|⇦•جماعتی که زبانم زجورشان..
تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها اجرا ۹۸_ حاج محمود کریمی•✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
جماعتی که زبانم زجورشان بسته است
به فتنه ها سرشان سنگ خورده بشکسته است
ز جهل پیرو ادراک خویش و فهم خودند
به هر معامله تنها به فکر سهم خودند
از این قبیله که نان های مفت آجر شد
ز بغضِ حیدر کرار قلبشان پر شد
امان از این همه بغضِ نهفته در سینه
امان از این همه پیشانیِ پر از پینه
علی شناس نبودند پس غلط رفتند
شبی به مجلس تشخیص مصلحت رفتند
نرفته اند غلط نه بگو غلط کردند
بگو برای چه این قوم مشورت کردند
برایِ بستن دستِ علی یدالله شان
و یا برای اراجیفِ بی سر و ته شان
برایِ کشتن زهرا به جرم چشمِ تَرَش
برای ریختن خونِ سومین پسرش
برای سوختنِ آخرین نشانۀ وحی
برای بردنِ هیزم به سمت خانۀ وحی
بگو برای چه برپا شدست این شورا؟
برای قتل علی یا که کشتن زهرا ..
شما گروه به ظاهر غدیر نادیده
شما جماعت ملعون وحی نشنیده
برای این همه جور و قساوتِ دلتان
علی چکار کند ای بخون اجیر گِلتان
علی چه کار کند با شما که بیت المال
حلالتان شده آن سان که شیر بر اطفال
علی چه کار کند با شما که در پیکار
نشسته اید به سجاده های استغفار
علی چکار کند با شما که بی عارید
شما که هرچه کند باز از او طلبکارید
علی چکار کند با غرورِ بیجاتان
علی چکار کند با نمازخوان هاتان
علی به خانه نشسته است و خوب میدانید
به مسجدید و نماز غفیله میخوانید
چه کرده اید که قوم احترامِ او نکنند
سپرده اید غلامان سلامِ او نکنند
دهانِ جُربزه را او که نیک دوخته است
چه کرده اید که حالا سپر فروخته است
علی بخاطر این کارهایتان شد پیر
دوای درد علی شیر نه که شد شمشیر
ز ذوالفقار به هیچ استعاره میگویم
اگر چه گفته ام اما دوباره میگویم
همو که بود به میدان دژ عظیم نبی
جدال کرد به دستور مستقیم نبی
همو که بود امان شما چو کشتى نوح
همو که سر زده چون آفتاب از پس کوه
کنون نگاه کنید اشک بار و منزوی است
خودش برای خودش یک مدینه مثنوی است
سکوت کرده اگر خود از او دهان بستید
شما قبیلۀ نامرد باعثش هستید
علی نگفت سخن جز به چاه ها ای قوم
چه کرده اید مگر وای بر شما ای قوم
کسی که سر بگذارد جنان به شانۀ او
چگونه بی درو پیکر شده است خانۀ او
شما که سعی نمودید جای او باشید
زدید همسر او را جواب گو باشید
به جانشینِ رسول خدا جفا کردید
شکسته است درِ خانه اش شما کردید
*خیلی اصرار کردن ، حضرت فرمود پنج شنبه سر بتراشید بیاید بیرون ؛ پنج نفر نیومدن (ما با یه بچۀ فاطمه چند نسل بعد بیعت کردیم یاعلی گفتیم، تا آخرین نفس ایستاده ایم .. دیگه ما نمیزاریم علی بشه اینطوری میمیریم نمیزاریم)*
علی نشسته به خانه همین دعاتان بود
دلیل و قصه نبافید از خداتان بود
زمانه گرچه به یکبار با علی بد کرد
علی همیشۀ تاریخ صبر خواهد کرد
اراده کرد به گوش من و تو پند کند
سکوت کرد که روزى صدا بلند کند
چرا که آخر سر انتقام در پیش است
به هوش باش سقیفه قیام در پیش است
علی نشسته به خانه همین دعاتان بود
دلیل و غصه نبافید از خداتان بود
شاعر: #پیمان_طالبی
*نوشت معاویه دختری رو که اون ها میگفتن بانوی بهشته، بانوی جهانه، پشت در بود درُ آتش زدم .. چنان با لگد زدم یه ناله ایی زد دیدم مدینه به لرزه افتاد ..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمود_کریمی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•امام مسلکش از مردم ..
#سینه_زنی و توسل ویژۀ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده سال 1400 به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام مسلکش از مردم زمانه جداست
امام مظهر احقاق حق دین خداست
امام گرچه خودش بنده خداوند است
درست مثل خداوند، بی همانند است
یقین بدان که مبری ز شک و تردید است
امام سایه ندارد، امام خورشید است
امام کعبه سیار و خلق حجاج اند
خلایقند که او را همیشه محتاج اند
خلایقند که باید به او سلام کنند
به کعبه واجب شرعی ست احترام کنند
خلایقند که باید گرامی اش دارند
امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند
اگرچه خلق بدون امام محرومند
امام و خلق جهان لازمند و ملزومند
اگرچه خلق جهان را ز اوست شانیتی
به هر امام جماعت، سزاست جمعیتی
اگرچه دین خداوند بی نیاز از ماست
بدون مردم دنیا، امام هم تنهاست!
سر خلافت اگر خلق اختلاف کند
امام چاره ندارد مگر مصاف کند
بنا به نص روایت امام چون کعبه ست
که واجب است جهان گرد او طواف کند
مطیع امر امامت همیشه پشت ولی ست
اگرچه خلق علیه وی ائتلاف کند
مطیع امر ولی بین کوچه ها باید
بنا به خواست او تیغ را غلاف کند
غلاف گفتم و بازویی آمده یادم
مگر که قافیه اینک مرا معاف کند
ـــــــــــــــــــ
قیام همت و عزمی رفیع میخواهد
امام شیعه محب نه! مطیع میخواهد!
امام شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش
دمی به همهمه شیعیان منفعلش
به شیعه خود امامی علاقهمند نشد
بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد
امام، شیعه خود را عزیز میخواهد
سر برهنه و شمشیر تیز میخواهد
حدیث دین خدا، حرف تیغ و پیکار است
اطاعت از ولی الله سخت دشوار است
مطیع، بهر اطاعت همیشه آماده ست
چنان که حضرت صادق نشانمان داده ست
روایتی ست که خالی ز هرچه اشکال است
ثقه ست چون سندش منتهی الآمال است
که بود حضرت صادق به خانه دورانی
رسید محضر او شیعه ای خراسانی
گلایه کرد به حضرت؛ که یا امام ششم!
برای معرکه آمادهاند این مردم
نظر کنید مساجد پر از مسلمان اند
کنون که شکر خدا شیعیان فراوان اند
به خلق حجت خود را دگر تمام کنید
زمان آن نرسیده ست تا قیام کنید؟
سخن رسید بدین جا، کلام کامل شد
غلام خانۀ حضرت به خانه داخل شد
امام گفت بیا و اطاعت از من کن
تنور خانۀ ما را بیا و روشن کن
همین که گشت تنور از حرارتش آذین
خلیل وار برو بین شعله ها بنشین
غلام خانه که هارون مکی است اسمش
بدون اینکه ببینند ترس در جسمش
بدون حرف اضافه در آن تنور نشست
امام صادق درب تنور را هم بست
پس از گذشت زمانی، میان خوف و رجا
امام گفت فلانی! تنور را بگشا
همین که باز شد آن از شراره ها گلگون
غلام سالم سالم پرید از آن بیرون!
امام گفت فلانی! عجیب ترسیدی!
نظاره کن که چنین است شیعه! فهمیدی؟
تویی که دعوی یاری شیعه ها داری
بگو که شیعۀ اینگونه چندتا داری؟
رها ز همهمۀ شیعیان صوری باش
اگر که شیعه شدی، شیعۀ تنوری باش
تنور گفتم و دیدم قلم صبور نبود
تنور حادثه تنها همین تنور نبود
دوباره در تب و تابی عجیب افتادم
تنور گفتم و آمد حکایتی یادم
تنور حضرت صادق اگر گلستان شد
تنور خولی ملعون ز شعله سوزان شد
تنور حضرت صادق اگر که علم افروخت
سر حسین میان تنور خولی سوخت
سر عزیز خدا و تنور آن فاسق
در آن زمانه کجا بود حضرت صادق؟
سری که بود سرآمد به کل مافیها
سری که خفت به دامان حضرت زهرا
سری که دل ز تمام فرشته ها می برد
سری که خنده آن دل ز مرتضی می برد
سری چنان که به شب های شامیان کوکب
سری که بود فقط روی شانه زینب
سری که بود چنان خطبه نبی، سخنش
سری که گریه نمودند پنج تن به تنش
چرا تمامی موهاش سخت سوخته اند؟
سر عزیز خدا را چه سان فروخته اند؟
صدای قرآنش را شنیده ای خولی؟
به چند درهم سر را خریده ای خولی؟
کشیده مسح ز خون بر سر و گرفته وضو
کدام دست دو دندان شکسته است از او؟
شاعر: #پیمان_طالبی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_حسین_طاهری
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net