🔹«طرح اول این دفتر در دی ماه ۱۳۴۲ ریخته شد. به انگیزه خونی که در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ از مردم تهران ریخته شد و روشنفکران در مقابلش دستهای خود را به بیاعتنایی شستند.» (از پیشدرآمدِ کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران»)
🔹هنوز یک سال از انتشار کتاب «غربزدگی» نگذشته که «قیام ۱۵ خرداد» رخ میدهد. جلال آلاحمد که از سکوت روشنفکران زمان در برابر «خونهای ریختهشده» متحیر است، تصمیم میگیرد تا کتابی را به نقد جریان روشنفکری اختصاص دهد: «در خدمت و خیانت روشنفکران».
مسئله اصلی آلاحمد در این کتاب همچنان همان مسئله اساسی است: «غربزدگی»؛ اما او حالا نه از پدیدهای به نام غربزدگی که از عامل اجتماعی آن مینویسد؛ «روشنفکر» و کتاب او گزارشی است از تاریخ روشنفکری و تحلیلیای است از عملکرد آن.
🔹آلاحمد بحث را از خود واژه «روشنفکر» آغاز میکند. او معتقد است همتراز گرفتن این کلمه و واژه «انتلکتوئل» -که سابقهای تاریخی در غرب دارد- «غلطی مشهور» است و همین اشتباه آغازگر تأملات اشتباه بعدی است. برای محکم گذاشتن خشت اول کتاب، آلاحمد بحث خود درباره ریشه کلمه «انتلکتوئل» را با واکاوی تاریخ فرهنگی و فلسفی روشنفکری در غرب ادامه میدهد.
به نظر آلاحمد، روشنفکر نه پدیدهای وارداتی است و نه یک روزه به وجود آمده. او مینویسد: «روشنفکر [...] يك محصول اختصاصی دنیای غرب است که در حدود دویست سال پیش […] به مرحله استعماری رسیده بود و به قیمت غارت مستعمرات، قدرت این را یافته بود که خوراک کارخانهها و موزهها و آزمایشگاههای خود را فراهم کند.»
آلاحمد پس از بیان این نکته، بارها و در جایجای کتاب به مقایسه روشنفکر ایرانی و روشنفکر غربی میپردازد. او معتقد است روشنفکر ایرانی بهصرف اشتراک در نتایج توسعه، به درجه روشنفکری نمیرسد و روشنفکری سیری تاریخی است که هیچگاه در ایران رخ نداده است: «[روشنفکران ایرانی] گمان کردهاند که در حوزه متروپل به سر میبرند بیتوجه به مقاصد استعماری غرب و نیز بیتوجه به اصالتهای سنتی و بومی که اغلب هدف اصلی هجوم استعمار بودهاند.»
🔹به بهانه صدمین سال تولد جلال آلاحمد، بریدههایی از کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» را گزیدهایم؛ کتابی دربردانده صریحترین نظرات جلال درباره روشنفکری و آغازگر فصل جدید –و پایانی– زندگی او که تحلیلهای اساسیاش از روشنفکری همچنان کارآمدند.
نبرد ایران و اسرائیل
برشهایی از رمان «رمق»
نوشته «مجید اسطیری»
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
«این موقعیت، نزدیکترین موقعیت برخورد ملت ایران با نمایندگان اسرائیل است.»
🔹مجید اسطیری علت انتخاب سوژه رمان «رمق» را در مصاحبه با سایت «شهرستان ادب»، ناشر کتاب، اینطور بیان میکند:«من با تاریخ معاصر کشورم درگیرم و معمولاً سالی چند کتاب در حال و هوای تاریخ انقلاب اسلامی مطالعه میکنم. این مقطع تاریخی برایم خیلی جذاب بود و شاید علت جذابیتش این بود که نزدیکترین موقعیت برخورد ملت ایران با نمایندگان اسرائیل است و مردم نمیتوانند این فرصت را از دست بدهند.»
🔹تصویر رویارویی مستقیم ایران با رژیم صهیونیستی برای مخاطب ایرانی یک سوژه کمیاب است. نویسنده رمان با دست گذاشتن روی یک واقعه تاریخی که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ در ورزشگاه «امجدیه» (شیرودی کنونی) تهران رخ داده، داستان خود را مینویسد. داستان درباره جام ملتهای آسیا، بازی تیم ملی فوتبال ایران و اسرائیل است؛ بازیای که پایانش، شروعی بر خشم و انزجار ایرانیها بود و یک نقطه تاریخی از تقابل مستقیم ایرانیها با نمایندگان اسرائیل در تهران را روایت میکند. داستان رمان، روایت همین موقعیت خاص تاریخیست.
🔹زاویه دید این داستان، اول شخص است و توسط کاراکتر اصلی داستان به نام «رئوف» روایت میشود. ساختار زمانی داستان غیرخطیست و در گذشته و حال و آینده در رفتوآمد است. از این رو، شاید در ابتدا، داستان، پراکنده به نظر بیاید اما در روند داستان، متوجه خط داستان خواهید شد.
🔹آزادی و آزاد بودن برای شخصیت اصلی داستان، آنقدر مسئله است که حتی از مسجد و مجموعه مذهبی انقلابی که به آن تعلق دارد، جدا میشود تا خود را از قید هر چیزی رها کند. البته دلبستگیهای مذهبیاش دائم او را در حالت تذبذب و تردید نگه میدارد. یکی از نقاطی که منجر به این تردید میشود دوستی او با کسی است که به لحاظ فکری نقطه مقابل اوست و درگیری درونیاش را عمق میبخشد. رئوف در درون خود، درگیر کشاکشهای حق و باطل شده است و خواننده، با وجدانِ شخصیت اصلی داستان همقدم میشود تا جایی که «انتخاب» برای رئوف ناگریز میشود و او در صحنه نبرد، باید «موقعیت» خود را انتخاب کند.
🔹از دیگر ویژگیهای بارز «رمق»، بازنگری مفاهیمی همچون «مردم» و «مبارزه» است. ذهن کاوشگر کاراکتر اصلی داستان، در پی کشف معنای این مفاهیم است. برخی از جملات داستان، شعاری به نظر میآیند؛ اما به خاطر شخصیتپردازی، چون اندازه دهن گوینده است، قابل پذیرش می شود.
🔹در روزهایی که کینه و انزجار وجدان جهانی از رژیم صهیونیستی بیش از پیش شده، بریدههایی از کتاب «رمق» را انتخاب کردهایم. مطالعه این رمان را در روزهای پساطوفان الاقصی به مخاطبین بافتار پیشنهاد میکنیم.
🎵 پادکست «قرهباغی! غم مدار»
🔹پیرامون موسیقی اعتراض در ایران
🔹با نگاهی به آثار مرحوم اسفندیار قرهباغی
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
قرهباغی! غم مدار.mp3
20.88M
🔹بازخوانی بخشی از گفتگو با مرحوم اصغر فردی پیرامون موسیقی اعتراض با نگاهی به آثار مرحوم اسفندیار قره باغی
🔹با صدای: محمدمهدی فراهانی
🔹منبع متن: کتاب «متولد بهمن» به تحقیق و تدوین روح الله رشیدی
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
🔹یک سالی میشود که جای خالی یکی از حماسهخوانان موسیقی ایرانی احساس میشود و همه، او را با تکسرود ماندگار «آمریکا! آمریکا، ننگ به نیرنگ تو» میشناسیم: اسفندیار قرهباغی (۱۴۰۱-۱۳۲۲). به مناسبت سپریشدن یک سال از درگذشت تلخ این خواننده و آهنگساز خاطرهساز، چکیدهای از متن یک گفتوگو با زندهیاد اصغر فردی، با نام «قرهباغی، غم مدار!» را بازخواني كردهايم. متن این مصاحبه در کتاب «متولد بهمن» (خاطرات اسفندیار قرهباغی) با تحقیق و تدوین روحالله رشیدی و ازسوی انتشارات «راهيار» منتشر شده است.
🔹اصغر فردی (۱۳۹۷-۱۳۴۲) شاعر، پژوهشگر، گوینده، مستندساز و تنها شاگرد استاد سیدمحمدحسین شهریار بود. وی در بخش اول متن اصلی گفتوگو، به پیشینۀ موسیقی اعتراض در کشورهای جهان و سپس ایران میپردازد و در بخش دوم، جايگاه قرهباغی در اين گونه موسيقي را پساز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بررسي ميكند. در این پادکست، خلاصهای از بخش موسیقی اعتراضی در ایران را با صدای محمدمهدی فراهانی خواهیم شنید.
امیدواریم که یاد و خاطرۀ این دو مرد نامدار خطۀ تبریز، هميشه جاودانه و پاینده باشد.
🔷 حماسه فاطمیتباران
🔹تمثال مادران شهدا در ده نقاشی
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35