baghdad0120
✨🏴 ای سراپا پاکی و ایثار یا #ام_البنین #وفات_حضرت_ام_البنین #جانفدا #جان_فدا #قاسم_بن_الحسن @bag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عفّت و پاکیِ زن کهنه نگردد به زمان
تا ابد چادرِ زینب، خوش و تازه ست و جدید
آنکه گوید به تو بگشای ز سر، بندِ حجاب
بیگمان دوخته بر عفّتِ تو چشمِ امید
#زن_عفت_افتخار
#قاسم_بن_الحسن
#مرد_غیرت_اقتدار
#زن_حجاب_امنیت
@Baghdad0120
تو جایَت در کنارِ قلبِ من تا حشر میماند
خدا هم مردمانِ با وفا را دوست میدارد
#قاسم_بن_الحسن
#سردار_دلها
#جان_فدا
@Baghdad0120
✨🍃
«إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً»
---------------------------------------------
آنقدر بگوئید ظهور نزدیک است؛ تا خداوند فرج را نزدیک گرداند.✨
☀️امام کاظم(علیهالسلام) فرمودند:
اگر به ما بگویند این امر (ظهور) تحقق نمیپذیرد، مگر بعد از دویست یا سیصد سال و آن را دیر ببینیم، دل ها دچار سختی و قساوت گردد. بگوئید چه زود است چه نزديک است و بدينگونه دلهای مردم اُنس ميگيرد و آرامش میيابد و فرج نزديک میشود».
«فَلَوْ قِيلَ لَنَا إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ إِلَى مِائَتَيْ سَنَةٍ أَوْ ثَلاَثِمِائَةِ سَنَةٍ لَقَسَتِ اَلْقُلُوبُ وَ لَرَجَعَ عَامَّةُ اَلنَّاسِ عَنِ اَلْإِسْلاَمِ وَ لَكِنْ قَالُوا مَا أَسْرَعَهُ وَ مَا أَقْرَبَهُ تَأَلُّفاً لِقُلُوبِ اَلنَّاسِ وَ تَقْرِيباً لِلْفَرَجِ»
📗الکافی ج ۱، ص ۳۶۹
📗الوافی ج ۲، ص ۴۲۸
📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲
📗الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۳۴۱
#امام_زمان #ظهور_نزدیک_است #انتظار #ظهور #امید #صبح_بخیر
#قاسم_بن_الحسن
•┈••✾•✨🌸✨•✾••┈
@baghdad0120
✨🇮🇷
#کلام_شهید
«در اوضاع سیاسی کنونی که نائب برحق حضرت ولیعصر(عج) رهبرمان امام خامنه ای(مدظله العالی) به تنهایی علم را بردوش گرفته و رجال سیاسی چندان همسو با فرمایشات ایشان عمل نمی کنند بایستی بچه های مذهبی خود را فدا کنند و فرمایشات نائب برحق امام زمان(عج)را کلمه به کلمه اجرا نمایند چه در باب علم و چه در باب نفس و چه در باب سیایت».
خ
#شهید_علی_جمشیدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جانفدا #جانفدا۰۱۲۰
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
🔥عریانی تو برای پول و لذت من❗️
🔻بررسی واکنش رسانههای معاند به سخنرانی علمی و دقیق امام خامنهای در #دیدار_بانوان_با_رهبری به وضوح از انفعال و سردرگمی امثال ایراناینترنشنال حکایت می کند.
🔻 امام خامنهای با دست گذاشتن روی واقعیت جنایات سودجویانه و مردسالارانه غرب علیه زنان که معمولا تلاش می شود زیر رنگ و لعاب مصنوعی پنهان بماند، وحشت زیادی را به گیرندگان این پیام در غرب ایجاد کردند.
🔻همچنین رهبر انقلاب تلویحا #راهبرد_هجومی را نسبت به بانیان غربی عریانی و انهدام خانواده و سرکردههای داخلی آنها و مروجان سازمان یافته فحشا اعلام کردند که می تواند هشداری سنگین به آنها تلقی شود.
🔻در گام بعدی ایشان ضرورت رعایت حجاب به عنوان واجب شرعی و همچنین اهمیت رفع کاستی و ضعف افراد را به عنوان #هدف_اساسی تبیین نمودند.
🔻رهبر عزیز انقلاب، #روش دستیابی به هدف فوق را از مسیر دلسوزی پدرانه و توام با #محبت صادقانه و انگیزه بخشی مثبت همراه حفظ حداکثری مردم در دایره اسلام و انقلاب تعیین کردند.
🔸پ.ن: خلاصه اینکه؛ غرب یک روز با مزدوری رضاخان در #هفدهم_دی ۱۳۱۴ کشیدن چادر از سر زن مسلمان و «بیحجابی اجباری» را آغاز کرد؛
و امروز همان غرب وحشی و خشن با ماسک دروغین آزادی و حقوق زن، می خواهد به روش «اجبار ناخودآگاه» #حجاب را از زنان بگیرد؛
تا زن هرچه بیشتر به ابزاری برای کامجویی اصحاب ثروت و قدرت جهانی و وسیلهای برای فزونی درآمدهای کثیف اقتصاد سرمایهداری مبدل گردد.
✍حمیدرضا ابراهیمی
#حجاب #زینبیه #جنگ_نرم #روشنگری #قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_هشتم 🔹 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛ نمی
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_نهم
🔹 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم :«فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!»
طوری معصومانه تمنا میکردم که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و #عاشقانه نجوا کرد :«هرچی تو بخوای!»
🔹 انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبهای که نگرانم بود، تصاحب #عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند :«هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!»
میفهمیدم دلواپسیهای اهل این خانه بهخصوص مصطفی عصبیاش کرده و من هم میخواستم ثابت کنم تنها #عشق من سعد است که رو به همه از #همسرم حمایت کردم :«ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد #سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!»
🔹 صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد، مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم :«بخدا فردا برمیگردیم #ایران!»
اشکهایم جگر سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش #اشکم را پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :«فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!»
🔹 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با خشمی که میخواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد :«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون #دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز #اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم #تهران سر خونه زندگیمون!»
🔹 باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید :«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصهخرجی میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و #عاشقانه نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
🔹 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس #خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمیبرد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
🔹 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام #سحر که صدایم زد.
🔹 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم #درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم #آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر #قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@baghdad0120
✨🦋
✨️🇮🇷
🔴واکنش عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبری به اهانتهای نشریه فرانسوی
🔹مهدی فضایلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار #رهبری در واکنش به #توهینهای اخیر یک #نشریه_فرانسوی نوشت: «نشریهای که روزی با وقاحت و به نام #آزادی_بیان #پیامبر عظیم الشان اسلام را مورد #هتک قرار داد، #اهانت امروزش به #رهبر_انقلاب که پرچمدار و تداوم بخش #مکتب و راه #پیامبر_اسلام است عجیب نیست؛ چرا که این جریان در حال #اضمحلال است و مصداق الغریق یتشبث به کل حشیش!..وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ»
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جانفدا
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
🔸 شیوع برهنگی، باعث ایجاد #زنای_ذهنی و تولید نسل حرامزاده میشود.
⭕️ #ابلیس با #قزاق_چکمه_پوش خود #حلال_زادگی این #ملت را نشانه رفته بود.
💢 هفدهم #دی ۱۳۱۴، سالروز توطئه #کشف_حجاب به دستور #رضاخان_میرپنج #پهلوی
#لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب #زن_عفت_افتخار
#جانفدا
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨🇮🇷
چادر تو خون بهای شهید است.
#جانفدا #جان_فدا
#حجاب #زینبیه
#حجاب_فاطمی
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨🇮🇷
من تو را به هر زبانی تعریف کردم عشق شدی...
#جانفدا
#جان_فدا
#حاج_قاسم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🇮🇷
افکند آتشی به دل و جان خاص و عام
ای جان فدا نموده که جانها فدای تو...💔
#جانفدا
#جان_فدا
#سردار_دلها
#شهید_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_بن_الحسن
#لبیک_یا_خامنه_ای
@baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🍃
نبودنت را...
با ساعت شنی اندازه گرفته ام
اکنون یک صحرا گذشته است...
#امام_زمان
#انتطار #ظهور
#ظهور_نزدیک_است
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨🇮🇷
«لَقَدْ خَابَ مَنْ رَضِیَ دُونَکَ بَدَلاً».
امام حسین (ع) فرمود: «هرکس به غیر تو دل ببندد، زیان کرده است».
(بحار الانوار، ج ۹۵ ص ۲۱۶ ح۳ )
#حدیث_روز
#جان_فدا #جانفدا
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_سید_بهلول_صداقت_حسینی #شهید_مدافع_حرم_سید_بهلول_صداقت_حسینی #صلو
✨🇮🇷
#روز_شمار_دفاع_از_حرم
🕊
“اشهد ان ” شما زندهتر از ما هستید! مرگ در مسلک ققنوس ندارد جایی🕊
#شهید_مدافع_حرم_سید_بهلول_صداقت_حسینی
#صلوات 🌷
#جانفدا #جان_فدا
#شهدای_مدافع_حرم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨️🇮🇷
حامیان اغتشاشگران و شعار «زن ، زندگی ، آزادی» چه کسانی هستن؟
1️⃣ #پادشاه_عربستان که به چند همسری نه، به شصت همسری معتقد است.
2️⃣ #مسعود_رجوی که همه زنان سازمان مجاهدین را به عقد خود در آورده و رحم آنها را خارج کرد تا باردار نشوند! خاطرات خانم #مریم_سنجابی را درباره کثافت کاری های مسعود رجوی بخوانید. منافقین بازیگر مهم رسانه ای در #آزادی_زنان هستند.
3️⃣ #بن_سلمان که حتی به مادر خودش هم رحم نکرد و او را حبس خانگی کرد. وی شبکه #اینترنشنال را برای آزادی زنان ایران تاسیس کرده است!
4️⃣ #مولوی_عبدالحمید هم در حالی حامی حقوق زنان شده که زنان حق ورود به مسجدش را ندارند اما خب شعار آزادی زن میدهد!
5️⃣ #عبدالله_اوجالان موسس پ ک ک و سازنده شعار زن زندگی آزادی معتقد بود که #ازدواج، مرد کُرد را فلج می کند پس زنان باید بصورت مشترک در اختیار همه اعضای حزب مخصوصا خودش باشد. حجم کثافت کاری اوجالان به حدی بود که همسرش از دستش فرار کرد با اینحال، بخاطر آزادی زنان ایرانی #تروریست تربیت میکند!
👌 حالا اگر کسی به این شعار و پدران آن علاقه دارد، خود داند
#لبیک_یا_خامنه_ای #زن_عفت_افتخار #مرد_غیرت_اقتدار #جانفدا #قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
هدایت شده از baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✌
#مستند حمــله سپـــاه به پایگاه عین الاسد آمریکا
#قاسم_بن_الحسن
#کفش_قاسم_سلیمانی
#زنده_ایم_به_قصاص
#جان_فدا
#جانفدا
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
✨✌ #مستند حمــله سپـــاه به پایگاه عین الاسد آمریکا #قاسم_بن_الحسن #کفش_قاسم_سلیمانی #زنده_ایم_ب
۱۸ دی سالروز حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه آمریکایی عینالاسد.
baghdad0120
#دمشق_شهر_عشق #قسمت_نهم 🔹 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلک
#دمشق_شهر_عشق
#قسمت_دهم
🔹 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!»
از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام #وحشت در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!»
🔹 مات چشمانش شده و میدیدم دوباره از نگاهش #شرارت میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتیبیوتیک گرفتم که تا #تهران همراهتون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت.
سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم #دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشکهایم به دلش مانده بود و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد :«من تو فرودگاه میمونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید #خدا همه چی به خیر میگذره!»
🔹 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت #سُنی هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به #اهل_سنت نداشت! این #وهابیها حتی ما سُنیها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من همکلام شود که با دستش سرم را روی شانهاش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد میکنه، میخواد بخوابه!»
از آیینه دیدم #قلب نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، میخواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر میبارید. او ساکت شد و سعد روی پلکهایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید.
🔹 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جادهایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت میکنم!»
خسته بودم، دلم میخواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانهاش گرم میشد که حس کردم کنارم به خودش میپیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و میدیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ میزند که دلواپس حالش صدایش زدم.
🔹 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله میزد، دستش را به صندلی ماشین میکوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!»
تمام بدنم از #ترس میلرزید و نمیدانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش میکرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟»
🔹 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس میکردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس میکردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینهاش شکست و ردّ #خون را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید.
هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه #مجروحش کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید.
🔹 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمیدید من از #وحشت نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه میدیدم باورم نمیشد که مقابل چشمانم مصطفی #مظلومانه در خون دست و پا میزد و من برای نجاتش فقط جیغ میزدم.
سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من میخوام پیاده شم!» و #رحم از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانهام از درد آتش گرفت و او دیوانهوار نعره کشید :«تو نمیفهمی این بیپدر میخواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@baghdad0120
✨🦋