⇦🕊*روضه و توسل جانسوز _ شب پنجم محرم 95 _ حضرتِ عبدالله ابن الحسن علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
شجاعتِ آدما این نیست که مظلوم گیر میارن شجاع میشن ، ترسوهایی که مظلوم گیر بیارن شجاع میشن ، معصوم ببینن شجاع میشن ، خیلی ها تو کربلا اینجور شده بود شجاع شده بودن . از این مدل شجاع ها بودن ، یکی از این شجاعانِ ترسویِ بزدلی که شجاع شده بود میدونید کی بود ؟ کسی که شمشیر بلند کرد دستِ عبدالله ابن حسن رو ، رو سینۀ اباعبدالله الحسین قطع کرد ... برگشت گفت ببینید چه شجاعتی داشتم ...
نامرد یه بچه رو ضربۀ شمشیر زدی ، بی صدا .... وقتی حسین قطعه قطعه شده افتاده ... شجاعت نشون دادی ؟؟ .... از صبح تا حالا جرات نکرده بودی به یه مردی شمشیر بزنی ... بچه گیر آوردی شمشیر زدی ....
چی کار می کنن با حسین ... نامرد میخوای بچه بکشی ؟؟... نامرد از رو سینۀ حسین ببر اون ور شمشیر بزن ... این بچه یتیمه ... یتیمِ امام حسنِ .... حسین همینجوری یتیم میبینه میمیره ... عاشقِ امام حسن بوده امام حسین ... نگاه میکرد داداشِش رو گریه می کرد ... امام حسن می فرمود حسینم چرا گریه می کنی؟ فرمود یاد اون جگرِ زهرآلوده تو می افتم گریه می کنم ... امام حسن می فرمود آخه حسینم ... تو ، کربلا داری ...
نامرد شجاع شدی ؟؟؟ ... به خدا این بچه کاری نکرد ... دستاشو دراز کرد صدا زد ای حرامزاده نمیزارم به عموم ضربت بزنی ... چون بچه میفهمه حرام زاده نباشه که به رویِ امام شمشیر نمی کشه ....
بچه امام حسن رو نگاه کن ... به به ... یه بچۀ ده یازده ساله حدوداً ، از صبح تا الان دیده کشته ها رو آوردن تو خیمه ، این بدن هایِ قطعه قطعه شده رو دیده ، داداشش قاسم ابن الحسن رو دیده علی اکبرُ دیده ... همه رو دیده ... هرچی عمه ش زینب نگهش میداشت ، عزیزِ دِلم تو نباید بری میدون ، می گفت *وَالله لَا أُفَارِقُ عَمِّی ...* به خدا از عمو جدا نمیشم ...
میکشن ، شمشیرِ .... من عمومو میخوام .... عموم رفت ... دیگه نیمد ... من عموم رو میخوام ... شمشیر نمی بینه ، زخم نمی بینه ... دردناک ترین مصیبت برا حسین ، عبدالله ابن الحسنش بودکه رو سینه ش افتاد ... دردناکترین لحظه ش رو بگم ؟؟نمیخوام بی رحمی کنم و از شمشیرُ سنانُ نیزه و تیرُ خونُ و قطعه قطعه شدن حرف بزنم ... دردناک ترین لحظه اون لحظه ای بود که وقتی بچه افتاد رو بدن حسین ، گفت عمو دستم .... عمو کِتفم .... طاقت داری بگم عمو چی گفت ؟؟ ...
به زور دستشُ آورد بچه رو به سینه ش چسبوند ، گفت عمو جون صبر کن .... صبر کن ... الان تموم میشه عمو .... صبر کن ....خدایا با حسین داری چی کار میکنی خدا ....
علی لَعنةُ الله علی القُومِ الظالِمین ...
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
JOin 🔜 @babolharam_ir ™
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
Panahiyan_babolharam.ir.mp3
1.13M
⇦🕊*روضه و توسل جانسوز _ شب پنجم محرم 95 _ حضرتِ عبدالله ابن الحسن علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
⇦🕊*روضه و توسل جانسوز _ شب ششم محرم 95 _ حضرتِ قاسم ابن الحسن علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
یاران حسین ... یاران حسین ... اینقدر به زیبایی حماسه نیافرینید ،اینا هی دقُ دلی هاشون بیشترمیشه شما که رفتید همه رو رویِ بروبچه هایِ حسین خالی میکنن ... بچه کوچولو تازیانه زدن داره ....
یاران حسین اینقدر زیبا نمایش ندین ... اینا هی داره کفرشون درمیاد بعد که شما رفتید اینا کفر درآمده روکجا تخلیه میکنن ؟؟...
قدیما میدونی اصلا چرا زره تنشون میکردن ؟ میخوام فلسفه شو به شما بگم ؛ زره چیکارمیکرد؟ ضربه شمشیرِ کار آمد یا نیزه میومد زره که کاری نمیکرد زره یه لباسی بود که فقط میتونست ضربه های شمشیر بانوک شمشیر بزنن این فقط درد میاد این فقط خونریزی میشه فقط آدم و با شکنجه میکشه جلو اونارو میگرفت زره اینه آقا ... وقتی که اون زره رو از تنش درآورد یعنی من از اون زخم های کوچیکی که میخوای با شکنجه منو بکشید هم نمیترسم اینارو داشته باشید .
یه مشکلی امام حسین روز عاشورا پیدا کردی ، مشکل؟ شما تورو خدا راه حلی برای این مشکل امام حسین به ذهنتون میرسه اونم این بود :
قاسم ابن الحسن زره به تنش نمیخورد .... عباسم زره بیار نمیشه ... نمیشه عمو ... ول کن ... یه زره دیگه ، یه زره دیگه عمو ، جعفرم یه زره دیگه بیار عمو اینم بزرگه ول کن عمو ول کن ... حالاقاسم هی نشاط داره ، هی میخواد بره ؛ اباعبدالله الحسین قاسمم من میخوام اصلا تو نری حالامیخوای بدونِ زره بری ؟؟ ... یه رحم به عمویِ پیرمردِ خودت کن ... یتیم برادر ...
قاسم کشت اباعبدالله الحسین رو ... کشت امام حسین رو ... این روضه شهید مطهری رو دیدید ؟ معروفه ، درمقاتل آوردن وقتی که میخواست خداحافظی کنه حسین اینقدر گریه کرد غش کرد رو زمین افتاد ... چیکار داریم میکنیم من میگم روضۀ بچه هایِ امام حسن برای امام حسین فرقش با روضه علی اصغر و علی اکبر میدونید چیه ؟
ایناخیال پردازی هایِ منه ، اینا تحلیل هایِ منه ؛ من نمیدونم درسته یا غلط روضه علی اکبر بیای تو روضه علی اصغر بیای تو ، اباعبدالله الحسین با افتخار دم در ایستاده ، سربلند ، پدر شهید بفرمایید ... روضۀ قاسم حسین خودش یه گوشه نشسته داره زار زار گریه میکنه نمیدونید قاسم با من چیکار کرد ...
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
JOin 🔜 @babolharam_ir ™
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_ششم_محرم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
Panahiyan_ babolharam.ir.mp3
1.79M
⇦🕊*روضه و توسل جانسوز _ شب ششم محرم 95 _ حضرتِ قاسم ابن الحسن علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
⇦🕊*روضه و توسل جانسوز _ شب هفتم محرم 95 _ حضرت علی اصغر علیه السلام _حجت الاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
رباب که میدونید، هم مادر علی اصغر هم مادرِ سکینه اون دختر شیرین زبانی که لحظۀ آخر گفت بابا بیا ... نشست تو بغل بابا ... جانِ بابا رو گرفت حال برو بابا ...
دیگه حسین اومد تو لشکر جانشو داده بود پا اون دختر شیرین زبانش ... اباعبدالله الحسین درعشق رباب شعر میگفت،میفرمود: که خونه ای که توش رباب و سکینه هست رو دوست دارم و کسی به من مزمت نکنه که چرا این حرفهارو میزنه شما نمیدونید رباب کیه .. رباب اینجوریه
رباب همون کسی که یک سال زیر آفتاب زیر سایه نیومد آقای من بدنش زیر آفتاب میگن در اثر اینکه زیر آفتاب نشست از دنیا رفت یک سال بیشتر گریه نکرد خودش یه شعری داره یه سال گریه میکنن بعدش خداحافظ ...
مضمونش شبیه به اینه خیلی رباب عجیبه .. در زنهای صدر اسلام اصلا نام رباب به عنوان یک زن فاقله وجود داره حالا داستان علی اصغر چجوری باید تحلیل کرد رباب داره تو خیمه بال و پرمیزنه حسین کمک میخواد یه مرد نیست اینجا رباب میخواد بیاد خودش رو بندازه جلو حسین تیرها به او بخوره اما مولا دستور داده خانم ها بیرون نیان نقشی که فاطمه زهرا برای علی ایفا کرد رباب نمیتونه یه مانع دیگه هم داره اونم اینکه این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است ...
تازینب هست رباب تو کنیز این خانه ای با دلش چیکار کنه رباب هی میخواد بگه ای تیرها به جای اینکه به حسین بخورید به من بخورید اینجوری شد که نمیدونم چی شد که امام حسین فرمود علی اصغرم و بدید باهاش خداحافظی بکنم من چند تا داستان و که میزارم کنار همدیگه ی همچین تحلیلی رو بهش میرسم احتمال داره این تحلیل درست باشه .
همه رو امام حسین خداحافظی کرده لحظه هایِ آخر خداحافظی عمرسعد ملعون خاک برسرش بکنن گفت تا وقتی حسین تو خیمه است بین زن و بچه داره خداحافظی میکنه اگه تیراندازی کردید اونو کشتید ... خلاص شدید ازدستش بیاد با شمشیر شمارو امان نمیده نصفتون رو تار و مار میکنه تیرانداز ها اومدن دیگه ...
عباسم که نیست میدون بهم خورده آقا ، آقا رو شروع کردن تیر باران کردن تو یه لحظه حضرت مثل خار پشت شدن از بس تیر نشاندن اونوقت حضرت درحال خداحافظی دیگه همچین که لباشُ و گذاشت رو لبهای علی اصغر آرزویِ رباب برآورده شد یکی از تیرها که به گلوی علی اصغر نشست بگو به قلب رباب نشست ...
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
JOin 🔜 @babolharam_ir ™
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
Panahiyan_ babolharam.ir.mp3
1.14M
⇦🕊*روضه و توسل جانسوز _ شب هفتم محرم 95 _ حضرت علی اصغر علیه السلام _حجت الاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
⇦🕊*ذکر توسل _ شب هشتم محرم 95 _حضرت علی اکبر علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
چه صدایی ، چه علی چه پسری ، چه دلی میبرد از بابا ...
عشقِ یعقوب به یوسف رازِ داستان حضرت یوسفِ ، عشقِ زمینی که یه پدر حق داره اونقدر برا پسرش گریه کنه کور بشه و این پدر هر چند پیغمبرباشه؛ ببین چه خبره "
خدا تو قرآن میخواد بفرماید پدرا اگه یه وقتی پسرخوبی داشته باشن نه مثل علی اکبر حتی درحد یوسف پیغمبرم باشن حق دارن اینقدرگریه کنن تا نابینا بشن چون عشق پدر یه عشق پنهانِ ... عشق مادر ابراز میشه پدرا پنهان میکنن ، پدرا اگه یه پسری رو دوست داشته باشن بیچارۀ پسرند بیچارۀ پسرشون میشن ... ازفرسنگها بویِ پیراهن یوسفش رو شنید شما فکرمیکنید که حسین نفهمید علی اکبر پشت لشکر بود افتاد رو زمین ولی نفهمید یعقوب از فرسنگها حالا علی اکبر چرا رفت پشت دشمن ....
بعضیامیگن که شایداینجوری بوده که علی اکبر فرقشون شکافته شده بود خون سرشون ریخت روی چشمای اسب ، اسب نمیدید رفت من باور نمیکنم علی اکبر خودش میخواست جلوی بابا جون نده گفت برم عقب علی اکبر بامعرفته ... تنها شهیدیه تو کربلا که صدا زد یااباعبدالله این پیغمبر است که آمده است علی اکبر اشبه الناس خَلقاً و خُلقاًبه رسول الله ساده نیست ...
حسین چه لذتی برد از این پسر چه صفایی کرد از این پسر کاش همونجا امام حسین تازه باعلی اکبرآشنا شده بود نه اینکه ریز ریز علی اکبر جلو چشم بابابزرگ بشه ببخشیدمن جگر شما روخون میکنم یااباعبدالله کربلا میام که روضه علی اکبر و نبایدبخونیم بزار اینجا بگیم راحت این داغ دل حسین تازه میشه اینقدر از شما خوشحال میشه لبخند میزنه میگه پس شما فهمیدید علی کی بود حق به من میدید بسوزم مزار شهدای کربلارو کی تعیین کرده بگو آقا امام سجاد علیه السلام همه بدنهای شهدا رو یک جا گذاشت تا نوبت به علی اکبر رسید فرمود اینو بیارید کنار بابا همین امروز و میدید یه ضریح داشته باشن لااله الاالله بگم داد بزنید رفقا این کار امام سجاد میدونی یعنی چی یعنی من میدونم بابام حسین دوست داره تا روز قیامت علی اکبر و بغل کنه بزارید این دوتا پیش هم باشن بزارید این دوتا پیش هم باشن ....
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
JOin 🔜 @babolharam_ir ™
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
Panahiyan _ babolharam.ir.mp3
1.1M
⇦🕊*ذکر توسل _ شب هشتم محرم 95 _حضرت علی اکبر علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
⇦🕊*ذکر توسل _ شب هشتم محرم 95 _حضرت علی اکبر علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
یه حرفی رو میخوام به جوونای جلسه بزنم راستش من زیاد موافق نیستم آقا پسرا زیاد آقا پسرای خوبی بشن میدونید کجاش و دارم میبینم آقاپسر عبد خدا بشه آقا پسر یک روحیه لطیفه دستور گوش کردن عاشق دستور بودن پیدا بکنه چیکار نمیکنه چه اتقاقی رو در عالم رقم میزنه مامانش خیلی دوسش میداره نه مامانش اولا همیشه دوسش میداره ثانیا مامانش دوسش بداره زیاد مشکلی تو عالم ایجاد نمیشه چراچون مامانش خیلی راحت احساساتشُ به پسرش ابراز میکنه دورت بگردم گل پسرم جگرمن اشکالی که ایجادمیکنه این آقا پسر اینه که دل بابا شو میبره باباشم نمیتونه مثل مامانش ابرازاحساسات بکنه اینم اشکالی نداره کیف میکنه قد و بالای پسرش و میبینه پسرش عبد خدا کیف میکنه چه پسری داره پسرا خوب میشن بدجوری دل بابا رو میبرن دلیلش چیه قرآن" چرا ؟ چون مثال عشق زمینی تو قرآن یعقوب و یوسفِ ازنظر روان شناسی خیلی موضوع پیچیده ایِ ما سه چهار تا دیگه قصه تو قرآن داریم همش عشق پسر به پدرِ ذکریا یحیی شنید آخرین پیامبر پسرش از دنیا میره ذبح میشه گفت خدایا من نمیتونم باید یه پسری به من بدی دل منو ببره بعد سر بریدشو بیارن برام میخوام هلاک بشم برا آخرین پیغمبر بعد خدا یحیی رو بهش داد حالا یحیی کیه وای خدای من خود زکریا در حداعلاست ...
یحیی چی شده اینقدر از خوف خدا اشک ریخت یحیای پیامبر روگونه هاش ساییده شده بود مادرش نمد گذاشته بود برا گونه هاش پسرم بسه دیگه اینقدر گریه نکن در عبادت سیر که دل بابارو برد اون واقعه براش پیش اومد ، سر از بدنش جداکرد اون ظالم .. که حالاحضرت ذکریا بشینه سر پسر خودش بگه حسینم حسینم ...
داستان عشق پدر به پسرمن ازخانم ها عذرخواهی میکنم نمیخوام کنارشون بزارم تو این صحنه خانم ها مشارکت بکنن همونجوری که زینب یه دفعه ای برای اولین بار اومد بین نامحرمها .... دوید... خودشُ رسوند به علی اکبر حسین ... خانما مشارکت بکنن همراه زینب کبری بدوند اولین بار که زینب و قد و بالاش و نامحرم دید بالای سر علی اکبر پسر نباید زیاد خوب بشه که خوب بشه دل پدر و میبره عشق پنهان پدر به پسر عجیبه آقا پسرا پدراتونو خیلی احترام کنید ...
اینا یه عشق پنهان دارند نمیتونن رو کنن مادرت راحتتره احترام مادرتم داشته باش سه برابر بیشتر ولی هوای پدر رو داشته باش همچی که سر تو میندازی میری اونورا حواست باشه یک دفعه میبینی باباهه شروع کرد نگاه کردن قد و بالاتو من دیگه روضه که نمیتونم بخوانم خواستی بری مسافرت رفتی خداحافظی کردی رفتی برگرد دوباره خداحافظی کن نزاری بریا اگه بابات گفت خب پسرم دیده بوسی کردیم برو برو ولی دم دربرگرد دوباره یه لبخند به بابا بزن بگو بابا خداحافظ نزاری بریا ... این بابات دیوونه تو اگه پسر خوبی هستی نمیتونه ابراز کنه پیشنهاد میکنم یبار دیگه برگرد علی اکبر هرچی جنگ کردید انگار مقدر نیست کشته بشه برگشت یه نگاه کرد دید بابا داره خیره خیره نگاه میکنه گفت من خیلی زود خداحافظی روجمعش کردم دیگه حالا بقیشُ برات توضیح میدم دیگه پسر نباید که زیاد خوب بشه که اگه زیاد خوب شد تورو خدا شهید نشه ...
یه پدرشهیدی ازپدر شهدای مدافع حرم میگفت این پسرم دیر وقت میومد خونه با من کشتی میگرفت اذیتم میکرد شوخی میکرد میگفتم بابا چرا دیر میای من میخوام تو رو ببینم میگفت بابا دیگه ببخشید دیگه دارم میرم تمرین میخوام برم سوریه و اینا میگه منم زیاد جدی نمیگرفتم رفتنشُ رفت و شهید شد و اینا ؛ میگفتش که وقتی شهید شد روزایِ اولم یه مقدارداغ بودم بعدکم کم یاد اون حرکاتش میفتادم یاد و خیالش میفتادم هلاک میشدم ... یه شب دیگه طاقت نیاوردم خیلی دلم آتیش گرفته بود خدا شاهده الان هست پدرِ ، گفت یه دفعه ای دیدم پسرم تو اتاقِ گفت بابا از تو انتظار نداشتم چرا ناآرومی عزیزم ... یه لبخند بهم زد آروم شدم به من میگفتا میگفت حاجی دیگه بعدش آروم شدم ... این لازم بود بیاد بهم بگه گفتم خواب بود یا بیداری گفت من اصلا نمیدونم این حرفهارو لازم بود بهم بگه ...
یه جمله بگم عرضم تمام میگن هفت مرتبه حسین صدا زد علی لب گشا حرف بزن من به فدایِ سخنت ... یه باربگو بله .. یه بار بگو بابا ...
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
JOin 🔜 @babolharam_ir ™
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
Panahiyan _ babolharam.ir.mp3
1.86M
⇦🕊*ذکر توسل _ شب هشتم محرم 95 _حضرت علی اکبر علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
⇦🕊*ذکر توسل _ شب تاسوعا محرم 95 _حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
امام حسین تو مسیرکربلا که میومد رسید به یه روستایی دید قحطی زده ، مسیحی بودن، گفت چرا این گونه هست وضع شما؟! مادری پیرزنی اومد جلو گفت شما احتمالا از اولیای خدا هستی ، شما رو آدم میبینه به این مضامین یاد حضرت مسیح میفته ...
فرمود من حسینم پسر آخرین پیامبر دلش روشن شد گفت ما چشمه یمان خشک شده است کجاست چشمه ی شما کنار این سنگ بود نشست لطف کرد چشمه جاری شد آب گوارا روستا رو آباد کرد مهمان بودن برای اونها مدتی این مادر اسمش ام وهب بود پسر تازه ازدواج کرده ای داشت با همسری که عاشق هم بودن ، همچین که خواست از روستا بره آی شبیه مسیح ابن مریم کجا میری با خانواده؟ میشه ما از شما جدا نشیم با شما باشیم ؟
نه ما به نبردی خواهیم رفت، کی با شما میخواهد بجنگد؟ ..کی باشما میخواهد بجنگد ..
خب حالا داستان داره پسر و مادر بهم نگاه کردن پسر و همسر بهم نگاه کردن با این مرد برویم ؟برویم ؛ اگر پاش افتاد از این مرد دفاع بکنیم آقا چشمتون و ما آباد کردیم بنشینید زندگی کنید ...
چه مسیحیان نازنین و خوبی بودن که وقتی بوی حسین را چشیدند و حس کردن دیگه ازش جدا نشدند بچه ها دیگه بعد از عاشورا دیگه از حسین جدا نشیدا ... ببین حسین چشمه ی اشک تورا جوشان کرده است ...
خب من میخوام روضه بخوانم اما با اشاره شما عکس العملتون چگونه خواهد بود نمیدونم ، یا اباعبدالله، بچه ها تشنه اند میشه یه چشمه ای هم اینجا برای بچه های خودت ....
شما نه؛قمربنی هاشم ابالفضل العباس لااقل به کنار نهر علقمه نرود میشود ... نه ما برای خودمون نه صدای العطش بچه ها کشت ابالفضل العباس ... این حرف من نیستای جوری اگر میشد ابالفضل العباس نره یه زبانحال هایی که من شان داره یعنی درستم هست برای بچه های حسین درست کردن وقتی امام حسین از کنار نهر علقمه برگشت این بچه ها اومدن دور امام حسین یجوری با زبان بی زبانی بابا ما آب نمیخوایم میشه عمو برگرده .... میشه شما اینقدر گریه نکنی ... میشه عمو برگرده ...
آب به خیمه نرسید فدای سرت ... فدای سرت برای آب حسین درمانده دستور گوش میکند شب دستور گوش کردن میشه شب ابالفضل نباشه ؟! میدونید اباالفضل چرا اینقدر مقامش بالاست همه شهدا به حال او غبطه میخورن؟من میخوام یه روضه های دیگه الان بخونن نه براب برای خون جگرهایی که اباالفضل خوردنه برای شهادت اباالفضل وخون جگرهایی که به اهل خیام دادنه برای خون جگرهای ابالفضل العباس میدونیدابالفضل چرامقامش بالاست ؟! برای اینکه اباالفضل هرگز راضی نبود هرگز نمیتوانست تحمل کند جلوی چشم های او علی اکبر به میدان برود شمشیرها بالا برود و بر بدن او اصابت کند و عباس ایستاده باشد مرد وزنده شدبعدازهرشهیدی میومدجلو آقا اجازه ی میدان بده نه عباسم أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی ... چشم تو رو خدا یک فاجعه بزرگ در راه است قاسم ابن الحسن جلوی عمو با یه لاپیراهن عمو خداحافظ حسین به عباس رحم کن نه عباس تو بایست ...
فجایع بزرگی رخ داد شهدا یک به یک فهمید اباالفضل العباس فهمید باید این زجر رو بکشه امام حسین آخرین فردش میخواد عباس باشه با برادرها اومدن اجازه گرفتن تا اجازه گرفتن آقا اجازه داد ماجرایی که میدانید بعد اومدن کنار فرمود برادران من اول شما به میدان بروید میخواهم قبل از اینکه رفتنم به میدان اجازه پیدا کنم داغ برادر بر دلم بنشینه چهار تا برادرای عباس رفتن یکی یکی شهید شدن ابالفضل میرفت خم میشد داغ برادر نمیدونم یه چیزایی در موردش میگن در مورد ناتوانی که برای انسان فراهم میکنه آدم حس میکنه که کمرش شکست خم میشد برادر و برمیداشت زیر لب میگفت آخ کمرم به خیمه می آورد داغ برادر دید او همه ی عمر اطاعت میکرد سابقه نداره حرفی به مولای خودش بزنه اما تا حسین اومد بدن عباس و برداره گفت حسین میتونم یه خواهشی ازت بکنم ؟! منو برندار من میدونم تو داری چی میکشی منو برندار ...
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
JOin 🔜 @babolharam_ir ™
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#حجت_الاسلام_پناهیان
#شب_تاسوعا
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir
Panahiyan _ babolharam.ir.mp3
1.89M
⇦🕊*ذکر توسل _ شب تاسوعا محرم 95 _حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام _حجتالاسلام استاد پناهیان *↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
@babolharam_ir