eitaa logo
کانال ‌متن روضه
80.9هزار دنبال‌کننده
789 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
babolharam Taheri.mp3
3.53M
|⇦•بودم مریض و روضۀ تو .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ روزهایِ پایانی ماهِ صفر تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ پیرمردهایِ انقلابِ پیامبر از ترسِ جان‌ و اموال‌ شان حاضر به از نبی و او نشدند! یک امّا فداییِ‌جان و راهِ رسول‌الله شد (ع) 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•جانِ عالم فدایِ پیغمبر.. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ جانِ عالم فدایِ پیغمبر بی نگاهش نبود طی طریق شان او را نگفته‌ایم درست وصفِ او را نخوانده‌ایم دقیق عالمی بی تلالو نورش به ضلالت همیشه محکوم است به فدایش که بین اُمت خویش هم غریب است و هم که مظلوم است عقل ما عاجز است از درکش *مگه کسی میتونه پیامبرِ خدا رو توصیف کنه وقتی امیرالمومنین در وصفِ رسول خدا می فرماید أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ ..* عقل ما عاجز است از درکش علت خلق کائنات است او بی وجودش همیشه گمراهیم چون که تنها ره نجات است او کیست جز حضرت محمد (ص) که در دل عرش قرة العین است بین ذات خدا و حضرت او فاصله کم ز قاب قوسین است عمر چل سالۀ رسالت او آیه در آیه مهربانی بود گرچه بر خاک بود شصت و سه سال اهل اینجا نه ، آسمانی بود اوست آنکه در شب معراج با خداوند همکلام شده است بعد از ابلاغ روز عید غدیر کار او با جهان تمام شده است لحظۀ رفتن از علی می‌گفت دین اسلام روح تازه گرفت وقت وارد شدن به خانۀ او ملک الموت هم اجازه گرفت *فاطمه دید صدایِ دربِ خانه میاد ، درُ باز کرد به هیبتِ یه جوانِ عربی اجازه میدید وارد منزل بشم ، حضرتِ زهرا فرمودند خیر ، بابام حالِ خوبی ندارند کسی رو به ملاقات نمی پذیره .. وقتی اومد پیغمبر سوال کرد فاطمه جان کی بود در میزد؟.. وقتی عرضه داشت؛ پیغمبر فرمود این برادرم عزرائیلِ .. از کسی اذن نمیگیره اما به حرمت این خونه از تو اذن گرفته .. ملک الموت میخواد واردِ این خونه بشه اذن میگیره .. (قربونِ این دلایِ آماده ..) پیغمبرم هر موقع میخواست وارد بشه جلو در می ایستاد دستِ ادب به سینه میزاشت می فرمود السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ .. از فاطمه اجازه میگرفت وارد میشد .. آخ بمیرم چند روزِ دیگه نه تنها اجازه نگرفتن .. یه عده جمع شدن هیزم آوردن .. رحمتِ خدا به این ناله ها .. نه اینکه اجازه نگرفتن، در این خانه را با لگد باز کردن ..* خانه‌ای در مدینه که یک عمر ملجا بی پناهی‌ همه بود داشت می‌رفت مصطفی اما دل پریشان برای فاطمه بود فاطمه، فاطمه همان که رسول داشت بر دست او نوازش‌ها *نوشته اند خم میشد رسولِ خدا دستِ فاطمه ش رو بوسه میزد .. نه این که دستُ بالا بیاره خم میشد رسول خدا..* حضرت مصطفی چه‌ها می‌دید در پس آن همه سفارش‌ها فاطمه ، آنکه نزد پیغمبر هر زمان محترم‌تر از همه بود چشم این شهر شاهد یک عمر احترام نبی به فاطمه بود چشم خود را که بست پیغمبر فاجعه زود اتفاق افتاد در دل امت رسول خدا بذر نامردی و نفاق افتاد مست قدرت شدند بعضی ها باطل آمد برای حق پوشی در فضای مدینه پاشیدند گرد مسمومی از فراموشی یادشان رفت -کمتر از یک روز- آن همه گفتۀ پیمبر را زودتر از تصور تاریخ یادشان رفت حق حیدر را اهل یثرب ، مهاجر و انصار همگی خویش را نشان دادند دست یاری علی به پیش آورد در جوابش سری تکان دادند فتنه پیچیده تر شد و آنگاه نوبت غصب حق فاطمه شد آمد از خانه او پی حقش تا به مسجد رسید ، همهمه شد خطبه ای خواند و حق خود را خواست با روایات و تکیه بر آیات شیر زن، مثل همسر شیرش زیر بار ستم رود؟ هیهات! آنچنان خطبه خواند آنجا که دست تزویر عاقبت رو شد سینۀ مسجد النبی آنروز صحنۀ کارزار بانو شد مِلک زهراست آسمان و زمین او به یک باغ احتیاج نداشت داشت با انحراف می جنگید درد تحریف دین علاج نداشت آمد آن روز که شقاوت را به تماشای مردم آوردند آمد آن روز که چهل نامرد تیغ و شمشیر و هیزم آوردند خانۀ وحی را نگاه کنید کار او به کجا کشیده شده این طرف فاطمه به پشت در و آن طرف هیزمی که چیده شده آمدند و به درب کوبیدند خانه ای که پر است از حوری لگد جمعیت به در می خورد تا بگیرند بیعت زوری در هیاهوی این همه ضربه کفر، آیینه را شکستش داد میخ میخواست ضربه ای بزند لگدی یک بهانه دستش داد آنقدر که فشار بر در بود به حرارت رسیده بود تنش همه گفتند محسنش می سوخت من نوشتم که بیشتر حسنش آنکه از چادرش ملک می ریخت نور قدیسه بود در ذاتش به کدامین گناه نا کرده گیسوانش گرفته بود آتش دست حق را به ریسمان بستند دارد از خانه میرود مولا فاطمه خواست تا که نگذارد تازیانه گرفت دستش را شاعر : ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدون ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net
babolharam _ Taheri.mp3
7.75M
|⇦•جانِ عالم فدایِ پیغمبر.. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه به نفس حاج محمد طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آن کس که برای این کاری کرده یا در راه بر علیه جنگیده به خود ننازد! اَصحابِ پیامبر؛ همان‌ جبهه‌‌‌رفته‌هایِ مُجاهد، فاطمه اش را آنگونه کُشتند! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•من میرمُ ای فاطمه جان .. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من میرمُ ای فاطمه جان پشتِ خونه ت هیزم میارن پا رویِ حقِ مرتضی و پا رویِ چادرت میزارن بهشتُ با بال و پرت میسوزونن به پیشِ چشم همسرت میسوزونن ای وای تو رو با پسرت میسوزونن ، فاطمه جان .. «ای وایِ من ، ای وایِ من ، ای وایِ من ..» میمونه این فاجعۀ تلخ برا همیشه تویِ تاریخ دردِ تو رو باید بپرسم از پنچه هایِ سرخ یک میخ قامت کمون دنبالِ مرتضی میری نفس نفس زنون تو کوچه ها میری زهرایِ من به زیرِ دستُ و پامیری «ای وایِ من ، ای وایِ من ، ای وایِ من ..» *دورِ بستر همه دارن گریه میکنن پیغمبر تو بستر افتاده ، امیرالمومنین ، حضرت صدیقه ، اسماء همه دارن گریه میکنن .. یه وقت دیدن در باز شد حسنین اومدن خودشونُ رو بدنِ پیغمبر انداختن .. رسولِ خدا تو حالتِ احتضارِ .. روایت داره سینۀ محتضر باید سبک باشه تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو برداره یه وقت پیغمبر اشاره کرد بزارید باشن .. اونا رو سینۀ من باشند من راحت جون میدم .. اما دیدن همینطور که عرقِ سرد کرده پیغمبر هی نگاه به ابی عبدالله میکنه .. زیرِ گلوشُ میبوسه .. هی میگه «مالي و ليزيد؟ لا بارك الله فيه، اللهم العن يزيد» ما رو به یزید چه کار .. لعنت کرد پیغمبر قاتلین ابی عبدالله رو ..* روضه ها رو دارم میبینم دلم از این قصه ها خونه این دم آخری بزار تا، حسین رویِ سینه م بمونه یه روز میاد که با پا رو سینه ش میرن پیرهنشُ از پیکرش در میارن کاش که برن براش یکم آب بیارن «ای وایِ حسین ، ای وایِ حسین ..» حسینمُ آبش ندادن حسینمُ خاکش نکردن هنوز دارن این نانجیبا میونِ گودالُ میگردن سرش رو میبرن به رویِ نیزه ها تنش میمونه زیرِ سم مرکبا واویلا من دفنه أهل القرى *وقتی امیرالمومنین بدنِ رسول خدا رو داره غسل میده ، مولا میگه خواستم پیراهن از تن بیرون کنم ، ندا اومد علی جان ، پیراهن از تنش بیرون نیار .. از زیرِ پیراهن بدنُ غسل بده .. وقتی بدنُ به صورت میخاست بخواباند پشتِ حضرتُ غسل بده باز خطاب اومد رسولِ خدا رو به صورت رویِ زمین نگذار .. بدنُ رویِ شانه قرار داد بدنُ غسل داد .. باید بگیم یا امیرالمومنین حق هم همینه .. اما الهی بمیرم برا اون آقایی که امام زمان میگه «السلام على الخد التريب ، السلام على البدن السليب ..» قربونِ اون بدنی که پیراهن از تنش بیرون کردن .. ای حسین .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدون ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
babolharam __Taheri.mp3
4.46M
|⇦•من میرمُ ای فاطمه جان .. و توسل ویژۀ شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج محمد رضا طاهری•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ ﴿۹۴﴾ آنچه را بدان آشکار کن و از روی برتاب در راه بزرگش نه ترسی از داشت و نه هراسی از ! 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ مداحی با لهجه مازندرانی برای شهدای مدافع حرم: رضا حاجی‌زاده، علی عابدینی ، محمد بلباسی و حسن رجایی‌فر از استان مازندران ، زکریا شیری از استان قزوین، مجید سلمانیان از استان البرز و مهدی نظری از استان خوزستان در جوار حرم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام . 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•گردانتون به بد کمینی خورده.. زنی جانسوز_تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دفعه ی آخری به دخترش گفت: برات عروسک از حرم میارم جلوی من گریه نکن عزیزم جلوی اشکِ بچه کم میارم بندایِ پوتینشُ میبست میگفت بیست بار بخوابی پاشی برمیگردم حالا بذار برم که دیرم شده الهی دور دخترم بگردم سه هفته هست هیچ کی خبر نداره گردانشون کجا زمینگیر شده اونجا توی محاصره موندن و... اینجا یه دخترکوچولو پیر شده شبا تو اتاق خودم میخوابم آخرین عکستُ بغل میکنم پیاله ی چشام پرِ اشکه و بغضای خیس خوردمُ حل می کنم باباجونم چندروز دیگه مدرسه ست کی توی صف منُ تماشا کنه کی منُ هر روز بیاره خونه و دفتر مشقمُ کی امضا کنه...؟ زنگ زدن خبر دادن بی سیمت خاموشه و ازت خبر ندارن گردانتون به بد کمینی خورده قول نمیدن جنازتُ بیارن رفتن تو اینقدَرَی نسوزوند ما رو که زخمای زبونشون سوخت فدای اون پهلوونِ غیوری که اعتقادشُ به سکه نفروخت آهای شماهایی که میگین بابات پول گرفته...منتی ندارین پولایی که گرفتیمُ بگیرین یه تیکه از جنازشُ بیارین گریه ی ما همه ش پرِ حماسه س شور و شعورمون همه ش با همه هزارتا دخترای ما نوکرا فدایِ اشک دختر فاطمه... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدون ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Ramezani-Babolharam.mp3
2.84M
|⇦•گردانتون به بد کمینی خورده.. زنی جانسوز_تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگه میخوای کنی و ...باید بکنی از دنیا و تعلقاتش... 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•دوباره تویِ شهر بویِ خدا پیچید... زنی زیبا_تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوباره تویِ شهر بویِ خدا پیچید شهید آوردنُ بارونِ غم بارید بین گُلای شهر خورشیدِ خون تابید شهدامون مدافعای زینبن یل میدون فدایی های مکتبن همه از شور حیدری لبالبن وای...عاشقایِ خدا زائرِ کربلا اومدن بی خبر وای...تویِ عشقُ جنون همه غرقِ به خون رسیدن از سفر ذکرمون فقط یا زینبِ یا زینبِ...یا زینبِ... شیعه تا ابد با زینبِ با زینبِ...با زینبِ... میخونه مادری عُمرم به پات زینب این گل پرپرم نذرِ نگات زینب همه ی بچه هام بشن فدات زینب پسرم روسفید شدم تو شهرمون خوش اومدی مسافرم ای پهلوون چرا شده محاسنت خضابِ خون وای...پس چرا بی خبر اومدی از سفر بمیرم من برات وای...زخمی شده تنت خونیِ پیرهنت بمیرم من برات ذکرمون فقط یا زینبِ یا زینبِ...یا زینبِ... شیعه تا ابد با زینبِ با زینبِ...با زینبِ... جامونده ها بیاین نوبتِ ماست حالا مثه مدافعا با ذکرِ یا زهرا موجای بی قرار همه بشیم دریا بشوریم هر چی سدِّ راهمون میشه اشک این روضه ها گواهمون میشه دعای زینبِ پناهمون میشه وای...یا فارس الحجاز این دستای نیاز به دادمون برس وای...همگی یک طرف برات میشیم به صف به دادمون برس ذکرمون فقط یا زینبِ یا زینبِ...یا زینبِ... شیعه تا ابد با زینبِ با زینبِ...با زینبِ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدون ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Rasooli-Babolharam.mp3
2.23M
|⇦•دوباره تویِ شهر بویِ خدا پیچید... زنی زیبا_تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🥀 گفت بازهم شهید آوردن!؟ یک مشت استخوان‌ . . . شب خواب دید داخل یک باتلاقہ! دستے او را گرفت . . .‌ گفت: کے هستے !؟ گفت من همان یک مشت استخوانم 🆔 @babolharam_net 📝 @babolharam_maktab 🖥 www.babolharam.net
|⇦•بابایی سلام... زنی زیبا و احساسی _ تقدیم به همۀ شهدا خصوصاً و خانواده هایِ آن عزیزان به نفس سیدرضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بابایی سلام ، دلِ من تنگِ نگاهِ تو شده چشم خیسِ من ، خیره به صورتِ ماهِ تو شده چشم به راهِ تو شده ... وقتی دل تنگِ نگاهِ تو میشم میام و سَرِ مزارت میشینم خاطراتمون رو یادم میارم تویِ آغوشت خودم رو می بینم چه روزایی داشتیم وقتی که بودی پیشم حال و هوایی داشتیم چه روزایی داشتیم چه روزایِ خوبی که خاطره هایی داشتیم چه روزایی داشتیم ... چه روزایی دارم جایِ خالیت حس میشه هول و ولایی دارم چه روزایی دارم حالا که نیستی عجب دردِ سَرایی دارم چه روزایی دارم آقام آقام یاحسین!... همه می دونن ، دخترا احساسی و رؤیایی ان از همون قدیم ، همه میگن دخترا بابایی ان دخترا بابایی ان ... سایه ی پدر که بود رویِ سرم حس می کردم به یه کوه تکیه دارم حاضرم تموم دنیامُ بدم تا یه بار دیگه تو باشی کنارم سر پناهم بودی تو روزای سختِ دنیا تکیه گاهم بودی تو کنارم بودی برای دلواپسی هام تو قرارم بودی تو کنارم بودی بیقرارت هستم بیقرارِ لحظه هایِ انتظارت هستم بی قرارت هستم تو که نیستی من پیشِ سنگِ مزارت هستم بی قرارت هستم آقام آقام یاحسین!... می خونم برات ، بازم ازعشقِ تو بی تابم حسین تو رو می بینم ، تو بیداری و تویِ خوابم حسین سلام اربابم حسین ... وقتی از دستِ همه خسته میشم تو پناهِ خستگی هایِ منی همه میذارن و میرن، ولی تو یارِ دل شکستگی هایِ منی چه پناهی دارم با تو حالا روزگارِ رو براهی دارم چه پناهی دارم تو که سایه ات رو سَرِ منِ چه شاهی دارم چه پناهی دارم چه نگاهی داری چه علمدارِ رشیدی چه سپاهی داری چه نگاهی داری تو دوزاده ماهِ هرسال تو چه ماهی داری چه نگاهی داری یا اباعبدالله... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدون ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net