#کودکانه
هشدار به مادران...
⛔️دندانهای شیری کودکتان را به حال خود نگذاريد
❌با خودتان نگوييد دندان شيری براي خراب شدن است، بايد خراب شود، بيفتد و جاي آن دندان اصلي دربيايد. اين دندانها هم ممكن است بپوسد، خراب شود و در نتيجه مشكلات بيشتر و بزرگتري براي كودک به وجود می آورد. پس آنها را به حال خودشان رها نكنيد و به فكر رعايت بهداشت دندانهای شيری هم باشيد...
مادر خوب
👧🏻🍡↝•|@bach_mardm
👨👩👧👦 فرزندپروری مثبت دارای پنج اصل است:
۱- عشق به فرزند به ترتیبی که هم گرمابخش باشد و هم رشددهنده
۲- درک مناسب از خلق و خوی کودک به همراه انعطافپذیری
۳- مرزهای مشخص و شفاف
۴- محیط امن و حمایتی
۵- گسترش خودآگاهی، فرصتهای آموختن و رفتارهای الگویی
#فرزندپروری
👧🏻🍡↝•|@bach_mardm
تهديد كودک به
دوست نداشتن،
تنها گذاشتن،
بچه خوبی نبودن
در او احساس ناامنی و بیارزشی ايجاد میكند.
نگرانی از طرد و رهاشدگی در همه زندگی با او خواهد بود. و در بزرگسالی میتواند در او، ترس از دست دادن توجه و محبت ديگران ایجاد کرده و شخصیتی مهرطلب خواهد داشت.
👧🏻🍡↝•|@bach_mardm
تماشای زیاد تلویزیون حتی برای بزرگسالان نیز مفید نیست.
اما
این چند مورد رو اگر رعایت کنین، خیالمون راحت میشه:
۱. تنظیم فاصله کودک تا تلویزیون( بین ۲ تا ۴ متر)
۲. زاویه تماشای تلویزیون نباید طوری باشد که کودک گردن درد بگیرد.
۳. میخکوب نشدن کودک: کافیه هر ۲۰ دقیقه در حد ۲۰ ثانیه به چشم و بدن کودکتان استراحت بدین.
۴. در کنار تماشای تلویزیون، حتما کودک رو به فعالیت های حرکتی هم تشویق کنین. چون تا دو سالگی کودک در مرحله حسی،حرکتی و شناختی است و هرچه بیشتر با محیط پیرامون در ارتباط باشد و بازی کند، بهتر رشد میکند.
۵. صبح بلافاصله بعد بیداری و شب قبل خواب ، بهترین گزینه گوش کردن به صورت صوتی است. حتی میتونین برای فرزندتون قصه های فارسی بگید یا پخش کنید.
👧🏻🍡↝•|@bach_mardm
هدایت شده از خیریه ضیوف الزینب "س"
بسم الله ، روز رو با یادی مقدس شروع کنیم🥀
🖤اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🖤وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🖤وعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🖤وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
زیارت عاشورا روزانه یادتون نره🙃
#چله_زیارت_عاشورا
🌸↝•| @zoyouf_zeynab
هدایت شده از خیریه ضیوف الزینب "س"
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اربعین چگونه میتواند به حادثه باشکوه ظهور کمک کند؟
#اربعین|#امام_حسین| #طریق_الاقصی
🌸↝•| @zoyouf_zeynab🎙
❌❌❌❌❌❌❌❌❌
🌸اگر توان ادمین شدن دارید به آیدی زیر پیام بدین👇🏻
@m_haydarii
🌸اگر هم #ادیتور هستید ، لطفا چند نمونه از ادیت های خود رو برای آیدی بالا ارسال کنید ؛ در صورت تفاهم بهتون مشتری معرفی خواهد شد.
برای دیدن #رضایت #تبلیغات و خدمات به کانال زیر مراجعه کنید👇🏻
@hich_club
❌❌❌❌❌❌❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیله ها رو به سبد بالن برسون
شما برای ساخت این اسباب بازی به کمی مقوا و تعدادی تیله نیاز دارید بچه ها باید تیله ها رو به سبد بالن برسونن، بعد از موفقیت در هر مرحله یک تیله اضافه کنید.
👧🏻🍡↝•|@bach_mardm
12.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
خرسهای حافظ جنگل
قسمت:ماکارونی های خوشمزه
👧🏻🍡↝•|@bach_mardm
#قصه_کودکانه
#قصه_های_پیامبران
🌼حضرت یوسف
#قسمت_اول
نام پدر حضرت یوسف، حضرت یعقوب
نام پدر حضرت یعقوب: حضرت اسحاق
حضرت یوسف مادر خود را در کودکی از دست داده بود و با پدر و برادرهایش زندگی میکرد. حضرت یوسف همیشه به خاطر نداشتن مادر ناراحت بود و وقتی با پدرش درد و دل میکرد و از تنهاییهایش میگفت. حضرت یعقوب دستش را به آرامی میگرفت و میگفت:
-یوسف جان پسرم، تو نباید احساس تنهایی کنی. همیشه این رو بدون هر چه قدر هم در این دنیا تنها باشی و حتی اگه عزیرترین کسانت رو از دست داده باشی خدا رو داری و هیچ کس نباید با وجود داشتن خدای بزرگ و یگانه احساس تنهایی کنه. خدا به تو بردارهای زیادی داده تا کنارشون باشی و باید به قولی که به مادرت دادی عمل کنی و به خوبی مواظب بنیامین برادر کوچکترت باشی
حضرت یوسف از همان بچگی مهربان و دل سوز بود و خدا را خیلی دوست داشت. حضرت یعقوب، یوسف را خیلی دوست داشت و طاقت جدایی از او را نداشت و همیشه ساعتها به او نگاه میکرد و آرامش میگرفت.
یک شب وقتی حضرت یوسف خواب بود. در خواب دید که نشسته بود و داشت به آسمانها نگاه میکرد.
آسمان خیلی زیبا بود و ماه و ستارهها میدرخشیدند. حضرت یوسف با شادی به آنها نگاه میکرد و خوشحال بود. در همین لحظه بود که دید ستاره و ماه هم زمان پایین آمدند و همراه خورشید جلوی پای او سجده کردند.
حضرت یوسف خیلی تعجب کرده بود و تا به حال ندیده بود ماه و ستارهها و خورشید از آسمان پایین بیایند. از دیدن این خواب خیلی خوشحال بود و وقتی از خواب بیدار شد، حضرت یعقوب داشت خدا را عبادت میکرد. بلند شد و رفت کنار پدرش نشست و دست او را گرفت. حضرت یعقوب به یوسف نگاه کرد و گفت:
-چرا بیدار شدی یوسف جان؟
حضرت یوسف گفت:
-خوابی دیدم. که خیلی عجیب بود.
حضرت یعقوب سر او را نوازش کرد و گفت:
-چه خوابی دیدی؟ که این قدر خوشحالی.
حضرت یوسف گفت:
-توی خواب دیدم که داشتم در صحرا بازی میکردم و خوشحال بودم. وقتی به آسمان نگاه کردم، آسمان خیلی عجیب و زیبا شده بود. ستارهها و ماه نور درخشانی داشتند. بعد ماه و خورشید و ستارهها پایین آمدند و جلوی پای من سجده کردن.
حضرت یوسف ساکت شد و به پدرش نگاه کرد. حضرت یعقوب دستی به سرش کشید و گفت:
-یوسف جان، پسرم. این خوابی که دیدی نشانه ی این است که تو مرد بزرگی خواهی شد و روزی به پیامبری میرسی و مقامت آن قدر بزرگ میشه که بهت احترام میذارن.
حضرت یوسف سرش را روی پای پدرش گذاشت و گفت:
-این، یعنی خدا خیلی منو دوست داره.
حضرت یعقوب گفت:
-بله. یوسف عزیزم. تو نباید در مورد این حرفهایی که بهت گفتم با کسی حرف بزنی و خوابت را برای کسی تعریف نکن. حتی برادرهایت هم نباید از این خواب و حرفهای من چیزی بفهمن. گوش کردی چه میگم؟
حضرت یوسف پدرش را بوسید و گفت:
-چشم.
حضرت یعقوب گفت:
#ادامه_دارد...
👧🏻🍡↝•|@bach_mardm