حاج محمود کریمیگاه سفر آمد، برادر! گام برادر.mp3
زمان:
حجم:
9M
🎤 زمینهخوانی «گاه سفر آمد، برادر! گام برادر»
براساس نغمه و کلام تصنیف «همپای جلودار» (آهنگساز: سیدحسامالدین سراج)
مداح: محمود کریمی
ششم تیر ۱۴۰۴
تهران، هیئت رایةالعباس (ع)
🔻 رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
حاج محمود کریمیایران، ای سرای امید.mp3
زمان:
حجم:
8.3M
🎤 زمینهخوانی «ایران، ای سرای امید»
براساس نغمه و کلام تصنیف «سپیده» (آهنگساز: محمدرضا لطفی)
مداح: محمود کریمی
سیزدهم تیر ۱۴۰۴ (شب تاسوعای حسینی)
تهران، هیئت رایةالعباس (ع)
🔻 رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
🔻جنگ بر سر الهیات جنگ
نقد فیلم «خدای جنگ»
«خدای جنگ» اگرچه تنها فیلم سینمای ایران دربارهٔ صنعتِ موشکی است؛ اما کمتر حامل معنای انسان انقلابی است. ایمان معنوی پشتیبان فرماندهان نظامی، به اخلاقمداری تقلیل پیدا کرده و انگیزههای الهی برای دفاع از میهن، به رفعورجوعِ انگیزههای شخصی تبدیل شده است. این البته مسئلهای نیست که قرار بوده تا «خدای جنگ» در پی آن باشد؛ قرار بوده تا فیلمی ببینیم از جنس فرماندهان شهیدمان، از جنسِ حاجیزاده و طهرانیمقدم. در نهایت اما، اثری خوشرنگولعاب نصیبمان شده که ماجراجوییهای یک مردِ نظامی را تعریف میکند.
برای خواندن متن کامل نقد به کانال بافتار مراجعه کنید
🔻 رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
بافتار
🔻جنگ بر سر الهیات جنگ نقد فیلم «خدای جنگ» «خدای جنگ» اگرچه تنها فیلم سینمای ایران دربارهٔ صنعتِ موش
جنگ بر سر الهیات جنگ
نقد فیلم «خدای جنگ»
بخش اول نقد
🔹جنگ بود. چشم امیدمان اول به خدا و بعد به مجاهدانی بود که دشمنِ آمریکایی-اسراییلی را تنبیه کنند. مجاهدانی که درست نمیشناختیمشان و دنبال تصویری از این آدمها و روایتی از زحمتهایِ چنددهسالهشان میگشتیم تا با آنها آشنا شویم. در همین روزها بود که فیلم «خدای جنگ» پیش از آنکه روی سینما را ببیند، از حقّ اکرانش گذشت و به تلویزیون آمد تا داستانی از موشکی شدن ما به دست همین مجاهدان را تعریف کند.
🔹سومین فیلم حسین دارابی، باز هم سوژهای یکّه در سینمای انقلاب بود. اگر او با «مصلحت» بهسراغ مبارزه با فساد رفته بود و در «هناس» تنها فیلم بیوگرافی از زندگی دانشمندان هستهای را ساخته بود، حالا با «خدای جنگ» بهسراغ مسئلهٔ ملموس این روزهایِ همهٔ ما ایرانیها رفته بود: ما چطور به یک قدرت موشکی تبدیل شدیم؟ پشت این موشکها، کدام ارادهها قیام کردهاند؟ با همین فکروخیالها به تماشای «خدای جنگ» نشستیم؛ اما آن را وفادار به سوژهاش نیافتیم. باور کردنش سخت بود که این کاراکترها، بدیلهایی برای شهید طهرانیمقدم و حاجیزاده باشند.
🔹«تا حالا چیزی دربارهٔ آرس شنیدی؟ خدای جنگ، پسر زئوس! تا قبل از این فکر میکردم پرستیدن خدایی که با دستِ خودمون ساختیم احمقانه است؛ اما اون موشکهایی که توی اون تونل خوابیدن، اون خدای دستساز، هم لایق سجده کردنه هم لایق قربانی دادن!». این جملات را مستشار لیبیایی، همان ابتدای فیلم «خدای جنگ» به ابراهیم میگوید. او فرمانده گروه پرتاب موشک است و ابراهیم، پاسداری است مسئول پرورش نهالِ نوپایِ موشکی ایران. قرار است فرآیندِ پرتاب موشک آزموده شود؛ اما در همین ابتدای کار، اختلافِنظر بینشان بالا میگیرد.
🔹ابراهیم چندان پایبند به اصول نظامیگری نیست و مستشار، فقط به همین اصول اهمیت میدهد. او درحالیکه جملاتی از کتابی اساطیری را برای ابراهیم میخواند، اولین آموزههایِ پرتابِ موشک را هم به او میآموزد: «موشکها، خدایان عصرِ جدید هستند». ابراهیم اما ابداً با او موافق نیست. در تقابل بین ابراهیم و مستشارِ لیبیایی است که مسئلهٔ اصلی «خدای جنگ» شکل میگیرد. آنها ساکنِ دو جهان مختلفاند و «خدای جنگ» برخورد این دو شخصیت و دو جهان است؛ جهانی که موشک را همچون بت میپرستد و جهانی که در برابر موشک، کرنش نمیکند. در همین تقابل ابتدایی، گفتارِ مستشار لیبیایی قدرتمند است و بیانش غرّا. فیلم البته میخواهد جهان ابراهیم را در فیلم حاضر کند و سمتِ آن بایستد؛ اما موفق نمیشود از زیرِ سایهِ گفتار لیبیایی خارج شود.
🔹ابراهیم، قهرمان این قصه است و نقطهٔ مقابلِ مستشارِ لیبیایی. برای ابراهیم، اصولی بالاتر از موشک در دنیا وجود دارد. او غیرنظامیان را هدف قرار نمیدهد. نقطهٔ اوج درگیریِ ابراهیم و مستشار، جایی است که ابراهیم به نقشهٔ شومِ مستشار پی میبرد. او میفهمد که لیبیاییها قصد دارند تا در پوشش عملیات موشکی ایران، به غیرنظامیانِ مخالف قذافی حمله کنند. ابراهیم جلوی عملیات موشکی را میگیرد و تاوانش را میدهد. این تصمیم ابراهیم، جوهرهٔ شخصیت او را برملا میکند؛ او مردی است اخلاقمدار که در شرایط جنگی هم حاضر نیست از اصولش کوتاه بیاید.
برای خواندن متن کامل نقد به کانال بافتار مراجعه کنید
🔻 رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
بافتار
جنگ بر سر الهیات جنگ نقد فیلم «خدای جنگ» بخش اول نقد 🔹جنگ بود. چشم امیدمان اول به خدا و بعد به مجا
جنگ بر سر الهیات جنگ
نقد فیلم «خدای جنگ»
بخش دوم نقد
🔹اگر برای لیبیاییها موشکها اصالت دارند، برای ابراهیم، آدمها مهماند. «خدای جنگ» در برابر تکنیکپرستیِ مستشار، اخلاقمداری ابراهیم را میگذارد. اما این تفاوت اصلی بین ابراهیم و آنها نیست. مشکلِ مستشار این نیست که اخلاق ندارد، بلکه مشکل او این است که موشک را میپرستد: «این موشکها بتهای عصر ما هستند». اما ابراهیم در مقابلش یک گفتار اخلاقی دارد. درحالیکه باید در تقابل با او، بهجای خدایان دروغین، به «خدای واقعی» روی بیاورد.
🔹مرورِ خاطرات فرماندهان موشکی ما هم همین گزاره را اثبات میکند. ورق بزنیم خاطرات شهید طهرانیمقدم را و بخوانیم آنجایی را که ماجرای پرتاب اولین موشک را نقل میکند:«خدایا! شاهد باش که ما این موشک را نه به انتقامِ خون برادرانمان [...] و نه به انتقام خون خانوادههایمان [...] که برای انتقام خونِ علیاصغرِ حسین به سمت یزید زمان پرتاب میکنیم.» اساساً با اتکا به همین نیروی الهی و ایمانِ معنوی است که میتوان موشک را ساخت، بر آن غلبه کرد و بعدتر آن را در راه همین اهداف اخلاقی شلیک کرد؛ اما ابراهیم چندان جلوهٔ ایمانی و الهیانی ندارد. اخلاقی که به آن پایبند است، بیشتر از اینکه برآمده از اعتقادات مذهبی باشد، اخلاقی است انساندوستانه از جنس کنوانسیونهای ژنو. گویی او در نقطهٔ قَدَرقدرت بودنِ موشکها، اختلافنظری با مستشار ندارد، صرفا معتقد است که باید همچنان به اخلاق هم پایبند بود.
🔹اینچنین است که «خدای جنگ»، بیخدا میشود. هیچ نیرویی بالاتر از ابراهیم نیست و همهچیز، بهدست و ارادهٔ او محوّل میشود. اوست که تصمیم میگیرد تا به اصولِ اخلاقی پایبند باشد یا نباشد، خطوط قرمز انسانی را رد کند یا نکند. حتی انگیزهٔ ابراهیم برای پیشبرد صنعت موشکیِ ایران هم، بیشتر از آنکه برآمده از اعتقادات وطندوستانه یا الهی باشد، از خاطرات تلخ گذشتهاش نیرو میگیرد. بهیاد بیاورید صحنههای فلاشبکِ پارک و آخرین ملاقاتِ ابراهیم و همسرش را که با تمام جزئیات بهنمایش درمیآید. اصلاً «خدای جنگ» با همین صحنهها شروع میشود و در ادامه، در نقاط احساسی داستان، به این سکانس و آخرین دیدار بازمیگردیم. در صحنهای مهم از فیلم، مافوق ابراهیم، همین نکته را به طعنه به ابراهیم گوشزد میکند. هرچند ابراهیم برافروخته میشود؛ اما فلاشهایبک مکرّر فیلم، حرف ابراهیم را نقض میکند؛ گویی حتی روایت فیلم هم، طرف مافوقِ ابراهیم میایستد.
🔹«خدای جنگ» اگرچه تنها فیلم سینمای ایران دربارهٔ صنعتِ موشکی است؛ اما کمتر حامل معنای انسان انقلابی است. ایمان معنوی پشتیبان فرماندهان نظامی، به اخلاقمداری تقلیل پیدا کرده و انگیزههای الهی برای دفاع از میهن، به رفعورجوعِ انگیزههای شخصی تبدیل شده است. این البته مسئلهای نیست که قرار بوده تا «خدای جنگ» در پی آن باشد؛ قرار بوده تا فیلمی ببینیم از جنس فرماندهان شهیدمان، از جنسِ حاجیزاده و طهرانیمقدم. در نهایت اما، اثری خوشرنگولعاب نصیبمان شده که ماجراجوییهای یک مردِ نظامی را تعریف میکند.
🔻 رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻من گرسنهام!
نهیب غزل فاطمه عارفنژاد به بیتفاوتی جهان نسبت به مظلومیت غزه
🔹فاطمه عارفنژاد شاعرِ طوفانالاقصی، از ابتدای هفتم اکتبر تا کنون، نزدیک صد شعر برای غزه و فلسطین سروده است؛ از لحظات و احوال مختلف مظلومیت تا فتح و حماسه؛ اما هرچه با داستان فلسطین پیش میرویم، با مظلومیتهایی روبهرو میشویم که در اشعار این شاعر پرکار و دیگر شاعران هم، این سطح از مظلومیت غزه و توحش رژیم صهیونی، پیدا نمیشود. گویی شاعران ما هر چه تلاش میکنند پابهپای مظلومیت مردم غزه بیایند، باز هم دشمن حیوانصفت، شیوهای جدید از سَبُعیت را رو میکند که زبان قاصر از توصیفش بوده و شاعر باید برای این مظلومیتهای جدید، شعری جدید بسراید؛ برای مظلومیتی جدید از جنس گرسنگی.
🔹گرسنگی، این روزها بیشتر از بمبهای اسرائیلی آدم میکشد و کودکان غزه از گرسنگی در حال تلف شدنند. این وضعیت غذا و امکانات دارویی و بهداشتی بهگونهای است که اگر غذا هم به این مظلومان برسد، باز خیلیها زنده نخواهند ماند. ویدئویی که در این فرسته میبینید، تنها یک صحنه از هزاران صحنهایست که در همین یکی دو روز در غزه رخ داده است. شعری هم که به این فیلم ضمیمه شده، هرچند زبانی برای توصیف این جنایت نیست و شعری برای یک سال گذشته است؛ اما نهیبیست بر جهان کوروکر که چشم بر این جنایات پوشانده و سیلی بر صورت هنرمندانی است که هنرشان خرج مظلومان نمیشود!
🔻رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
بافتار
🔻من گرسنهام! نهیب غزل فاطمه عارفنژاد به بیتفاوتی جهان نسبت به مظلومیت غزه 🔹فاطمه عارفنژاد شاعر
🔹کامل این شعرِ فاطمه عارفنژاد را بخوانیم:
از باغ ما در گیرودار جنگسالی
کوچیدهاند آن خندههای پرتقالی
حالا به جای شور مهتاب و ستاره
یک کهکشان اشک است در چشم اهالی
خونی چکیده از گلوی سینهسرخی
روییده گلهای جدیدی روی قالی
بغض من و دنیای خارج هردو ساکت
گهواره و آغوش مادر هردو خالی
خوابیده بابا گوشهٔ مسجد...چه زیبا
خواب شهادت دیدهام من هم.. چه عالی
ای صاحب خودکارهای نامسلمان!
ای شاعر تصنیفهای لاابالی!
از رنجهای ما نگفتی با چه رویی؟
از دردهای خود بگویم با چه حالی؟
اینجا که من هستم شبیه کربلا نیست؟
هل من معین...؟ پاسخ نده با بیخیالی
🔻رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane
بافتار
🔻من گرسنهام! نهیب غزل فاطمه عارفنژاد به بیتفاوتی جهان نسبت به مظلومیت غزه 🔹فاطمه عارفنژاد شاعر
🔻بنیاد خیریه حضرت خدیجه کبری (س) از ابتدای طوفان الاقصی مشغول تهیه و توزیع غذا در غزه است. کمکهای مالی خود را از طریق این خیریه میتوانید به غزه برسانید.
کانال بنیاد خیریه حضرت خدیجه کبری (س)👇
🆔@bonyadkhadijah
آسمان تشنه است
آثار تجسمی هنرمندان برای فاجعهٔ گرسنگی در غزه
بخش اول گزیده آثار
🔹«آنها در کشتن ما اسراف میکنند»؛ این جمله را ماهها قبل یک بانوی اهل غزه، بعد از زنده زنده سوختن هموطنانش در خیمههای اردوگاه میگفت. ابعاد جنایت رژیم صیهونیستی در غزه شاید فقط با همین عبارتِ «اسراف در کشتن» قابل وصف باشد. غزه آنقدر گرسنه است که دیگر کسی رمق ندارد تا برای زنده ماندنش کاری کند؛ اما همچنان هستند هنرمندان باوجدانی که غیرتشان اجازه نمیدهد تا در این وضعیت سکوت کنند.
هنرمندان تجسمی در شیوههای مختلف نظیر کارتون، کاریکاتور و نقاشی دیجیتال برای مسئلهٔ محاصرهٔ غذایی غزه و گرسنگی مردمش تولید اثر کردند. در این فرسته، منتخبی از آثار تولید شده هنرمندان کشورهای مختلف را گردآوری کردهایم.
🔹نکتهای که عمدهٔ آثار گرفتارش هستند، گیر کردن در ظاهر مسئله است. تمایزی که نقاشی حسن روحالامین با عمدهٔ آثار دارد در همین نکته نفهته است که کمی از ظاهر ماجرا عبور کرده است. روحالامین، بطن مسئله را در نقاشی به تصویر کشیده است. بطن ماجرا در آن جاییست که مردم غزه با همه ظلمهایی که دیدهاند اما توکلشان به خداست و دستانشان به سمت خدا دراز است و لطف الهی هم نظر به آنها دارد.
......
خیریه حضرت خدیجه کبری (س) از ابتدای طوفان الاقصی مشغول تهیه و توزیع غذا در غزهاند. در این روزها که مواد اولیه در غزه کمیاب و بسیار گران شدهاند نیازمند کمکهای مالی شما برای تهیه غذا در غزهاند. کمکهای مالی خود را میتوانید به این بنیاد بسپارید تا تعداد بیشتری غذا تهیه و توزیع شود.
......
🔻رسانه بافتار
🆔 @baftar_resane