غلامرضازاده شب 2.mp3
2.23M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام
از یتیمی خسته ام ، از زندگی سرخورده ام
دخترت وقتِ وداعت از عطش بیهوش بود
زهر دوریِ تو را با دیده ی تر خورده ام
دستِ سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف
از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام
صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست
با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام
*اگر میخوای برای رقیه گریه کنی ، دخترتُ رو زانوت بشون نگاهش کن .. کسی موهای دخترتُ نمیکشه .. کسی معجر از رو سر دخترت نمیکشه .. کسی جلوی روی تو با چکمه به پهلوی دخترت نمیزنه ..*
زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر
بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام
حرف های عمه خیلی سخت بر من می رسد
گوش من سنگین شده از بس مکرّر خورده ام
هر طرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت
گاه از این ور خورده ام گاهی از آن ور خورده ام
ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین
گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده ام
بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند
ایستادم هر کجا تا سنگِ آخر خورده ام
آه بابا دخترت را هیچ کس بازی نداد
زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام
دخترت با درد پا طی مسافت می کند
پای من زخم است ، پای زخم اذیت می کند
شاعر : سید پوریا هاشمی
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
•┄┅══༻○༺══┅┄•
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
غلامرضازاده شب 3.mp3
3.36M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
#روضه و توسل به دو طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بنا نبود بمانی غریب در صحرا !
وخواهرت بشود بی نصیب در صحرا
بنا نبود که تکیه به نیزه ات بزنی
مرا برای جهاد عظیم خط بزنی
بنا نبود مهیای سوختن باشی
میان خیمه پِی کهنه پیرهن باشی
زمین نیوفت کتابِ مقدس زینب
فدای بی کسی ات!ای همه کس زینب
عصای دست شدن رسم خواهری باشد
علی الخصوص که خواهر برادری باشد
به راه عشق تو این چشم تر که چیزی نیست
جگر برای تو دادم پسر که چیزی نیست
بیا خودت پسران مرا ببر میدان
که پیشمرگ تو باشند این دو در میدان
بیا که شاهد حاجت روایی ات باشند
بزرگ کردمشان تا فدایی ات باشند
تورا بجان من آقا قبول کن بروند
بحق چادر زهرا قبول کن بروند
چه بهتر است نبینند راه بسته شده
در ازدحام ره قتلگاه بسته شده
چه بهتر است نبییند زخم خنجر را
به سمت خیمه ی زنها هجوم لشگر را
*اومد التماس کرد به حسینش ،گفتن زینب لشگرشُ آورده .. خوب نگاه کردن ببینن لشگرش چند نفره .. دیدن دست دوتا بچه رو گرفته موهاشونُ شونه کرده ، لباس تمیز به تنشون کرده گفت : پیش دایی میرید سرتون و بالا نیارید منم سرم و بالا نمیارم ، نمیخوامد چشم تو چشم حسین بشم .. آخه میترسم حسینم خجالت بکشه ، من بهتر از شماها ندارم .. تا بچه هاشو برد جلوی حسین هم حسین گریه کرد هم زینب گریه کرد ..
کاروان برگشت .. زینب اومد مدینه دو به دو با عبدالله نشسته بودن گفت زینب یه حرف خصوصی باهات دارم ، گفت عبدالله حرف خصوصیت چیه؟ گفت زینبم وقتی علی اکبر کشته شد دوان دوان رفتی خودتُ رو بدن علی اکبر انداختی ؛اما بچه های من وقتی کشته شدن شنیدم از خیمه بیرون نیومدی !.. بگو ببینم علتش چیه؟ صدا زد عبدالله ترسیدم داداشم خجالت بکشه .. لذا از خیمه ها بیرون نیامدم ..*
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
غلامرضازاده شب 4.mp3
2.62M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
#روضه و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج محمدرضا غلامرضازاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دیدم که زمین خورده ای و ترسیدم
تنهایی و غربت تو را فهمیدم
از تل که به گودال سرازیر شدم
دعوا به سرِ عمامه ات را دیدم
دیدم که عمو عرصه به تو تنگ شده
مویِ سرت از خون سرت رنگ شده
یک عده می آمدند و می دیدم که
دامانِ لباسشان پر از سنگ شده
دیدم که چطور پشت پا میخوردی
تیغ از چپ و راست بی هوا میخوردی
چیزی که عمو دلِ مرا میسوزاند
این بود که ضربه با عصا میخوردی
در طولِ مسیر ای عمو غوغا بود
انگار سرِ کشتن تو دعوا بود
یک لحظه به پشت سر نگاهم افتاد
ای وای که عمه زینبم تنها بود
شاعر : مهدی مقیمی
*من اینجور میگم شاید شنیده بود از بقیه ماجرای باباش امام حسنُ .. شاید بهش گفته بودن بابات امام حسن هم ، هم سن تو بود می خواست از مادرش دفاع کنه نشد ..
