eitaa logo
باب الحرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
11.3هزار دنبال‌کننده
59 عکس
240 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ هر جا خبری غیر تو باشد خبری نیست جز مهرِ تو در عمقِ دلِ ما اثری نیست ای میوۀ شیرینِ درختِ علویون شیرینیِ شهد لب تو در شکری نیست *شب هشتمِ .. جوونا امشب برا جوونِ امام حسین خوب خودتونُ خرج کنید ، ان شاءالله خیر از جوونیتون ببینید .. ان شاءالله باهم بریم پایین پا .. یا علی اکبر ..* ای حضرت اربابِ ادب محضرِ ارباب گر تو پسری ،هیچ کسی را پسری نیست تو میروی و پشت سر تو دلِ بابا *تو این روضه باید بلند گریه کنی .. هر شب چجوری گریه کردی امشب بلند تر .. چون کنار این بدن ابی‌عبدالله داد میزد و گریه می کرد ..* تو میروی و پشت سر تو دلِ بابا هیچوقت نگویی پِیِ من چشم تری نیست دانی که چه آورده غمت بر دل بابا داغت به جگر هست ولیکن جگری نیست *باباجان اجازه بده برم میدان گفت : من نگویم مرو ای ماه برو .. (من و شما حالا حالاها متوجه نمیشیم باید بچه ت بزرگ بشه جلوت راه بره قدم بزنه ؛ بعد یه اتفاق کوچیک برای بچه ت بیفته میگی آخ جیگرم روضۀ علی اکبر و ما همیشه نمیفهمیم من نگویم مرو ای ماه برو لیک قدری بر من راه برو برو خیمه خداحافظی کن .. ریختن دورش .. یکی قرآن آورده علی رو از زیر قرآن رد کنه .. هر جوری بود خداحافظی کرد موقع رفتنش به میدان ابی‌عبدالله دست زیر محاسن برده ، دیدن این پیرمرد سر به سمت آسمان گرفته هی میگه خدا جوونم داره میره خدا میدونه چی به دل حسین گذشت* قصد دارد بدود تاب و توانش رفته پیرمردی چه غریبانه جوانش رفته هرچه میخواست که با پا برود باز نشد عجبی نیست سوی معرکه جانش رفته وقت پیری همه امید پدرها پسر است تکیه گاهِ قد و بالایِ کمانش رفته با چه زجری به سر نعش علی می آید با چه حالی که توان بهر بیانش رفته *شیخ حر عاملی میگه از رو اسب خودشُ به روی خاک انداخت .. دیدن رو زانوها میاد هی میگه پسرم .. یه وقتایی هم دست میذاره میگه جیگرم ..* آمد و دید پیمبر به زمین افتاده آمد و دید که حیدر ضربانش رفته هرچه میدید علی بود علی بود علی بدنش بیشتر از حد مکانش رفته آنقدر نیزه به هرجای تنش ریخته اند که توان از بدن نیزه زنانش ریخته *یکی از این نیزه ها جیگر حسینُ سوزوند دید پهلوش شکسته دیدن کنار بدن علی هی میگه ولدی ولدی ولدی افتاد روی بدن* تیر ها مثل حسن با بدنش لج کردند هرچه تیر است در این دشت نشانش رفته شاعر : سید پوریا هاشمی آه ای عصایِ پیری بابا بلند شو از جا بخاطر دلِ لیلا بلند شو ای با ادب به موی سپیدم نگاه کن روی مرا زمین نزن از جا بلند شو *بعضیا شاید بگن چرا این بدن ارباً ارباً شد ! ضربه ای به فرق علی خورده رو گردن اسب افتاد خون از سر علی میریزه چشمایِ اسبُ خون گرفته .. به جای اینکه طرف خیمه بره ، اشتباهی طرف لشکر رفت .. اونام کوچه باز کردن .. گفتن بذار بیاد .. (اجازه بدید اینو از زبانِ حاج آقا منصورِ ارضی بگم) گفت مگه علی رو میشد بیاری پایین ؟ گفت خورد خورد آووردنش پایین از رو اسب .. اولین جاییِ که زینب اومده وسط میدان .. دیدن خانوم وسط میدان اومده .. میگه جان مادرت بلند شو .. پاشو ببین لشکر داره نشونت میده .. گفت علی میدونی چیکار کردی عمه اومده وسط میدون ..