eitaa logo
جآنانِ‌حُســـِیـن؏💔:)
764 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
67 فایل
‹بِںــم‌ِ‌رَب‌الحُسِـین؏› ꧇ السلآم‌علیڪ‌یاابا‌عَبداللّٰه🖐🏻..! باحُسیـن‹؏› می‌شَودتـا‌آسمـان بی‌بـٰال،پروآز‌کـرد(:🤍🕊 ꧇ بھ‌وقتِ𝟙𝟜𝟘𝟙.𝟜.𝟙𝟜⌛ ꧇ نـاشناسمونہ‌! گوش‌جـٰان‌میـسپآریـم''📞✉ https://daigo.ir/secret/2194976328 درباره ما🙃 @poshtesangarr
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بنرا‌(تایم‌اول)
پارت واقعی: نگاه ترسانم به بدن خونین نیلوفر که می افتد، چشمانم سیاهی می رود. با جیغ سارا به خودم می‌آیم. سرباز بازویم را می‌گیرد و بلندم می کند... مرا در ماشینی جدا از دیگر اسرا سوار می کنند. آنجا بود که به عمق فاجعه پی می‌برم. با آه و گریه، از ته دل زمزمه می کنم: -خدایا، نمی‌خواستم تن به بدم، به خاطر اینکه بفهمن ما قوی تر از این حرفا هستیم. اما التماست می کنم. به حضرت(س) التماست می‌کنم مراقب عفتم باش. به علی قسمت میدم. به همین بچم که اگر سالم بمونه اسمشو می‌ذارم ^حسین ،یا فاطمه^قسمت میدم مراقبمون باش. مراقب عفتمون باش خدایا... وحشت زده گوشه ماشین کز می کنم که یکدفعه دست یکی از آنها سمت مانتویم می رود...! برای خوندن این رمان جذاب و جنگی وارد این لینک بشید😊 @MehdiAdrakni313
{♡} ســـلام عزیز روضـــه کجـــا گرفــتے؟ کـجا‌غریـــب‌ و تنـــها‌ بـــزم عـــزا گرفـــتے؟😭 🙂🖤
هدایت شده از بنرا‌(تایم‌اول)
پارت واقعی: نگاه ترسانم به بدن خونین نیلوفر که می افتد، چشمانم سیاهی می رود. با جیغ سارا به خودم می‌آیم. سرباز بازویم را می‌گیرد و بلندم می کند... مرا در ماشینی جدا از دیگر اسرا سوار می کنند. آنجا بود که به عمق فاجعه پی می‌برم. با آه و گریه، از ته دل زمزمه می کنم: -خدایا، نمی‌خواستم تن به بدم، به خاطر اینکه بفهمن ما قوی تر از این حرفا هستیم. اما التماست می کنم. به حضرت(س) التماست می‌کنم مراقب عفتم باش. به علی قسمت میدم. به همین بچم که اگر سالم بمونه اسمشو می‌ذارم ^حسین ،یا فاطمه^قسمت میدم مراقبمون باش. مراقب عفتمون باش خدایا... وحشت زده گوشه ماشین کز می کنم که یکدفعه دست یکی از آنها سمت مانتویم می رود...! برای خوندن این رمان جذاب و جنگی وارد این لینک بشید😊 @MehdiAdrakni313