eitaa logo
♥️ باغ تماشای خدا ♥️
2.8هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
291 فایل
😊 خداوند فرمود : هیچ نترسید که من با شمایم سوره طه شادی روح اهل بیت (ع) ؛ شهیدان و اموات صلوات از مطالب مذهبی و آموزشی کانال باغ تماشای خدا بهره مند شوید تبلیغات @Fatemeh13540 کانال دوم ما https://eitaa.com/joinchat/3999465605Cbb1b1d2c19
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه درس 👆 🌈🌈🌈🌈 🌈🌈🌈 🌈🌈 🌈 👇👇👇 🌈برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 شآن نزول آیات اِفک آیات ۱۱_۱۲_۱۳ 🌈 «افک» بزرگی است که بعضی از برای آبروی رسول خدا این دروغ و تهمت را برای رسول خدا جعل و اختراع کردند 🌈 از سنی وشیعه برای این آیات شآن نزول نقل شده است که البته خالی از اشکال نیستند و تفاسیری چون در صحت این شآن نزول ها تردید کرده اند خلاصه به نقل اهل سنت این است: 👇 🌈 که همسرپیامبر هنگام بازگشت مسلمین از یک غزوه، در یکی از منزلها برای انجام حاجت دور میشود در بازگشت که از مهره های یمانی داشته پاره شده و دنبال آن می گردد ومعطل می شود وقتی برگشت دید حرکت کرده و در نتیجه از قافله باز ماند و توسط صفوان- که از افراد لشکر مسلمین بوده و از دنبال برای جمع‌آوری از راه ماندگان حرکت می‌کرده با تأخیر وارد مدینه شد 🌈 به دنبال این منافقین شایعه پردازی کردند و هایی را علیه همسر پیامبر شایع کردند. 🌈"اکنون آیات را می‌خوانیم و نکاتی که‏ از این آیات استفاده می‌شود- که نکات و بسیار حساسی است و حتی لازم و مورد ابتلای خود ما در زمان خودمان است- بیان می‌کنیم 🌈آیه می‌فرماید: 👇 انَّ الَّذینَ جاؤا بِالْافْک عُصْبَةٌ مِنْکمْ‏ آنان که «» را ساختند و خلق کردند، بدانید یک دسته متشکل و یک عده افراد بهم وابسته از خود شما هستند ❤️ به این وسیله مؤمنین و مسلمین را بیدار می‌کند که توجه داشته باشید در داخل خود شما، از متظاهران به اسلام، افراد و دستجاتی هستند که دنبال مقصدها و هدفهای می‌باشند و دسته‏ بندی وجود دارد؛ ❤️ یعنی می‌خواهد بگوید قصه ساختن این «» از طرف کسانی که آن را ساختند، روی و بی‏ توجهی و ولنگاری نبود، روی و هدف بود، هدف هم ‏ آبرو ساختن و از اعتبار انداختن بود که به هدفشان نرسیدند. ❤️ می‌گوید: بدانید آنها یک دسته بهم وابسته از میان خود شما بودند؛ و بعد می‌گوید:👇 ولی این بود که نتیجه‌اش بود و در واقع این شر نبود ❤️: لا تَحْسَبوهُ شَرّاً لَکمْ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَکمْ‏ گمان نکنید که این یک سوء و شکستی برای شما مسلمانان بود؛ خیر، این داستان با همه آن، به جامعه اسلامی بود. 🌈چرا داستان «افک» بود؟ حال چرا قرآن این را خیر می‌داند نه شر و حال آن که داستان بسیار بود؛ داستانی برای کردن پیغمبر اکرم ساخته بودند 🌈در این یکی از همسران پیامبر از کاروان عقب ماند وصفوان به طور امانت ورعایت تقوا وبا (انا لله وانا الیه راجعون ) او را باشتر خود به مدینه رساند 🌈در اینجا سر کرده ومخالفان پیامبر که همواره دنبال فرصت می گشت خوبی برای تخریب خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله پیدا کرد و مسئله اتهام عایشه را جعل نمود و 🌈این آیه در او نازل گردید و حریم پیامبر صلی الله علیه وآله رااز این نسبت ها کردانید و آنگاه قذف بر سازندگان افک جاری شد👌 (ادامه دارد......👆) ☀️ به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 ╰═⊰🍃❣❣🍃⊱━╯
ادامه درس 👆 ❣🌸❣🌸❣ 🌸❣🌸❣ ❣🌸❣ 🌸❣ ❣ 👇👇👇 ❣برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 بحث اِفک آیات ۱۲_۱۳ آیات اِفک یعنی ودروغ بزرگ که مربوط به یک تاریخی است در یکی از جنگی به یکی از همسران پیامبر اسلام زدند وآن را کردند تااز این راه شخصیت الله صلوات الله علیه وآله را تخریب کنند ❣لذا در این تهمت را ساختگی معرفی نموده را به خاطر فریب خوردن ودامن زدن به این توبیخ کرده وحکم این قبیل اتفاقات را خاطرنشان نموده است ❣ اخلاقی و نکاتی که‏ از این آیات استفاده می‌شود خیلی مهم هست که تربیتی و اجتماعی بسیار حساسی است و حتی لازم و مورد ابتلای خود ما در زمان خودمان است ❣ می‌فرماید: انَّ الَّذینَ جاؤا بِالْافْک عُصْبَةٌ مِنْکمْ‏ آنان که «افک» را ساختند و خلق کردند، بدانید یک دسته متشکل و یک عده افراد بهم وابسته از خود شما هستند ❣ به این وسیله مؤمنین و مسلمین را بیدار می‌کند که توجه داشته باشید در خود شما، از متظاهران به اسلام، افراد و دستجاتی هستند که دنبال و هدفهای خطرناک می‌باشند و دسته ‏بندی وجود دارد ❣ یعنی قرآن می‌خواهد بگوید ساختن این «افک» از طرف کسانی که آن را ساختند ، روی و بی ‏توجهی و ولنگاری نبود، روی و هدف بود، هم بی‏ آبرو ساختن و از اعتبار انداختن بود که به هدفشان نرسیدند. ❣قرآن می‌گوید: 👇 بدانید آنها یک دسته بهم وابسته از میان خود شما بودند؛ و بعد می‌گوید: ولی این بود که نتیجه‌اش خیر بود و در واقع این شر نبود ❣: لا تَحْسَبوهُ شَرّاً لَکمْ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَکمْ‏ گمان نکنید که این یک سوء و شکستی برای شما مسلمانان بود؛ خیر، این با همه تلخی آن، به جامعه اسلامی بود ❣چرا داستان «» خیر بود؟ حال چرا این داستان را خیر می‌داند نه شر و حال آن که داستان بسیار بود؛ داستانی برای کردن پیغمبر اکرم ساخته بودند ( این درس ادامه دارد 👆) 🌳 به کانال باغ تماشای خدا بپیوندید 👇 ╭═⊰🍃❣❣🍃⊱━╮ @Baghetamashyekhoda ╰═⊰🍃❣❣🍃⊱━
ادامه درس 👆 🌼☘🌼☘🌼 ☘🌼☘🌼 🌼☘🌼 ☘🌼 🌼 👇👇👇 🌼برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 ایات اِفک /۱۱_۱۲_۱۳ 🌼"روزهای متوالی (حدود چهل روز) گذشت تا این که نازل شد و تدریجاً اوضاع روشن گردید. 🌼خدا می‌داند [در این مدت‏[ بر اکرم و نزدیکان آن حضرت چه گذشت! 🌼این را به دلیل قرآن می‌گوید خیر است: 👇 1⃣ وخیراول یک دلیل این که این گروهِ شناخته شدند. در هر ‏ای یکی از بزرگترین این است که صفوفْ مشخص نباشد ، مؤمن و افراد همه در یک صف باشند . تا وقتی که اوضاع آرام است خطری ندارد؛ یک که به اجتماع بخورد، اجتماع از منافقینِ خودش بزرگترین صدمه ‏ها را می‌بیند. 🌼لهذا مطلقِ که برای جامعه رخ می‌دهد که در نتیجه آزمایش پیش می‌آید و آشکار می‌شود، 🌼مؤمنها در صف مؤمنین قرار می‌گیرند و پرده نفاقشان دریده می‌شود و در صفی که شایسته آن هستند قرار می‌گیرند ،که یک خیر بزرگ برای جامعه است. 🌼آن منافقینی که این را جعل کرده بودند، آنچه برایشان- به تعبیر قرآن- ماند «اثم» بود (اثم یعنی گناه). داغ گناه روی اینها ماند و تا زنده بودند، دیگر اعتبار پیدا نکردند👌 🌼 [و همه می‌گفتند: [ شما همان منافقهایی هستید که آن داستان را کردید. این یک فایده 2⃣فایده و دوم: 🌼گفتیم که سازندگان داستان، این داستان را جعل کردند نه ناآگاهانه، ولی مسلمین ناآگاهانه ابزار این «عُصبه» قرار گرفتند. 🌼عصبه یعنی ( گروهی که با هم متحد وهم فکر باشند ) 🌼اکثریت با این که مسلمان بودند، ایمان و مخلص بودند و و مرضی نداشتند، بلندگوی این «عصبه» قرار گرفتند 🌼 ولی از روی آگاهی و عدم توجه، که خود مطلب را خوب تشریح می‌کند 🌼این یک خطر بزرگ است👌 برای یک اجتماع که افرادش باشند. دشمن اگر باشد خودِ اینها را ابزار علیه خودشان قرار" می دهد ( این درس ادامه دارد 👆) ➖➖➖➖➖➖ ❣کانال باغ تماشای خدا @Baghetamashyekhoda ╰═⊰🍃❣❣🍃⊱━╯
✨﷽✨ ✍مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود. تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت . اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش زد... تمام درختان و گیاهان در حال خشک شدن بودند ، رو به درخت صنوبر که پیش از این بسیار سر سبز بود، کرد و از او پرسید که چه اتفاقی افتاده است؟ درخت به او پاسخ داد: من به درخت سیب نگاه می کردم و باخودم گفتم که من هرگز نمی توانم مثل او چنین میوه هایی زیبایی بار بیاورم و با این فکر چنان احساس نارحتی کردم که شروع به خشک شدن کردم... مرد بازرگان به نزدیک درخت سیب رفت، اما او نیز خشک شده بود...! علت را پرسید و درخت سیب پاسخ داد: با نگاه به گل سرخ و احساس بوی خوش آن، به خودم گفتم که من هرگز چنین بوی خوشی از خود متصاعد نخواهم کرد و با این فکر شروع به خشک شدن کردم. از آنجایی که بوته ی یک گل سرخ نیز خشک شده بود علت آن پرسیده شد، او چنین پاسخ داد: من حسرت درخت افرا را خوردم، چرا که من در پاییز نمی توانم گل بدهم. پس از خودم نا امید شدم و آهی بلند کشیدم. همین که این فکر به ذهنم خطور کرد، شروع به خشک شدن کردم. مرد در ادامه ی گردش خود در باغ متوجه گل بسیار زیبایی شد که در گوشه ای از باغ روییده بود. علت شادابی اش را جویا شد. گل چنین پاسخ داد: ابتدا من هم شروع به خشک شدن کردم، چرا که هرگز عظمت درخت صنوبر را که در تمام طول سال سر سبزی خود را حفظ می کرد نداشتم، و از لطافت و خوش بویی گل سرخ نیز برخوردار نبودم، با خودم گفتم: اگر مرد تاجر که این قدر ثروتمند، قدرتمند و عاقل است و این باغ به این زیبایی را پرورش داده است می خواست چیزی دیگری جای من پرورش دهد، حتماً این کار را می کرد. بنابراین اگر او مرا پرورش داده است، حتماً می خواسته است که من وجود داشته باشم. پس از آن لحظه به بعد تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم زیباترین موجود باشم... نتیجه : دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم ‏(چارلی چاپلین) ↶【به ما بپیوندید 】↷ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
ادامه درس 👆 🎀♦️🎀♦️🎀 ♦️🎀♦️🎀 🎀♦️🎀 ♦️🎀 🎀 https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 🔊🔊موضوع این جلسه : 🤔🤔 🎀حسد به معنای داشتن زوال نعمت ها و داشته های دیگران است. 👿👿 🎀از رذایل اخلاقی و گناهان کبیره است. 😡😡 🎀از آن به عنوان اُمّ الرَذایِل یاد شده. 😱😱 🎀آیه ی ۵ سوره فلق : و از ّحسود انگاه که حسد ورزد. 😫 🎀آیه ۱۲۰ سوره ال عمران: اگر به شما رسد انان را بد حال می کند و اگر به شما رسد بدان شاد شوند ؛ و اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید نیرنگشان هیچ زیانی به شما نمی رساند یقینا خداوند به آنچه می کنند احاطه دارد. 😫😫 🎀حسادت از اول تاریخ تا به امروز ما را همراهی کرده. 🎀 سجده نکردن بر انسان به خاطر حسادت 👿👿 🎀داستان و قابیل و کشته شدن هابیل به خاطر مورد حسادت قرار گرفتن برادرش 👦👦 🎀داستان حسادت حضرت یوسف به ایشان 😏😏 🔊🔊راه درمان: 🎀توضیح برای شخص بیمار و بیان فردی و اجتماعی ، دنیوی و اخروی🎀🍫 🎀در مشهور ، تاثیر این ناپسند بر حسنات آدمی، مثل تاثیر آتش بر هیزم است. ♨️♨️ 💖اقا امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: 👇 جای شگفت است که از سلامت تن خود غافلند. 🏋️‍♀️🏋️‍♂️ 🎀 نه به حسود وفا می کند و نه به محسود. و همه باید دنیا را ترک کنند. 😔😔 🎀حسود در واقع با می جنگد ، چون نعمت ها از طرف خداست و یا اینکه از فرد منشا می گیرد. 🎀این باید زود درمان شود ،قبل از اینکه در وجود انسان ریشه کند و مستحکم گردد. 👩🏻‍🔬👩🏻‍🔬 🎀نباید بین تبعیض قائل شویم تا خدای ناخواسته حسادت را در وجود آنها روشن کنیم. 🔊🔊 بین و غبطه : یعنی اینکه شما از داشته های دیگران می شوید ولی دوست دارین خودتون هم اون هارو داشته باشین. و برای رسیدن به آنها تلاش می کنید. 😊😊 🎀پس خوب و پسندیده و از خصوصیات افراد است. ولی زشت و ناپسند و از صفات کافران است. 🥴🥴 🎀ان شاءالله توفیق به ترک رذایل اخلاقی را روزیمان کند. 🤲 ( این درس ادامه دارد 👆) ➖➖➖➖➖ ❣کانال باغ تماشای خدا ↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
*عنوان : جوان و دختر  🍀روزی جوانی پیش پدرش آمد و گفت:دختری رادیده ام ومیخواهم بااوازدواج کنم .من شیفته زیبایی این دختر وجادوی چشمانش شده ام . پدرباخوشحالی گفت :بگواین دخترکجاست تابرایت خواستگاری کنم وبه اتفاق رفتند تادختر راببینند اماپدر به محض دیدن دختر دلباخته اوشد و به 🍀پسرش گفت: ببین پسرم این دخترهم تراز تو نیست وتو نمی توانی او را خوشبخت کنی او را باید مردی مثل من که تجربه زیادی درزندگی دارد سرپرستی کند تابتواند به اوتکیه کند 🍀پسر حیرت زده جواب داد : امکان ندارد پدر کسی که با این دختر ازدواج می کند من هستم نه شما..... پدر و پسربا هم درگیر شدند وکارشان به اداره پلیس کشید 🍀ماجرا را برای افسرپلیس تعریف کردند . افسر دستور داد دختر را احضارکنند تااز خود او بپرسند که میخواهد با کدامیک ازاین دو ازدواج کند افسرپلیس با دیدن دختر شیفته جمال ومحو دلربایی او شد و گفت :این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته ی شخص صاحب منصبی چون من است واین بار سه نفری باهم درگیر شدند وبرای حل مشکل نزد وزیر رفتند وزیر با دیدن دخترگفت : اوباید با وزیری مثل من ازدواج کند .....و.....قضیه ادامه پیداکرد تا رسید با شخص امیر امیر نیز مانند بقیه گفت: این دختر فقط با من ازدواج میکند... 🍀بحث ومشاجره بالاگرفت تا اینکه دختر جلوآمد و گفت :راه حل مسئله نزد من است .