eitaa logo
بافتار
2.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
587 ویدیو
4 فایل
🎥🎞📷🎵 بافتار، جستاری در دنیای هنر اینجا از هنر، رسانه و فرهنگ حرف می‌زنیم بافتار در شبکه‌های اجتماعی دیگر⬇️ http://zil.ink/baftar_resane ارتباط با ما: @baftar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 🔹سریال «عاشورا» فقط روایت زندگی مهدی باکری نیست که داستان یک لشکر است؛ داستان «لشکر ۳۱ عاشورا» و سرگذشت رزمندگان ترکی که هرکدام، قصه‌ای متفاوت برای تعریف کردن دارد. 🔹رویکرد هادی حجازی‌فر در گزینش قصه‌هایی متعدد و تمرکز نکردن بر یک خط داستانی، به تک‌تک قصه‌ها نیز سرایت کرده و روایت هر قصه به جای اینکه مبتنی بر ساختاری خطی و کلاسیک باشد، بر پایه موقعیت‌های متعددی است که داستان را نه در طول، که در عمق بسط می‌دهند. 🔹ریشه این ساختار روایی را باید در اوایل دهه نود و در سریالی دیگر جست: «آخرین روزهای زمستان». داکیودرامِ مهدویان با تمرکز بر زندگی روزمره و با استفاده از مولفه فرمال «صدای واقعی»، روایتی باورپذیر از فرماندهان جنگ ارائه می‌داد. «عاشورا» در عین بهره‌وری از تجربه «آخرین روزهای زمستان»، ساختار روایی آن را در سینمای داستانی بسط می‌دهد. سریال «عاشورا» وفادار به قواعد سینمای داستانی است. در سینمای مستند جای نمی‌گیرد و در عین حال، خطوط داستانی‌اش را نه حوادث بزرگ میدان نبرد، که برخوردها و موقعیت‌هایی ساده تشکیل می‌دهند. موقعیت‌هایی که هر از چند گاهی، منجر به شکل‌گیری «آن»‌‌های به‌یادماندنی می‌شوند تا برای ما حافظه‌ای بصری از زیست آدم‌های دوران جنگ بسازند. 🔹جذابیت «عاشورا»، که آن را به یکی از مهم‌ترین آثار ژانر دفاع مقدس تبدیل کرده، در انباشت مجموعه‌ متراکمی از «آن»‌هایِ داستانی است؛ لحظاتی خاص و متعین که شخصیتِ‌ داستان – و مخاطب – را به کشف و شهودی می‌رساند و از جریان عادی زندگی جدا می‌ایستد. 🔹اگر مدت زمان فیلم «موقعیت مهدی» اجازه تأمل کامل روی این لحظات را به ما نمی‌داد – و چه‌بسا با حذف سکانس‌ها و صحنه‌هایی، دست ما را از این لحظات کوتاه می‌کرد – اما در قالب یک سریال هفت قسمتی و نزدیک به ۳۵۰ دقیقه قصه‌گویی، با خیال راحت می‌توانیم در دنیای مهدی باکری و آدم‌های دور و برش غرق شویم و آرام‌آرام، این «آن‌»های داستانی را تجربه کنیم. 🔹در این مجموعه فرسته‌ها، سکانس‌هایی از سریال «عاشورا» را مرورکرده‌ایم؛ سکانس‌هایی که «آن‌»های زندگی مهدی باکری و همرزمانش را به چنگ آورده‌اند. در بخش دوم، آن‌های برادری این سریال را گلچین کرده‌ایم؛ لحظاتی از جنس محبت بین دو رفیق و برادر و هرچیز و هرکسی که منتسب به اوست. پی‌نوشت: تصویر طرح جلد ازسوی علی نیک‌رفتار ثبت شده است.
مرور‌ سکانس‌های منتخب سریال «عاشورا»؛ آنِ شهادت 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
‌ 🔹سریال «عاشورا» فقط روایت زندگی مهدی باکری نیست که داستان یک لشکر است؛ داستان «لشکر ۳۱ عاشورا» و سرگذشت رزمندگان ترکی که هرکدام، قصه‌ای متفاوت برای تعریف کردن دارد. 🔹رویکرد هادی حجازی‌فر در گزینش قصه‌هایی متعدد و تمرکز نکردن بر یک خط داستانی، به تک‌تک قصه‌ها نیز سرایت کرده و روایت هر قصه به جای اینکه مبتنی بر ساختاری خطی و کلاسیک باشد، بر پایه موقعیت‌های متعددی است که داستان را نه در طول، که در عمق بسط می‌دهند. 🔹ریشه این ساختار روایی را باید در اوایل دهه نود و در سریالی دیگر جست: «آخرین روزهای زمستان». داکیودرامِ مهدویان با تمرکز بر زندگی روزمره و با استفاده از مولفه فرمال «صدای واقعی»، روایتی باورپذیر از فرماندهان جنگ ارائه می‌داد. «عاشورا» در عین بهره‌وری از تجربه «آخرین روزهای زمستان»، ساختار روایی آن را در سینمای داستانی بسط می‌دهد. سریال «عاشورا» وفادار به قواعد سینمای داستانی است. در سینمای مستند جای نمی‌گیرد و در عین حال، خطوط داستانی‌اش را نه حوادث بزرگ میدان نبرد، که برخوردها و موقعیت‌هایی ساده تشکیل می‌دهند. موقعیت‌هایی که هر از چند گاهی، منجر به شکل‌گیری «آن»‌‌های به‌یادماندنی می‌شوند تا برای ما حافظه‌ای بصری از زیست آدم‌های دوران جنگ بسازند. 🔹جذابیت «عاشورا»، که آن را به یکی از مهم‌ترین آثار ژانر دفاع مقدس تبدیل کرده، در انباشت مجموعه‌ متراکمی از «آن»‌هایِ داستانی است؛ لحظاتی خاص و متعین که شخصیتِ‌ داستان – و مخاطب – را به کشف و شهودی می‌رساند و از جریان عادی زندگی جدا می‌ایستد. 🔹اگر مدت زمان فیلم «موقعیت مهدی» اجازه تأمل کامل روی این لحظات را به ما نمی‌داد – و چه‌بسا با حذف سکانس‌ها و صحنه‌هایی، دست ما را از این لحظات کوتاه می‌کرد – اما در قالب یک سریال هفت قسمتی و نزدیک به ۳۵۰ دقیقه قصه‌گویی، با خیال راحت می‌توانیم در دنیای مهدی باکری و آدم‌های دور و برش غرق شویم و آرام‌آرام، این «آن‌»های داستانی را تجربه کنیم. 🔹در این مجموعه فرسته‌ها، سکانس‌هایی از سریال «عاشورا» را مرورکرده‌ایم؛ سکانس‌هایی که «آن‌»های زندگی مهدی باکری و همرزمانش را به چنگ آورده‌اند. در بخش سوم، آن‌های شهادت این سریال را گلچین کرده‌ایم. پی‌نوشت: تصویر طرح جلد ازسوی علی نیک‌رفتار ثبت شده است.
روایت بسیج ۸ برش از «بسیجی»‌های روایت فتح 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
‌ 🔹«ما وظیفه روایت فتح را برعهده داشتیم، اما کدام زبان و بیانی و چگونه از عهده روایت آن‌چه می‌گذشت، برمی‌آید؟ این جوانان نسل تازه‌ای هستند که در کره زمین ظهور کرده است و وظیفه دگرگونی عالم را پروردگار متعال بر گرده اینان گذاشته است.» (گفتار متن «روایت فتح»، مجموعه اول، قسمت اول) 🔹دغدغه سیدمرتضی آوینی در «روایت فتح»، روایت این «جوانان نسل تازه» است. نسل تازه‌ای که «پروردگار در طول همه این اعصار، اینان را برای امانتداری خویش برگزیده» و حالا با وقوع انقلاب اسلامی، زمان ظهور آنان فرا رسیده است. «روایت فتح» در همین نقطه با دیگر مستند‌های جنگ تمایز می‌یابد. آوینی با بازتعریف صحنه روایت، به جای بازگویی وقایع و حوادث میدان نبرد به سیاق گزارش‌های خبری، توجه خود را به انسان‌های حاضر در میدان و به بسیجی‌ها معطوف می‌کند: « ... و ببین که چه کسانی راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند. بچه‌های محله تو و من،[...] با همان سادگی و صفایی که در دعای توسل اشک می‌ریزند، تکبیرگویان به قلب سپاه دشمن می‌زنند و مکر شیاطین را یکسره بر باد می‌دهند.» اینگونه است که سراسر «روایت فتح» به روایت انسانِ بسیجی تبدیل می‌شود. در عین حال، همین ویژگی، گزیدن برش‌هایی معدود از اقیانوس این مجموعه را به کاری دشوار بدل می‌کند. 🔹 در این فرسته و به مناسبت سالگرد تشکیل بسیج مستضعفین، بریده‌هایی از «روایت فتح» را برگزیده‌ایم که واژه «بسیجی»، به‌صورت مشخص، در گفتار متن آن‌ها آمده است.
سکانس‌هایی از سریال امام علی (ع) با حضور مرحوم پروانه معصومی 🔺رسانه بافتار 🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35