* سایۀ خواهرِ من را زن همسایه ندید مانده در دایرۀ دیدۀ لشکر چه کنم در بر این پدر پیر مکش پا به زمین پایِ تو خاک عزا بر سر من ریخته است ای پسر من پدر پیر توام پدر پیر و زمین گیر توام سخنی گوی و دلم را خوش کن تو که آتش زده ای خامش کن *گفت علی پاشو ببین عمه اومده وسط میدان ..* خیز و از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نامحرم ببر *دست برد زیر بدن .. خدا ، به دلِ حسین چی گذشت .. ارباً ارباً .. تو مجلس ابن زیاد سر آقا تو تشته ، ملعون با جوب دستی هی به این لب و دندان میزنه .. هی میگه این حسین محاسنش چرا زود سفید شده ؟.. گفتن امیر کنارِ بدن جوونش پیر شد .. خم شده بود صورت رو صورت گذاشته بود : فَقَالَ يَا بُنَيَّ لَقَدِ اسْتَرَحْتَ مِنْ هَمِّ الدُّنْيَا وَ غَمِّهَا وَ بَقِيَ اَبُوكَ فَريِداً وَحيداً .. دست انداخت توی دهان علی خون هارو بیرون آوورد .. گفت یه بار دیگه بگو بابا ..* سپه کوفه همه استاده به تماشای شه و شهزاده شه روی نعش علی افتاده همه گفتن حسین جان داده •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به باب الحوائج حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تویی که شیر خداوندِ اکبری عباس تو دستُ بازوی شمشیرِ حیدری عباس *اگه کار داری امشب هر جا صدا منو میشنوی عباسشُ با همه وجودت بگو ..یه سال صبر کردی تا شبِ عاشورا بیاد .. رفیق از ارمنیِ جا نمونی .. ان شاءالله بریم علقمه ، ان شاءالله آقامون نگاه کنه ان شاءالله قیامت بگن اینا غلام عباسن ان شاءالله مارو به اسم عباس صدا بزنن ..* حسین را همه جا سیدی صدا کردی مگر نه اینکه تو او را برادری عباس نبی ست شهر علومُ درش علی آری تو شهر خونِ خداوند را دری عباس به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا *خوشبحالِ اون دلی که اسم اباالفضل میاد میلرزه .. هنوز روضه نگفته داد میزنه ؛ بابا قیامت این دستای قلم شده میخواد دست بگیره .. ان شاءالله دستش بیاد تو دستت .. بگه یادته دنیا برای من داد میزدی .. نبودی علقمه چجوری به من خندیدن همچین که از روی اسب افتادم لشکر شادی کرد گفتن دیگه کار حسین تمومه عباس زمین خورد .. رفقا ؛ آقایِ ما خیلی مظلوم کشته شده کم نذارید .. اباالفضل ..* به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا که تو همیشه اباالفضل پروری عباس چگونه با چه زبان منقبت سرات شوم؟ حسین گفت که عباسِ من فدات شوم به خُلق احمدِ مختار بر تو مینازد به رزم حیدر کرار بر تو مینازد غلط نگفته ام این نکته را اگر گویم که ذاتِ خالق دانا برتو مینازد فقط نه دوست به رزم تو آفرین گوید که خصم در صف پیکار بر تو مینازد *دستتُ بیار بالا بگو دستمُ بگیر اباالفضل نذار منو از تو جدا کنن .. خیلیا میخوان یه کاری کنن من دیگه عباس نگم .. خیلیا میخوان منو از تو جدا کنن .. امشب همه اباالفضلی ها رو مهمان کن .. ان شاءالله همین امشب امضا کنه بریم علقمه .. اومد نزدیکِ خیمه ها هی صداشُ بالا میبره ، هرچی صداش بالاتر میره تو خیمه اباالفضل سرش پایین میره .. (بعضیا فهمیدن من چیو میگم) گفتن عباس ، شمر برات امان نامه آورده .. عباسم هی خجالت میکشه سرشُ پایین میندازه .. میگه جلو آقام آبروم رفت .. بعد یه عمری بگو سیدی یکی اینجوری بیاد آبروتو ببره خرابت کنه .. ابی‌عبدالله دست روی شونش گذاشت گفت پاشو گفت آقا معلومه این کیه معلومه چیکار داره گفت عباس شدی دوست و دشمن صدات کرد جواب بدی .. اومد آروم آروم از یه گوشۀ خیمه بیرون بره ، (فدا اون چشمایی که امشب برای اون چشم تیر خورده داره اشک میریزه .. ان شالله قیامت اشک نمیریزه .. نکنه امشب ، شبِ تاسوعا آروم باشی ..) بجه ها آروم آروم راه افتادن ، سکینه آروم آروم راه افتاد گوشه خیمه رو بالا زد ، دید امان نامه رو داد دست عمو اما این عموی عالمه .. دیدن امان نامه رو ریز ریز کرد .. گفت من امان نامه داشته باشم ،حسین بی امان باشه .. من امان نامه داشته باشم فردا دستا زینبُ با طناب ببندن ..* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
تمـام ملـک خـداونـد .. و توسل به باب الحوائج حضرت علی اصغر سلام الله علیه اجرا شده شب هفتم محرم ۹۸ به نفس حاج سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ تمـام ملـک خـداونـد غـرق مـاتـم توست فقط نـه مـاه محـرّم زمــان محـرم توست بهشت و حور و قصـورم تویی امام حسین هـزار شکر کـه در سینه‌ام فقط غـم توست *چشم بهم زدیم شبِ هفتم محرم رسید .. شبِ هفتم دیگه روضه خوان نمی خواد از امشب دبگه آبُ رو به خیمه ها بستن .. یه سال صبر کردی شبِ هفتم برسه .. علی لای لای ..* غـم تـو را نفـروشـم بـه ثـروت دو جهــان چه اعتناش به درهم کسی که درهم توست *از امشب دیگه عباس خجالت میکشه .. از امشب همه چشما به دست اباالفضلِ ... بشتاب ای عموجان درخیمه قحط آب است اصغر فتاد مدهوش در دامن رباب است شد آب اگر میسّر اول بده به اصغر این طفل شیخواره از تشنگی کباب است حسین .... نفس هات مثل آتیشِ علی جون گلویِ نازکُ لب هات کبابه چی میشه رویِ دستِ من بخندی که اشکت باعث مرگ ربابه میخونم از چشم بابا بعید برگرده عمو *وقتی بچشو رو دست گرفت بلند بلند خندیدن بهش.. گفتن ببین کارش به کجا رسیده بچشو رو دست گرفته اومده .. آتش به جانِ باغِ یاس افتاد اربابِ ما به التماس اُفتاد .. علی لای لای .. گلوم لای لای ..* ببینید رویِ دستم بیقراره سراغ آبُ با چشماش میگیره همه درنده ها سیرابند اما داره از تشنگی بچه م میمیره .. حرمله میگه من میخوام سراز تنش جدا کنم وقتی که پرپر میزنه من باباشو نگاکنم یجوری حرمله زد با سه شعبه سر ناز تو رویِ دوشم افتاد صدای شیونی از خیمه اومد گمونم مادرت تو خیمه جون داد مانده ام سنگ روی سنگ چرا بند شده شمر از دیدن این صحنه چه خرسند شده سر شش ماهه به یک پوست فقط بند شده حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت علی جانم .. خدا به دلِ آقامون چی گذشت .. گوش تا گوش پاره شده حسین دید بچه داره دستُ پامیزنه .. صبر کرد گفت دیگه جون داد تموم شد چندقدم رفت دید دوباره داره بال بال میزنه .. راوی میگه هیچ وقت حسینُ تو این حال ندیدم چندقدم طرفِ خیمه میره .. هی دوباره برمیگرده طرف میدان .. هی میگه خدا چه کنم .. جواب ربابُ چی بدم .. (میدونی چرا برمیگشت؟) تا میرفت طرف خیمه میدید یه خانم منتظره ..هی میگه الان بابام داداشمُ میاره .. داداشم دوباره لبخند میزنه .. دوباره تو خیمه دورش میشینیم .. بده فرصت پر قنداقۀ تو باز کنم سخت جان میدهی ای راحت جانم پسرم با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک باز هم جانِ تو بابا نگرانم پسرم آوردش پشت خیمه با غلافِ شمشیر یه قبر کند .. گفت زودی دفنش کنم رباب نبینه اگه رباب ببینه گوش تا گوش پاره ست طاقت نمیاره .. همچین که قنداقه خون آلودُ تو خونۀ قبر گذاشت رفت خاک بریزه عمه جان زینب هی میگه مهلاً مهلاً یابن زهرا .. داداش صبر کن رباب داره میاد .. چند قدم میاد رو خاکا میشینه هی میگه پسرم برات آروزها داشتم .. یکیشو بگم : آرزویم همه این بود زبان باز کنی .. ابی عبدالله خانم زینب رباب رسیدن ، حسینی که تا الان عجله داشت خاک بریزه رو قنداقه.. حالا تعلل میکنه ؛ زینب گفت داداش تا حالا عجله داشتی؟.. حالا تعلل میکنی.. گفت زینب یه نگاه کن بچه م هنوز داره میخنده .. چشماش بازه داره میگه بابا جوابی دادی بهم...گفت : گلایه زیر لب از تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیر دارم دو دستم را به زیر آب بردم حلالم کن نبودی آب خوردم آواره ام میانۀ هر شهر کرده ای آبت نداده ام نکند قهر کرده ای *بزار از خرابه نشین بگم اینم برا پدر مادرامون .. تو خرابه رباب دستایِ خالیشُ تکون میداد میگفت : عمه زینب پس علی اصغر کجاست ؟.. جای دستش مانده رویِ گردنم .. انگشتر بابا به یادش مانده بودُ تا دید دست ساربان زد زیرِ گریه وقتی که دستش برلب خشک پدر خورد با دیدن او حرمله زد زیر خنده •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
صد جا شمرده ام تو به دادم.. و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سید محمد جوادی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بی اعتنا به گنبد و گلدسته و ضریح این بار آمدم که ببینم تو را فقط .. *یا امام رضا .. دلاتون هوایی حرم امام رضاست میدونم .. اما یه کاری کن امام رضا بیاد تو جلسه ...* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای *هرجا زمین خوردم اول گفتم یا امام رضا .. آخه شما هم تو کوچه تا بیای خونه هی زمین خوردی آقا ..* صد جا شمرده ام تو به دادم رسیده ای دورست از تو اینکه بیایی سه جا فقط *به خدا هرجا گره به کارمون میخوره میاد .. یا امام رضا .. جانِ جوادت امشب یه نظری به ما کن امام رضا .. قربونِ حرم با صفات ..* در بینِ کوچه هایِ خراسان دلش گرفت از اینکه آمده است به ایران دلش گرفت هرچند شد عزیزِ خراسان طبیعی است یوسف اگر به خاطرِ کنعان دلش گرفت آن چند دانه حبه ی انگور را که خورد از هرچه میهمانی و مهمان دلش گرفت *گفت میرم مجلسِ مامون بر میگردم اباصلت ، اگه دیدی عبا رو سر گرفتم بدون زهرم دادن .. اباصلت نشسته دل نگران ، داره لحظات رو میشماره خدایا آقام کی میاد چه جوری میاد .. یه وقت دید آقا آمد ، عبا رو سرشِ .. هی چند قدم راه میره رو زمین میشینه .. هی میگه جگرم .. قربونِ این ناله ها و اشک ها .. جگرم میسوزه .. بال و پرم میسوزه .. وارد حجره شد ، میگه هی می نشست پا میشد ، بعضی نقل ها میگه ۵۰ بار نشست هی بلند شد .. هی میگه جگرم .. یه وقتایی هم هی صدا میزنه پسرم .. از بس شبیه مادرش افتاد بر زمین در انتهایِ کوچه سرش را گرفته بود چشم انتظارِ دیدنِ روی جواد بود خیلی بهانه ی پسرش را گرفته بود .. بر روی خاک بود که پیچید بر خودش *صدا زد اباصلت فرشایِ حجره رو جمع کن .. میخوام مثل جدِ غریبم بال بال بزنم .. اباصلت میگه گلیمُ جمع کردم دیدم آقا پیراهنشُ بالا زده سینه مبارکشُ رو خاک گذاشته مثل مار گزیده به خودش میپیچه .. هی زیرِ لب میگه غریب حسین .. لحظاتِ آخر ، انقده جوادشُ صدا زد ، اباصلت میگه یه وقت دیدم درای حجره باز شد .. یه آقازاده نورانی وارد شد فرمود من جواد ابن الرضا هستم .. جلو آمده سر مبارکِ حضرتُ رو زانوهاش گذاشت .. یه پدر آرزوش همینه لحظات آخر سرشُ رو پای پسر بزاره .. بابا وقتی سر رو زانو پسر میزاره آروم میشه .. چشم به چشم پسر باشه راحت جان میده .. اینجا جوادالائمه سرت رو به زانوش گذاشت .. دست تو گیسوانت کرد گفت بابا آروم باش .. بابا خودم بدنتُ تشییع میکنم .. خودم کفنت میکنم .. با دستِ خودم تو خاک میگذارمت .. (بگم صدا ناله ت بلند شه؟!..) امام رضا حجره وسیع بود راحت جون دادی اما جد غریبت تو گودال گیر افتاد .. همه ریختن تو گودال .. امام رضا یه سنگ به پیشانیت نخورد .. امام رضا با اسب از رو بدنت رد نشدن .. امام رضا جوادتُ سیلی نزدن ‌‌.. تا نفس داری و زنده ای گریه کن .. یکی دو شب دیگه آواره میشی میگی کجا روضه برم .. یا امام رضا بدنت رو با احترام تشییع کردن .. خدا خیر بده نوعروسانِ خراسانُ .. پیش مادرش رو سفیدمون کردن یه جا دیگه ام سراغ دارم خوب مهمان نوازی کردن علما بزرگان و سادات از شهر بیرون اومدن گفتن این دختر موسی ابن جعفر .. این همونیِ که باباش از سندی ابن شاهک خیلی سیلی خورده .. آی امام رضا ایرانیا غوغا کردن .. زن ها اومدن گفتن مهریه هامون حلالتون فقط اجازه بدید بریم تشییع جنازه ی عزیز فاطمه .. آخه این آقا اینجا مادر نداره ، این آقا خواهر و دختر نداره .. جمعیت انبوهی آمد .. انقده گل ریختن رو این بدن .. اما کربلایی ها .. زینب اومد دید یه نقطه پر از سنگه .. سنگا رو کنار زد ( آی بمیرم ..) دید یه بدنِ پاره پاره .. یه بدنِ بی سر .. یه بدنی که پر جای سم اسبِ ... نشست رو خاکا .. داداش جان با بدنت چه کردن .. این کلامه معصوم علیه السلامِ میگه به اندازه نگین انگشتر جا سالم رو بدن نبوده ..ببین زینب چی کشیده .. یه وقت دیدن خم شد ، لب ها رو رگ های گلوی بریده گذاشت .. هرچی نفس داری بگو حسین ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
اُم البنین شدم که شوم یاورِ.. و توسل تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس حاج سید محمد جوادی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اُم البنین شدم که شوم یاورِ حسین تا گل بیاورم بشوم پرپر حسین .. قصدم نبود این که شوم مادرِ حسین هستند دخترانِ علی در بَرِ حسین هستند مثلِ مادرشان مضطرِ حسین شد شاملم دعایِ سحرهای فاطمه روشن شدم به نورِ قمرهایِ فاطمه تاجِ سرِ من اند گوهرهای فاطمه اولادِ من کجا و پسرهایِ فاطمه هستند هر چهار پسر نوکرِ حسین *صدات رو آزاد کن .. یه روزی میخوای بگی حسین دیگه نفست بالا نمیاد .. داری برا مادری گریه میکنی که چهار پسر فرستاده کربلا .. ان شالله حرم اباالفضل عرض ارادت کنی ..* جریان گرفته اند کنارِ ابوتراب از آل هاشمند نه قوم بنی کلاب اصلاً نیاز نیست به ترس و به اضطراب عباسِ من شده به علمداری انتصاب او هست یک تنه همۀ لشکرِ حسین .. حسین جان .. حسین جان .. *دلِ شب قافله داره از مدینه راه می افته ، هرکی داره یه گوشه وداع میکنه .. یه گوشه لیلا با علی اکبر خداحافظی میکنه .. یه گوشه اُم البنین داره با عباس خداحافظی میکنه .. عباسم با حسین میری .. اگه حسین برگشت باحسین بر میگردی .. عباس نکنه بهش بگی داداش .. فقط میگی سیدی و مولای .. مشغول خداحافظی اند مادر و پسر .. دیدن زود دستاشُ انداخت گفت دیگه برو پسرم .. (دلایِ آماده .. خوش به حالت برا مادرِ عباس داری گریه میکنی ..) مادر چی شد یه دفعه گفتی برو؟!!! گفت یه لحظه چشمم افتاد دیدم حسین داره نگاه میکنه .. گفت آخه بمیرم حسین مادر نداره .. اینا جلو چشمشون مادرشون سیلی خورده .. (رحمت خدا به این ناله ها .. خوش به حاله اونایی که میتونن اشک بریزن ، میتونن ناله بزنن .. ) همه جا گفت سیدی و مولای .. اما یه جا صدا زد داداش دیگه بیا .. ابی عبدالله با عجله خودشُ رسوند بالاسرِ عباس .. * عاقبت لشکری از تیر گرفتارش کرد به زمین خوردنِ در علقمه وادارش کرد اولین مرتبه اش بود نشد برخیزد تن بی دست خجالت زده از یارش کرد ترگِ خشکِ لبش رو نمی انداخت به آب غم چندین لبِ تاول زده ناچارش کرد آبرو در خطر و مشک به دندانش بود عاقبت تیر به یک طفل بدهکارش کرد *گفت زینب باورم نمیشه ، تو عرب کسی جرأت نداشت جلو پسرِ من بایسته .. نگاه میکرد کسی رو یارای این نبود که تو چشماش نگاه کنه .. گفت آره والا ، اما اول دستاشُ قطع کردن .. اومدن گفتن امیر دست در بدن نداره ولی نگاه میکنه لشکر عقب عقب میره .. نانجیب گفت تیر به چشماش بزنید .. تیر به چشمش زدن ، دست نداره تیرُ بیرون بیاره دیدن رو اسب خم شد، انتهای تیر رو بین دو تا زانوهاش گذاشته .. همچین که خم شد کلاه خود از سرش افتاد .. یه وقت یه نانجیب جلو آمد ، چنان با عمود به فرقِ عباس زد .. از بالا بلندی با صورت رو خاک ها افتاد .. حالا دیگه دست نداره .. دشمن جرات پیدا کرد اومدن جلو دورش کردن .. یه وقت یکی جلو آمد گفت عباس تویی؟! کو اون دستای بلندی که بهش می نازیدی ..* پای عدو به خیمه ها وا شده، اباالفضل قامتِ زینب به خدا تا شده، اباالفضل پاشو ببین دارن به من میخندن، اباالفضل دیر برسی گوشواره ها رو کندن، اباالفضل ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
👌باتایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک برروی عبارات پایین(متن آبی رنگ)علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت یا: 👌واعظ و مداح : 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam8
⛔روش دسترسی آسان به کلیه مطالبِ ماه محرم و صفر 👌با تایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا با کلیک بر روی عبارات پایین (متن آبی رنگ) علامتی (↑ و ↓) شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت . یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌با توجه به مناسبت ها : 👌مناجات و دعا : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
⛔روش دسترسی آسان به کلیه مطالبِ ماه محرم ، صفر و فاطمیه 👌با تایپ عبارت مورد نظر در قسمت جستجوی کانال یا کلیک بر روی عبارات پایین (متن آبی رنگ) علامتی (↑ و ↓) شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه بر آن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار خواهد گرفت . یا: 👌با توجه به واعظ و مداح : 👌با توجه به مناسبت ها : 👌مناجات و دعا : 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam