eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
64 عکس
258 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 به دلم داغ حرم را مگذارید فقط / با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم داغ حرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببَریدم ببَریدم شده حتی در خواب بین این شهر مرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبر من این شهر... مرا در مزارم تک و تنها مگذارید فقط @seyedrezanarimani می‌زنیدم بزنید این همه تنبیه ولی به دلم داغ حرم را مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم به دلم وعده‌ی فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف و کرببلا حسرتش را به دل ما مگذارید فقط *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @matn_narimani باب الحرم باب الکرم https://eitaa.com/babolharam در این امر بزرگ مبلغ ما باشید
و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کمی آرام برو کم شود این خون جگری برده ای دل زهمه کاش زمن جان ببری من هنوزم به دلم مانده تماشات کنم چقدر زود شد ایام وصالت سپری با تنِ پر پر اکبر چه وداعی کردی بی عصا مانده ای و دست به رویِ کمری تک تکِ اهل حرم دست به دامان تواند سر پیری چقدر ناز تو باید بخری مثل زهرا به سرت شانه کشیدم ای کاش که نیفتد سر گیسوی تو دست دگری نا امیدم که تو را باز ببینم اما روی تل منتظرم تا که بگیرم خبری ساربان مینگرد بد به دلم افتاده می روی کاش که انگشتر خود را نبری چادر خاکی من را نتکان گریه نکن که مهیا شده ام بگذرم از هر گذری شاعر : *اجازه بدید زبان حال بگم : داداش نکنه منو فردا تنها بزاری .. فردا با یه مشت اراذل و اوباش باید همسفر بشم .. داداش شنیدم شامی ها نقشه کشیدند منو میخوان ببرن مجلس نامحرما حسین ..* ته گودال پیکرش افتاد پیشِ چشمانِ خواهرش افتاد نیزه ای رفت سمتِ پهلویش ناگهان یادِ مادرش افتاد .. مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان هایِ گلویش ز قفا ریخت بهم جز نوکری به درگه میخانه ی شما کاری بلد نبودم و یادم نداده اند میخواستم که سر به سر کویتان دهم دیدم سرا بدان سر خود هدیه داده اند ای تشنه لب ، حسینِ من ... جان زینب ، حسینِ من ... داغ یعنی که شیرخوارت را جای گهواره بین گور کنی بند قنداقه اش به دستانت از کنار رباب عبور کنی هیچ داغی شبیه داغت نیست همه بر غربت تو خندیدند هیچ دردی فراتر از این نیست که به تل خواهر تو را دیدند تشنه بودی و جای آب اما نیزه ای در گلو فرو کردند •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
آهسته می‌آمد ولی .. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به امید شفایِ همۀ مریضان علی الخصوص بیمارانِ درگیر با به نفس کربلایی سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ آهسته می‌آمد ولی بی بال و پر بود یک دست بر پهلو و دستی بر جگر بود زیر سر مهمانی اجباری‌اش بود وقتی که می‌آمد عبایش روی سر بود از بس میان کوچه‌ها افتاد بر خاک روی لباسش ردِ پایِ هر گذر بود *اجازه بدید راحت بگم .. یه وقتی یه مرد زمین می افته اما مادمون همچین که افتاد .. با دست دنبالِ حسن می گشت ..* با آه می‌افتاد و بر می‌خواست اما آهش زمانِ راه رفتن بیشتر بود وقتی عصای پیری آدم نباشد باید به زیر منت دیوار و در بود آری شبیه قصۀ آن کوچۀ تنگ فرسنگ‌ها انگار خانه دورتر بود بال و پرش زخمی شد از بس دست و پا زد هر جای حجره رد و پاهایِ جگر بود سختی کشید اما چقدر آرام جان داد آخر سرش بر رو پاهای پسر بود باید که اهل کشف باشی بین روضه باید میانِ روضه‌ها اهل نظر بود وای از حسین از آن دمی که چشم وا کرد پا رویِ زخم سینه‌اش پر دردسر بود *تا چشما رو باز کرد دید والشمرُ جالسٌ ..* وای از دمی که رفت بالا خنجرِ کُند وای از کسی که شاهدش با چشم تر بود شاعر :‌ همچین که امام رضا (ع) میخواست راه بیفته همۀ مردم هلهله میکردن شادی میکردن؛ چه‌خبره! امام رضا اومده.. گفتن آقا میشه ازتون یه درخواستی بکنیم حالا که دارید میرید یه حرفی ، یه روایتی ، یه کلامی. که آقا اون حرف معروف رو فرمودن: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی ..» وقتی امام رضا میخواست این روایت رو بگه ، یه نفر داد زد گفت ساکت باشید؛ پسر فاطمه میخواد حرف بزنه. همۀ جمعیت ساکت شدن .. یه آقایی هم من سراغ دارم .. پسرِ فاطمه بود؛ اما اونجا نذاشتن حرف بزنه؛ کف زدن ، هلهله کردن .. هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم گل بی برگ و برم را کشتند حرمله خیر نبینی ، گل من نورس بود کشتنش تیر نمیخواست ، نسیمی بس بود •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam