نوحهخوان، فریاد میزند: «واحد!» تا در سکوت، دستها بهصورت تکضربی بر سینهها کوبیده شوند. عزاداران مشکینپوش، کمر نفر حاضر در سمت چپشان را به دست چپ خود گرفتهاند و با دست راستشان، هماهنگ و بافاصله سینهزنی میکنند. اینچنین، آیین بومی سوگوارانۀ «چِلابزنی» برپا میشود؛ درحالیکه همگی دورتادور مردی میچرخند که در پشت تریبون به کاغذ سوگسرودههایش مینگرد و با لهجهای جنوبی، آوای ارادت به خاندان رسالت (ع) را سر میدهد: حسین فخری.
وی که بیشاز شصت بهار را در زندگانیاش به چشم دیده است، در خانوادهای اصالتاً بهبهانی، پرورش یافته که پدر، پدربزرگ و برادرش ستایشگر اهلبیت اطهار (ع) بودهاند. از دوران کودکی به مداحی، علاقهمند بوده و طی سالهای دفاع مقدس، علاوهبر حضور در جبهه بهعنوان رزمندهای بسیجی، به مناسبت رویدادهای مذهبی، نوحهخوانی میکرد. پساز آن دوران تا به امروز، حسین فخری همچنان به سنت سوگواری کهن بوشهری، پایبند است و به هر دو زبان فارسی و عربی با لهجۀ بوشهری یا خوزستانی، مرثیهخوانی میکند.
فخری، سرودهها را با دقتی ویژه برگزیده و حتی زمان بسیاری را به تمرین اجرایشان اختصاص میدهد. مضمون نوحههایش، برداشتی حماسهوار از واقعۀ کربلا و زندگانی امامحسین (ع) و خانوادۀ آن حضرت است؛ بیآنکه به آسیبهای محتوایی و تحریفگونه آلوده شده باشد. وی فروتنانه در برابر مداحی، هرگز وجهی دریافت نمیکند و به دور از هرگونه حاشیه و جنجال، از شبستان مسجد جامع خرمشهر یا حسینیههای خوزستان، نمایان میشود. نوحهگریهای فخری با برخورداری از توانایی نغمهآرایی سوزناک در گوشهای از حافظۀ شنیداری ما جای گرفته و با پخش بسیاری از آنها در رسانههای صوتی و تصویری گروهی، بر سینه زدهایم، زمزمه کردهایم یا اشکی ریختهایم.
در لحظههای ماه محرم که یاد خون خداوند، درون جانها شعلهور است شما مخاطبان ارجمند را به شنیدن نه نوحۀ عاشورایی با صدای حسین فخری، دعوت میکنیم.
پینوشت: عکاس تصاویر طرح جلد و پردۀ ششم، محمد آهنگر (خبرگزاری ایکنا) و عکاس تصاویر پردههای یکم، سوم تا پنجم و نهم، فرید حمودی (خبرگزاری فارس) است.
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
🔹 اشعار مشهور عاشورایی؛
شاعران ناآشنا
بخش چهارم
#شعر #شعر_آیینی
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
🔹 شاعران ابیات مشهور عاشورایی را به این دلیل نمیشناسیم که خودشان، دنبال سر زبانها افتادنِ نام و آوازهشان نبودند. آنها مایل نبودند اسم دَر کنند. با تمام وجود میخواستند تنها رضایت یک نفر، آن هم خود سیدالشهدا (علیه السلام) را جلب کنند. آنها با خود امام معصوم طرف بودند و دنبال مقبولیت شعر نزد ایشان بودند. به همین دلیل، برایشان مهم نبود و نیست که مردم، شاعر این شعر معروف را بشناسند یا خیر. «قصهاثر» برخی از این اشعار، گواه همین حقیقت است. برخی از آنها، حتی از همهگیر شدن شعرشان بیخبر بودند و شعرشان را مکتوب هم نکرده بودند. مرحوم آیتاللّه فاطمینیا تعریف کردهاند: «در زمان کودکی ما، یک سید نورانی در تبریز بود به نام آقاسیدحسین کهنموئی؛ خیلی فاضل و مجهولالقدر بود. من نوجوان بودم و در مجلس شرح صحیفه سجادیهاش شرکت میکردم. اشعار دلنشین و خالصانهای میگفت که بسیار زود در شهرهای مختلف پخش میشد. خیلی اخلاص داشت. این شعر معروفی که زبانحال حضرت زینب (سلام اللّه علیها) بعد از شهادت حضرت اباعبدالله (علیه السلام) است، مال همین سید است:
گلی گم کردهام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را».
🔹این فرسته، هشتمين بخش از مجموعه «اشعار مشهور؛ شاعران ناآشنا» است و چهارمین بخش از «اشعار مشهور عاشورایی». اشعاری که حرف دل مردم را با امام حسین میزنند. برخی از این اشعار بیشتر مشهورند و برخی کمتر.
با مطالعه و بررسی شاعران اشعار مشهور آیینی، نام چند تن از شاعران بزرگ، پُرطنین است و مدام تکرار میشود. میتوان آنها را پدران شعر ولایی و شعر هیئت نامید؛ شاعرانی مانند مرحوم «حبیباللّه چایچیان (حسان)»، «سیدرضا مؤید»، «محمدجواد غفورزاده (شفق)» و «غلامرضا سازگار».
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
🔹 بسیجی عاشق کربلاست
کربلا و کربلاییها در «روایت فتح»
دفاع مقدس در «روایت فتح»، مسالهای برآمده از لحظه اکنون نیست. در داستانی که آوینی برای ما تعریف میکند، از مدتها پیش آغاز شده است. از کربلا، از عاشورا: «جراحت کربلا بعد از هزار و چند صد سال هنوز بر دلهای ما تازه است. خداوند حزبالله را برای خونخواهی حسین (ع) و باز کردن راه کربلا برانگیخته است».
آوینی قیام حزبالله را به نهضت امام حسین (ع) متصل میکند. چنین نگاهی به دفاع مقدس، یک معیار است. نگاهی که از تاریخ غافل نیست و در عین توجه به صحنه نبرد، مقهور سیر جاری حوادث نمیشود و همواره ابتدای قصه و انتهای آن را بهیاد دارد. «حسینا، [...] زمان از آن میگذرد تا یاران تو را از صُلب پدران و رَحِم مادرانشان بیرون کشد و همه آنان را در زیر عَلَم خونخواهی تو گرد آورد و آنان را وارث زمین گرداند و اینچنین، همه تاریخ روزی بیش نیست و آن روز عاشوراست».
در این فرسته، بریدههایی از روایت فتح را برگزیدهایم که جلوههایی از فرهنگِ عاشورایی در جبهههای نبرد را عیان میکنند. مثل همیشه، این سید مرتضی آوینی است که با قلمِ آسمانی خود، مینویسد آنچه را که تصویر قادر به بیانش نیست و روایت میکند آنچه را چشمِ ظاهربین نمیتواند ببیند.
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35