eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کربلایی سعید صادقی
326.3K
زمزمه امام حسین ع😭😭 اجرای سبک:
روضه خوان زد به روضۀ گودال خنجر و حنجرت زبانم لال قلب اهل حرم همه محزون قلب زینب زِ درد مالامال صبح تا عصر آه و گریه ، گذشت حال اهل حرم به این مِنوال میهمان بوده ای مگر نه ؟ ، چرا با عصا آمدند استقبال خیمه گاهت عجب شده غوغا قتلگاهت عجب شده جنجال نعل تازه دگر برای چیست نکند کشته ام  شود پامال موج نیزه کجا تن بی سر تازیانه کجا تن اطفال شمر بالا نیامد از گودی گرچه خورشید رفته رو به زوال عاقبت قتلگاه خلوت شد تا که خوابید گرد وخاکِ جدال خواهری یک طرف نشست به خاک مادری رفت یک طرف از حال خواهری زد صدا أَ أَنتَ أَخی سوخت عالم ازین زبانِ حال کرد خولی برای شمر و سنان آرزوی قبولیِ اعمال پیکرت بود و سر نبود آنجا زینبت ماند و آرزوی وصال تا که آخر ورودیِ کوفه شد سرت روی نیزه استهلال سه کلام و سه روضۀ مکشوف ... معجر و گوشواره و خلخال
امشب به مجلس روضه خسته و بی قرار می آید یك كبوتر شده و از سمتِ حرمی پر غبار می آید گرد غربت نشسته بر روی پر و بال كبوترانهٔ دل می چكد لاله لاله اشكِ درد امشب از خلوت شبانهٔ دل با من ای دل بگو كجا رفتی كه پر از ماتم و شراره شدی تو چه دیدی در آن دیار غریب كه شكستی و پاره پاره شدی گفت رفتم به سرزمینی كه عطر اندوه و بغض و ماتم داشت خاك آنجا همیشه دلگیر و آسمانش همیشه شبنم داشت به خدا رنگ خاك می گیرد پر و بال كبوتران بقیع روز ها هم همیشه در آن جا آفتاب است سایه بان بقیع نه حرم، نه رواق، نه گنبد نه ضریح و نه صحن و گلدسته هست آنجا مزار خاكیّ چار مرد غریب و دل خسته   در نواحی نوحه و ناله شعلهٔ بی كرانه ای دارد نه فقط قبر چار مرد غریب بانوی بی نشانه ای دارد این زمین دل شكسته از آهِ غربت و ناله های مادر بود هم دم اشك های مادرمان یك بغل لاله های پرپر بود   و در این باغ آتش سرخی در دل سبز یاسمن گل كرد شعلهٔ زهرِ كینه ها بین جگر پارهٔ حسن گل كرد چند روزی گذشت و خاك بقیع عطر غم ناك اشك و ناله گرفت و به دست همان كمان داران بدن یاس رنگ لاله گرفت این زمین یك زمین ساده كه نیست این زمین خاك غربت آباد است این زمین دلشكسته داغِ گریه های  امام سجاد است این زمین از تبار اشك و آه به خدا هر سپیده زائر داشت آسمانی پر از ستاره از روضه های امام باقر داشت خاك های غریب این صحرا روزگاری تب شقایق داشت تا سحر در كبود چشمانش اشك سرخ امام صادق داشت این زمین یك زمین ساده كه نیست باغی از داغ لاله و یاس است در تبِ ناله های محزونِ مادر بی قرار عباس است در حوالی این دیار غریب از غم یار آشنا می خواند در مدینه كنار خاكِ بقیع روضهٔ سرخ كربلا می خواند  @babollharam یوسف رحیمی
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید   گریه های بلند ممنوع است روضه كه هیچ سینه هم نزنید   كربلا رفته ها كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید   زائری خسته ام نگهبانان... ...به خدا زود می روم نزنید   زائری داد زد كه نا مردان تازیانه به مادرم نزنید   غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است   كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود   كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود   كاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود   در كنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود   پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود   چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود   این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه های افلاكی است   در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد   هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد   بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد   این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می سوزد   این حرم مثل خیمه ی زینب كه در اوج شراره می سوزد   سالها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد   @babollharam مجید تال
باید اینجا حرم درست کنند چار تا مثل هم درست کتتد با امام حسن سزاوار است چند باب الکرم درست کنند   با طلا دور مرقد سجاد بیتی از محتشم درست کنند   به تولای باقر و صادق صحن دارالقلم درست کنند   نزد ام البنین نمادی از مشک و دست و علم درست کنند   "دودمه" نه در این مکان باید شاعران "چاردم" درست کنند   با کریمان "کریم خانی"ها قطعه ی "آمدم" درست کنند   دورگنبد چهار گلدسته ولی از داغ خم درست کنند   کاش هرچیز را نمی سازند کوچه را دست کم درست کنند   کوچه را در ادامه ی طرح ِ از حرم تا حرم درست کنند   @babollharam مهدی رحیمی
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند   زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند   تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند   خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند   آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند   یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!   خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهرمادر می دهد   آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود   این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود   پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاَ اینجاعجب دارالشفایی می شود   نقشه این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود   گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد،دارد دل هوایی می شود!   حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود   می رسد روزی که بادستان پرمهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود   آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود   هرچه خواندم در بقیع ازسینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد   راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد   سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد   "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد   ازهمان شب که علی تابوت رابرشانه برد زائر زهرا شدن جزنیمه شبهانشد   بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد   زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتادپشت در و دیگر پانشد   سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغانشد   هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعو انشد  @babollharam مهدی نظری
4_5764758250616522396.mp3
521.1K
‍ 🏴دوبند سبک زمینه یا شور سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 🏴بند اول: نداری، حرم و صحن و بارگاه فاطمه، میکشه واسه ی تو آه تو روزا، میتابه خورشید به تو و شباهم، به قبورت میتابه ماه نه اتاقی، نه رواقی، برات بمیرم نه یه شمعی، نه چراغی، برات بمیرم تو یه زائر، هم نداری، برات بمیرم زخمیه این، روزگاری، برات بمیرم تو آسمونی، ترین زمینی مزار بی بی، ام البنینی تو بهترینی، زیبا ترینی تو مضجع اُم، المومنینی (بقیعِ مظلوم) 🏴بند دوم: شبای‌، تو هواش تاریک و غمه روزاتم، پره از درد و ماتمه میسوزه، قبورت زیره آفِتاب بمیرم، که واست غربت همدمه تو نداری، سایه بونی، برات بمیرم نداری یک، روضه خونی، برات بمیرم شده غربت، کس و کارت، برات بمیرم بی قراری‌، شده یارت، برات بمیرم هرکی که دیدت، حالش خزونه از غربتِ تو، شده دیوونه بده به ما‌ تو، بقیع نشونه از قبر زهرا، که دل ها خونه (بقیعِ مظلوم) 🎵📝: (طاها تحقیقی) @babollharam
4_5836834742510558190.mp3
2.91M
😍 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بند اول: زائرا که نجوا میکنن بزمِ روضه بر پا میکنن چشا همه گریون میشه تا دره بقیعو وا میکنن چارتا قبرِ خاکی که روضه خون نداره روز‌ا تو هرم گرما یه سایه بون نداره دلم گرفته خیلی غم دارم هوایه گریه دم به دم دارم تو سینه داغِ یک حرم دارم امون از این غریبی واویلا بند دوم: کبوتر دل پر می زنه میره بقیعو سر می زنه یه بوسه روی خاکِ بقیع از طرفِ نوکر می زنه عقده ی دل‌‌‌‌‌‌ِ من، یه قبر بی نشونه تو حسرت وصلش دل ‌یه عمره که میخونه میگم کجایی با چشای تر زلالِ کوثر، عشقِ پیغمبر مزارِ تو کو فاطمه، مادر امون از این غریبی واویلا بند سوم: به کوریه چشمایِ یهود با نابودیه آلِ سعود بقیع و میسازیم دوباره یه روز به همین زودیه زود میسازیم رو خاکش یه صحن و چارتا گنبد گلدسته های ناب و قشنگ شبیه مشهد مهدی میاد و با دلی بی تاب ضریح میسازیم با طلای ناب برای هر چار تا شاه و ارباب امون از این غریبی واویلا 🎵📝: (طاها تحقیقی) @majmaozakerine
به مناسبت ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام چند وقت پیش بود که غم بی حساب شد کعبه دوباره اَبرَهه گونه خراب شد این کعبه چار قبله به محراب سینه داشت کز خاکِ کینه چهرهء آن در نقاب شد نفرین به آنکه بغض علی را بهانه کرد باغِ بقیع زیر قدومش تراب شد این نسل کینه توز همان نسل کوچه اند که زیر پایشان گلِ یاسے گلاب شد اجدادشان به کوچه به زهرا لگد زدند وقتی که دست شیر خُدا در طناب شد اُفتاده بود در روی زهرا و رد شدند طوری که استخوان تنش آسیاب شد بازوی فاطمه وسط کوچه شد دوتا وقتی غلاف واردِ این منجلاب شد طوری کشیده خورد به زهرا که بعد از آن رو از علی گرفت و میان حجاب شد مادر به پیش چشم پسر خورد بر زمین کابوس کوچه بهر حسن یک عذاب شد از بعد کوچه حوریه دیگر نفس نداشت دیگر ورق ورق همهء این کتاب شد در فکرشان تهاجم و نبش قبور بود صد شکر از این جنایت و غم اجتناب شد گفتم ز نبش قبر و دلم باز گُر گرفت زنده به خاطرم غم طفل رباب شد یک‌نیزه آمد و به دل خاک شد فرو آرام روی نیزه دو چشمش به خواب شد پائین نیزه مضحکه شد مادر علی بالای نیزه نام علی چون شهاب شد .. ٤شوّال ١٣٩٨ه.ش
چون صاعقه بردشمن دین می تازیم درحفظ حریمت سروجان میبازیم تخریب اگرچه هست ان شاا... یک روز برایتان حرم میسازیم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلا» گرچه خاک است روی قبر تو ؛ اما مثلا ... گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن ؛ گنبدِ خضرا مثلا چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان ! جنسِ هر پنجره‌اش هست ، مُطلّا مثلا چقدَر پارچه‌ی سبز ، گره خورده به آن می‌کنی باز ، تمام گره‌ها را مثلا خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم ، در این صحنِ مُعلّا مثلا تشنه‌ها مست شوند از مِیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا هیئتی شکل گرفته‌ست ، میان حرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا روضه‌خوانی وسطِ صحن ، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو ؛ حالا مثلا ... مادری با پسرش رد شده از آن ؛ اما ... هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلا دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست ، در آنجا مثلا مادرِ قصه‌ی ما رفت ، صحیح و سالم وَ نپوشاند ، رخ از دیده‌ی مولا مثلا بعدِ مجلس همه رفتند ، زیارت کردند تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلا ... ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
194.8K
تخریب قبور ائمه بقیع 😭 اجرای سبک: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. واویلتا به دست وهابی بی ایمان آن پیروان مسلک شیطان قبر ائمه ی بقیع ویران ظلم و کینه هاشان گشته عیان بقیع تخریب شد از جور زمان از این همه ظلم آل سعود خون گشته قلب صاحب الزمان آجرک الله صاحب الزمان(۴) واویلتا ظلم ز وهابیان ملعون شد ظلم وستم به شیعه افزون شد دل تمام شیعیان خون شد هشت شوال و روز ماتم است زین مصیبت خون قلب عالم است با این همه ظلم وهابیون از دیده روان اشک نم نم است آجرک الله صاحب الزمان واویلتا مدینه زین ستم چه غمناک است قبورشان یکسان با خاک است صدای ناله تا به افلاک است ناله ی ماتم می رسد به گوش غیرت شیعه آمده به جوش قبور ائمه گشته خراب با دست وهابی دین فروش آجرک الله صاحب الزمان یابن الحسن پر از ریا دنیا شده برگرد شیعه ی تو تنها شده برگرد همدم با غمها شده برگرد ای منتقم خون فاطمه فصل درد و رنج است و ماتمه ای یاور دین خدا بیا منتظر بر حضورت عالمه آجرک الله صاحب الزمان ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
172.2K
تخریب قبور ائمه بقیع 😭 اجرای سبک: ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
. خاکت به غم سرشتند نامت بقیع نوشتند هر زائر حریمت در غرفه بهشتند بقیع بقیع مظلوم(۲) نامت خدای سرمد نوشته با خط غم در بین سرزمین ها خاک تو غرق ماتم بقیع بقیع مظلوم در سینه تو دفنند از خاندان عصمت از این قبور خاکی. وزد شمیم جنت بقیع بقیع مظلوم عشق خدای منان بابذل جان خریدند غریب وبی کس ویار. درخاکت آرمیدند بقیع بقیع مظلوم بادست دشمن دین قبورشان خراب است ازاینهمه غریبی دلهای ما کباب است بقیع بقیع مظلوم در یک طرف مدینه شبها بودچنان روز در یک طرف بقیعه باناله های جانسوز بقیع بقیع مظلوم دریک طرف مدینه مرقد یک حبیبه دریک طرف مدینه خیلی بقیع غریبه بقیع بقیع مظلوم تو دیده ای مدینه دست علی رو بستند پهلوی فاطمه را به پشت در شکستند بقیع بقیع مظلوم مدینه یک خیابان برده قرار دلها دریک طرف بقیع و یک سومزارطاها بقیع بقیع مظلوم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
محبت علی و فاطمه ، حسین و حسن محبتی که پدر داده یادمان این است محبتی که سرانجام در حساب و کتاب رسد به روز قیامت به دادِمان این است فقط ز درسِ الفبا " حُ سِ ی ن " را بلدیم هزار شکر که سطح سوادمان این است چه فرق می کند اصلاً عجم ، عرب ، غیره... که اهل روضه شدیم و نژادمان این است یکی زیارت دنیا یکی شفاعت حشر تمام خواهشِ دلهای خادمان این است بقیع می شود آباد مثل کرببلا خدا گواست که ما اعتقادمان این است ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند  که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبرحسن کاش اینجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضه ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پا رکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خداهم دیدنیست می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفاهم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتاخورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلاهم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است   ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو درکدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شبها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشکهای حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است   گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یا که نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباً ارباً نیست قطعا ای بقیع ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت گنبد...قبول...رفت! ولیکن شُکوه؛ نه آن تکیه گاهِ راسخِ مانندِ کوه؛نه آری؛حرم خراب شد اما هنوز هست خورشید هست! پس چه بگویم؟که روز هست بیخود که نیست این همه دشمن کلافه است اینجا خرابه نیست؛که دارالخلافه است ای با چهار حجت حق همنشین؛ بقیع! تو؛ای بهشتِ خاکیِ روی زمین؛ بقیع! گاهی زیارتی به نیابت ز عاشقان... این اشتیاق و حسرت ما را ببین بقیع زائر؛ ضریح؛ گنبد و گلدسته؛ سنگفرش تقدیر تو نوشته شده این چنین؛ بقیع! روزی طوافْ دورِ ضریح تو می شود آری! قسم به عصر؛ به زیتون؛ به تین؛بقیع! گفتم بهشت چیست خدایا؟ ندا رسید جاییست بی نظیر؛ شبیه همین بقیع آل سعود رو به زوال است بی گمان از برکت ائمه ی مدفون در این بقیع مائیم و فتح شبه جزیره که دور نیست آل سعود و این نفسِ آخرین؛ بقیع! ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
💠 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ..💠 فرق دارد جلوه اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین معز المؤمنین در عالم اند قبرشان قبله است حالا بی حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان یک طرف تنها حرم مرتضی و فاطمه از هر نظر مثل هم اند هست تنها فرق بین حیدر و زهرا حرم اوج غربت در کدامین داغ معنا می شود اینکه شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم شادی واهی کنید امروز را وهابیون چون که میسازیم با قتل شما، فردا حرم در مدینه کاخ ها با خاک یکسان می شوند بعد از آن از دور چون دُر می شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمد های مقتل تا حرم ناله میزد مادری با اشک واویلا حسین ناله میزد خواهری با اشک واویلا حرم علی ذوالقدر ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5949301755396227309.mp3
790.1K
🎤 محمدصادق تهرانی زاده 📚“از صفای ضریح دم نزنید” ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
به کوفه-5شوال ✅ چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babolharam
ورودمسلم به کوفه-5شوال درکوفه غم اشـاره هـا می بینی مرگ همه ی ستـاره هـا می بینی ازکوفه مخواه عهدو وفایی ، زیرا وا کـردن گـوشواره ها می بینی (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
به کوفه-5شوال ✅ آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم من گرفتار دراین کوچه اغیارِ شدم لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست.. استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد... اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد... ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد... السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد... سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد چکنم وای که نام توحسین روی لب است دل من مضطرب از آمدورفت زینب است دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد همه را بودکه با ناله روانی میکرد یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود... شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید... رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست 🔸شاعر: (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
اشعارمجنون6.بقیع_231269151816.amr
90.4K
: اشعارتخریب قبورائمه ی بقيع سبك..سنگین لطمه زنی.۶ رسیده هشتم شوال .شدم زین غم شکسته بال بقیع گردیده ویرانه.دل ازغصه شده بدحال _شده ویران بقیع امشب رسدجانم خدابرلب /فغان وآه واویلا.. ____________________ مزاره دلبران دیگر.نداره باره گه یارب ازاین باره مصیبتها.رسیده جان من برلب _شده ویران بقیع درغم شده عالم پرازماتم فغان و آه و واویلا..۲ ___________________ میادروزی که همراه.امام عصر خود اینجا میسازیم باره گاهی رو.برای حضرت زهرا _شده ویران.بقیع امشب رسدجانم .خدابرلب _فغان وآه واویلا..۲ __شعروسبک آرمین غلامی ( مجنون کرمانشاهی:) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam