eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.7هزار دنبال‌کننده
64 عکس
257 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
ای رمز نجات هرگرفتار حسین.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس حاج مهدی سلحشور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «صلی الله علی الباکین الحسین» ای رمز نجاتِ هر گرفتار حسین ای همدم و ای مونس غمخوار حسین عمریست به نام پاک تو مینازیم ای بر لب ما أفضل أذكار حسین صد بار گره زِ کار این دل وا شد گفتیم به زیر لب که یکبار حسین غیر از تو نداریم امیدی به کسی ای دلخوشیِ عبد گنه کار حسین ای داغ تو در جان دل اهل زمین ای درغم تو عرش عزادار حسین در بین تمام روضه هایت آقا کشته ست مرا روضۀ بازار حسین حال که ای هم سفر بی تو سفر میکنم زاده رهِ خویش را خونِ جگر میکنم من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر خیز و ببین یا اخا با که سفر میکنم هر قدمم میزنند ، نام تو را میبرم هر طرفم میکشند ، بر تو نظر میکنم حسین .. حسین .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
این چنین بر دلم افتاد.. و توسل با امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ این چنین بر دلم افتاد به امّید خدا غم مخور، می رسد امداد به امّید خدا چه قدَر عقده در این سینۀ ما جمع شده عقده ها می شود آزاد به امّید خدا دل ما که به خدا تنگ شده ، منتظریم تا که از ما بکند یاد به امید خدا گره از کار گِره خوردۀ ما باز شود فرصتی می شود ایجاد به امّید خدا .. که به دست پسر فاطمه بوسه بزنیم یک به یک با همه اولاد به امّید خدا خبر آمدنش را همه جا پخش کنید می رسد لحظۀ میعاد به امّید خدا منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع عاقبت می شود آباد به امّید خدا مثل مشهد وسط صحن بقیع نصب کنیم ... دو سه تا پنجره فولاد به امّید خدا لذتی دارد عجب تا که به ما می گوید: آفرین! دست مریزاد! .. به امّید خدا ... وعدۀ بعدی ما «شارع بین الحرمین» دم بگیریم همه با «لک لبّیک حسین» خبر آمدنش را همه جا پخش کنید می رسد لحظۀ میعاد به امّید خدا منتقم می رسد و روز ظهورش حتماً می شود فاطمه دلشاد به امّید خدا… •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
دید از دور مسیحا نفسی.. و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی به نفس حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دید از دور مسیحا نفسی می‌آید دید با قافله فریاد رسی می‌آید صحنه‌ای دید در آن قافله اما جان کاه بر سر نیزه سری دید سری همچون ماه این سر کیست که این قدر تماشا دارد؟! صوت داودی و انفاس مسیحا دارد از سر هر مژه‌اش معجزه بر می‌خیزد با طنینش همه آفاق به هم می‌ریزد با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه به ادب نافه‌گشایی کن از آن زلفِ سیاه گر چه این شیوۀ رندانِ بلا کش باشد حیف از این زلف.. که بر نیزه مُشَوَّش باشد با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه پاره پاره دلش از داغِ لبِ پرپر ماه گفت: "ای جان جهان نذر غمت جانم باش امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش" *اومد نزدیک سر شد .. نگهبانا جلوشُ گرفتن ، کجا داری میری؟.. میخوام ببینم این سرِ کیه ؟.. گفت میشه این سر امشب مهمانِ من باشه .. گفت همه داراییم رو میدم فقط این سرُ به من بده .. سرُ بغل کرد آورد داخلِ دیر .. شروع کرد سر رو با گلاب شستن ..* ماه را همره خود با دل بی تاب آورد نذر لبهایِ ترک خورده کمی آب آورد خون از آن چهره که میشست دلش خون می‌شد حال او منقلب و دیده دگرگون می‌شد اشک در چشم پر از شیون راهب می‌خواند روضه میخواند از آن اوج مصائب می‌خواند روضه می‌خواند همه عمر در این چرخ کبود بین زرتشتی و آشوری و ترسا و یهود نشنیدم که سرِ نیزه سری را ببرند یا که در سلسله بی بال و پری را ببرند آه از آن سوز و گدازی که در آن محفل بود عشق می‌گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود گفت عالم شده حیران پریشانیِ تو کیستی تو به فدای سر نورانی تو... ناگهان ماه، چه جان کاه دمی لب وا کرد محشری در دلِ آن سوخته دل بر پا کرد گفت: "من کشتۀ لب تشنۀ عاشورایم زینت دوش محمد ؛ پسرِ زهرایم" دید راهب به دلش شعله و شور افتاده‌ست شعلۀ آتشی از نخلۀ طور افتاده‌ست تشنۀ عشق شد از غصه نجاتش دادند ناگهان در دل شب آب حیاتش دادند.. صورتش را به رویِ صورت خونین حسین و مُشرف شد از آن لحظه به آیین حسین.. شاعر: •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
کجا بودی ای سرِ زخمی.. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس آقا سید مهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کجا بودی ای سرِ زخمی کجا بودی صبحِ اُمیدم کجا بودی من بدونِ تو با گریه شب ها میخوابیدم .. شاید من رو نشناسی ای بابا آخه سنِ من خیلی رفت بالا یه روز من رو پاهات ، الانم تو بخواب رویِ پاهام لالا لالا .. *مرحوم دربندی میگه پاهاشو دراز کرد سر رو گذاشت رو پاهاش* لالایی چرا گردنت زخمه؟.. لالایی چرا صورتت زخمه؟.. لالایی نگو اینو میدونم برا چی بابا رو لبت زخمه؟.. کجا دیدی دختری باشه رو دستاشم یک سری باشه کجا دیدی رو سر دختر جلو باباش روسری باشه *مگه بابات نامحرمه ؟.. نه عمه موهام کمی نامرتبه ..* یادم رفته با دیدنش غم هام یادم رفته شیرین زبونی هام ان شالله بابامم یادش رفته یه روزی بلند بود چقدر موهام *من اگه محرم نبود اینو نمیگفتم به خود بی بی قسم..* دیگه من موهامُ نمی بندم واسه دندونامه نمی خندم کجا بودی بابا تو راهِ شام میدیدی که زخمامُ می بندم نبودی من غصه ها خوردم تو رفتی من ضربه ها خوردم نبودی اون شب تک و تنها کتک از اون بی حیا خوردم دیگه مُردم رقیه ات حالا خیلی غمگینه به سختی جلو پاشو میبینه صداش میکنن برنمیگرده گوشام بعد از اون ضربه سنگینه *عرض روضۀ منو التماسِ دعا .. دختربچه باباییِ .. سر وقتی اومد تو خرابه دست انداخت تو موهایِ سر بابا .. گفت عمه این موهایِ بابای منه؟.. دست انداخت به سر و صورت .. گفت عمه این سر و صورت بابایِ منه ؟.. اما یه وقت دید عمه عقب عقب رفت رقیه .. تا دستش خورد به لبایِ بابا گفت عمه این لبای بابای منه؟.. ( تعجب کرد.. ) دست انداخت به دندونای سر بریده .. کی چوب به لبات زده بابا .. غوغایی کرد تو خرابه دستاشو مشت کرد اینقدر زد تو دهن خودش .. لب و دهان خون آلود شد .. هی گفت بابا بابا .. اینقدر گفت بابا یه وقت خانوم هرچی تکونش داد دید بچه صدا نمیزنه .. امام سجاد اومد جلو دست گذاشت رو قلبش گفت عمه کارش تموم شد عمه .. دیگه صدا نفسش بالا نمیاد عمه .. هی تکونش داد دید جواب نمیده .. آخ لباس و کنار زد دید همۀ صورتش غرقِ خونه ...* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روزگاره اسیریِ زینب.. و توسل به عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس حاج حسن خلج 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ روزگاره اسیریِ زینب مثل شب هایِ شام تاریک است کوچه پس کوچه هایِ اینجا هم مثل شهر مدینه باریکه است .. *یه وقت شما یه جایی گیر کردی طرف دستشو بلند میکنه جا داری صورتتو بکشی .. مادرمم میخواست صورتشُ بکشه .. اما همین که اومد صورتشو بکشه چنان زد ..* تو خودت خوب واقفی که چرا صورتِ خواهر تو رنگین است مثل نامردِ کوچه هایِ فدک دستِ مردان شام سنگین است حسین ... * نه! یه حسینی بگو ان شالله کربلاتم امضاش رو گرفته باشی .. هرکجا نشستی بگو حسین ..* حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم *میشینم تو روضه ت میدونن تو هم هستیا حسین جان ، انقدر احساس بزرگی میکنم .. گاهی اوقاتم فکر میکنم خدا هم دیگه از من خوشش میاد با همه آلودگی هام ..جانِ مادرت بیا و مارو بدجوری اسیر خودت کن آقا .. جانِ مادرت بیا ما رو در به در خودت کن حسین جانم ..* حس میکنم کنارِ تو از خود فراترم درگیرِ چشم هایِ تو باشم رها ترم *من کجا و این حرفا کجا .. گفت اینا خیال میکنن منو اسیر کردن ، من تا وقتی اسیر توام آزادم حسین جانم ..* دلتنگیم کم از غم تنهایی تو نیست من هرچه بیقرار ترم بی صدا ترم *نمیدونی چه شوری میزنه دلم .. (شور چی میزنه زینب جان دیگه چی میخاد بشه؟!..) رأست به روی نیزه ولی بی تعادل است.. فقط خدا میدونه تو دل زینب چه خبر بوده اگر یه قطره ایی از عشق و محبت بی بی زینب تقسیم بشه انشالله همه عالم دیوونه حسین میشن ..* قلبی که کنجِ سینه من میزند تویی من با غم تو از خودِ تو آشنا ترم *(زبانِ حال) تو که خودت داغ خودتو ندیدی .. تو که خودت بدنِ خودتُ ندیدی .. تو که ندیدی اسبها چه کردن ..* تو خودت خوب واقفی که چرا صورت خواهر تو رنگین است .. *اون موقع ها هرچی از حسن پرسیدم چیشده تو اینجوری شدی " هی گفت نپرس .. تو خودت خوب واقفی که چرا صورت خواهر تو رنگین است .. مثل نامردِ کوچه هایِ فدک دستِ مردان شام سنگین است *بعد مدتی اومد خدمت آقا زین العابدین عرض کرد یابن رسول الله من مسیحی ایم اومدم مسلمان بشم. حضرت فرمود چیشده حالا اومدی؟! جد ما پیغمبر فرمود ، جد ما علی فرمود ، بابام حسین ، عمو جانم حسن فرمود نیمدی مسلمون بشی! حالا چیشده اومدی مسلمون بشی؟! عرض کرد یابن رسول الله خوابی دیدم در این خواب تمام ماجرایِ کربلا رو از ابتدا تا انتها تو خواب به من نشون دادن این خواب منو رهنمون شد که شما حقید ، اومدم مسلمان بشم .. امام سجاد فرمود من از اولین لحظات ماجرا کربلا بودم تا الان .. خوابتُ بگو ببینم آیا رویایِ صادقه ست یا نه!.. شروع کرد یکی یکی تعریف کردن ، محدث نوری میگه این مرد خوابشُ میگفت آقا زین العابدین گریه میکرد .. می فرمود درسته .. آقا یه جوونی رو دیدم داره با باباش خداحافظی میکنه .. فرمود درسته .. آقا چه صحنه ایی بود اون وقتی که عباس میخواست بره آب بیاره .. آقا دیدم وقتی بابات میخواست بره میدون عمه جانت زیر گلوشُ بوسید .. هی میفرمود درسته درسته گریه میکرد .. محدث نوری میگه این مرد ادامه داد یه وقت دید زین العابدین بلند شد چنان به سر مبارکش زد پیشانی شکست از سر مبارک خون جاری شد .. محدث نوری میگه این مرد مسیحی وقتی گفت این اسرا رو وارد شام کردن ریختن سر این زنُ بچه ها .. مثل گله ی گرگی هر کدوم این زنُ بچه رو از یه طرف میکشیدن .. اینا رو به ریسمان بسته بودن .. بچه ها ریسمان به گردن .. تو این کشاکش یه وقت سر ابی عبدالله از رو نیزه افتاد .. امان از دل زینب .. تا این جا هر وقت میزدن زینبُ از جاش تکون نمیخورد .. آخه میترسید اگه کشیده بشه این ریسمانا گردن بچه ها رو اذیت کنه اما اینجا دیگه قید همه رو زد خودشُ انداخت رو سر حسین .. زیر دست و پا افتاد .. هی داد میزد رهاش کنید .. این سر دیگه جای سالم نداره .. حسین .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
سلام خورشیدم .. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ دوباره به دادِ قلبِ من رسیده حسین برای دلایِ نا امید ، امیدِ حسین .. یه ساله که چشمامم بارونه یه ساله که اشکام پنهونه یه ساله من با فاصله همدردم یه ساله که روزام تاریکه دلم خوشه بازم وقتی که خود حسین راهم داده برگردم سلام خورشیدم .. سلام مهتابم .. سلام امیدم .. سلام اربابم .. « حسین .. جان آقا .. » دوباره رسیده عطرِ کربلایِ حسین نفس میکشم دوباره تو هوایِ حسین کتیبه ها ، انگار شور دارن سیاهیا ، انقدر نور دارن که باز دلا ، تا عرش خدا میره برا حسین ، عالم بی تابه محرمه ، ماه اربابه منم دلم تا کربُبَلا میره سلام برگریه .. سلام بر ماتم .. سلام بر گنبد .. سلام بر پرچم .. سلام خورشیدم .. سلام مهتابم .. سلام امیدم .. سلام اربابم .. « حسین .. جان آقا .. » دوباره به دادِ قلبِ من رسیده حسین برای دلایِ نا امید ، امیدِ حسین .. یه ساله که چشمامم بارونه یه ساله که اشکام پنهونه یه ساله من با فاصله همدردم یه ساله که روزام تاریکه دلم خوشه بازم وقتی که خود حسین راهم داده برگردم سلام خورشیدم .. سلام مهتابم .. سلام امیدم .. سلام اربابم .. « حسین .. جان آقا .. » •┄┅══༻○༺══┅┄ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به امید رفع موانع پیاده روی اربعین به نفس کربلایی سید مهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم بذار حالا حالا نوکرِ شما باشم لحظه‌ی مرگم تو خاکِ کربلا باشم .. بَده که پیشِ تو مویِ سرم سپید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه .. من ؛ اصلاً اومدم برات مریض بشم تا تو قلبِ مادرت عزیز بشم .. سردم نکنی .. طردم نکنی .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ کاشکی میشد مثلِ عقربه ها برگردم به کربلاهایی که قبلاً سفر کردم کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد تو اولین بار که چشام به گنبد افتاد ندیدنِ حرم بلایِ جون نوکرِ نکنه اربعین نیام نذاری آبروم بره این ؛ چه بلاییِ که اومده سرم منو دق نده بذار بیام حرم از حال خودم .. درمونده شدم .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. ــــــــــــــــــ محرمُ خونه نشین بشم میمیرم منی که تو قبرم برات عزا میگیرم چه جوری آروم شم مادرتون بدحاله با پهلویِ زخمیش بالا سر گوداله نگاهِ مادرت شاهده قتل قاتله میبینه میبُرن سرُ چجوری سر حوصله وای ؛ سرُ و صورتت چه نامرتبِ تویِ قتلگاه عزیز زینبِ صد پاره بدن .. دست و پا مزن .. عزیزم حسین ‌.. عزیزم عزیزم عزیزم .. حسین وای حسین وای •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
منزل به منزل خسته در اسارت.. تقدیم به ساحت مقدس عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ منزل به منزل خسته در اسارت دیدم به هر جایی فقط جسارت یک اَلأمان از کوفیان بد نام صد اَلأمان از بی حیایی شام دیگر ندارم یاوری ، از من نمانده پیکری من باغبانِ باغی از یاسم که شد نیلوفری « از کوفه و شام اَلأمان .. » من شاهدِ بزم شراب شامم بی حرمتی کردند و بر امامم من شاهد لبها و ضرب چوبم سر را به محمل بی امان بکوبم دشمن به دشنام آمده ، سنگِ لبِ بام آمده آذین شده شهر یزید رأس تو در شام آمده « از کوفه و شام اَلأمان .. » دیگر از این غمها شدم زمین گیر شهری مرا اینگونه کرده تکفیر سویی ندارد دیدۀ کبودم خونین جگر از کوچه ی یهودم میزد عدو یار تو را ، دلدار و غمخوار تو را با سنگ طعنه زد زِ کین رأس علمدار تو را 《از کوفه و شام اَلأمان 》 •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
بذار بگم با زبون ساده.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام به جهت دفع بلا و شفای عاجل همه مریضان به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ خدا هر گناهی باشه به حسین میبخشه هیشکی نا امید نباشه به حسین میبخشه وعده دادن به وفاشه به حسین میبخشه خدا هرچی رو سیاهُ به حسین میبخشه من افتاده به چاهُ به حسین میبخشه بنده هایِ بی پناهُ به حسین میبخشه بذار بگم با .. زبون ساده همین حسین حسین هم از سرم زیاده خدا اجازه شو به هرکسی نداده نمازِ شکر من زیاده خدا به من حسینُ داده .. میدونم که از تو هستم به تو برمیگردم سر اون عهدی که بستم به تو برمیگردم با همین دل شکسته ام به تو برمیگردم همۀ دار و ندارم به تو برمیگرده همۀ عشقی که دارم به تو برمیگرده من تموم اعتبارم به تو برمیگرده بذار بگم با .. تموم جونم تا عمر دارم حسین حسین حسین میخونم لحظۀ مرگم خودتُ بده نشونم آقام حسین نبر ز یادم جوونیمُ پای تو دادم .. جز تو آرامش نمیخوام با تو آروم میشم وقتی بارونیِ چشمام با تو آروم میشم با همه فرق داره دنیام با تو آروم میشم از دلم چشم برنداری بی تو آشوب میشم بگو تنهام نمیذاری بی تو آشوب میشم هوای دلم رو داری بی تو آشوب میشم بذار بگم با .. دلِ شکستم منُ نجاتم بده از درایِ بسته ببین که مونده بین راه زائرِ خسته اگر گناه من زیاده خدا به من حسینُ داده .. کرببلا نبر ز یادم جوونیمُ پایِ تو دادم .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل به ساحت مقدس حضرت رقیه سلام الله علیها به امید دفع بلا و شفایِ همۀ مریضان به نفس استاد شیخ حسین انصاریان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نصفه شب که بچه از دنیا رفت ، حکومت زنِ غساله فرستاد .. پیراهنِ بچه رو که درآورد گفت من غسل نمیدم ..! _چرا ؟!.. گفت من خیلی بچه غسل دادم ، اما بچه ای که از گردن تا نوک پا سیاه شده باشه ندیدم .. چش شده این بچه ؟!.. گفتن برو ما خودمون غسلش میدیم .. خودشون یه قبر کوچیک کندن .. بچه رو دفن کردن .. یه وقتی زینب کبری دید اُم کلثوم بیتابانه گریه میکنه .. فرمود چرا اینجوری گریه میکنی ؟ عرضه داشت خواهر دیشب بچه اومد پیشِ من ، گفت عمه ؛ من هنوز گرسنه مِ ... بهش گفتم سهم نان تموم شده ، انقدی که به ما غذا نمیدن .. گفت عمه اگه نان نداری آب به من بده .. گفتم عمه آب هم تموم شده ، صبح آب میارن .. گریه میکنم که این بچه مثه باباش تشنه و گرسنه از دنیا رفت ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
چه حیف شانه نداری که .. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج امیر کرمانشاهی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ قسم به ساحت ذکر شریفِ هو بابا به روی من شده این اشک آبرو بابا "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.." چه خوب شد که شدم با تو رو به رو بابا *بچه مخصوصاً دختر ، همه عشقش اینه وقتی باباش میاد تو خونه بره باباشُ بغل کنه .. بابا هم دستِ نوازش به سرش بکشه .. اونم دختری که چند وقته باباش رو ندیده ..* چه حیف شانه نداری که سر بر آن بنهم بگویم از غم خود ، شرحِ مو به مو بابا .. *دختر وقتی میره تو آغوش باباش ، سرشُ آروم رو شونه باباش میذاره .. بابا نبودی اذیتم می کردن ..* مرا ببخش که نشناختم تو را اول به چهرۀ تو نمانده ست رنگ و رو بابا خداش خیر دهد راهبِ مسیحی را که با گلاب تو را داده شست و شو بابا الهی خیر نبیند که خولیِ نامرد کشیده دست به رویِ تو بی وضو بابا نمانده وقتِ زیادی به رفتنم حالا شدم کنارِ سرت گرم گفت و گو بابا بیا و باز صدام بزن رقیۀ من تو هم بخواه زِمن که بگو بگو بابا.. چه خوش گذشت به من این سفر کنار عمو چه بد گذشت به من شامِ بی عمو،بابا.. لبِ ترک ترکت را ندیده می بوسم چه خوب شد که به چشمم نمانده سو بابا چقدر سخت لبت چوب خورده باباجان چقدر سخت بریده شده گلو بابا .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
معجر و پس بده .. و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس حاج امیر کرمانشاهی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بمیرم از خدامه ، سویِ نیزه نگامه نزن این جور منو اون که رو نی میبینی بابامه .. گوشواره م رو نکش من خودم بِهت میدم فقط عمو عباس نبینه .. هر چی میخوای بزن من اگه حرف زدم فقط عمو عباس نبینه .. معجر و پس بده .. از رویِ نیزه ها داره عمو عباس می بینه .. لااقل عمه هامو نزن بی هوا داره عمو عباس میبینه .. میبینه که آتیش گرفته لباسام میبینه که دیگه مثلِ پیرِزن هام هنوز برایِ من سواله چطور یه دختر سه ساله شبا تو تاریکیِ صحرا خوابیده رویِ خاک و خارا وقتی که زجر اومد سراغش نگم چطور بلند شد از جا .. نگم چه جوری داشت هواشُ اصلاً بلند نکرد صداشُ کی میگه که تو راه برگشت کشید موهاشُ .. فقط دیدن که جون به تن نداره یه جایِ سالم به بدن نداره کسی نگفت یتیم زدن نداره •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam