eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
66 عکس
262 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-2140621961364801867.mp3
5.59M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
⚜️🕊 توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس کربلایی حسین رجبیه 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• ای چراغ دانشت گیتی فروز تا قیامت پیشتازِ علم روز آفرینش را کتابِ ناطقی اهل بینش را امام صادقی صدق از باغ بیابانت گلی مرغِ وحی از بوستانت بلبلی نور دانش، از چراغ علم تو لاله می روید ز باغ حلم تو اهل دانش، سائل کوی تواند تشنه کامانِ لبِ جویِ تواند خضر در این آستان هوئی شنید بوعلی زین بوستان بوئی شنید نیست تنها شیعه مرهونِ دمت ای گدایِ علم و عرفان عالمت قلب هستی شد منیر از این چراغ بو بصیر آمد بصیر از این چراغ مکتب فضلت مفضّل ساخته شورها در اهلِ فضل انداخته شعله در دست غلامت رام شد صبح باطل از هشامت شام شد آسمان معرفت خاک درت سائل درس زُراره پرورت آفتاب از ظلِ استقلالِ تو است علم همچون ذره در دنبالِ تو است ای وجود عالمی پا بست تو ای چراغِ عقل ها در دست تو ای فروغت تافته در سینه‌ها روشن از تصویر تو آئینه‌ها تا تو هستی پیشوایِ مذهبم ذکر حق آنی نیفتد از لبم ذرّه ای از نور خورشید تواَم هر چه‌ام در معرض دید تواَم مذهبم را بر مذاهب برتری است ایده و مشی و مرامم جعفری است کیستم نه شافعی نه حنبلی نیستم جز پیرو آلِ علی ... شاعر : ____________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-347465022350892133.mp3
4.22M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس سید محمد جوادی 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• آقا ... آقام .. حسین ... حرمتِ مویِ سپید تو شکسته س قبول تو یداللهی و دستانِ تو بسته س قبول *دو سه بیت و التماسِ دعا .. امشب هر چه قدر نفس داری خودتو برا این آقا خرج کن .. امشب برا اون‌آقایی داد بزنید که پشت مرکب میخورد زمین میگفت وای مادر ... دیگه نفسش بالا نمی اومد ... جَوان نَنَه .. * دل شب بود زمین خوردی و گفتی مادر *هرچی میتونی داد بزن ... مدینه خبری نیست امشب .. بزار برا رییس مذهب صدامون بگیره ... آی آقا ...* دل شب بود زمین خوردی و گفتی مادر دستِ خود سویِ کمر بردی و گفتی مادر باز هم شکر که عمامه ی تو دست نخورد حرفِ غارت نشد و جامه ی تو دست نخورد باز هم شکر که پامالِ سپاهی نشدی بی کفن کشته ی گودالِ سپاهی نشدی باز هم شکر که از غصه لبالب نشده است دختران از سر بازار جسارت نشده است *اما دخترایِ حسینُ سرِ بازار نشون میدادن ... حسین ... آقام .. آقام ..* 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_6730896338928788019.mp3
3.81M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل بسیار جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• روزی‌ام را ، روزگارم تا که آجر می‌کند ظرفِ خالیِ مرا صاحب زمان پُر می‌کند من کمی سختی که می ‌بینم شکایت می‌کنم آدم عاقل ولی اول تفکر می‌کند مدعیِ عاشقی هستم ولی تنها دلم روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می‌کند آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد آدم از این نوعِ برخوردش تحیر می‌کند سنگ‌ دل هستم ، ولی دارد نگاهِ رحمتش سنگِ این قلبِ مرا با گریه ها دُر می‌کند یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد در میانِ روضۀ مادر مرا حُر می‌کند نوکریِ فاطمه محشر به دادم می ‌رسد از غلام مادرش آقا تشکر می‌کند *میگه ممنونتونم برا مادرِ ما ناله زدید .. دستتون درد نکنه مجلسِ مادر مارو گرم کردید ..* سینه‌ام می‌سوزد این ایام تا ذهنم کمی چادری را زیر دست و پا تصور می‌کند مطمئنم زیر دست ‌و پا که می‌افتد زنی بازویش را ضربه‌ها هم ‌رنگِ چادر می‌کند ای مادر .. ای مادر .. *اومد خدمت امام صادق ؛ دید داره گریه میکنه فرمود چرا گریه می‌کنی؟ مگه چی شده؟ گفت آقا تو راه که میومدم دیدم یه زنی زمین افتاد .. وسط کوچه‌ها تا زمین خورد شروع کرد لعنت کردنِ قاتلینِ مادر شما رو .. مأمورینِ نظام تا دیدنش با یه وضعی این خانم رو بردن .. تا این حرفُ زد آقا هم گریه کردن ،فرمود سریع پاشو بریم مسجد دعا کنیم خدا کمک کنه زودتر این زن رها بشه ... ماهم امشب اومدیم برا یه خانمی گریه کنیم که تو کوچه‌ها بدجور زمین خورد ..(در خونۀ امام صادق میخوایم بریم از در خونۀ مادرش بریم بهترِ ..) وقتی آن بی‌صفت از چشم حیا را انداخت با عزیزِ دل زهرا سَرِ دعوا انداخت دید از پیش بنایش به زمین خوردن نیست تازیانه زد و از پشت عبا را انداخت حُرمَتِ شیخِ حرم در وسط کوچه شکست یکی عمامۀ آن مرد خدا را انداخت ذکر یافاطمه بر رویِ لبش داشت ولی ضربۀ سیلیِ آن مرد صدا را انداخت وسط کوچه که افتاد صدا زد مادر ... *شبونه ریختن تو خونۀ این آقا ..حضرت مشغولِ نمازِ .. اومد وسط حیاط خونه .. آقا لباسِ خانه به تن داره ، روایت میگه یه شالی هم دور کمر بسته بودن ، مشغولِ نماز ؛ تا وارد شدن آقا رو با سروپایِ برهنه از خونه بیرون کشید ، آقا فرمودن اجازه بدید عمامه رو سرم بذارم، نعلین بپوشم ، عبا بپوشم . گفتن اجازه نمیدیم ؛ با همون وضعی که بود آقا رو تو کوچه‌ها رو زمین میکشوندن .. اما اونی که آدم رو میکشه اینه: همچین که اومد تو قصر منصور ، صدا زد: منصور ؛ هرکی رو میخوای دنبال من بفرستی بفرست؛ اما این نامردُ دیگه دنبال من نفرست .. چرا؟ مگه چه کرده؟ همش تو راه توهین می‌ کرد .. بد و بیراه به مادرم فاطمه می‌گفت ... همچین که آقا اومد منصور اومد شمشیر رو از غلاف بیرون بِکشه، تا نیمه ها هم کشید اما دوباره جا زد؛ برای بار دوم بیشتر شمشیر رو بیرون آورد دوباره غلاف کرد. بار سوم شمشیر رو کلاً از غلاف بیرون کشید که آقای من وتو رو به شهادت برسونه . دوباره شمشیر رو تو غلاف قرار داد. همچین که رفتن، اون ملعون نامرد از منصور پرسید چرا پس نکُشتیش؟ گفت آخه لحظه‌ای که شمشیرُ از غلاف بیرون کشیدم دیدم رسول‌ الله ظاهر شد .. به من غضب کرد، من جرأت نکردم این آقا رو بُکشم؛ بار دوم؛ بار سوم؛ بار سوم اینقدر رسول‌الله به من نزدیک شده بود که نتونستم آقا رو بُکشم ... ای حسین .. ای حسین .. اینجا آقا رسول‌الله نذاشت این نامرد امام صادقُ به شهادت برسونه. من میخوام فقط یه چیز بگم: یارسول‌الله، کجا بودی اون لحظه و ساعتی که شمر وارد گودال شد .. خنجر کشید .. آقا رو برگردوند ... حسین..... ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل بسیار جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• مثلِ امروزی عجب تشییعی تو شهر مدینه شد .. روایت میگه موسی‌ ابن‌جعفر به این بدن نماز خوند .. بهترینِ کفن ها رو آوردن .. روایت میگه عمامۀ امام سجاد رو هم آوردن ، این آقا رو با این پارچه‌ها کفن کنن .. چهارهزار شاگرد داشته این آقا ، همه جمع شدن، احترام کردن . عجب تشییعی تو شهر مدینه به‌پا شد . شهر مدینه غوغایی شد از جمعیت. آقا رو با عزت و احترام تو قبرستانِ بقیع به خاک سپردن ... (دلت کجا میره ؟) بعضی ها میگن حسین .. اما من میخوام از مادرش بگم .. این یه تشییع بود تو این شهر ... همچین که صبح شد اومدن درِ خونۀ این آقا : کجاست فاطمه؟.. ما می‌خوایم به این بدن نماز بخونیم .. اومدن بیرون؛ گفت چی میگی؟ دیشب امیرالمؤمنین این بدنُ برد شبانه دفن کرد ، وصیتِ خود فاطمه ست ... تا این حرف رو زد ،دومیِ ملعون خیلی ناراحت شد؛ چنان سیلی به صورتِ مقداد زد ، زمین افتاد من میگم شاید تا زمین افتاد گفت ای نامرد عجب دستایِ محکمی داری .. سیلیِ تو منِ مرد رو از پا در آورد؛ با مادرِ ما فاطمه چی کار کرد ... اومدن قبرستان ، گفتن الان میریم قبرُ نبش میکنیم ، بدنِ فاطمه رو از خاک در میاریم . (این روضه غیرتیه باید غیرتی هم ناله بزنی) ما باید به این بدن نماز بخونیم ... همچین که خبر برا علی آوردن : چه نشستی! این نانجیبا دارن تو قبرستان دنبال قبر فاطمه می‌گردن .. همچین که شنید، لباسِ رزمُ پوشید. دستمال زرد رنگی که همیشه برا رزم می‌بست رو به سر بست اومد تو قبرستان؛ صدا زد اگه سنگی از این قبرستان جابه جا بشه یک نفرتون هم زنده نمیذارم .. تا این رو شنیدن همه فرار کردن .. اما چی میخوام بگم؛ اینجا یه‌ جا بود اومدن نبش قبر کنن .. این آقا نذاشته ... کجا بودی علی جان کربلا ... اون لحظه‌ای که نیزه‌دارا پشتِ خیمه‌ها نیزه به زمین میزدن .. همچین که نیزه رو بالا آورد ، دیدن بدنِ علی‌اصغر حسینِ ... آی حسین ... چقدَر نیزه بلند است نیفتی پسرم چنگ این حرملۀ پَست نیفتی پسرم یاحسین... ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-6376319270386660689.mp3
19.15M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت رییس مذهب تشییع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس حاج مهدی رسولی •┈┈••✾••✾••┈┈• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam •┈┈••✾••✾••┈┈• شب آخرِ بی تابم ، چشایِ ترم بیداره بغضِ آسمون سنگینه ، انگاری داره میباره بالا میگیره گریه و ماتم من نمیشه سحر تاریکیِ شب من رسیده دیگه جونِ من به لب من از این زمونه سیرم مدینه کرده پیرم کجایی مادر امشب دیگه دارم میمیرم « غریب امام صادق .. » حالا که دارم میسوزم حالا که تمومه کارم یه غصه ایِ تو سینم که داره میده آزارم کسی ندیده اشکایِ سحرمو کسی ندیده زخمایِ جیگرمو واسه کی بگم روضۀ مادرمو کوچه پر از مردم شد دستِ گلام هیزم شد دست یکی بالا رفت گوشواره مادر گم شد ... « غریب امام صادق .. » دیگه دارم از حال میرم شده موقعۀ پروازم یه عمریه روضه خونم دلم روضه میخاد بازم میخام روضۀ کربلا رو بخونم روضۀ لبِ بچه هارو بخونم روضۀ سر و نیزه هارو بخونم با هر نفس با هر آه میگم که یا ثارالله لایومک یومک حسین اباعبدالله « حسین اباعبدالله » ________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
5d07a8c087e0522ec1c0816e_-672052862121951577.mp3
5.74M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده حسن لطفی 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
‍ ☘🍃متن روضه و توسل جانسوز _شهادت امام صادق علیه السلام_ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam حاج محمد رضا طاهری ⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖⚫️➖ قسم به غربت خاکی که فوق تفسیر است فضای روضه برای بقیع دلگیر است   *امشب اومدی غریب نوازی كنی،آفرین،خوش به سعادتت،اومدی برا رئیس مذهبت عزاداری كنی،شكرانه به جا بیار....*   نفس كشیدنِ بین غبارها سخت است سرودن از حرمِ بی مزارها سخت است   *یه سَفرِ دل كن،با هم بریم پشت بقیع،پشت پنجره های های بقیع،چرا كه الان دَرِ بقیع به روی همه بسته است،یه موقعی چند ساعتی باز می كردن،میون هم زائرها یه عده شیعه بودن كه میومدن،همچین كه وارد میشدن كفشارو در می آوردن،فرقی نداره،حرمِ،حالا اینا بی ادبن با چكمه می ایستن تو حرم امام،ولی كسی نمیتونه بلند گریه كنه،اینجا باید تلافی كنی،ای خدا كی میشه ما تو حرم امام صادق بایستیم...*   چگونه شعر بگوید دلی که میگیرد اَلا بقیع چرا شاعرت نمیمیرد قرار نیست تو  را بی سبب بهانه كنم ولی بگو دلم را كجا روانه كنم كبوتری كه در این خانه لانه داشته است در آستانِ رضا آشیانه داشته است چگونه با خبر از آن سرای درد و غم است دلش خوش است كه نامش كبوتر است بقیع سامره و کربلا و مشهد نیست در این سرا خبری از رواق و گنبد نیست بقیع مثل نجف نیست تا که مهمانش به راحتی بنشیند میان ایوانش ولی بقیع بهشتیست با چهار مزار بقیع مژده سالیست با چهار بهار چهار مظهر غربت چهار تن مظلوم چهار قبر غریب از چهارده معصوم فقط میان بقیع است این قرارُ تمام به یک سلام شوی زائر چهار امام   *دست روی سینه ات میذاری میگی: "السلام علیكَ یا اهل بیت النبوه"هم امام حسن رو زیارت میكنی،هم زین العابدین،هم امام باقر،هم امام صادق...*   ولی نه آه دلم نا تمام مانده هنوز به سینه حسرت ارض سلام مانده هنوز سلام از عمق دل دیده ای که پر ابر است به مادری که بدون حرم، نه! بی قبر است اگر سلام تو  آتش به سینه ات افروخت از آن دریست که روزی میان آتش سوخت مرا ببخش نمی خواهم آتشت بزنم چگونه گویم از آن روز خاك بر دهنم ز هُرم شعله ی دَر یاس را که پژمردند در آن هجوم علی را به ریسمان بردند میان تلخیِ آن صحنه غبار آلود شکست قامت آن مرد و مدینه شاهد بود از آن غروب غم انگیز چند سال گذشت که باز خاطره ی کوچه از خیال گذشت مدینه همدم اندوه دودمان علیست و باز شاهد مردی ز خاندان علیست که باز آمده آتش در آستانه ی او هزار شکر که محسن نداشت خانه ی او   *یعنی خدا رو شكر زن بارداری بین این در قرار نگرفت،نانجیب نوشت:معاویه! وقتی اومدم پشت در ایستادم،صدای نفس كشیدن های فاطمه رو میشنیدم... برای كسی داری روضه میخونی كه حضرت فرمود:گویا می بینم تو كوچه نا نجیب چنان سیلی زد،هر دو گوشواره رو زمین افتاد... معاویه! وقتی صدای نفس كشیدنا رو شنیدم،چنان با لگد به در زدم،صدای شكستن استخونارو شنیدم...*   بر جبینش خصم بار ننگ زد دید بار شیشه دارد سنگ زد 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam