ی علی
یار مظلوم و شهیده ی علی
امان ازین غم
در آن معرکه مانده ای تو یار حیدر یار حیدر
شدی شعله ی سوز قلب زار حیدر زار حیدر
پشت در مادر بگو چه ها شده
محسنت آنجا چرا فدا شده
امان ازین غم
در عزای تو شکسته شد دلم
دست مجروح تو گشته قاتلم
امان ازین غم
🔴 به سبک من ایرانم و تو عراقی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#فاطمیه_۱۴۰۰
#حاج_امیر_عباسی
.
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
به دعای مادر حسین
اومدیم بر در اهل بیت
مثل حاج قاسم و باکری
کاش بشیم نوکر اهل بیت
در مسیر عاشقی؛ داریم به روی لبها زمزمه؛ فاطمه فاطمه یا فاطمه؛ فاطمه فاطمه یا فاطمه
از عالَم جُدا مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
غرقِ در خدا مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
حاجت سینه زنا همه
حاجت هر دل مبتلاس
ذکر یا زهرا روی لب و
دل ما دخیل کربلاس
مادر سینه زنا؛ لطف کن و امضا کن برات ما؛ به نیابت از امام و شهدا، اربعین حرم کرببلا
نور عالمین مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
گریه کنِ حسین مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
#فاطمیه
#فاطمیه_۱۴۰۰
#حاج_امیر_عباسی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5875017439858658687.mp3
1.47M
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
در راه اسلام، شد فدا زهرا
ذکر صبح و شام، زهرا یا زهرا
ای وای، از ظلم آل یهود
ای وای، از در و آتش و دود
ای وای، از غم روی کبود
زهرا فاطمه یا فاطمه...
زهرا در راه، نور و هدایت
جانش را کرده، نذر ولایت
ای وای، از دل زار و خسته
ای وای، از آن دستان بسته
ای وای، از پهلوی شکسته
زهرا فاطمه یا فاطمه...
گفتا علی جان، ای نور عینم
بعد از من گریه، کن بر حسینم
ای وای، از غم دشت بلا
ای وای، از شمر و کرببلا
ای وای، یک سر و طشت طلا
مظلوم یا حسین و یا حسین...
#فاطمیه
#فاطمیه_۱۴۰۰
#حضرت_زهرا
همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است
همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است
برای هر تپشِ من تبسمی بس بود
برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است
قسم به نقطهی فاءِ تو کارِ من گیر است
برای نافلههایم هجای تو کافی است
مدینه سیر شده... شهرِ دیگری برویم
چه غم که گفته اگر هایهایِ تو کافی است
برای ساختنم با غمِ مدینه بمان
برای سوختنم انزوای تو کافی است
بمان که با تو بماند توان به زانویم
بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است
بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه
برای محسنم این لای لایِ تو کافی است
برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت
لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است
صدای آینهی خُرد میدهی ای وای
به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است
خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت
که وضعِ سینهات از از وای وایِ تو کافی است
نمیرسید به من زورشان و فهمیدند
برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است
تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود
کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است
کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست
کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است....
کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب
کسی نگفت که برگی برای تو کافی است
کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار
نزن نزن نزن این ضربههای تو کافی است
کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر
که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است
تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم
تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است...
تو را زدند و لبِ تو نکرد نفرینی
که آهی از تو برای خدای تو کافی است
پس از تو دخترِ تو داد میزند نزنید
حسین داغ تو واغربتای تو کافی است
برای آنکه سپاهی غنیمتت ببرند
هزارو نهصد پنجاه جای تو کافی است
گلیم ، پاره عبایی ، حصیر ، زیرانداز
یکی اگر که شود بوریایِ تو کافی است
حسن لطفی
#امام_زمان_عج
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد
این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد
درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است
معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن
این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد
با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم
من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد
خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا
غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد
فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا
آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد
مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد
چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد
زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد
بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد
روح الله پیدایی#امام_زمان_عج
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد
این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد
درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است
معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن
این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد
با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم
من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد
خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا
غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد
فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا
آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد
مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد
چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد
زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد
بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد
روح الله پیدایی