eitaa logo
baghdad0120
1.3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4هزار ویدیو
25 فایل
#بسم_الله_قاصم_الجبارین ـــ ـ ـ ـــ🍃 مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ تاسیس: جمعه، ۱۳ دی ۱۳۹۸ #قاسم_بن_الحسن را در همه پیام رسان ها دنبال کنید #چ۴۵
مشاهده در ایتا
دانلود
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_بیست_و_یکم 🔹 کنار حوض میان حیاط صورتم را شست، در آغوشش مرا تا اتاق کشاند
🔹 نگاهش می‌درخشید و دیگر نمی‌خواست احساسش را پنهان کند که به میدان زد :«از دیشب یه لحظه نتونستم بخوابم، فقط می‌خوام ازتون مراقبت کنم، حالا بذارم برید؟» دلم لرزید و پای رفتنم دل او را بیشتر لرزانده بود که نفسش در سینه ماند و صدایش به سختی شنیده شد :«من فقط می‌خواستم بدونم چه احساسی به دارید، همین!» 🔹 باورم نمی‌شد با اینهمه بخواهد به حریم من و سعد وارد شود که پیشانی‌ام از شرم نم زد و او بی‌توجه به رنجش چشمانم نجوا کرد :«می‌ترسیدم هنوز دوسش داشته باشید!» احساس ته‌نشین شده در صدایش تنم را لرزاند، در برابر چشمانی که گمان می‌کردم هوایی‌ام شده‌اند، شالم را جلوتر کشیدم تا صورتم کمتر پیدا باشد. 🔹 انگار دیگر در این خانه هم امنیتی نبود و باید فرار می‌کردم که با خبرش خانه خیالم را به هم ریخت :«صبح موقع نماز سیدحسن باهام تماس گرفت. گفت دیشب بچه‌ها خروجی به سمت حمص یه جنازه پیدا کردن.» با هر کلمه نفسش بیشتر در سینه فرو می‌رفت و من سخت‌تر صدایش را می‌شنیدم که دیگر زبانش به سختی تکان می‌خورد :«من رفتم دیدمش، اما مطمئن نیستم!» 🔹 گیج نگاهش مانده و نمی‌فهمیدم چه می‌گوید که موبایلش را از جیب پیراهن سفیدش بیرون کشید، رنگ از صورتش پرید و مقابل چشمانم به نفس نفس افتاد :«باید هویتش تأیید بشه. اگه حس می‌کردم هنوز دوسش دارید، دیگه نمی‌تونستم این عکس رو نشون‌تون بدم!» همچنان مردد بود و حریف دلش نمی‌شد که پس از چند لحظه موبایل را مقابلم گرفت و لحنش هم مثل دستانش لرزید :«خودشه؟» 🔹 چشمانم سیاهی می‌رفت و در همین سیاهی جسدی را دیدم که روی زمین رها شده بود، قسمتی از گلویش پاره و خون از زیر چانه تا روی لباسش را پوشانده بود. سعد بود، با همان موهای مشکی ژل زده و چشمان روشنش که خیره به نقطه‌ای ناپیدا مانده بود و قلبم را از تپش انداخت. تمام بدنم رعشه گرفته و از سفیدی صورتم پیدا بود جریان در رگ‌هایم بند آمده که مصطفی دلواپس حالم مادرش را صدا زد تا به فریادم برسد. 🔹 عشق قدیمی و وحشی‌ام را سر بریده و برای همیشه از شرّش خلاص شده بودم که لب‌هایم می‌خندید و از چشمان وحشتزده‌ام اشک می‌پاشید. مادرش برایم آب آورده و از لب‌های لرزانم قطره‌ای آب رد نمی‌شد که خاطرات تلخ و شیرین سعد به جانم افتاده و بین برزخی از و بیزاری پَرپَر می‌زدم. 🔹 در آغوش مادرش تمام تنم از ترس می‌لرزید و بسمه یادم آمده بود که با بی‌تابی ضجه زدم :«دیشب تو بهم گفت همین امشب شوهرت رو سر می‌بره و عقدت می‌کنه!» و نه به هوای سعد که از وحشت ابوجعده دندان‌هایم از ترس به هم می‌خورد و مصطفی مضطرب پرسید :«کی بهتون اینو گفت؟» سرشانه پیراهن آبی مادرش از اشک‌هایم خیس شده و میان گریه معصومانه دادم :«دیشب من نمی‌خواستم بیام حرم، بسمه تهدیدم کرد اگه نرم ابوجعده سعد رو می‌کشه و میاد سراغم!» 🔹 هنوز کلامم به آخر نرسیده، خون در صورتش پاشید و از این تهدید بی‌شرمانه از چشمانم شرم کرد که نگاهش به زمین افتاد و می‌دیدم با داغیِ نگاهش زمین را آتش می‌زند. مادرش سر و صورتم را نوازش می‌کرد تا کمتر بلرزم و مصطفی آیه را خوانده بود که به چشمانم خیره ماند و خبر داد :«بچه‌ها دیشب ساعت ۱۱ پیداش کردن، همون ساعتی که شما هنوز تو بودید! یعنی اون کار خودش رو کرده بود، چه شما حرم می‌رفتید چه نمی‌رفتید دستور کشتن همسرتون رو داده بود و ...» و دیگر نتوانست حرفش را ادامه دهد که سفیدی چشمانش از عصبانیت سرخ شد و گونه‌هایش از گل انداخت. 🔹 از تصور بلایی که دیشب می‌شد به سرم بیاید و به حرمت حرم (سلام‌الله‌علیها) خدا نجاتم داده بود، قلبم به قفسه سینه می‌کوبید و دل مصطفی هم برای محافظت از این به لرزه افتاده بود که با لحن گرمش التماسم می‌کرد :«خواهرم! قسم‌تون میدم از این خونه بیرون نرید! الان اون حرومزاده زخمیه، تا زهرش رو نپاشه آروم نمی‌گیره!» شدت گریه نفسم را بریده بود و مادرش می‌خواست کمکم کند تا دراز بکشم که پهلویم در هم رفت و دیگر از درد جیغ زدم. مصطفی حیرت‌زده نگاهم می‌کرد و تنها خودم می‌دانستم بسمه با چه قدرتی به پهلویم ضربه زده که با همه جدایی چندساله‌ام از هیئت، دلم تا در و دیوار پر کشید. 🔹 میان بستر از درد به خودم می‌پیچیدم و پس از سال‌ها (علیهاالسلام) را صدا می‌زدم تا ساعتی بعد در بیمارستان که مشخص شد دنده‌ای از پهلویم ترک خورده است. نمی‌خواست از خانه خارج شوم و حضورم در این بیمارستان کارش را سخت‌تر کرده بود که مقابل در اتاق رژه می‌رفت مبادا کسی نزدیکم شود... ✍️نویسنده: ✨🦋 @baghdad0120
baghdad0120
✨️🇮🇷 🔴 چند روز همه رسانه‌ها از #اینترنشنال، #منوتو تا بقیه تبلیغات کردند که بزرگ‌ترین نشست سران مخال
✨️🇮🇷 🔴۲۲ بهمن اعجاب آور و روسیاهی دوباره سران فتنه 🔹حضور کم نظیر ، همچنان که موجب و نا امیدی و و و دیگر دشمنان شد، از جمله را عزادار کرد. ♦️میزان حضور مردم در جشن امسال پیروزی انقلاب به نحوی بود که یکی از رکورد‌های بالای دهه گذشته را به ثبت رساند. خباثت دشمنان ملت ایران و جریان‌های در چند ماهه گذشته موجب شده بود تا مردم با احساس مسئولیت و جدیت و شادابی بیشتری در و جشن 22 بهمن امسال حضور به هم برسانند. 🔹این جشن بزرگ در حالی رقم خورد، که خاتمی و اخیرا به حرم مطهر حضرت (ره) رفته بودند و خاتمی در آنجا گفته بود: "امروز نمی‌دانیم آیا باید به خاطر پیروزی انقلاب بگیریم و خوشحال باشیم یا آنکه به خاطر انحرافی که در مسیر آن ایجاد شده باشیم؟!". ♦️اظهارات منافقانه خاتمی در حالی است که وی در کنار موسوی، از سران فتنه شورش اشرافیت علیه جمهوریت و اسلامیت در سال 1388 (به بهانه تقلب) بود و ننگی بزرگ در همراهی با نقشه آمریکا و انگلیس و اسرائیل را در کارنامه خود به ثبت رساند. 🔹از سوی دیگر، ارکان مکتب امام خمینی(ره) در زمینه پایبندی به (ص)، بیزاری از و آمریکا و اسرائیل، پافشاری بر به عنوان اصلی کشور در مقابل آسیب‌ها، خدمت به محرومان و وفاداری به ولی‌نعمتان انقلاب و بیزاری از اشراف، روشن و تفسیر ناپذیر است و خاتمی در این زمینه نیز مسیری جز همراهی و حمایت از معارضان با خط امام(ره) نپیموده است. ♦️سخنان گزافه خاتمی در حرم امام در حالی است که با وجود این که به غلط او را در حرم امام همراهی کرده بود، اما دیروز درباره جشن با شکوه پیروزی انقلاب گفت: "حضور کم نظیر بلکه بی‌نظیر مردم در مراسم امسال، خیلی معنادار است. باید در مقابل و مردم ایران سر تعظیم فرود آورد. جا دارد که این حضور با شکوه را به مردم عزیز و تبریک بگویم". 🔹در همین حال ، در گزارشی نوشت: میزان شرکت مردم «اعجاب‌آور» بود و جالب اینکه، جمعیت حتی پس از اذان ظهر همچنین به سمت محل راهپیمایی می‌آمد... گویا همه علیه یک صف بسته بودند». ♦️"خبرآنلاین"، دیگر خبرگزاری وابسته به طیف اصلاح‌طلبان هم در گزارشی نوشت: "حضور پرشور ملت ایران در راهپیمایی۲۲ بهمن: نمایش در خیابان/ توهم به پایان رسید. راهپیمایی پرشور پیروزی انقلاب اسلامی در تمام شهرهای ایران در شرایطی برگزار شد که از روزها قبل موج تبلیغی بزرگی علیه انقلاب توسط شکل گرفته بود. گزارش‌ها حاکی از حضور گسترده مردم در این رویداد دارد. ". @baghdad0120