امشب شبِ گودالِ .. گفت دیدم عمو دور گودال محاصره رو تنگ کردن .. تورو غریب پیدا کردن .. تو رو تنها پیدا کردن .. عمه هر کاری میکردم دستمو رها نمیکرد ..
امان از اون ساعتی که گودال شلوغ شد .. عمه سادات دستشو رو سرش گذاشته بود یک مرتبه عبدالله دست عمه رو رها کرد .. رفت به سمت گودال .. قبل از اینکه اون نامرد بیاد رو سینه اش بشینه خودشُ رو سینه ی عمو انداخت ..
گفت حرامزاده میخوای عموی منو بزنی.. دستش رو حائل کرد .. ضربه شمشیر به دست خورد .. دست به پوست آویزان .. هرجا نشستی صدا بزن ای حسین ...
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
غلامرضازاده شب 5.mp3
3.72M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
#روضه
توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
السلام علیک یا مولاناالمظلوم یااباعبدالله
حسین ..
سلام ما به محرم ، به حال خستۀ زینب
به بینهایتِ داغ ِ ، دلِ شکستۀ زینب
از راه رسیدی ،مهمان ابیعبدالله هستی ،مهمان همین که از راه میرسه باید عرض سلام کنه ..
سلام ما به محرم ، به مشک پارۀ عباس
سلام ما به محرم ، به قد و قامت اکبر
به آن گلوی خشکیده ، مؤذنِ زیر نیزه و خنجر
سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر
برای جداشدن یک تار مو از سر غلامان و کنیزان این خانواده جا داره اولین و آخرین از غصه دق کنند ، چه برسه به این حرفا ..
سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر
به اشک خجلت شاه و گلوی پارۀ اصغر
یه حسینی بگو حس کن حرم نزدیکته ...
یه حسینی بگو حس کن پشت خیمه گاه هستیم ...
یه جوری شب اول اسم داداششُ صدا کن بذار دل زینب محکم بشه ..
شب عاشورا گذاشتن و رفتن
تو یه جوری داد بزن بگو بی بی جان ، من اومدم ..
حسین .... فدای این ناله ها ..
حسین جانم ، حسین جانم
حسین جانم جانم جانم ..
سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه
سربسته عرض میکنم ، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ...
شما انتخاب شدههای خوده آقایید ، حتما یه حساب کتابی داری با ابیعبدالله که الان توی این مجلس نشستی ، حتما یه فهمی از آقاتون دارید که الان اینجایید ... جان ابی عبدالله منو مجبور نکنید از همین شب اول حرفای سخت سخت بزنم ...
سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه
به آن ملیکه که رویش ، ندیده چشم مدینه
سربسته میگم ... اون خانومی که آفتاب روشو ندیده بود ، اون خانومی که ماهتاب روشو ندیده بود ، یه ده یازده روز دیگه ...
ستارگان حرم را به ریسمان بستند ...
این زمزمه ، این ناله ، خنک کن قلب حضرت زهرارو با ناله هات ...
حسین ....
خودت برای خودت روضه بخون ، زبون بگیر ، مگه تو داغدار نیستی ...
حسین ...
سلام ما به محرم ، به عاشقیِ زهیرش
هر کدوم یه جور حرف زدن ... الله اکبر از این زهیر ... یه جمله طلایی گفته ... اگه اولین و آخرین عاشق این عالم بتونه همچین جمله ای به معشوقش بگه ...
عرض کرد آقاجان ، اگر هزار بار کشته بشم ، دوباره زنده بشم ، دوباره میام دور سرت میگردم حسین جان ...
اینو همتون شنیدید ، جمله بعدی رو نشنیدید
بشنو ، برای خودت یادگاری نگه دار
عرض کرد آقای من
اگر هرچی بود توی این عالم بود و بس
اگه دنیای آخرتی نبود ، قبر و قیامتی نبود ، بهشت و جهنمی نبود هم بازم من هزار بار دور تو میگشتم ... بازم دورت میگشتم و فدات میشدم آقا ...
حسین جان
زهیر رو چه خوب تربیت کردی آقاجان
زهیر نمونه بود گذاشتی آقا جان
این شب اول محرمی ، یه نگاه به دلهای ما بکن آقاجان ...
سلام ما به محرم ، به عاشقی زهیرش
به بازگشتن حرّ و عروج ختم بخیرش
سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش
قربون رفیقات برم حسین جانم ... قربون پیرمردات برم حسین جانم ، قربون جوونات برم حسین جانم ، قربون اونایی که قربون تو شدن برم حسین جانم ، قربون این آقایی برم که خیلی دوستش دارم ... کی ؟!
سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش
به عاشقیِ جوْن و به بوی عطر عجیبش
توی کوچه پس کوچه های کوفه یکّه و تنها مونده ، چپ و راستو نگاه میکنه ،
آی نوکرای ابی عبدالله ، گریه کنان امام حسین ، والله سر سوزنی غصه خودشو نداشت ، هی میگفت عجب کاری کردم نوشتم بیای ...
کوچه به کوچه میروم و گریه میکنم
از دست بیوفاییِ این قوم بیوفا
گفتم بیا به کوفه ، پشیمان شدم حسین
کوفه میا امام غریبِ قریب ها
اینجا همه به فکر خرید لوازمند
اجناسشان شده سپر و نیزه و کمان
خیلی خستهات نکنم شب اولی ...
دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه را
کز دیدنش سراسر جانم شراره شد
اینا آماده هستن تا شما بیای مهمون نوازی کنند
دیدی وقتی یکی خبردار میشه از یه قضایایی، پیشقراول ، دیده بان وقتی جلوتر میره خبردار میشه زود اطلاع میده
آقا داری میای مواظب باش فلان جا کمین هست ،فلان جا لطمه میزنن ، اینا رسمشون اینه شروع میکنه همه موارد رو گفتن ، زودتر اطلاع میده.. آقا اینا رسمشونه مهموناشون رو سنگبارون میکنن، مخصوصا به بچه ...
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_اول_محرم_الحرام.mp3
4.86M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
#روضه
#حاج_حسن_خلج
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
السلام علیک یا مولانا المظلوم یا اباعبدالله
آقا خوش اومدی .. اون روز که کسی نبود خوش آمد بگه اما امروز ببینید اومدن همه دوستان شما ..
همین که پاشو گذاشت روی خاک کربلا ، راوی میگه تمامی خاک مثل زعفران سرخ شد ، چنان غباری از این خاک به احترام امام حسین بلند شد تمام سر و صورت ابی عبدالله همون لحظه اول .. خانوم زینب یه نگاه کرد ، نبینم صورتت خاک آلود بشه قربونت برم ..
رفقا معطل روضه خون نباشید ، حس کن کربلایی ..
خودت برای خودت زبون بگیر ،خودت برای خودت روضه بخون ..
حسین ..
از همون لحظه های اول شروع شد ، دیدن همون زینب نیست ..
علی اکبر هم همیشه نزدیک دست ابی عبدالله بود ..
فرموده باشد بابا جان ، ببین عمهت کجاست
دیدن یه گوشه زانوهاشو بغل گرفته ، وای داداشم ..
زینب جان چی شده ؟! چرا اینجور گریه میکنی ؟!
پنجۀ هجر ، گریبان مرا میخواهد
غصه ، گیسوی پریشان مرا میخواهد
داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، دلشوره رهام نمیکنه
داداش از وقتی پام به این سرزمین رسیده ، گمان میکنم دیگه اینجا آخر کاره
هجمۀ باد خزانی تبری آورده
همه گلهای گلستان مرا میخواهد
بوی خون میدهد این دشت
شماها چرا صداهاتونو حبس میکنید ، اینجا کسی با شما کاری نداره ، شما راحت گریه کنید دیگه کسی کتک نمیزنه ، شما دیگه چرا میترسید داد بزنید ، کتکا فقط برای بچه های ابی عبدالله بود ..
حسین ..
دستورات بزرگان برای حسین خیلی گریه کنید
به روی چشم ، به چشمات دستور بده ،بگو اگر برای ابی عبدالله گریه نکنی ازت راضی نیستم ، اصن نمیخوامت .. این چشما اصلا برای این خلق شده ، اگه برای حسین گریه نکنی نمیخوامت ..
بوی خون میدهد این دشت ، خدا خیر کند
حتم دارم سر و سامان مرا میخواهد
زینب جان آرام بگیر .. وقتی من و بابام و داداشم حسن از صفین برمیگشتیم ، رسیدیم به این سرزمین .. پدرم پاش به این سرزمین که رسید نشست ، برادرم حسن کنارش نشست، بابام سرشو گذاشت روی دامن حسن ،یه چند لحظه ای چشمانش روی هم رفت، یه وقت دیدم بابام بلند شد داره بلند بلند گریه میکنه ، هی داد میزنه ...
داداشم عرض کرد آقا ، مولا ، ابتا ..
چی شده اینجور بلند بلند گریه میکنید ، چه اتفاقی افتاده ..
فرمود حسن جان همین الان خواب دیدم این سرزمین دریای خونه ... حسینم یکه و تنهاست ..
توی این دریای خون دست و پا میزنه .. هرچی کمک میخواد هیچکس نیست کمکش کنه ..
لشکر نیزه که چشم از تو نمیگیرد باز
جان تو آمده و جان مرا میخواهد
دهه محرمه ، هیأت کربلاست ، اجازه بدید منم محرمی روضه بخونم گفت حسین جان :
چکمۀ کیست که کُفرانه رجز میخواند
رفقا خرده نگیرید محرم هست باید بگم .. نمیدونید چه خبر بود توی این سرزمین .. وقتی حُر اومد خدمت ابی عبدالله ، اینو از روضه خونا شنیدم جایی ندیدم .. ابی عبدالله دست انداخته دور گردنش ،احساس غریبی نکنه ، دست برد زیر چانهی حر .. سرتو بلند کن ، تو مردی ، درِ خونۀ مرد عالم اومدی ..
داشت عذرخواهی میکرد دید یه نازدانه دامنشو گرفته..
من میگم ،این حرف منه ، بچه من و شما هم وقتی ببینه ما با یه کسی داری دوستانه حرف میزنی ، دست دور گردنش انداختی ، میاد جلو میگه عمو سلام ..
دامن حر رو گرفت .. عمو سلام ..
جان عمو..
گفت عمو شنیدم این لشکر ، لشکر شماست
اگه میشه بگو کمتر طبل بزنن ، ما میترسیم ...
یا الله ، یا اباعبدالله ...
چکم، کیست که اینگونه رجز میخواند
نکند سین، قرآن مرا میخواهد
افتاده بین قتلگاه
تو چنگ کین، سپاه
نداره دیگه جون پناه
پناه عالم
رفقا خوب گریه کنیم شاید عاشورا نبودیم ..
گفت جد منو به قتل صبر کشتند ..یعنی چی ؟! یعنی اون پرنده ای که توی قفس میندازن ، هرکس از هرطرف یه تیغی ، یه نیزه ای ، یه خنجری ..
دورش پر از کمینه
زینب داره میبینه
رو سینهی داداشش
شمر لعینه
حسین .. صدات برسه تا حرم ارباب
لطمه زنا لطمه بزنند ، گریه کنا گریه ، ناله کنا ناله ، بگم بقیشو یا نه .. امام سجاد فرمود پیرمردای کوفه و شام عصازنان اومدن کنار گودال ، بابامو با عصا میزدن .. قربة الی الله ..
دورش پر از کمینه
زینب داره میبینه
رو سینهی داداشش
شمر لعینه
بالای گودال ، هی میره از حال
پیر شده زینب ، قد هزار سال
سالار زینب ..
هرکجا نشستی تا نفس داری فریاد بزن ...
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
روضه_حاج_حسن_خلج_شب_دوم_محرم_الحرام.mp3
4.9M
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
#روضه
توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۹۸ کربلایِ معلی به نفس حاج حسن خلج
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
نیمهی شب شده و خواب پریشان دارم
همرَه خون به لبم ، ذکر پدرجان دارم
داغ پی در پی و اندوه فراوان دارم
خواب دیدم که سری را روی دامان دارم
دیدم آن سر ، سر باباست ، خدا رحم کند
غرق خون غنچهی لبهاست ، خدا رحم کند
شام هرچند پر از سایهی اهریمن بود
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا به روی دامن بود ..
حسین .. غریب کربلا حسین ..
تا که از خواب پریدم ، همه جا روشن بود
سر نورانی بابا ، به روی دامن بود
چشمهای پدرم ، خیره به چشم من بود
*توی هر فرهنگی بگردید ، توی هر طایفه ای نگاه کنید ، بین هر قوم و عشیرهای برید پرسوجو کنید ، وقتی یه دختربچه یتیم بهانهی بابا بگیره ، معمولی ترین کاری که میکنند آغوش میگیرند ، نوازش میکنند ، سعی میکنند به یه چیزی حواس بچه رو پرت کنن .. تنها جماعتی که سر بریدهی بابارو گذاشتن جلو بچهی یتیم ..
حسین ..*
تا که چشمم به سر افتاد زبانم وا شد
لیلهی قدر من امشب چقدر زیبا شد
*أبتا ... من ذاالذی أیتَمَنی عَلیٰ صغر سنی
تربیت شدهی دامان زینبه .. خانوم خانومای عالمه .. سه سالهس ولی آیینه تمام نمای مادرش زهراست ... همونجوری که مادرش از علی توی خونه رو گرفت ، این خانوم متوجه امامش هست ، همهی حواسش به حجت خداست ..*
بابا ...
راضیأم این که نگیری به بغل دختر را
شاهدم خصم جدا کرده سر و پیکر را
برده حتی ز تو پیراهن و انگشتر را
بی خبر نیستم بابا .. من وظیفه شناسم .. وظیفه دخترت امشب اینه :
میتکانم ز سرِ سوخته خاکستر را
حسین ..
این ناله رو رها کن بگو حسین ..
چقَدَر رویِ کبود تو به زهرا رفته
بس که چوب از لبُ دندان تو بالا رفته
حسین ...
گریه کنا گریه کنن ، ضجه کنا ضجه بزنن ، ناله بزن ، لطمه بزنن ، خودتو به آقا نشون بده ...
میخوام روضه بخونم ناله بزن ، ای غریب مادر حسین ..
مگه چی میخوای بگی؟! دیگه چی مونده .. دیگه چی نگفتی که میخوای روضه بخونی .. عرض کرد آقای من ، مولای من .. اون غمی که شما فرمودید اگر اشک چشمم تموم بشه ، براش خون گریه میکنم کدوم غمه؟ غم شهادت عموجانتون علی اصغر هست
فرمود نه .. این غم ، غم بزرگتری هست ، عموجانم علی اصغر هم بر اون غم گریه میکنه .. عرض کرد آقا جان ،غم شهادت عموجانتون عباس هست؟
فرمود عباس هم به این غم گریه میکنه . آقاجان شهادت جد شما ابی عبدالله هست؟ فرمود حسین هم به این غم گریه میکنه..
این چه غمی هست؟!
فرمود شهادتها حق ماست ، شهادتها ارث ماست ، اما قرار نبود زیر این آسمون کسی دست عمههای منو ببنده ..
رفقا ما برای چی نمیمیریم.. حسین جان پس کی قراره از غصه شما دق کنیم ..
تا که با عمهی خود وارد بازار شدم
مورد مرحمت خندهی اغیار شدم
هرکجایی که پدر سخت گرفتار شدم
متوسل به عموجان علمدار شدم
من نگویم که چهها بر سر من آوردند
چادری را که برایم تو خریدی ، بردند
دل شب از خواب پرید ، گریه میکنه ، داد میزنه ، وای بابام ، وای بابام .. خانومای خرابه دورش جمع شدند ، هرکاری میکنند آروم نمیشه این دستای کوچولورو مشت میکنه ، هی به دهن میکوبه ، وای بابام ..
آقا زین العابدین دید سه ساله دهنش غرق خون شد ، دوید خواهرُ بغل گرفت به سینه چسباند ، عزیز دلم چرا اینجور میکنی ..
گفت الان خواب مجلس صبحُ دیدم ، هی با چوب به لب و دهن بابا ..
حسین ..
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
•┄┅══༻○༺══┅┄•
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴متن روضه،سینهزنی و مولودی
https://eitaa.com/babolharam