eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
نیست کوچک او بزرگ عالم است کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است وای اگر می ماند ، اگر قد میکشید دلبر عالم در این عمر کم است مُحرم حج حسین بن علیست در حریم کبریایی مَحرم است کسب فیض از دامن عباس کرد پس یقین مانند او صاحب دم است در مسیر جذب عشاق حسین بر سر دوش رقیه پرچم است روز محشر دستگیر ما همه است دست او در دستهای فاطمه است 🔸شاعر: ________________________
سرود ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها ای زهرای کوچک تولّدِت مبارک یا رقیه یا رقیه... به عمو و به عمّه،شدی نور دو عین و نگاه تو می بَره،دل بابات حسین و به فدای قدم تو،دل ما شد حرم تو ای زهرای کوچک تولّدِت مبارک یا رقیه یا رقیه... شده شعبانْ مُعَظّم،زِ قُدوم تو خانُم توو حریم لطف تو،میشه بَحرِ کرم گُم تویی قدر و تویی کوثر،نور چشمِ علی اکبر ای زهرای کوچک تولّدِت مبارک یا رقیه یا رقیه... تو رو به حقّ زینب،برا ما کن دعایی مثه خوبا دلامون،بشه کرببلایی همیشه مثل شهیدا،یا رقیه اس روی لبها ای زهرای کوچک تولّدِت مبارک یا رقیه یا رقیه... ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
═══✼🍃🌹🍃✼═══ بند اول : بنی هاشم همه ماهن همه والا همه شهزاده و شاهن یه قمر که تک ِ یکتاس قمر ام بنین حضرت عباس قمر ٓ...ٓ قبیله ٓ...ٓ کفیل ِ ٓ...ٓ عقیله ٓ...ٓ خیره مونده به تو آقا نگاهه زینب گفته حیدرتویی پشت و پناهه زینب یکصد و سی و سه لشگری یا ابالفضل یل ِ دریا دلی تویی سپاهه زینب ابالفضل ... ابالفضل... 🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇 بند دوم: سه ساله دور و برش بود وقتی که چادر زهرا رو سرش بود اسمت ُ با وضو میگه جون میگیره تا رقیه عمو میگه عدوی ٓ...ٓ امیه ٓ...ٓ عموی ٓ... رقیه ٓ...ٓ خون حیدر توی رگ عباس می جوشه خود ِ حیدر میشه لباس رزم بپوشه میگه نفسی فداک َ عمو جان ابالفضل چه غمی داره چون که ابالفضل عموشه ابالفضل...ابالفضل... 🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇 بند سوم: پسر ِ ساقی ِ کوثر شدی تو کرب و بلا ساقی لشگر ای وفادار ای علمدار ای تجلی ِ علی حیدر کرار نگاهت ٓ...ٓ علی وار ٓ...ٓ ابالفضل ٓ...ٓ علمدار ٓ...ٓ انگاری که علی طرف خیبر اومد تا ابالفضل اومد انگاری حیدر اومد هر کی میدون بیاد قبر خودشو کنده داره بی سر میره هر کی که با سر اومد ابالفضل ... ابالفضل... ✍ ۱۳۱۱۰ ═══✼🍃🌹🍃✼═══
☘⭕️☘زمزمه مناجات ماه مبارک رمضان☘⭕️☘ ای خالق یکتای من خدای من خدای من بشنو تو این نجوای من خدای من خدای من بر درگهت آمده ام با کوله باری از گناه ببین روی سیاهمو اغفر ذنوبی یا الاه من بنده ای عاصیمو دل بر تو بستم ای خدا بر کف ندارم توشه ای خالیه دستم ای خدا در این دوروز عمر خود کاری نکردم بهر تو با صد امید و آرزو وارد شدم در شهر تو ممنونتم راهم دادی فرصت کوتاهم دادی تا محو کنی گناهامو اشک سحرگاهم دادی (یا ربنا اغفر لنا) @babolharam 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ای دائم العطای من خدای من خدای من بگذر تو از خطای من خدای من خدای من من آبرویی ندارم اسیر حرص و شهوتم میدونی که چی میگذره هر آینه تو خلوتم گناه شده عادتمو افتاده ام تو منجلاب خودم میدونم با کارام خودم رو میکنم خراب از بندگیه تو فقط لفضشو رو زبون دارم توی گناهام ای خدا ابا و شرمی ندارم اما تو نعمتم میدی رزق بی منتم میدی چشم میپوشی از گناهام همیشه مهلتم میدی (یا ربنا اغفر لنا) @babolharam 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ای صاحب عقبای من خدای من خدای من ای مالک فردای من خدای من خدای من تو رو به حق نبی و به حق سیده زنان به حق شاه نجف و شباب اهل دو جهان با اهل بیتت اومدم تا که ببخشی تو مرا من نوکر حسینمو دیوونه ی کرببلا از کوچیکیم محرما مشکی پوشه آقا شدم شبای اول همیشه همناله با زهرا شدم سید و مولامه حسین ذکر رو لبهامه حسین غمی به والله ندارم همیشه باهامه حسین (عزیز زهرا یاحسین) 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 "التماس دعا" ⭕️🔶⭕️🔶⭕️🔶⭕️🔶⭕️🔶⭕️🔶
مناجات و مرتبط با امام زمان عج 🌹🌹🌹🌹🔷🔷🔷🌹🌹🌹🔴🔴🔴🔴🌹🌹🌹🔵🔵🔵 الهی بر سرم شوری عطا کن مرا زوار دشت کربلا کن تو خود دانی اسیره درد هجرم خدایا درد هجران را دوا کن چو یعقوب نبی شد دیده ام کور بس است این هجر. مرا حاجت رواکن گناهم گر شده سد ره او خدایا ترک عصیانم عطا کن همه دلبستهٔ مال جهانند مرا زین مردم نادان سوا کن خدایا گر برانی ام چه سازم بیا از لطف خیری برگدا کن ندارم پیش کشی جز اشک دیده خدایا رحمی بر آه و نوا کن به درگاه تو دارم من امیدی مرا با معرفت خود آشنا کن خدایا در دلم عشق حسین است به حق حرمتش رحمی به ما کن مرا از کودکی کردند مریدش حسین جان تو شفاعت در جزا کن (صفا) دارد غم مولا به سینه به آن قربش نگاهم در جزا کن شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی . ✼═══┅🔶🍁🔶┅═
مناجات وصل به علی ع ویژه شب قدر 🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸⚫️⚫️⚫️⚫️ اومدم دره خونت با اشک و آه با معاصی اومدم نامه سیاه اومدم دستامو از مهر بگیری گرچه من بدم زمن رو نگیری بک یا الله میگم شرمنده ام هرچه باشه ای خدا من بنده ام سری افکنده و گریون اومدم نادم و زار و پشیمون اومدم روسرم قرآن و بر لب یا علی قلبم از نور ولا کن منجلی گریه ام در سوگ حیدر را ببین بر دلم حک گشته نامش چون نگین امشب از عمق دلم خیزد شرر چون حسین گردد ز کینه بی پدر کوفه دیگر بی علی ظلمت سراست همدم زینب دیگر آه و نواست مرد مسکین منتظر بنشسته زار با فغان گوید کجایی غمگسار فرق مولا شد نشان تیغ کین در دل محراب افتاد بر زمین فزت رب الکعبه را آندم سرود حق حیدر اینچنین ظلمی نبود وای من حیدر میان خاک و خون گوئیا چرخ زمان شد واژگون منبع عدل و عطوفت شد خموش بانگ حیدر ای خدا ناید به گوش کاش آنشب را سحر در کار نبود یا که قاتل. خواب بود بیدار نبود گرچه تقدیر بود براین ماجرآ تا ابد سوزد در این ماتم (صفا ) شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🔹🔹🔹🔹♦️♦️♦️♦️♦️⚫️⚫️⚫️ ماه رحمت آمد و ماه مناجات و دعا ماه رمضان موسم جنگیدن نفس دغا مژده ای یاران دوباره درگه عشق باز شد وقت خودسازی و گاه دیدن اعجاز شد میزبانت خالق و باشی تومهمان بر درش ناز کمتر کن بیا و باده نوش از ساغرش چشم واکن دان غنیمت فرصت یک ماهه را با خلوص دل بکن پیدا تو راه چاره را معنی روزه فقط نیست ترک از میل غذا بلکه تمرین است جانا محظر خاص خدا چشم و گوش و عقل و هوشت جملگی در روزه اند در تمام سال پرهیز . نی فقط سی روزه اند اولین شرط قبولی درک وفهم روزه است بعد از آن نهیِ ز اکل و شربِ بر سی روزه است روزه یعنی امتناع از بندهٔ شیطان شدن روزه یعنی تابع عقل و دگر رحمان شدن روزه یعنی قطع هر دلبستگی بر این جهان پیروی از امره حق از جان و دل نی از زبان روزه یعنی پشت پا برنفس هرجائی زدن روزه یعنی مهر رد بر میل دنیائی زدن روزه دار چشم و دلش را بند تقوا مینهد عاقبت را برتری بر امره. دنیا میدهد روزه دار واقعی همچون علی مرتضاست بهر هر کاری که پیش آید . تسلیم خداست راه و رسمش حیدریست تسلیم محض داور است آری آری چون ( صفا ) بر درگه او نوکر است شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
🕊⚜روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نفس حاج مهدی سلحشور⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ چه اضطراب و چه باکى زِ آفتاب قیامت که زیر سایۀ این خیمه کرده ایم اقامت شفیعِ گریه کنانش ائمه اند یکایک به این دلیل که جمع است در حسین امامت کسى که آه ندارد چه سود آهِ خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشکِ ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلسِ روضه که جبرییل در اینجا فکنده رحلِ اقامت کسى که در پى کار حسین نیست ، محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی ز شیعگی چه علامت؟ کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود می کند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت ز دنیا به نزد فاطمه ریزد ز دیده اشکِ ندامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نا به جاست به وصفِ شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامتِ عظمایِ تو به دشتِ غریبی خدا قیامت خود را سند زده ست به نامت به روز حشر که جمله فقیر و کاسه به دستند خدا به زائر تو می دهد مقام زعامت *تو اون حول و اضطرابِ قیامت که همه دارن از هم فرار می کنن ، کسی تحویلت نمی گیره ؛ روایت میگه یه عده ای زیرِ عرشِ الهی هم صحبتِ با حسینن ... دوره حسین حلقه زدن .. هرچی میگن بیاید بهشتُ برا شما آماده کردن ، میگن بهشتِ ما حسینِ ... هر جا این آقا باشه بهشتِ ما همونجاست .. روایت داریم تو اون حول و اضطرابُ وحشتِ قیامت یه وقت ندا بلند میشه «غَضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ نَكِّسُوا رُءُوسَكُمْ ..» چشماتونو ببندید .. مگه چه خبره ؟ آخه مادرِ سادات فاطمۀ زهرا سلام الله علیها می خواد وارد صحرایِ محشر بشه .. از امام صادق سوال کردن آقاجان همه دارن اونجا از هم فرار میکنن ما شما رو چه طور پیدا کنیم ؟ حضرت فرمود قرار نیست شما دنبالِ ما بگردید ... ما خودمون شما رو پیدا میکنیم .. لذا هرچی به فاطمه میگن خانم وارد بهشت شید میفرماید نه ؛ اول بچه هام باید وارد بشن .. اول محبینم باید وارد بشن .. اول گریه کنایِ حسین باید وارد بشن .. اون وقت ، وقتی همه اومدن کامل الزیارات نوشته وقتی همه دوره فاطمه حلقه زدن ، فاطمه شروع میکنه روضۀ حسین خواندن ... تصور کن تو صحرایِ محشر فاطمه بشه روضه خوانه حسین ... ماها بشیم گریه کنه روضۀ فاطمه .. چه قیامتی به پا بشه .. یه وقت میبینی پیراهنِ خونی حسینُ رو دست بلند کرد ... حسین ... نالۀ فاطمه محشرُ بهم میریزه .. یه وقت نگاه میکنی میبینی اربابت حسین بی سر وارد صحرایِ محشر شد .. آقامون سر در بدن نداره .. اجازه بدید روضه بگم صدا ناله ت بلند شه ، از کجا بگم ؟ از اون روضه ای بگم که امام زمان فرمود برا این روضه خون گریه می کنم .. قربون خون گریه کردنت برم .. قربون صباحاً ومساء گریه کردنت برم آقاجان .. از کوفه و شام بلا .. ای وای ای وای از چشمهایِ بی حیا .. ای وای ای وای در ازدحام کوچه هایِ تنگ طفلی جا مانده به زیر دست و پا .. ای وای ای وای قاریِ روی نیزه را تشویق کردند جای دعا با ناسزا .. ای وای ای وای آل علی را خارجی خواندند آن روز گبر و یهود و بی خدا .. ای وای ای وای آن سیب سرخی را که زهرا بوسه میزد شد زینت دشتِ طلا .. ای وای ای وای
در نکوترین میلاد از نکوترین مولود شد جهان ظلمانی رشک جنت موعود بدر فیض شد طالع نور غیب شد مشهود رفت جان به استقبال آمد آنکه بد مقصود گشت فیض کل شامل بر عباد از معبود مرحبا بر این مولود آفرین بر این میلاد آیتی هویدا شد بلکه اُم الایاتی در حدوث شد ظاهر با قِدم ترین ذاتی روی خلق و خالق را شد پدید مرآتی معدن فیوضاتی منبع عنایاتی مصدر مکافاتی مظهر کراماتی هم عباد را منذر هم لکل قومٍ هاد صاحب الزمان مهدی هادی هدایت‌خواه بی بیان الا لا بهر او بلا اکراه هست لا اله از آن اوفتاده الا الله جز طریق او باطل جز به راه او بیراه گرچه حق او دارد اختلاف در افواه لیک گر شوی منصف حق زکف نخواهی داد آنکه دادخواه از جان بهر آل یاسین ست درکرامت و معجز وارث النبیین ست در زمان او موقوف از ملل قوانین ست نی هزارگون مذهب نی هزار آیین ست یک کتاب ویک ملت یک خداویک دین‌ست زان یگانگی گردد عالم خراب آباد در ظهور او عالم طشت پر ز خون گردد هرنهان شود پیدا هر درون برون گردد بس نگون بپا خیزد بس به پا نگون گردد درد و محنت نا اهل ازفزون فزون گردد شرح این حکایت راچون دهم که چوُن گردد، آنچنان شود کان را هیچ کس ندارد یاد در زمان او عالم سر به سر گلستان ست دور دور شیطان نی، عهدعهد رحمان ست وقت ظلم وزحمت نی،گاهِ عدل و احسان‌ست جان فدای دورانش زانکه راحت جان ست میرمرحمت حاکم شاه عدل سلطان ست عدل را کند بنیان ظلم را کَند بنیاد دورهء سلیمان را هم دلیل دورانش وین که دیو و ددباشدسربه‌سر به فرمانش صاحب الزمان را هم عهد اوست برهانش درتمامی اشیا جاری است سلطانش گر"صغیر"مینالد روز و شب زهجرانش نیست رسم مهجوران غیر ناله و فریاد
🌺🌺🌺🌺 قطعه مولودی خوانی کوتاه در مدح علی اکبر امام حسین ع با صدای دلنشین کربلایی جواد مقدم را بشنوید. این قطعه در فضای دستگاه گوشه و اجرا شده است. قسمت اول و بدنه اصلی سبک در گام بالا در و قسمت دوم و دم و جواب مستمع با جمله "یا علی اکبر" وارد گام پایینتر در می شوند. ❗️خوب به این اختلاف گام در دو قسمت دقت کنید. 🌺 در مورد این فضا توضیحات مفصلی در کانال داده شده است. نغمه همایون با وجود حزن و ناله ای که دارد اما با تغییر ضرب آهنگ ها می توان در فضای شاد نیز اجرا داشت. اگر خوب این‌ مولودی را گوش کنید به فضای حزن همراه با شادی را احساس می کنید و ترکیبات آن در مولودی خوانی حالات احساسی غم و شادی را پدید می آورد. 🌺 مدرس ✼═══┅🔶🍁🔶┅═
شاعر📝 🎤خواننده : علیزاده تنظیم : 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ازراه دور باحال خسته باصد امید ودل شکسته شدم زائرایوان رضا پرکشیدم به دور گنبد طلا یه زائرم ، یه زائرغریب و زار وضع دلم رو میبینی چطور شدم شکسته بال امام رضا وقتی میام به حرمت به خاک سجده میشینم گریه کنون امام رضا زیارتت رو میخونم امام رضا توحرمت میام ونیت میکنم بادل بشکسته اقا نیت به غربت میکنم حرف دلم رو میزنم احساس خجلت میکنم امام رضا هرکی میاد توحرمت نگاه به گنبد میکنه چشم میدوزه به گنبدت باشما صحبت میکنم منم یه حرفهایی دارم ازشما چه پنهون اقاجون (از شما پنهون نباشه) منم خطاهایی دارم ازعمل خودشرمنده ام حتم دارم سیاه پرونده ام توبیاقبول زحمت بنما این گدارا غرق رحمت بنما توروخدا امام رضا ع به حرف من جواب بده حال دلم بدجوریه به این دلم جلا بده 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ________________
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا نشاندند سر سفره احسان، ما را راه دادند در اين روضه ى رضوان، ما را يعنى از سمت سماوات ،بشارت دادند! رمضان مى دهد آرامش قرآن ،ما را كيست هر آينه در عرش ،پر از آوازست؟ نيمه شب خوانده به دل ،سورۀ انسان ، ما را! فرصت عاشقى از جانب حق صادر شد! محو عشق است نماز شب جانان، ما را باز از مأذنه ،گلبانگ وفا مى آيد آه، بخشيده مگر حضرت سبحان، ما را! با نسيم سحر و عطر ابوحمزه و اشك ابر دل برده در انديشۀ باران ، ما را چشم دل وقت سحر منتظر دلدار است! كاش پايان برسد روزۀ هجران ما را ⏹ _______________________
💕مناجات با خدا/ وداع با ماه شعبان💕 💞وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده دارم فراری می شوم از خود به سوی تو در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده ناجی تویی راجی منم در دست های من بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد باید بگیری دست من را که رها مانده پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده شعبان به پایان آمد و روی لبان من وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو پس فَاقْبَل عُذری که‌دلیل روضه ها مانده جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو تازه عنایات علی موسی الرضا مانده بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده تنها محبت راه ترک معصیت گشته با دوستت دارم جهانی روی پا مانده💞 ________________
علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بده حال مناجاتم آقا - کمه حس عباداتم آقا حرمه کل حاجاتم آقا میبینی که گرفتارم آقا - میدونم که گنهکارم آقا ولی جز تو کی و دارم آقا ؟ آقا - آقا حرمت عرش اعلامه / این حسینه که آقامه روضه هات میشه تسکینم / کربلای تو رویامه حسین ، منو دریاب حسین ، نعم الارباب ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چشمی دارم پر از ابره آقا - دلی دارم پر از صبره آقا ترسم از ظلمت قبره آقا سوز و اشکم ببین کم شد آقا - از گناه قد من خم شد آقا دلی که بی تو پر غم شد آقا آقا - آقا یا حسین ای کس و کارم / تو رو دارم چی کم دارم واسه من بسه آقا جون / دوسم داری دوست دارم حسین ، منو دریاب حسین ، نعم الارباب ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حرمت خواب شیرینم آقا - پای شیش گوشه میشینم آقا اسم تو ذکر تلقینم آقا یار روزای تنهایی آقا - واسه نوکر تو مولایی آقا عزیز قلب زهرایی آقا آقا - آقا میپرم توو هوای تو / بشه جونم فدای تو همه هستیمو میدم تا / برسم کربلای تو حسین ، منو دریاب حسین ، نعم الارباب ۲ . ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
با نگاهی به مناجات شعبانیه 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وَ اسْمَعْ دُعائی ، دعام و بشنو وَ اسْمَعْ نِدائی ، صدام و بشنو اَقْبِلْ عَلَیَّ ، من و نگا کن الهی العفو ، ببخش و از غم ، من و رها کن داره میاد ماه رمضون / من توشه ای ندارم (ماه رمضون اومده حیف / من توشه ای ندارم) بوی گناه گرفتم و / سیاهه روزگارم خودت بگو توو مهمونیت / چه جوری پا بذارم (لطفت گذاشت توو مهمونیت / دوباره پا بذارم) یاربّنا ۲ العفو ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وَ قَدْ سَتَرتَ ، رسوام نکردی اَفْنَیْتُ عُمری ، رهام نکردی وَ عُدْ عَلَیَّ ، ترحمی کن اَطْلُبُ عَفوَک ، به روی بنده‌ت ، تبسمی کن اومده اون که صد دفعه / شکسته توبه هاشو نمی‌دونم که دوست داری / باز بشنوی صداشو ؟ روت و نگردون بشنو این / صدای ربّناشو یاربّنا ۲ العفو ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این نفس سرکش ، تا میتونست تاخت آخر من و از ، چشم تو انداخت امّا غمی نیست ، حسین و دارم با اشک و روضه ، دلت رو امشب ، به دست میارم خدا نیاره دختری / آتیش بگیره موهاش آبله کاری کنه که / نتونه وایسه رو پاش بفْرسته از پائینِ نی / بوسه برای باباش یاابتا ۲ بابا۲ ✅ اشعار داخل پرانتز جهت استفاده در ماه مبارک رمضان است. ✼═══┅🔶🍁🔶┅═
تا تیغِ زلفت ای پدر خاک! خورد تاب ما سرگذاشتیم بر این تیره ی تراب دوریست آن عذابِ الیمی که گفته اند میسوزد از فراق تو دوزخ در التهاب کج ذوقِ بد سلیقه کسی که بهشت را کرده ست با وجودِ نجف باز انتخاب ای آفتابِ حُسن! تو را گریه میکند یعقوب وار گوشه ای از آسمان، سحاب این "هفت" بار طوف که بر دورِ "بیتِ" توست یعنی "معلّقات" نمانده ست بی جواب انگار خلق محرم راز تو نیستند وقتی که هست کعبه چنین بر تنش حجاب "خاتم" صدا زدند نبی را، به شانه اش گشتی سوار، مثلِ نگینی که بر رکاب ای لنگر زمین و زمان! بی تو تیغِ موج با نوح آن کند که بسی کرده با حباب پیچیده داستان دخیلی که بسته است دورِ ضریحِ دستِ ترک خورده ات طناب حلقه زند اگر به عبایِ سخاوتت بسته شود دهانِ در از لطفِ بی حساب عالم تمام خندق اگر بود، لب به لب با دستِ ذوالفقارِ تو پُر میشد از ثواب بالا بگیر دست که آیند سوی تو بی برکه ی غدیر جهان چیست جز سراب ای یارِ عرش! از چه کنار تو با غرور هی غار غار میکند آن کمتر از غُراب بر گوششان روایتِ لولا علی بس است آنها که رفته اند پی قولِ ناصواب بیم است پای خطبه ات از مست بودنم همّام برنخواست، اگر خورد از این شراب نهج البلاغه ی تو و قرآنِ مصطفی هر دو گرفته اند ز یک چشمه انشعاب دستی برآب بردی و دیدند اهلِ دل دست خداست عکس خودش را گرفته قاب نان جوین هرآینه خوردی، ندیده است گندم میان خانه ی تو سنگِ آسیاب انداخت پرده دستِ عقیل از عدالتت کور است هرکه درک ندارد از آن عتاب قرآن به دست، بینِ صلاتینِ ظهر و عصر افتاد چشم من به همین آیه از کتاب: "نمرود اگر خداست، خلیل خدا! بگو کاری کند ز غرب برون آید آفتاب..." لبخندِ با کنایه نشاندم به روی لب ناگاه در خیال خودم کردمش خطاب: فرمانِ ردّ شمسِ علی را چه میکنی؟! خورشید برده است از آقای ما حساب اندیشه در دو ذات حرام است، ذات حق با ذاتِ در خدا شده ممسوسِ آن جناب خواندیم مَن یمُت یَرَنی...نصف جان شدیم شب های بی قرار، سپردیم دل به خواب پایِ دل است و چشم، ملک کاش مینوشت خیر مرا به سنگ و خطای مرا بر آب شکر خدا به ساحتِ مولای عالمین جُرمی به غیر شعر نکردیم ارتکاب
چو سبوی می پرستان که شود خمارِ دستت بکشم مدام ساقی به سر،انتظارِ دستت به همان محل که شیشه ز تهی شدن عرق کرد ز چه سربلند گردم منِ شرمسارِ دستت چو سبو دو دستِ خود را زده ام به سر که شاید سحری،شبی، بیایم نفسی، به کارِ دستت تو چه تاک آفرینی که بدون خونِ انگور چه شراب ها که ریزد به لب از فشارِ دستت سر زلف خود گرفتی و نگفتی،این دل مست گذرد چگونه سالم ز دو آبشارِ دستت به غدیر دین کامل شود از کفت نمایان چه بگویم و نویسم من از ابتکار دستت............... تو به تیغ آبدارت قدمی بزن به صحرا که هزار لاله روید سحر از بهارِ دستت بگذار خار باشم که به دامنت بچسبم نه چو خاتمی كه از لطف رود از دیارِ دستت در مسجدی گدایم که تو در رکوع باشی به خرابه ای خرابم که رسد انارِ دستت سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی مگر آنکه بازجوید رهی از حصار دستت چه گشاد شد کلاهی که به سر نهاد جبریل که هزار شه پرِ او نکند مهارِ دستت دل ما که چشمِ مستت بنموده مستِ چشمت چه تلاش کرده ای که شده هوشیار دستت نه چو صوفی ام ولیکن ز شراب مدح نابت سر من برون نیاید چو مه از مدارِ دستت قلمی که دفتر دل بپذیرد عاشقانه به خدا که نیست الا سر ذولفقارِ دستت دل تاب خورده من نشود ز زانویت صاف مگر آنکه مثل تیغت بشود دچار دستت ز چه رو کمان گرفتی ز چه در کمین نشستی كه به شوق چشم نازت شده ام شکار دستت منم آنکه ایستاده ز غمت چو شمع سوزان نکنم طلب خموشی مگر از شرار دستت به دل و به دیده ی من اثری نماند الا دوسه یادگار پایت، دو سه یادگار دستت مپسند همچو میثم بشوم به نخل راضی خوشم آن زمان که رقصد سر من به دار دستت چو یتیم بی نوایی بنشسته ام به راهی که به کوی مویم افتد نفسی گذار دستت چه خوش است دیده ای که ز نیاز بی نیازی به دو پای لنگ مژگان شده رهسپار دستت ز همان محل که زهرا (س) به دو دست تو دهد دست سر عمر و درب خیبر نشد افتخار دستت به غدیر خم دو دستت شده یار پاک دستی که به دفن همسرت شد به دو دست، یار دستت ز چه تا ابد نپیچد به خودش طناب از غم که نموده عالمی را همه سوگوار دستت اگر از فراق زهرا کمرت شکست، والله نشنیده و نبیند کسی انکسار دستت تو به شانه ی (غریبت) بگذار دست خود را که زمین و آسمان ها نکشند بار دستت من از عار بی کلاهی ز تو شرمسار بودم که گذاشت منتش را به سرم دوباره دستت به خدا ردیف شعرم شده بود چشمت اما چه کنم كه طبع وحشی شد امیدوار دستت
مناجات با..... 🌾🌾 حضرت رب‌الارباب🔶️🔶️ از دست نفس خسته شدم آبرو بخر من را به‌پیش حضرت ارباب خود ببر من تشنه‌ی شراب وصال تو گشته‌ام آیم به سوی حضرتتان پابه‌پا به سر در این صیام وقت تماشای دلبر است کی میشود به سر برسد حال من دگر باری بدوش دارم و ذکر لبم مدام یا ربّناست حاصل عشاق خونجگر یارب مرا ببخش پشیمان و نادمم چشمم برای دیدن رخسارتان به‌در لایق برای دیدن رویت نبوده‌ام بایدبه‌اذنتان کنم‌ازخویشتن سفر ___________________