من میدوم  و شما نیز پشت سر من بدوید اولین کسی که بتواند مرا بگیرد با او ازدواج خواهم کرد. .....وبلافاصله شروع به دویدن کرد وپنج نفری : پدر؛ پسر؛ افسرپلیس ؛ وزیر و امیر بدنبال او......... ناگهان ...هرپنج نفر باهم به داخل چاله عمیقی سقوط کردند دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کردوگفت:آیا میدانید من کیستم ؟!! 🍀من دنیا هستم !! من کسی هستم که مردم بدنبالم میدوند و برای بدست آوردنم باهم رقابت می کنند ودر راه رسیدن به من از دینشان غافل می شوندتا زمانیکه به پایان زندگی می رسند درحالی که هرگز به من نمی رسند. https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 👈 دختری که زشت بود و شب عروسیش به علیه السلام متوسل شد...!!! https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 ╰═⊰🍃⚫️🍃⊱━╯ 🏴کانال باغ تماشای خدا با ما همراه باشید 👆
ادامه درس 👆 🦋🔹🦋🔹🦋 🔹🦋🔹🦋 🦋🔹🦋 🔹🦋 🦋 👇👇👇 🦋برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود لطفاً با دقت مطالعه بفرمایید 👌 درس https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 🦋ادامه آیه ۲۷👇 وقتی شما می‌خواهید وارد خانه‌ای بشوید اعلام کنید من می‌خواهم داخل خانه شوم 🦋 خدا بگویید، مثلًا بگویید «الله اکبر» و یا «سبحان الله». 🦋امروز در میان ما معمول است که می‌گوییم‏ «یا الله» و رسم خوبی هم هست ،این سنتی اسلامی است👇 «یا الله» گفتن، 🦋 پیغمبر صلی الله علیه و آله رسمشان همیشه این بود که هیچ خانه‌ای را بدون کسب داخل نمی‌شدند 🦋حتی به خانه دخترش حضرت (سلام الله علیها) بدون اجازه وارد نمی‌شد پشت در خانه می‌ایستاد و با صدای بلند فریاد می‌کرد: السَّلامُ عَلَیکمْ یا اهْلَ الْبَیت 🦋 اگر جواب می‌دادند و می‌گفتند «بفرمایید» داخل می‌شد 🦋 و اگر جواب نمی‌دادند بار صدا می‌کرد، شاید نشنیده باشند: السَّلامُ عَلَیکمْ یا اهْلَ الْبَیت 🦋 اگر جواب نمی‌دادند، احتیاطاً- که نکند نشنیده باشند- بار سلام می‌کرد ، و اگر بار سوم هم جوابی نمی‌آمد برمی‌گشت 🦋می‌گفت: یا نیستند یا وضعشان به گونه‌ای است که مقتضی نیست کسی را بپذیرند و دیگر بدش هم نمی‌آمد 🦋چند در باره مبادی معاشرت 🦋در حدیث آمده است وقتی پیامبر صلی الله علیه وآله خواست وارد خانه فاطمه سلام الله علیها شود دست بر در خانه گذاشت سپس فرمود : اجازه دارم وارد شوم؟ 🦋عرض کرد وارد شوید. آن گاه فرمود : کسی همراه من است ، آیا اجازه دارد وارد شود ، عرض کرد بر سر کنم ، آنگاه اجازه ورود داد وجابر بن عبدالله نیز وارد شد (نور الثقلین،ج۳/ص ۵۸۷ ) 🦋 در حدیث آمده است روزی ابو سعید از پیامبر صلی الله علیه وآله اجازه ورود گرفت در حالی که روبه روی در خانه ایشان ایستاده بود 🦋 رسول الله صلی الله علیه وآله فرمود : 👇 به هنگام اجازه گرفتن به روی در نایست (تفسیر نمونه /ج۱۴، ص۴۳۰ ) ❤️ذلِکمْ خَیرٌ لَکمْ لَعَلَّکمْ تَذَکرون 🦋‏ این برای شما بهتر است باشد که پند گیرید 🦋 و مصلحت شما این است، باشد بعدها متوجه فایده این کار بشوید؛ یعنی عمل کنید، بعد به فایده آن را پی می برید 🦋در این زمینه اذن گرفتن هنگام ورود به جایی داستانهایی هست که شنیده اید👇 🦋 سَمُرة بن جُندَب- که آدم بدذاتی بود و بعدها هم در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام و در دوره "معاویه خیلی بدذاتی کرد- 🦋 معروف است. او در زمان پیغمبرخدا صلی الله علیه و آله یک درخت خرما در باغ یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله داشت 🦋 به حکم این که او در آن زمین بود حق‏ مرور داشت و حق داشت از درختش خبر بگیرد. 🦋ولی چون این درخت در خانه بود، طبق قاعده باید هروقت می‌خواست داخل آن خانه بشود استیناس کند کسب اجازه کند، «یا الله» بگوید. 🦋 ولی او یک گردن کلفت و قلدری بود و این کار را نمی‌کرد و سرزده داخل خانه مردم می‌شد (هرکس در داخل خانه خودش در یک وضعی است که نمی‌خواهد دیگران او را در آن وضع ببینند) و اسباب ناراحتی ایجاد می‌کرد. 🦋صاحب آن چند بار به او تذکر داد ولی او گوش نکرد. آمد 🦋 خدمت رسول اکرم شکایت کرد: یا رسولَ الله! فلان کس را شما نصیحت کنید، سرزده داخل خانه من می‌شود. حضرت او راخواستند و مطلب را به او فرمودند. 🦋 گفت: خیر، من درختم آنجاست و حق دارم بروم. 🦋حضرت متوجه شدند که این آدم، آدم ناراحتی است. 🦋فرمودند: پس یک کار دیگر بکن، بیا این درختت را به من بفروش، من درختی بهتر از این در جای دیگر به تو می‌دهم. 🦋گفت: نمی‌خواهم، درخت خودم را می‌خواهم. 🦋فرمودند: دو درخت به تو می‌دهم. ولی باز نپذیرفت. سه درخت، چهار درخت و تا ده درخت را حضرت به او پیشنهاد کردند، باز قبول نکرد. 🦋حضرت فرمودند: من برای تو درخت خرما در بهشت می‌کنم. 🦋 گفت: درخت را هم نمی‌خواهم؛ درخت، همین درخت و اجازه هم نمی‌گیرم. نشان داد که یک آدم قلدری است 🦋(عرض کردم اسلام اول با وارد می‌شود ولی وقتی که فایده نبخشید خشونت اعمال می‌کند.) 🦋 حضرت فوراً به صاحب باغ دستور دادند: به باغ می‌روی و درخت او را از ریشه می‌کنی و جلویش پرت می‌کنی! 🦋انَّهُ رَجُلٌ مُضارٌّ او مردی است" "مزاحم، لا ضَرَرَ وَ لا ضِرارَ عَلی‏ مُؤْمِنٍ‏ در دین ضرر و ضرار وجود ندارد (فروع کافی، ج 5/ ص 294، حدیث 8.) \قاعده «لا ضررَ و لا ضِرار» از اینجا به وجود آمده است ( این درس ادامه دارد 👆) 💟 کانال باغ تماشای خدا 💟 ↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9
قومی که عمر جاوید خواستند (مرگ)✨ 💠در روزگاران گذشته، قومی نزد پیامبر خود آمدند و گفتند: از خداوند بخواه مرگ را از میان ما بردارد. آن پیامبر دعا کرد و خداوند استجابت فرمود و مرگ را از میان آنان برداشت. با گذشت ایام، به تدریج جمعیت آنها زیاد شد، به طوری که ظرفیت خانه ها گنجایش افراد را نداشت. کم کم کار به جایی رسید که سرپرست یک خانواده صبح زود از خانه بیرون می رفت تا برای پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و دیگر افراد تحت تکلفش، نان و غذا تهیه و به ایشان رسیدگی کند. این مسئله موجب شد که افراد فعال، از کار و کسب و طلب معاش زندگی باز بماندند. ازاین رو، ناچار نزد پیامبر خویش رفتند و از وی خواستند آنها را به وضع سابقشان باز گرداند و مرگ را میان آنان برقرار کند. پیامبر دعا کرد و خداوند دعای او را اجابت فرمود و مرگ و اجل را در میان ایشان برقرار کرد 📚 بحارالانوار، ج 6، ص 116 ┈┈••••✾🌺✾•••┈┈ 💌 کانال باغ تماشای خدا 💌 ↪️ https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9