eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.6هزار دنبال‌کننده
721 عکس
389 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
🎼دعای ابوحمزه ثمالی .. |⇦• قرائت دعایِ پرفیضِ ابوحمزه ثمالی ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان به امید شفایِ همۀ مریضان خصوصاً بیماران مبتلا به به نفس حاج مهدی سلحشور (شب چهارم ماه رمضان98) •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ وَاَنْتَ الْفاعِلُ لِما تَشآءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ كَيفَ تَشآءُ وَتَرْحَمُ مَنْ تَشآءُ بِما تَشآءُ كَيفَ تَشآءُ لا تُسْئَلُ عَنْ فِعْلِكَ وَلا تُنازَعُ في مُلْكِكَ وَلا تُشارَكُ في اَمْرِكَ وَلا تُضآدُّ في حُكْمِكَ وَلا يعْتَرِضُ عَلَيكَ اَحَدٌ في تَدْبيرِكَ لَكَ الْخَلْقُ وَالاَْمْرُ تَبارَكَ اللهُ رَبُّ الْعالَمينَ يا رَبِّ هذا مَقامُ مَنْ لاذَبِكَ *اینجا جاییِ که من به تو پناه آوردم .. بی پناهم پناهم بده .. مگه امام رضا نفرمود هرکی به ما پناه بیاره ما بهش پناه میدیم ؟امشب داد میزنم میگم من به تو پناه آوردم .. آقاجون کم آوردم .. اگه خودم باشم دیگه نمی تونم خودمُ نجات بدم دستِ منم بگیر منو بلندم کن آقاجان* وَاسْتَجارَ بِكَرَمِكَ وَاَلِفَ اِحْسانَكَ وَنِعَمَكَ وَاَنْتَ الْجَوادُ الَّذي لايضيقُ عَفْوُكَ وَلا ينْقُصُ فَضْلُكَ وَلا تَقِلُّ رَحْمَتُكَ وَقَدْ تَوَثَّقْنا مِنْكَ بِالصَّفْحِ الْقَديمِ وَالْفَضْلِ الْعَظيمِ وَالرَّحْمَةِ الْواسِعَةِ اَفَتَُراكَ يا رَبِّ تُخْلِفُ ظُنوُنَنا اَوْ تُخَيبُ آمالَنا كَلاّ يا كَريمُ ..* پیغمبر از کنارِ حمعی داشت رد میشد دید دارن صدا میزنن: یا کریمُ یا کریم .. پیغمبر فرمود چه ذکرِ قشنگی دارید میگید همون لحظه جبرائیل نازل شد گفت خدا سلامت رسونده میفرماید میدونی تاثیرِ این ذکر چیه؟هرکی بگه «کریم»،خدا نه تنها گناهانش رو پاک میکنه،گماهانشُ مبدل به حسنه میکنه ..«يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ حَسَنَاتٍ» به حقِ حسین امشب دستمُ بگیر* فَلَيسَ هذا ظَنُّنا بِكَ وَلا هذا فيكَ طَمَعُنا يا رَبِّ اِنَّ لَنا فيكَ اَمَلاً طَويلاً كَثيراً اِنَّ لَنا فيكَ رَجآءً عَظيماً عَصَيناكَ *نافرمانی کردم*وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَينا وَدَعَوْناكَ وَنَحْنُ نَرْجوُ اَنْ تَسْتَجيبَ لَنا *اگه میخواستی جوابمو ندی چرا دعوتم کردی ؟* فَحَقِّقْ رَجآئَنا مَوْلانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ بِاَعْمالِنا وَلكِنْ عِلْمُكَ فينا وَعِلْمُنا بِاَنَّكَ لا تَصْرِفُنا عَنْكَ وَاِنْ كُنّا غَيرَ مُسْتَوْجِبينَ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجوُدَ عَلَينا وَعَلَي الْمُذْنِبينَ بِفَضْلِ سَعَتِكَ فَامْنُنْ عَلَينا بِما اَنْتَ اَهْلُهُ وَجُدْ عَلَينا فَاِنّا مُحْتاجوُنَ اِلي نَيلِكَ يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا *یه جلوه ای بفرست منو هدایتم کنه؛ بابا راهب رو با نورِ سرِ حسین هدایت کردی یه نور و جلوه برا من بفرست .میگه نیمه شب دیدم سه ساله داره آروم آروم میره نزدیکِ نیزه ای که سرِ مقدسِ ابی عبدالله بهش هست میشه ؛ از پایینِ نیزه داره التماس میکنه بابا یا تو بیا پایین یا منو ببر بالا .. نیمه شب نورِ سرِ حسین بچه رو کشوند کنارِ نیزه اینجا تو دلِ شب تونست این بچه سرِ بابا رو تشخیص بده .. الله اکبر من معذرت می خوام شهدامون فیض ببرن .. چند روز بیشتر نگذشته بود که سر رو آوردن تو خرابه .. تا نگاش به سر افتاد سوال کرد : هذا رأس من؟ عمه جان این سرِ کیه ؟... انقدر با سنگ زده بودن به پیشونیش .. بابا پیشونیت شکسته .. صورتت ورم کرده ..*يا غَفّارُ بِنوُرِكَ اهْتَدَينا وَبِفَضْلِكَ اسْتَغْنَينا وَبِنِعْمَتِكَ اَصْبَحْنا وَاَمْسَينا ذُنوُبُنا بَينَ يدَيكَ نَسْتَغْفِرُكَ الّلهُمَّ مِنْها وَنَتوُبُ اِلَيكَ تَتَحَبَّبُ اِلَينا بِالنِّعَمِ *خدایا تو با نعمت هات به من مهر ورزی کردی..* وَنُعارِضُكَ بِالذُّنوُبِ *ما با گناه جوابتُ دادیم ..* خَيرُكَ اِلَينا نازِلٌ وَشَّرُنا اِلَيكَ صاعِدٌ وَلَمْ يزَلْ وَلا يزالُ مَلَكٌ كَريمٌ ياْتيكَ عَنّا بِعَمَل قَبيح فَلا يمْنَعُكَ ذلِكَ مِنْ اَنْ تَحوُطَنا بِنِعَمِكَ وَتَتَفَضَّلَ عَلَينا بِآلائِكَ فَسُبْحانَكَ ما اَحْلَمَكَ وَاَعْظَمَكَ وَاَكْرَمَكَ مُبْدِئاً وَمُعيداً تَقَدَّسَتْ اَسْمآئُكَ وَجَلَّ ثَناؤُكَ وَكَرُمَ صَنائِعُكَ وَفِعالُكَ اَنْتَ اِلهي اَوْسَعُ فَضْلاً وَاَعْظَمُ حِلْماً مِنْ اَنْ تُقايسَني بِفِعْلي وَخَطيئَتي فَالْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ سَيدي سَيدي سَيدي *ان شالله لحظاتِ آخر زبانم باز بتونم اسمتُ بیارم ..می خوام به آقا بگم آقاجان هر نوکری زمین بیفته تو بالاسرش میای .. اصلا نوکر رو زمین بیفته لحظه شماری می کنه اربابش بالاسرش بیاد .. اما خودت از بالایِ مرکب ..زینب داشت میدیدکه وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ _______ •┄┅══༻○༺══┅┄• ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼دعای ابوحمزه ثمالی .. |⇦• قرائت دعایِ پرفیضِ ابوحمزه ثمالی ویژۀ ماهِ مبارکِ رمضان به امید شفایِ همۀ مریضان خصوصاً بیماران مبتلا به به نفس حاج مهدی سلحشور (شب چهارم ماه رمضان98) •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یکی داشـت، یکی دیگر هم ! فرق است میان برای انقـلاب تا به ارزش‌ها و آرمان‌های آن 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● فَرَدَّ غُصَّتَهُ..."(زین العابدین میگه من نگاه می کردم)پدرم غصه خودش رو خورد. "وتَرَقرَقَت عَيناهُ..." چشمان مبارکش پر از آب شد...چشمان مبارکش خیس شد... "لَو تُرِكَ القَطا لَيلًا لَنامَ..."اگر مرغ قطا رو به حال خودش میگذاشتن از خوشی خوابش می برد.ادامه میده: فردا برات میگم:اصحابش که شهید شدند...عباس بن علی که شهید شد...اراده میدان که کرد؛اسبش حرکت نمی کرد.سکینه آمد؛دستاش رو دور دستای اسب حلقه کرد؛صدا زد:"یا اَبَه! اِستَسلَمتَ لِلمَوت؟! "تسلیم مرگ شدی؟!صدا زد " لَو تُرِكَ القَطا لَيلًا لَنامَ.."اگر مرغ قطا رو به حال خودش میگذاشتن از خوشی خوابش می برد.سکینه گفت:فقط یه خواهش! "رُدَّنا اِلی حَرَمِ جَدِّنا..."ما رو برگردون مدینه بعد برو... "سيطول بعدي يا سكينة فاعلمي منك البكاء اذا الحمام دهاني لا تحرقي قلبي بدمعك حسرة " *قلب بابات رو نسوزون دخترم...* شب عاشورا زینب صدا زد:"يا وَيلَتى، أفَتُغصَبُ نَفسُكَ اغتِصابا..."آیا اینقدر تحت فشاری؟ اینقدر سختی ها بر تو عارض شده؟"فَذلِكَ أقرَحُ لِقَلبي؟! "همین قلب من رو بیشتر ریش می کنه..."و أشَدُّ عَلى نَفسي! "میدونید زینب چه کار کرد؟! چنان به صورت خودش زد... "ولَطَمَت وَجهَها، و أهوَت إلى جَيبِها وشَقَّتهُ.."دست به گریبان برد...پیراهن رویین رو پاره کرد..."وخَرَّت مَغشِيّا عَلَيها..."بیهوش شد...افتاد..."فَقامَ إلَيهَا الحُسَينُ عليه السلام، فَصَبَّ عَلى وَجهِهَا الماءَ..."آب مختصری در خیمه ها بود که بسیاریش قابل نوشیدن نبود... مقداری بر صورت خواهر پاشید...صدا زد:"يا اخَيَّةُ، اتَّقِي اللّهَ وتَعَزَّي بِعَزاءِ اللّهِ..."خواهرم حریم الهی رو نگه دار،خواهرم تقوا پیشه کن...خواهرم تقوا محصول عمل مستمر و مکرره...از خدا پروا کن..."وتَعَزَّي بِعَزاءِ اللّهِ..."از خدا کمک بخواه و آرام شو.." وَاعلَمي أنَّ أهلَ الأَرضِ يَموتونَ..."همه اهل زمین می میرند..."و أنَّ أهلَ السَّماءِ لا يَبقَونَ.."آسمانیان نمی مانند." و أنَّ كُلَّ شَي‏ءٍ هالِكٌ إلّا وَجهَ اللّهِ الَّذي خَلَقَ الأَرضَ بِقُدرَتِهِ ويَبعَثُ الخَلقَ فَيَعودونَ، وهُوَ فَردٌ وَحدَهُ..."خواهرم! هر چیزی از میان میره جز ذات خدا که با قدرتش زمین رو آفریده...او که مردم رو مبعوث میکنه؛همه رو برمی گردونه،او تنها می مونه." أبي خَيرٌ مِنّي..."بابای من بهتر از من بود... "وامّي خَيرٌ مِنّي..." مادرم از من بهتر بود"و أخي خَيرٌ مِنّي..."برادرم از من بهتر بود."ولي ولَهُم ولِكُلِّ مُسلِمٍ بِرَسولِ اللّهِ اسوَةٌ "اونا و هر مسلمانی پیامبر خدا رو بهترین اسوه می دانند." فَعَزّاها بِهذا ونَحوِهِ..."با این کلمات زینب رو تسلّا داد بعد شروع کرد زینب رو قسم دادن."یا اخَيَّةُ ! إنّي اقسِمُ عَلَيكِ فَأَبِرِّي قَسَمي، لا تَشُقّي عَلَيَّ جَيبا.." تو رو قسم میدم اگر من رو کشتن گریبان چاک ندی "ولا تَخمُشي عَلَيَّ وَجها.."به صورت خراش ندی.." ولا تَدعي عَلَيَّ بِالوَيلِ وَالثُّبورِ إذا أنَا هَلَكتُ..."وقتی من رو کشتن،ناله نزنی..فغان نکنی..." ثُمَّ جاءَ بِها حَتّى أجلَسَها عِندي..."خواهر رو با احترام بلند کرد و کنار منِ زین العابدین نشاند. "وخَرَجَ إلى أصحابِهِ..."و خارج شد."فَأَمَرَهُم أن يُقَرِّبوا بَعضَ بُيوتِهِم مِن بَعضٍ..."صدا زد: اصحابم! خیمه ها رو به هم نزدیک کنید..."و أن يُدخِلُوا الأَطنابَ‏ بَعضَها في بَعضٍ..."طناب خیمه ها رو در هم بتنید..."و أن يَكونوا هُم‏ بَينَ البُيوتِ إلَا الوَجه الّذی منهم عدوَّهم.."به نحوی که خودشون میان خیمه ها قرار بگیرن.فقط سمتی که دشمن از سمت مقابل میاد رو باز بگذارند. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
/ و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زینب چشم های بچه هارو سرمه کشید موهاشون رو شونه کرد، از زیر قرآن ردشون کرد، گفت: پسرا! اگه رفتید میدان میخوام مثل بابام شمشیر بزنید انتقام پهلوی مادرم رو شما باید بگیرید، دایی رو روسپید کنید، میخوام یه جوری شمشیر بزنید دایی تون کیف کنه، لشکر نگه حسین کسی رو نداره، دو تا آقازاده ها رفتن دیدن زینب از خیمه بیرون نزد، مادر تو خیمه بی تابه، فقط صدای تکبیر میشنوه، هی میگه: آفرین، جگر گوشه های مادر، خدا به بازوتون توان بده، خدا نیروتون رو زیاد کنه، مادرم رو خوشحال کردید، دایی رو خوشحال کردید، مادرم داره دعاتون میکنه، اما یه وقت شنید صدای ناله ها بلند شد، همه گفتن: دیگه اینجا زینب از خیمه بیرون میزنه، نه ولله! نیومد بیرون، کار به جایی رسید این دوتا آقازاده وقتی افتادن ابی عبدالله مثل باز شکاری با عجله اومد بالا سرشون، رزمنده ها میدونن رفیقاشون وقتی تیر میخوردن ریه زود از کار میفته... نمیتونن درست حرف بزنن... دایی وقتی رسید سر این آقازاده را گرفت دید نفس نفس میزنن فقط یه جمله گفتن، گفتن: دایی از ما راضی شدی یا نه؟ کاروان برگشت مدینه عبدالله جعفر اومد جلو محمل ها رو دونه دونه گشتن عاقبت یه محمل رو کنار زد دید یه پیرزنه نحیف و ضعیف نشسته گفت: خانوم! آیا کسی تو کربلا از زن ها کشته شد،؟ گفت: نه! گفت: میشه به من بگید خانومم زینب کجاست؟ یه وقت ناله زینب بلند شد عبدالله! حق داری زینب رو نشناسی... خانوم جان چی شده اینجوری شدی؟ صدا زد: عبدالله! اون چیزی که من دیدم هیچ کسی ندیده، فقط مانندش رو حسن تو کوچه دیده وقتی رسیدم "الشمر جالس علی صدره"... دوتایی گریه کردند، الهی قربون درد و دلات برم خانوم جان، اما عبدالله گفت: بی بی جان! یه گله ای دارم، یه خبری به گوشم رسیده... جانم عزیزم بگو ببینم کوتاهی کردم؟ من که زن مُطیعی هستم، گفت: خانوم! من نوکر شما هستم خانوم جان شنیدم هرکی رو زمین افتاد علی اکبر روی زمین افتاد از خیمه بیرون زدی، قاسم روی زمین افتاد از خیمه بیرون زدی، شنیدم این دوتا بچه ها کشته شدن از خیمه پات رو بیرون نذاشتی... نالۀ زینب بلند... صدا زد: عبدالله! میدونی چرا بیرون نزدم؟ گفتم اگر حسین بالا سر این بچه هاست، گفتم اگه از خیمه بیرون بزنم یه وقت حسین چشمش به من بیفته خجالت بکشه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
/ و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ▫️ رهبر انقلاب: در هم مثل همه‌ی کارهای دیگر ابتکار و نوآوری لازم است؛ می‌بینید جوانها هم میکنند. در کار مدّاحی نوآوری خوب است، نوآوری ایرادی ندارد، منتها توجّه بکنید که این نوآوری به هنجارشکنی منتهی نشود. مدّاحی یک هویّت خاصّی است؛ این هویّت عوض نشود. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net