فردا صبح رفت، اما تیپ حضرت رسول تکمیل شده بود.
به عنوان آرپی جی زن و مسئول تدارکات گردان حبیب رفت.
دل واپس بودم.
چه قدر شهید می آوردند. پشت سر هم مارش عملیات می زدند.
به عکس قاب شده ی منوچهر روی تاقچه دست کشیدم.
این عکس را خیلی دوست داشتم.
ریش های منوچهر را خودم آنکادر
می کردم.
آن روز از روی شیطنت، یک طرف ریش هایش را با تیغ برده بود تا چانه، و بعد چون چاره ای نبود،
همه را از ته زده بود.
این عکس را با همه ی اوقات تلخی منوچهر ازش انداخته بودم.
منوچهر مجبور شد یک ماه مرخصی بگیرد و بماند پیش من.
روش نمی شد با آن سر و وضع برود سپاه، بین بچه ها.
اما دیگر نمی شد از این کلک ها سوار کنم.
نمی توانستم هیچ جوره او را نگه دارم پیش خودم.
یک باره دلم کنده شد.
دعا کردم برای منوچهر اتفاقی نیوفتد.
می خواستم با او زندگی کنم؛
زیاد و برای همیشه.
دعا کردم منوچهر بماند.
هرچه می خواست بشود.
فقط او بماند....
همان روز ترکش خورده بود.
برده بودنش شیراز و بعد هم آورده بودند تهران.
خانه ی خاله اش بودیم که زنگ زد. گفتم: کجایی؟
صدات چقدر نزدیک است.
گفت:«من همیشه به تو نزدیکم.»
گفتم: خانه ای
گفت:«نمی شود چیزی را از تو قایم کرد.»...
رفته بود خانه پدرم.
گوشی را گذاشتم، علی را برداشتم رفتم.
منوچهر روی پله ی مرمری کنار باغچه نشسته بود و سیگار می کشید.
رنگش زرد بود.
سیگار را گذاشت گوشه لبش و علی را با دست راست بغل کرد.
نشستم کنارش روی پله و سیگار را از لبش برداشتم و انداختم دم حوض.
همین که آمدیم حرف بزنیم،
پدرم با پدر و مادر منوچهر و عموش،
همه آمدند و ریختند دورش.
عمو منوچهر را بغل کرد و زد روی بازوش.
من فقط دیدم منوچهر رنگ به روش نماند.
سست شد. نشست.
همه ترسیدیم که چی شد.
زیر بغلش را گرفتیم، بردیم تو.
زخمی شده بود. از جای ترکش بازوش خون می آمد و آستینش را خونی می کرد. می دانستم نمی خواهد کسی بفهمد. کاپشنش را انداختم روی دوشش.
علی را گذاشتم آن جا و رفتیم دکتر.
کتفش را موج گرفته بود.
دستش حرکت نمی کرد.
دکتر گفت: دو تا مرد می خواهد که نگهت دارند. آمپول های بزرگی بود که باید می زد به کتفش.
منوچهر گفت:«نه، هیچ کس نباشد. فقط فرشته بماند، کافی است.»
پیراهنش را درآورد و گفت شروع کند.
دستش توی دستم بود.
دکتر آمپول می زد و من و منوچهر چشم دوخته بودیم به چشم های هم.
من که تحمل یک تب منوچهر را نداشتم، باید چه می دیدم. منوچهر یک آخ نگفت. فقط صورتش پر از دانه های عرق شده بود. دکتر کارش تمام شد نشست.
گفت: تو دیگر کی هستی؟
یک داد بزن من آرام بشم،
واقعا دردت نیامد
گفت:«چرا، فقط اقرار نمی خواستید. عین اتاق شکنجه بود.»
دستس را بست و آمدیم خانه.
ده روزی پیش ما ماند....
🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات
⏪ادامه دارد.....
☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف
💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠
@Baghdad0120
#یاران_گمنام_شهید_سلیمانی
#مجـیـــر
#رمان_خوب_ایرانی
#رمان_جذاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا نمیرسد به حضورت دعای ما؟ شنبه،دوباره شنبه، دوباره سه نقطه چین… بی تو چه زود میگذرد هفته های ما...
#العجل مولای من
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨
#حدیث_روز
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله):
إنَّ صَبرَ المُسلِمِ فِی بَعضِ مَواطِنِ الجِهاد یَوماً واحِداً خَیرٌ لَهُ مِن عِبادَةِ أربَعینَ سَنَةً.
یک روز شکیبایی مسلمان در برخی از جایگاههای جهاد برای او از چهل سال عبادت بهتر است.
Surely one day patience of a Muslim in some occasions of Jihād is better than forty years of pray.
مستدرک الوسائل، ج 11، ص 21
#حدیث #اهلبیت #أحاديث #shia #imamali #شیعہ #islam
@baghdad0120
شهید عماد مغنيه
معروف به حاج رضوان ۷ دسامبر ۱۹۶۲م در شهر صور واقع در جنوب لبنان به دنیا آمد. پدرش فايز مغنیه است و برادرانش جهاد و فؤاد بودند که به شهادت رسیدند وی به «مرد سایه» شهرت داشته و به عنوان مغز متفکر حزب الله لبنان شناخته شده بود. خانواده مغنیه پس از مدتی از صور به ضاحیه جنوبی بیروت نقل مکان کردند و در این منطقه بودکه وی تحصيلات ابتدایی و دبیرستان خود را گذراند و پس از آن در جوانی وارد دانشگاه آمریکایی بیروت (AUB) شد.عماد مغنيه سه فرزند به نام های جهاد ، فاطمه و مصطفی داشت که جهاد، در ۱۸ ژانویه ۲۰۱۵ م (۲۸ دی ۱۳۹۳ ش) در هجوم بالگردهای اسرائیلی به خودروی حامل وی در بلندی های جولان سوریه به شهادت رسيد. عماد مغنیه ۱۲ فوریه ۲۰۰۸م (۲۳ بهمن ۱۳۸۶ ش) در پی انفجار در خودروی بمب گذاری شده در دمشق، به شهادت رسيد.
#فرزند_امام
#شهید_عماد_مغنیه
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_مهدی_نعمائی_عالی #شهید_مدافع_حرم_مهدی_نعمائی_عالی شهید «مهدی نع
✨
#روز_شمار_دفاع_از_حرم
🕊
#شهید_حسن_شاطری
#شهید_مدافع_حرم_حسن_شاطری
حسن شاطری در تیرماه سال ۱۳۴۱ در خانوادهای مذهبی در سمنان به دنیا آمد. همان سربازانی که در گهواره بودند و چشم امید امام؛ انقلاب که پا گرفت، همزمان با عمر نهضت جوانی ۱۶ ساله شده بود که با هر اعلامیه امام در اعتراض به رژیم منحوس پهلوی، به خیابانها میآمد و ندای سقوط پهلوی را همصدا با همه سربازان امام سر میداد، فریادشان به ثمر نشست و انقلاب پیروز شد.
چند ماهی از انقلاب نگذشته بود که با فرمان تشکیل بسیج مستضعفین، به بسیج پیوست، سال ۵۹ بود که سردشت به دست عناصر ضدانقلاب افتاد، عاشق جهاد بود؛ فرصت را غنیمت شمرد به سردشت رفت. دیری نپایید که با توجه به تواناییها، مسئول تدارکات سپاه سردشت شد.
فرماندهی گردان در سال ۶۰، مسئول تدارکات و عملیات قرارگاه حمزه سیدالشهدا در سال ۶۲، مسئول تدارکات، عملیات و رئیس ستاد لشکر استقراری سردشت در سال ۶۳، مسئول عملیات سردشت در سال ۶۴ تا ۶۶، مسئول فنی مهندسی قرارگاه حمزه سیدالشهدا در سال ۶۷، معاونت مهندسی قرارگاه حمزه سیدالشهدا سال ۶۹ و همچنین فرمانده مهندسی سپاه اصفهان از جمله مسئولیتهایی بود که با توجه به تواناییهایش به عهده او گذارد
#صلوات 🌷
#قاسم_بن_الحسن
#شهدای_مدافع_حرم
@baghdad0120
baghdad0120
شهید عماد مغنيه معروف به حاج رضوان ۷ دسامبر ۱۹۶۲م در شهر صور واقع در جنوب لبنان به دنیا آمد. پدرش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی و مرگ انسانهائی مانند او، حماسهای است که ملت ها را بیدار میکند و به جوانان #الگو میدهد و افقهای روشن و راه رسیدن به آن را برای همه ترسیم مینماید.
امام خامنهای(دام ظله)
#شهید_عماد_مغنیه
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و حیف ...
حسرتی به دل ما مونده، اینه که نشد نمازشو در قدس بخونه
اگر مونده بود میخوند
شک ندارم
#قدس_خونبهایت
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
🍃✨
۱۴ سال پیش در چنین ساعتی بود که در محله کفرسوسه #دمشق یکی از بزرگترین و رشیدترین فرماندهان مقاومت به دست عوامل رژیم صهیونیستی به #شهادت رسید. نام جاودانه سردار حاج #عماد_مغنیه هیچ وقت از ذهن پلید صهیونیستها پاک نخواهد شد... هر چند با حذف فیزیکی او این وجود نازنین را از ما گرفتند اما واقعیت آن است که راهی که حاج عماد برای نابودی این رژیم هموار کرد بدون شک سرانجام منجر به نتیجه خواهد شد.
اما موضوعی که همواره بر دل امثال من سنگینی میکند، انتقام از این رژیم قاتل و تروریست است. اگر این رژیم بابت هر یک از جنایاتی که انجام داده بود پاسخ میگرفت هیچگاه این اندازه جلو نمیآمد و دست درازی نمیکرد. صهیونیستها در طول سه دهه گذشته بهترین و عزیزترین فرماندهان ما را به شهادت رساندند اما موضوع انتقام هیچوقت آنگونه که باید به نتیجه نرسید. ما هنوز منتظر انتقام خون این شهید، برادران و فرزندش برومندش هستیم...
#حاج_رضوان
#قاسم_بن_الحسن
# زنده_ایم_به_قصاص✓
@baghdad0120
✨🇮🇷
#ایران
با حضورامیر سرتیپ آشتیانی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، مدیر عامل سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع امیر خواجه فرد و جمعی از مسئولان نیروهای مسلح، دستاوردهای این سازمان در حوزه پهپادی رونمایی شد. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اشاره به پهپادهای پیشرفته رونمایی شده در نمایشگاه دستاوردهای پهپادی سازمان صنایع هوایی گفت: قدم گذاشتن در تولید نسل های بسیار پیشرفته ی پهپادی، گوشه ای از عزم، اراده و باور وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و تحقق شعار «ما میتوانیم» است.
یکی از این پهپادها که پیش از این گمان میرفت موشک کروز مبین باشد، به نظر یک پهپاد با موتور جت است که میتواند به عنوان یک عامل انتحاری هم به کار برود. البته در این گزارش نام این دو پهپاد ذکر نشده است.
#دانش_دفاع
#قاسم_بن_الحسن
#اخبار_تحولات_منطقه