#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
کوفه در اندوه و واویلاست واویلا علی
در نجف صاحب عزا زهراست واویلا علی
پیر نابینایی افتاده است در ویرانه ها
دیده اش بر راه آن مولاست واویلا علی
کاسه های شیر در دست یتیمان است و او
فکر این طفلان بی باباست واویلا علی
مخفیانه دور از چشم همه تشییع او
مثل تشییع تن زهراست واویلا علی
می کند هر دم نظر بر جای خالی پدر
خون به قلب زینب کبراست واویلا علی
مرتضی راحت شد و اما میان کوفیان
بر سر نام علی دعواست واویلا علی
رفت مولا و نرفت از قلبشان بغض علی
شاهد من روز عاشوراست واویلا علی
هر که شد نامش علی طوری دگر او را زدند
این هم از مظلومی مولاست واویلا علی
یک علی با تیغ و نیزه اربا اربا شد تنش
پاره تر از آن دل باباست واویلا علی
یک علی را تیر هم اندازه قدش زدند
آخر این کودک مگر سقاست واویلا علی
یک علی با دست بسته چون علی بر ناقه ها
کو به کو آواره صحراست واویلا علی
کوفه و شام بلا با عمه های بی کساش
میهمان مجلس اعداست واویلا علی
در میان هیجده سر دید روی نیزه ها
راس یک شش ماهه هم پیداست واویلا علی
یک نفر کوی یهودی داد زد این قافله
اهل بیت حیدر و زهراست واویلاعلی
یا علی داری خبر یک بی حیا ....بزم یزید
دخترت را به کنیزی خواست واویلا علی
عبدالحسین میرزایی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امیر_المومنین_ع_شام غریبان
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
شام غریبان علی شیر خداشد
دربین محراب دعاحیدر فداشد
شام غریبان فاطمه ا ز ره رسیده
آمدبه دیدار علی قامت خمیده
بهر غریبی تو آه از دل کشیده
شام غریبان علی امشب رسیده
با محسنش زهرا چه با زحمت رسیده
با صورت نیلی مه عصمت رسیده
زخم سرت تادید زینب باز افتاد
دیدم به سختی حیدر دلخسته جان داد
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امیرالمومنین_علی
#شام_غریبان
میریخت اشکِ شام غریبان به نیمه شب
تشییع شد، امامِ امامان به نیمه شب
ارثِ شب مدینه، به کوفه رسیده است
تکرار شد، شبِ غمِ هجران به نیمه شب
بعد از نبی که در دلِ شب دفن شد، چرا
گردید دفنِ فاطمه پنهان به نیمه شب؟
گویا که خوفِ فاجعه ی نبشِ قبر بود!
شد دفنِ آلِ عترت و قرآن به نیمه شب
تنها حسن مشایعتش روز شد، ولی
آخر کشاند فتنه ی عدوان به نیمه شب
هفتاد تیر بر بدنِ مجتبی زدند
تا در بقیع، خاک شد اینسان به نیمه شب
از پنج تن، یکی تنَش از زیرِ آفتاب
شد تا سه شب، به فاطمه مهمان به نیمه شب
طاقت ز دستِ خیلِ ملائک ربوده شد
از گریه ی وحوشِ بیابان به نیمه شب
اما تمامِ غربتِ زینب، به یک طرف
وای از نمازِ شامِ غریبان به نیمه شب
با چادری که پاره و خاکی و سوخته است
دارد عجب، قنوتِ درخشان به نیمه شب
از داغِ نعشِ بی سرِ گودالِ قتلگاه
زهرا هنوز مانده پریشان به نیمه شب
مهدی بیا که گمشده، گلهای کاروان
کِی میرسی بدادِ یتیمان به نیمه شب
آتش گرفته خیمه ی اهل حرم، بیا
غارت شدند زینتِ طفلان به نیمه شب
یک سر، نهان به کیسه ی خورجین و مابقی
بر نیزه رفت، راسِ شهیدان به نیمه شب
محمود ژوليده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
.
#زمینه
#شام_غریبان_امام_علی
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
واویلتا
امشب شب شام غریبان است
زینب غمدیده پریشان است
یاد پدر او دیده گریان است
گردیده برپا بزم ماتمش
می سوزد زینب با یاد غمش
در کنار حسین فاطمه
اشک حسن گردیده مرهمش
واویلا واویلا واویلتا ۴
واویلتا
شام غریبان علی آمد
از این جهان رفته سوی سرمد
گریان شده اندر جنان احمد
شام غریبان او امشب است
حسین از داغ او جان به لب است
یاد غم ها و رنج پدرش
حسن همناله ی با زینب است
واویلا واویلا واویلتا۴
واویلتا
علی دگر راحت شد از غم ها
رفته از این جهان وانفسا
زینب شده بعد از پدر تنها
زینب دارد گریه ی بی صدا
خانه ی حیدر شد بزم عزا
در کنار عباس و زینبین
سوزد بر او حسین و مجتبی
واویلا واویلا واویلتا ۴
واویلتا
گشته ز غربت مه یزدان
قبر علی چو فاطمه پنهان
زینب او سوزد از این هجران
قبر مرتضی بی نشانه شد
دفن او چون زهرا شبانه شد
در کنار حسین و مجتبی
اشک زینب او روانه شد
واویلا واویلا واویلتا۴
.
#نوحه
#شام_غریبان_امام_علی
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
شد شام غریبان (حیدر گل پیغمبر)۲
آنکس که بود تا حشر ( بر کشتی دین لنگر)۲
جان آل علی آمده بر لب
حسن و کلثوم و حسین و زینب
واویلا واویلا آه و واویلا ۲
شد شام غریبان و (خون شد دل آل الله)۲
این زمزمه بر لبهاست (مولا یا رسول الله)۲
زین داغ و مصیبت دلها گشته خون
زینب و حسنین گردیده محزون
واویلا واویلا آه و واویلا ۲
بنشسته کنار قبر (آن دختر غمدیده)۲
خون گریه کند او که( داغ پدرش دیده)۲
در عزای پدر نور دو عین است
همناله ی بازینبش حسین است
واویلا واویلا آه و واویلا۲
شد شام غریبان (مولای جهان حیدر)۲
گریان غم بابا(شد زینب غم پرور)۲
اشک بصر ریزد حسین زهرا
می سوزد میگرید زینب کبرا
واویلا واویلا آه و واویلا ۲
گردیده دگر خسته (زینب دل بشکسته)۲
سوزد ز غم بابا (با گریه ی پیوسته)۲
یاد پدر گریه ها دارد زینب
گریه های بی صدا دارد زینب
واویلا واویلا آه و واویلا ۲
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
#نوحه
#زمزمه
#شام_غریبان_امام_علی
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
بهر علی مظلوم شده شب غریبان
آمد کنار قبرش حسن به چشم گریان
علی علی مظلوم۴
حسن دل شکسته کنار قبر نشسته
حسین به قبر بابا دخیل گریه بسته
علی علی مظلوم۴
حسین کنار عباس در ذکر یا رب امشب
حسن به یاد بابا سوزد کنار زینب
علی علی مظلوم۴
حسین او بگرید از بهر نوردیده
نالد حسن ز داغش با قامت خمیده
علی علی مظلوم ۴
مظلومه زینب او سوزد ز داغ هجران
مینالد و بگرید با ناله ی یتیمان
علی علی مظلوم۴
حسن دوباره امشب یاد پدر فتاده
بر روی قبر بابا صورت خود نهاده
علی علی مظلوم۴
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
رو شونه هاش میبره زهراشو خاک کنه
دستای زهرا کجاست اشکاشو پاک کنه
مولای ما پیش اصحاب گریونه
تو اسمون امشب مهتاب گریونه
پیش چش زینب ارباب گریونه
دل دریا دل بابا دل طوفانی ابرا
چششون به چشم ماه کنار تربت زهرا دل بابا
****
تو آسمون و زمین ناله و زمزمست
علی همه ناله هاش فاطمه فاطمست
داره میره شمع خاموش حیدر
سنگین این تابوت رو دوش حیدر
با این که بیداره بی هوش حیدر
بی بهونه روی گونه زده شبنم دونه دونه
به دل کوچیک زینب گل غم زده جوونه
****
زینب شده مادر هم حسین هم حسن
قرار فردا بشن بی حرم بی کفن
پر میکنه زینب جای زهرا رو
مادر بهش گفته داغ فردا رو
به نیزه میبینه انگار سر ها رو
دلم از غم شده پاره گل من کفن نداره
چقدر ناله زدم من سه ساله زدن نداره شب تاره
#زمینه
#شام_غریبان
حاج محمود کریمی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
زمزمه روضه، واحد سنگین
شام غریبان حضرت علی علیه السلام
رفتی و زداغت در سوز و در نوایم
خانه بی حضورت زندان شده برایم
اشکونالهدارم ،درسینـــــــه آه دردم
سر برآر و بشنو من غرق در عزایم
قلب من شکسته/ نشسته/ خاک یتیمی بر سرم
ای همیشه یارم/ قرارم/ رفتی تو پیش مادرم
رفتنت زخانه/ شبانه /آمد بیادم ای پدر
یاد زخم سینه /مدینه /آمد به یادم ای پدر
ای همــه هست من // رفـتی از دست من
((وای از این غم جدایـے))
شعله زد بجانم غمهـــــای بی شماره
یاد کربلا و آن مشـــــک پاره پــــاره
عهدخودوفــاکردعباست ای پدرجان
شد شهید عشق وقلبش پر از شراره
بانگ یا اخایش/صدایش / می آیداز صحرای خون
روی و دست و سینه / زکینه/سرتا به پا شد لاله گون
از بدن جدا شد/ فداشد / دستش کنار علقمه
با دل شکسته/نشسته/در پیش رویش فاطمه
پر زخون پیــکرش // در برش مـــادرش
((وای ازین غم جدایـے))
شاعر :رسول میثمی
شاعر : رسول میثمی
#زمزمه_شهادت_امیرالمومنین_علی_ع
#واحد_شهادت_امیرالمومنین_علی_ع
#رسول_میثمی
#امیرالمومنین_شور
#بعد_از_شهادت
#شور
عالم پریشونه
فضای خونه ی مولا امشب شبیه زندونه
مولای عالمین رفت از دنیا همه دلا خونه
عالم پریشونه
امیر دنیا رفت
با سر زخمی و خون آلودِش کنار زهرا رفت
تنها پناه و بابای کُلِّ بچه یتیما رفت
امیر دنیا رفت
چهره ی غم نشسته روو صورت زینبین
پُر شده خونه از صدای گریه ی حسین
زانوی غم توی بغل گرفته مجتبی
به سینه میزنن ملائکه به شور و شین
(علی یا علی)
........
شد راحت از غمها
از غم و غصه های سنگین و نامردیه دنیا
کوفه عزا گرفته این شبها از ماتم مولا
شد راحت از غمها
با حال خسته رفت
غریبونه کنار اون یار پهلو شکسته رفت
دمای آخری با یاد اون دستای بسته رفت
با حال خسته رفت
اونکه یه عمری با غمِ تلخ مدینه سوخت
یاد در شکسته و پهلو و سینه سوخت
دستاشو بین کوچه بستن عده ای لعین
فاطمه روو به روش تو شعله های کینه سوخت
(علی یا علی)
.......
توو یاد زینب موند
وصیتاشو با حال مضطر وقتی توو بستر خوند
از داغ کربلا تا گفت قلب زینبشو سوزوند
توو یاد زینب موند
کوفه رو میشناسم
گفت که حسینمو میسپارم به دستای عباسم
گریه میکرد و میگفت فکر خنده های خنّاسم
کوفه رو میشناسم
میگفت حسین و تشنه لب توو کوفه می کُشن
سرش رو بین قتلگاه یه عده می بُرن
دل نگرونم واسه ساعتی که زینبم
تو خیمه می ریزن مخدرات و می زنَن
(حسینم حسین)
#عباس_قلعه
💠 سبک زمینه شام ۲۱ ماه مبارک رمضان شام غریبان مولا علي علیه السّلام💠
تو هم تنهام گُذاشتي رفتي بابا
حالا من موندمو این سیلِ غمها
هنوز تُو سینه دارم داغ مادر
ندارم دل خوشي دیگه به دُنیا
نمیشه که ، باورم هنوز
سایه ي تو ، نیست روي سَرم
تو که بودي ، هم برام پدر
هم مث مادرم
دل خوشیم این ، بود کنارمي
ولي چه زود ، رفتي از پیشم
پهنه هنوز ، بسترت بابا
میزنه آتیشم
یادمه چار سالم بود
رفت مادر از کنارم
توأم که رفتي حالا
خزون شُده بهارم
آهُ واویلا ، آهُ واویلا
میباره مثلِ بارون اشک چشمام
عذابم میده این کابوس شبهام
به کِي مارو سپردي رفتي بابا
شروع شد تازه حالا درد و غمهام
از حالا من ، فکر کربلام
که میمونم ، از حسین جُدا
سخته برا من ، تَحمّله
رأس رو نیزه ها
سخته ببینم ، یه روزي که
بین دو تا ، نَهر آب بابا
با لب تشنه ، سَر از حسین
میبرن از قفا
زینب تو کجاو
غریبیو اِسارت
بازارِ کوفه و شام
یَهودیو جِسارت
آهُ واویلا ، آهُ واویلا
#زمینه شهادت_امیرالمومنین_علی_ع
#عباس_شعرباف
#سجاد_کریمیان
#قرار_ما
ایام بعد ازشهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
جای گریز به عصر عاشورا واسارت وحضرت علی اصغر علیه السلام
رفتی و رفت با تو پدرجان قرار ما
رفتی و ماند داغ تو در قلب زار ما
هر جای خانه از تو به جا مانده صدنشان
برده ست خاطرات تو صبر و قرار ما
ای باغبان تو رفتی و گل ها خمیده اند
بنگر خزان شده ست ز هجرت بهار ما
یک روز درد میخ در و حال رأس تو
چرخیده است با غم دل روزگار ما
با روضه های فرق جدا گریه می کنیم
بعد از شهادت تو شده روضه کار ما
جان را گذاشتیم کنارت درون خاک
گویی مزار تو شده بابا مزار ما
آن صحبت تو لحظه ی آخر به زینبت
شد داغ، روی داغ ِدل غصّه دار ما
گفتی تو از اسارت زینب به کربلا
بعداز حسین،غارت ِ دار و ندار ما
آتش زنند خیمه ی ما را یزیدیان
چاره شود میان بیابان فرار ما
رأس حسين همره یک قوم بی حیا
بر روی نیزه ها بشود سایه سار ما
وای از دل رباب ،که او محتضر شود
با یک نظر به اصغر ِ نیزه سوار ما
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#زمزمه #مناجات
#شب_قدر
#رضا_تاجیک
〰〰〰〰〰〰
سلام اى خداى كريم و خطاپوش
بديهامو بازم تو كردى فراموش
سلام اى هميشه با قلبم صميمى
سلام اى حبيبم رفيق قديمى
خودم رو شكستم كه از نو بسازم
نميخوام دوباره توو اين ماه ببازم
يعنى ميشه با اين كه توبه شكستم
بازم حس كنم كه توو آغوشت هستم
الهى الهى ۴
〰〰〰〰〰〰
شب قدره دارم عجب حس و حالى
پشيمون رسيدم با دستاى خالى
يعنى ميشه من رو دوباره ببخشى
با اين بارونى كه مى باره ببخشى
ميخوام كه از امشب ديگه سربه راشم
از اين كوله بار بديها جداشم
ميخوام اين دقايق كنار تو سرشه
با ذكر حسينت شب من سحرشه
الهى الهى ۴
〰〰〰〰〰〰
حسين عشق قلبم حسين زندگيمه
و تنها دلیل همه بندگيمه
حسين راه رفع همه مشكلاته
حسين بهترين راه براى نجاته
حسين توى عالم يه قلب تپنده است
حسين توو شب قدر يه برگ برنده است
خدا داره منت به اين قلب بى تاب
خدا سيئاتو مى بخشه به ارباب
حسين جان حسين جان ۴
.
کتیبه و پرچم باب الحرم
#مناجات #زمزمه #کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#زمزمه
#امیرالمومنین_علی علیه السلام
#پس_از_شهادت
#شام_غریبان
#رضا_تاجیک
〰〰〰〰〰〰
شبا توى كوفه چقدر خاليه جاش
نمى پيچه بازم صدای قدمهاش
ديگه بين نخلا براى هميشه
صداى نفسهاش شنيده نميشه
ميگه چاه كوفه كو يار قديمى؟
مياد از يه خونه صداى يتيمى:
ديگه بعد بابا پر از اضطرابم
دوباره من امشب گرسنه مى خوابم
على جان على جان ۴
〰〰〰〰〰〰
ميگه پيرمردى: دلم بى قراره
كو دستى كه لقمه دهانم بذاره
با اينكه مى دونست نمى بينه چشمام
ميشست با صبورى پاى درد و دلهام
همه فهميدن كه كى بود نون مى آورد
با نامردى هرشب كى زخم زبون خورد
يه غم جون من رو به لبهام رسونده
ميگفتن كه حيدر نمازم مى خونده؟
على جان على جان ۴
〰〰〰〰〰〰
دل زينب امشب چقدر بى قراره
به اين دلخوشه كه حسينش رو داره
نمى دونه كوفه باهاش هم مسيره
ميخواد خواهرو از برادر بگيره
يه روزى مياد كه غمى توو گلوشه
تو كوفه لباس اسارت مى پوشه
تا صبح پشت دروازه ى شهر مى شينه
ولىِّ خدا رو، رو نيزه مى بينه
حسين جان حسين جان ۴
〰〰〰〰〰〰
نگم ديگه از شام كه داغش شديده
براى عقيله چه خوابايى ديده
يه شهرى كه بيخود بهونه مى گيرن
اسيرارو با سنگ نشونه مى گيرن
نگم كه رسيدن براى تموشا
نگم من ز بازار برده فروشا
نگم كه چه داغى رو قلب ربابه
نگم عصمة الله توو بزم شرابه
حسين جان حسين جان ۴
.