eitaa logo
فرقه های بابیت و بهائیت
18.7هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
972 ویدیو
33 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️میزان عمل▪️ ــــــــــــــــــــ 📜 قَالَ أَبُوجَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: قِيمَةُ كُلِّ اِمْرِئٍ وَ قَدْرُهُ مَعْرِفَتُهُ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُحَاسِبُ اَلنَّاسَ عَلَى قَدْرِ مَا آتَاهُمْ مِنَ اَلْعُقُولِ فِي دَارِ اَلدُّنْيَا. 📄امام باقر عليه السّلام فرمودند: معيار ارزش و مقام هر كس،‌ اندازۀ آگاهى و شناخت وى مى‌باشد، زيرا خداوند تبارک و تعالى هنگام سنجش اعمال انسان، به اندازۀ خردى كه در دنيا به او داده است كردارش را حساب مى‌کند. ــــــــــــــــــــ 📚 معانی الأخبار ج ۱، ص ۱ 🚫@bahaiyat🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
50.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 حضور بهائیان در حکومت پهلوی ✂️برشی از نشست «بهائیت؛ خیانت، خرافه و خشونت» 👤 حجّت‌الاسلام دکتر 🚫@bahaiyat🚫
🔹معرفی کتاب 📓سازمان سیاسی بهائیت نویسنده: حمیدرضا اسماعیلی تاریخ چاپ: ۱۴۰۰ تعداد صفحه: ۶۱۶ شابك:۹۷۸-۶۰۰۵۷۸۶۵۰۷ 🚫@bahaiyat🚫
🕸بهائیت در حکومت پهلوی بالاترین حد نفوذ را داشت در دوران پهلوی دوم، محمدرضا سعی داشت بهائیت را به عنوان دین به رسمیت بشناسد؛ اما به دلیل ترسی که از مراجع و جریان‌های مذهبی داشت، این اتفاق نیفتاد. لذا وقتی که این‌ها غیررسمی بودند، حتی استخدامشان در مراکز دولتی با مشکل قانونی همراه بود. به‌همین‌خاطر به شیوه‌های پنهانکاری روی آوردند. یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب درباره وضعیت دوران پیش از انقلاب اسلامی به آن اشاره داشته‌اند، موضوع فساد گسترده و فراگیر دستگاه پهلوی و درباریان در ابعاد گوناگون بوده است. ایشان همچنین در این باره تأکید کرده‌اند: «انقلاب، یک حرکت عظیم در مقابل فساد و بیکفایتىِ رژیمی بود که تا خرخره در لجنزارهای فساد و وابستگی گرفتار شده بود.» ۱۳۸۰/۰۱/۰۱ رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ایام پیروزی انقلاب اسلامی ایران در گفت‌وگو با دکتر حمیدرضا اسماعیلی پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت، به بررسی نفوذ جریان فاسد بهائیت در ارکان مختلف حکومت پهلوی و تلاش آن‌ها در راستای رسمیت بخشیدن به این سازمان سیاسی پرداخته است. 📓کتاب سازمان سیاسی بهاییت که در سال ۱۴۰۰ برنده جایزه کتاب سال و جایزه جلال آل احمد شد را شاید بتوان فصل جدیدی در حوزه مطالعات بهاییت دانست که تلاش کرده با استفاده از مطالعات کلاسیک و سنتی مربوط به این حوزه راه جدیدی را در مطالعات بهاییت باز کند. در این اثر از منابع دست اول از جمله اسناد دولتی، نشریات تاریخی و کتاب‌های اصلی استفاده شده است. مزیت‌ها و سخنان جدید اثر عبارتند از: ۱. معرفی «حلقه کوفه» یا گروه پدیدآورنده بابیت، و نیز فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی بابی‌ها برای تصاحب قدرت از مبارزه مسلحانه تا کودتا و ترور با روایتی جدید ۲. بررسی چگونگی پیدایش ازلیت و بهایت با روایتی متفاوت و مبتنی بر منابع اولیه ۳. تحلیل جامعه‌شناختی از پیدایش بابیت ۴. تشریح نقش محافل مختلف آمریکایی در تأسیس بهاییت ۵. نقش صهیونیست‌ها در تأسیس بهاییت ۶.بررسی روند سازمان شدن بهاییت در ایران در دوران پهلوی ۷. تشریح ساختار سازمانی بهاییت و تشریح برخی از عناصر ایدئولوژی سیاسی بهاییت. این کتاب ضمن نوآوری‌هایی که در این حوزه دارد ما را متوجه دو موضوع مهم می‌کند. اول آن‌که بهاییت موضوع تاریخی صرف نیست؛ درحالی که قریب به اتفاق مطالعات این حوزه مربوط به مسائل تاریخی هستند. ثانیاً، بهاییت ایران شعبه‌ای از سازمان جهانی بهاییت است و همه امور آن ذیل مرکز جهانی آن که در اسرائیل واقع شده قرار می‌گیرد. این درحالی است که بسیاری از کتاب‌ها و پژوهش‌های این حوزه در عمل آن را مستقل بررسی کرده‌اند. تشکیلات بهاییت در چند دهه گذشته تلاش‌های فراوانی را در نگارش تاریخ ایران و اسلام به طور کلی کرده و در ذیل آن هم به تاریخ‌سازی از بهاییت پرداخته است. این سیاست به ویژه در محافل اروپایی و آمریکا با جدیت بیشتری پیگیری می‌شود. از این جهت کتاب سازمان سیاسی بهاییت نیز در چنین شرایطی می‌تواند آغازی بر تغییر مطالعات در این حوزه و گذار از مسائل تاریخی صرف به موضوعات جدیدتر باشد. کتاب مذکور سازه‌های این سازمان را تا انقلاب اسلامی ترسیم و تشریح کرده و وعده داده که ادامه این پژوهش را در آثار دیگری منتشر سازد. در حقیقت اتصالات این سازمان با شبکه جهانی قدرت و یهود بین‌الملل موجب می‌شود که به رغم ضربه محکمی که به آن تشکیلات خورد، بخواهد خود را در دهه‌های بعد با برنامه‌های جدیدتری و متناسب با شرایط کشور بازسازی کند. مطالعه این کتاب که به شناخت ماهیت این تشکیلات پرداخته می‌تواند ابزار مناسبی برای درک و شناخت رویدادها و تغییرات جدید سازمان بهاییت در همین سال‌ها باشد. 📓کتاب سازمان سیاسی بهاییت 🚫@bahaiyat🚫
🔹معرفی کتاب 📓سازمان سیاسی بهائیت نویسنده: حمیدرضا اسماعیلی تاریخ چاپ: ۱۴۰۰ تعداد صفحه: ۶۱۶ شابك:۹۷۸-۶۰۰۵۷۸۶۵۰۷ 🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۱) در ابتدای صحبت بفرمایید که چه شد مسئله بهائیت برای شما دغدغه شد و به دنبال تالیف کتاب سازمان سیاسی بهائیت رفتید؟ درحوزه‌ تاریخ معاصر که فعالیت می‌کردم، کار را حدوداً سال ۹۲ شروع کردم. در مؤسسه‌ مطالعات و پژوهش‌های سیاسی که در حوزه‌ تاریخ معاصر ایران پژوهش‌هایی انجام می‌دهد؛ از بین چند موضوعی که مدنظرم بود، درنهایت این موضوع را انتخاب کردم. تصورم این بود که نسبت به جامعه‌شناسی فرقه‌ها باید کار جدیدی صورت بگیرد. با ادبیات کلاسیک و سنتی با این پدیده‌هایی که خودشان را به‌روز کردند، نمی‌شود صحبت کرد. باید یک مقدار ادبیات را به‌روز کرد و از علوم انسانی از جمله جامعه‌شناسی و علوم سیاسی استفاده کرد. کمااینکه بسیاری از تحولات تاریخ ایران متأثر از این فرقه‌هاست. عدم شناخت این فرقه‌ها باعث ناشناختن تحولات و پدیده‌های اجتماعی سیاسی ایران است. من علوم سیاسی خوانده بودم و به هر حال نقدی که به گفتمان رایج علوم سیاسی در داخل کشور دارم این هست که بی‌توجهند؛ و نسبت به تاریخ معاصر ایران آن توجه و شناخت کافی وجود ندارد. لذا سازمان‌های ذی‌نفوذ، گروه‌های فشاری مثل همین سازمان بهائیت که بسیار هم تأثیرگذار بودند نادیده انگاشته شدند. در حالی که مثلاً یک حلقه‌ کوچکی را در موردش کتاب‌ها نوشتند اما در مورد این سازمان که این قدر تأثیرگذار بوده کاری نکردند. لذا مجموع این مسائل باعث شد که در نهایت سراغ این موضوع آمدم. 🚫@bahaiyat🚫
📓کتاب اقدس پس از تعيين بهاي كتاب ها، از او خواستم اين مجموعه ۹۴ را يكي دو روز در دسترس من بگذارد و با اجازه ي او، از اول و آخر بخش اول آن مجموعه، زيراكسي برداشته شد. خط اين مجموعه به خط متعارف ميرزا محمد علي و ميرزا عباس و برخي از نويسندگان نزديك به ميرزا حسينعلي فوق العاده نزديك بلكه بيشتر به خط عباس افندي پيش از دوران پيري و لرزش دست و خط شباهت دارد. خوشبختانه چند نسخه از اين مجموعه ي خطي و چاپي را يكي از كتاب دوستان معاصر خريده و اكنون در تصرف دارد و نمي دانم كه او بدانچه در اين مقاله از بابت نسخه شناسي مجموعه مكاتيب معهود گفته مي شود آگاهي يافته يا نه؟ محتويات اين مجموعه (۹۴) عبارت است از: ۱ - كتاب اقدس كه در پايانش تاريخ چهارشنبه ۷ صفر المظفر ۱۲۹۴ دارد. در ذيل آخرين صفحه، صورت مكتوبي از بهاء به يكي از مريدان او نوشته شده كه طرف مكاتبه معلوم نيست. ۲- كلمات مكنونه فارسي كه بعدا در حاشيه صفحات آن چيزهايي افزوده شد و تاريخ آن ۱۴صفر ۱۲۹۴ است. ۳- سر مكنون عربيه كه در همان زمان و به همان قلم نوشته شده ولي رقم تاريخ ندارد. ۴ - نوشته اي است مفصل در اثبات حقانيت دعوي بها كه نويسنده ي آن شايد عبدالبها يا ميرزا آقاجان باشد. چه، در ضمن آن مي نويسد: «اين عريضه اي است از اين عبد موسوم به عبد حاضر لدي العرش به سوي شاربان رحيق.... و به لسان پارسي عرض مي شود...». ۵ - مكتوبي است كوتاه از بها به آقا جمال بروجردي كه پيش اين دو فرقه، بعدها معروف به كفتار، و مطرود شده بود؛ ۶ - مكتوبي است به شيخ مرتضي انصاري عليه الرحمه كه شايد هرگز به دست آن مرحوم نرسيده باشد؛ ۷ - مكتوب ديگري است كه مخاطب آن معلوم نيست؛ ۸ - نوشته اي است مفصل بر رد ]برادر بها، ميرزا يحيي صبح[ ازل به طرفداري از بها كه با خط بدي در كنار صفحه ي اولش اين عنوان را يافته است: «كتاب حب حبيب و بطلان ازل»؛ ۹ - دعايي براي شفاي بيمار از بها؛ ۱۰ - لوح سلطان ايران يا عريضه ي بها به ناصرالدين شاه در سلب تهمت شركت بابيان در سوء قصد به شاه؛ ۱۱ - زيارت نامه ي بديع كه بايد نه مرتبه رو به طرف مشرق بخوانند؛ ۱۲ - مناجات گونه اي از بها كه در حاشيه ي آن دعاي كارگشايي او نوشته شده است؛ ۱۳ - مكتوبي به خط متوسط، كه طرف خطاب بها در اين نامه محمد علي دهجي است كه پيك نامه بر بها در ايران بود و در همين نامه هم مأموريت داشته كه به كرمان و شهر بابك و حسن آباد و بهرام آباد برود و پيام برساند. 📓کتاب اقدس، محيط طباطبايي، صص۱۷-۱۸ 🚫@bahaiyat🚫
ز) آثار عبدالبهاء ۱. مقاله شخصی سیاح به فارسی (تاریخ دوره اول دیانت بهایی)؛ ۲. رساله مدنیه به فارسی؛ ۳. کتاب سیاسیه (در سیاست مدرن) به فارسی؛ ۴. کتاب مفاوضات (دربرگیرنده نوشته های مهم و فلسفه و روحانی و تفسیر و غیره)؛ ۵. کتاب مکاتیب در چهار جلد (شامل الواح به فارسی و عربی)؛ ۶. تذکره الوفا (شامل شرح احوال نفوس زکیه)؛ ۷. مجموعه مناجات ها به فارسی؛ ۸. مجموعه مناجات ها به عربی؛ ۹. پاسخ نامه جمعیت لاهای (برای اجرای صلح عمومی)؛ ۱۰. پاسخ پروفسور فورل؛ ۱۱. خطابات مبارکه در دو جلد به فارسی و عربی؛ ۱۲. مجموعه الواح به زبان آذری؛ ۱۳. لوح امریک؛ ۱۴. الواح وصایای مبارکه (وصیت نامه) 📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص۷۵ 🚫@bahaiyat🚫
🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى 🔹الف) شناخت قائم(۲) چنين شناختى از امام دوازدهم، كه مسلم روايات و مراجع اصلى عقيده شيعى است در مواضع متعدد در مورد تأييد و تصديق على محمد شيرازى و بعدها ديگر مدعيان ازليت و بهائيت قرار گرفته است. مداركى كه چنين اعترافى را بيان مى دارد ذيلًا به استحضار مى رساند: ۱- على محمد شيرازى در كتاب: صحيفه عدليه [۱] مى نويسد: «ثالث معرفت ابواب است و در اين مقام فرض است بر مكلف، اقرار به وصايت اميرالمؤمنين عليه السلام نمايد...رابع معرفت امامت است و در اين مقام بر كل موجودات فرض است معرفت دوازده نفس مقدس كه قائم مقام ولايت مطلقه بوده باشند.. الحسن بن على و الحسين بن على و على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمد بن على و على بن محمد و الحسن بن على و الحجة القائم محمد بن الحسن صاحب الزمان و الفاطمة الصديقة صلوات اللَّه عليهم اجمعين. و اين شموس عظمت و نجوم عزت در هر شأن قائم مقام رسول اللَّه صلى الله عليه و آله بوده اند. » در صفحه ۳۸ كتاب مذكور، تصريح مجدد مى كند كه: «دعائى كه در باب خامس ذكر مى شود، جامع جميع مراتب اعتقاد است كه عبد بعد از قرائت آن عمل به اصول دين خود نموده كافى است اين دعا كل را در مقام اعتقاد. » ---------- 📗[۱]: صص ۲۶- ۲۷. 📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۰-۱۹۱ 🚫@bahaiyat🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️او بوده و نهایتی ندارد▪️ ــــــــــــــــــــ 📜قالَ أبوعَبدِاللّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى كَانَ وَ لاَ شَيْءَ قَبْلَهُ وَ هُوَ بَاقٍ وَ لاَ نِهَايَةَ لَهُ فَلَهُ اَلْحَمْدُ عَلَى مَا أَلْهَمَنَا وَ اَلشُّكْرُ عَلَى مَا مَنَحَنَا 📄امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند هميشه بوده است، بى‌آنكه پيش از او چيزى باشد و هميشه باقى خواهد بود، بى‌آنكه پايانى داشته باشد. او را سپاس كه به ما الهام كرد و او را شكر كه به ما عطا كرد. ــــــــــــــــــــ 📚 توحید المفضل ج ۱، ص ۴۴ 🚫@bahaiyat🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى 🔹الف) شناخت قائم(۳) در باب خامس، على محمد شيرازى متن دعاى مذكور را كه به گفته ايشان جامع جميع مراتب اعتقاد است چنين مى نگارد: «وأشهد الأوصياء محمد صلى الله عليه و آله بعده علىّ ثمّ بعد العلىّ الحسن ثم بعد الحسن الحسين ثم بعدالحسين على ثم بعد علىّ محمد ثم بعد محمد جعفر ثم بعد جعفر موسى ثم بعد موسى على ثم بعد على محمد ثم بعد محمد على ثم بعد على الحسن ثم بعد الحسن صاحب العصر حجتك وبقيّتك... وأشهد أن قائمهم صلواتك عليه حجّتك امامي الحق. » ۲- در كتاب: «تفسير سوره يوسف» [۱] و نقل آن در كتاب «رحيق مختوم» [۲] تأليف اشراق خاورى، على محمد شيرازى صريحاً ادعا كرده است كه تفسير مذكور را از ناحيه حضرت قائم عليه السلام آورده است!: «اللَّه قد قدر أن يخرج ذلك الكتاب في تفسير أحسن القصص من عند محمد بن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب على عبده ليكون حجة اللَّه من عند الذكر على العالمين بليغاً». ۳- در كتاب: «دلائل سبعه» على محمد شيرازى دعاى افتتاح را از حضرت قائم عليه السلام با سر آغازى چنين نقل مى كند: و از آن جمله است كلام خود آن حضرت در دعاى شبهاى ماه مبارك رمضان: «الّلهُمَ اجْعله الدّاعِىَ إلى كِتابِكَ وَالقائِمَ بِدِيِنِكَ». ۴- در كتاب تفسير سوره بقره على محمد شيرازى به نقل از كتاب اسرار الآثار [۳] فاضل مازندرانى چنين تصريح مى كند: «ولقد قال الحسن أبوالحجة فى تفسيره لهذه الاية... » وايضاً در تفسير مذكور، ذيل آيه وَللَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ [۴] مى نويسد: «والمغرب القائم محمد بن الحسن صاحب العصر» و ذيل آيه: أُوْلَئِكَ عَلَى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ مى نگارد: «والايمان بما انزل اللَّه فى ولاية على و الحسن و الحسين... و على و الحسن و محمد الغائب المنتظر». ۵- در كتاب: «تفسير سورهكوثر» [۵] كه آن را به درخواست «يحيى دارابى» نوشته است، على محمد شيرازى مى نويسد: «فلاشكّ فى وجود امام القائم الغالب المستور... و أنّ المنكرين من المسلمين ساقطون أقوالهم عن درجة الإعتبار، وأمّا المسلمون الموصول من فرقة الإثنى عشرية فقد ثبت عندهم يوم ولادته. » منابع📚 ---------- [۱]: تفسير سوره يوسف- احسن القصص، على محمد شيرازى. [۲]: در تشريح: لون قرن، ج ۱، ص ۲۲. [۳]: ص ۵۶. [۴]: بقره: ۱۱۵. [۵]: ج ۲، ص ۱۱ 📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۱-۱۹۲ 🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۲) 🔹تلقی‌ جامعه نسبت به بهائیت این است که بهائیت یک فرقه دینی است؛ در حالی‌که شما در کتاب عنوان سازمان سیاسی را به این تشکیلات نسبت داده‌اید. 🔸 می‌توانیم از یک منظر بهائیت و تاریخش را به دو دوره‌ای که فرقه بود و دوره‌ای که سازمان شد تقسیم کنیم. سازمان بهائیت اصلاً پدیده‌ ایرانی نیست؛ یک پدیده‌ آمریکایی ـ یهودی است. درواقع میتوانیم بگوییم فرقه‌ بهائیت، خاستگاهی در ایران و عراق داشت. یعنی در دوران عثمانی. اما زمانی که این فرقه به سازمان تغییر ساختار می‌دهد، اصلاً ایرانی‌ها هیچ نقشی در ایجاد آن نداشتند. جریان‌های یهودی و آمریکایی این کار را کردند. سال ۱۸۹۲ میلادی بهاءالله که بنیانگذار بهائیت است، می‌میرد. تازمانی که مؤسس آن می‌میرد، همچنان یک فرقه‌ کوچکی است که نتوانسته توسعه‌ چندانی داشته باشد. تعدادی بهائی در بین جمعیت ایران بودند، تعدادی از ایرانی‌ها هم ـ برای اینکه بتوانند آزادی عمل بیشتری داشته باشند با همراهی‌ای که شوروی انجام داده بود ـ رفته بودند سمت عشق‌آباد، آن‌جا اولین مشرق الاذکار که به قولی معبد بهائی‌ها است را ایجاد کرده بودند، که در دوران بعد از انقلاب کمونیستی آن هم از بین می‌رود. سال ۱۸۹۳ یک کنگره‌ای در آمریکا برگزار می‌شود به اسم پارلمان جهانی ادیان. این‌جا نقطه عطف است و سرآغاز سازمان شدن بهائیت. در پارلمان جهانی ادیان یک سیاست گذاری‌های جهانی قرار است در مورد ایجاد دین واحد جهانی صورت بگیرد که برای اولین بار اسم بهائیت مطرح می‌شود به عنوان یک جریانی که می‌شود روی آن حساب کرد. واژه‌ فرقه یک مقدار مبتنی بر همان گفتمانی است که جریان بهائیت خودش ایجاد کرده، البته با کمی نگاه انتقادی. یعنی خود بهائیت ادعای دیانت کرده و برای این‌که بتواند در جوامع مختلف رشد کند و عضوگیری کند، خودش را یک دین معرفی کرده، آن هم یک دین پسینی. دینی که بعد از اسلام آمده است. درواقع آمده زوال اسلام را نشان بدهد. زمانی هم که نسبت به این فرقه انتقاد می‌شود، می‌گویند طبیعی است که شما به ما نقد داشته باشید، زیرا اساساً هر دینی نسبت به دین پسینی‌اش انتقاد دارد. کسانی که عنوان فرقه را به کار بردند به تعبیری روح این حرف را گویی پذیرفتند. یعنی یک چهره و وجاهت اعتقادی دیانتی را پذیرفتند، اما با نگاه انتقادی، اعتقاد دارند این یک دین اصیل نیست بلکه صرفاً یک فرقه است. درحقیقت یک جریان اعتقادی ـ انحرافی و جعلی است. در ادبیات و زبان فارسی هم واژه فرقه عموماً زمانی به کار می‌رود که انشعابی در یک جریان کلی اعتقادی صورت می‌گیرد و می‌گویند فرقه ایجاد شده است. اگر ما نخواهیم وارد سیر تحول بشویم و بخواهیم از همان بستر گفتمانی شروع کنیم و به این جریان با خط‌کش‌های علمی نگاه کنیم، فرضیه‌های مختلفی مطرح می‌شود. مثلاً یک فرضیه این است که به هرحال این یک پدیده‌ اجتماعی است. یک فرضیه این هست که این فرقه است، یا حتی این فرضیه که سازمان بوده، یا حزب سیاسی بوده هم از دهه‌های قبل وجود داشته و فقط مختص دوران ما نیست. مثلاً حضرت آیت‌الله بروجردی(رحمه‌الله علیه) مرجع عالیقدر شیعه ـ که در همین اوایل قرن چهاردهم خورشیدی بودند و در مقطعی استاد امام خمینی (رحمه‌الله علیه) بودند ـ عنوان حزب سیاسی را مطرح کردند. حضرت امام هم همین اصطلاح حزب سیاسی را به کار می‌برند. پس فرضیه‌ای که یک حزب سیاسی بوده دارای قدمت زیادی است. 🚫@bahaiyat🚫
📸 | شهادت کودکی در غزه بر اثر سوء تغذیه 🔹«یزن الکفارنه» کودک فلسطینی که در بیمارستان بستری بود، بر اثر سوء تغذیه در نتیجه محاصره ظالمانه دشمن صهیونیستی به شهادت رسید. 🔹تاکنون ۱۶ کودک فلسطینی بر اثر سوء تغذیه در بیمارستان‌های نوار غزه به شهادت رسیدند. 🔻سید علیرضا آل‌داود: ▫️آدم باید از غصه بمیرد ▫️کودک فلسطینی بر اثر کمبود غذا به شهادت رسید و دنیای بی‌رحم ساکت است... ▫️لعنت بر شیطان بزرگ آمریکا ▫️لعنت همیشگی ... لعنت بر حامیان صهیونیست 📎 📎 📎 🚫@bahaiyat🚫
۳. زندگی نامه شوقی افندی ربانی الف) تولد شوقی ربانی ملقب به «ولی امرالهن» در یازدهم اسفند ۱۲۷۶ برابر با ۲۷رمضان ۱۳۱۴ ه- .ق در عکا به دنیا آمد. او فرزند ضیائیه(۱) و میرزا هادی افنان (۲)بود. وی تا یازده سالگی در عکا، تبعیدگاه جدّ مادری خود، بهاءالله به سر برد. ب) تحصیلات با سقوط حکومت عثمانی در سال ۱۹۰۸م.، عبدالبهاء همراه خانواده خود به منظور ادامه تحصیل نواده هایش، به شهر حیفا که در دوازده کیلومتری عکا قرار دارد، نقل مکان کرد. شوقی تحصیلات خود را در حیفا در کالج دفرر انجام داد و سپس به دانشگاه بیروت رفت. در نهایت دانشگاه آکسفورد انگلستان را برای ادامه تحصیلات برگزید و گویا موفق به گرفتن مدرک از این دانشگاه نشد. (۳) اگر منسوب بودن رساله الواح و وصایا به عبدالبهاء درست باشد، در صفحه های ۱۱ تا ۱۶این کتاب با صراحت، جانشینی شوقی به عنوان ولایت امر در جامعه بهایی اعلام شده است. ج) نخستین و آخرین حلقه از سلسله ولایت امرالله شوقی افندی نخستین ولی امر سلسله ولایت امر الله عقیم بود و هیچ وصیتی نیز در این مورد نکرد. ازاین رو، سلسله ولایت امر ادامه نیافت. در منابع بهایی آمده است که شوقی در زمان تحصیل در دانشگاه آکسفورد خبر فوت عبدالبهاء، پدربزرگش و رهبر جامعه بهایی را شنید. تحمل این خبر برای او چنان دشوار بود که چند ماهی به کلی از همه کناره گیری کرد. در این مدت، اداره امور بر عهده خواهر عبدالبهاء (بهاییه ملقب به ورقه علیا) بوده است. شوقی پس از چند ماه به حیفا بازگشت و زمام امور جامعه بهایی را به دست گرفت. او پس از آماده ساختن و آشنا کردن جامعه با رسالت خود، شروع به تقویت تشکیلات بهایی کرد. ولی در منابع مخالف شوقی آمده است که وی با نیرنگ بازی مادرش به ریاست رسید، وگرنه خودش او نه توانایی رهبری را در خود می دید و نه جاذبه های زندگی در غرب او را رها می کرد. کناره گیری از تشکیلات هیچ ربطی به ناراحتی های روحی او نداشت و در طول چند ماهی که از پذیرفتن بار مسئولیت فرقه خودداری می کرد، بارها وی را با وعده های گوناگون به حیفا دعوت کردند. 📗۱- دختر بزرگ عبدالبهاء. 📗۲- برادرزاده خدیجه بیگم، همسر اول سید علی محمد باب. افنان به معنای شاخه هاست. در واژه نامه بهایی به خویشان باب، افنان و به خویشان بها، اغصان می گویند. بهاء ظاهراً این القاب را برای ساختن چیزی مانند سلسله سادات، در بهاییت وضع کرد. 📗۳- کشف الحیل، ص۲۱۲. 📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۷۵_۷۷ 🚫@bahaiyat🚫
📓کتاب اقدس آنچه كه از اين مجموعه، مورد نظر ما در اين مقاله قرار دارد همانا اقدس، يعني بخش اول آن مجموعه است كه چهارده سال پيش از چاپ استاندارد بمبئي، به خط يكي از ياران نزديك به بها نوشته شده و در آخر آن اين عبارت «ختمتها في يوم چهارشنبه ۷ شهر صفر المظفر سنه ۱۲۹۴» است. از روي جمله ي «ختمتها» قرينه اصالت خاصي به دست مي دهد كه گمان خط مؤلف بودن را پيش مي آورد. اين نسخه دو يا چهار سال (نسبت به دو قول منقول) بعد از تدوين اصل كتاب قلمبند شده و نمي دانيم آيا نسخه اي بدين قدمت در اختيار حضرات بهائي در فلسطين و ايران هست يا نه؟ پنج شش سال پيش آنان مي خواستند به مناسبت تصادف سال ۱۳۹۰ هجري با صدمين سال قمري تدوين اقدس، كتاب مزبور را در صورت تازه اي با تشريفات جشن يادبود مخصوصي انتشار بدهند و پس از سال هاي متمادي كه ديگر به هيج وجه نسخه خطي و چاپي تازه اي از آن در اختيار مريدان قرار نگرفته بود اقدس چاپ جديدي در دسترس ايشان قرار دهند. نمي دانم چه باعث شد كه بار ديگر بلا حاصل، و تصميم به سكوت و نسيان امر گرفته شد. شايد موضوع زبان كتاب، باعث بر اين تصميم به فرو گذاشت شده باشد. 📓کتاب اقدس، محيط طباطبايي، صص۱۹-۲۰ 🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۳) 🔹 پس تا اینجای کار ما با فرقه‌ای طرف هستیم که از یک تاریخی به بعد به سمت سازمان شدن حرکت می‌کند و به نوعی تغییر ماهیت می‌دهد. 🔸اولاً در ادبیات بهائیت، عنوان سازمان به رسمیت شناخته شده است. یعنی خود رهبران بهائی و اعضای بیت‌العدل و قبل از آن کسانی که جزو ایادی بودند اصطلاح سازمان را به کار بردند. در فرهنگ و تربیت بهائیت یک آموزه‌ بسیار مهمی وجود دارد به اسم نظمِ اداری که کتاب‌های مختلفی هم در موردش نوشتند و یکی از تکالیف هر عضو بهائی این است که آن نظم اداری را یاد بگیرد. در هر دوره در قالب مثلاً کتاب، کتابچه، جزوه و حتی مثلاً در دوره‌های آموزشی در آن دانشگاه زیرزمینی که داشتند، این‌ها را در ادوار مختلف تدریس می‌کنند تا بهائی‌ها با نظم اداری و ساختار اداری بهائیت آشنا شوند و رفتار سازمانی خودشان را یاد بگیرند و در آن فرهنگ سازمانی رشد کنند. این مسئله‌ای است که بیش از ۱۰۰ سال سابقه دارد. از آن گذشته یک سند بالادستی دارند که این‌ها را آموزش داده و تحت عنوان قانون اساسی تصویب شده است. این قانون اساسی در سال ۱۳۱۳ توسط بزرگان بهائی در ایران تصویب و ابلاغ می‌شود و از آن سال به عنوان مرجع بسیاری از امور در نظر گرفته می‌شود. البته تحولاتی هم داشته ولی آن نقطه‌ عطف همان ۱۳۱۳ است. لذا یک نظم اداری را ایجاد می‌کنند مثل تمام سازمان‌های کلاسیک. می‌شود گفت از همان‌جا تعدادی از همین بهائی‌ها را جذب کرده که با سازمان همکاری می‌کنند تا به اعضای دیگر نظم بدهند و سازمان بهائیت شکل بگیرد. از ۱۳۴۲ که بیت‌العدل تأسیس می‌شود تقریباً می‌شود گفت در ساختارهای اداری تغییراتی رخ می‌دهد که البته خیلی بنیادین نیست اما این تغییرات محسوس است. مثلاً بیت‌العدل به عنوان شورای رهبری، جانشین رهبریِ فردی می‌شود. این تشکیلات در کشورهای مختلفی ـ حدود ۱۷۰ کشورـ ایجاد شعبه کرده که به آن محفل ملی می‌گویند. این محفل ملی درحقیقت محفل مرکزی هست. اما همین سازمانی که می‌گوید من سازمان دینی هستم، یکی از مهمترین اهدافی که در طول پیدایشش داشته، برقراری حکومت بوده است. 🔹 پس بهائیت به ظاهر یک نگاه جهانی دارد که به دنبال تاسیس حکومت است؟ 🔸 هم نگاه جهانی دارند، هم دنبال حکومت هستند. اما در همه‌جا دنبال حکومت نبودند. یک جاهایی بیشتر به شعار شبیه است. خودشان هم می‌دانند آن اتفاق یعنی حکومت جهانی رخ نمی‌دهد. حتی نحوه‌ بروز و ظهورشان در کشورهای غربی با کشورهای آسیایی فرق می‌کند، با کشورهای اسلامی فرق می‌کند. در هر جامعه‌ای متناسب با ویژگی‌های آن جامعه خودشان را تنظیم می‌کنند و متناسب با آن اقدام می‌کنند. لذا در یک جامعه‌ای مثل ایران که به هرحال رهبران بهائی تابعیت ایرانی داشتند؛ به نسبت کشورهای دیگر جمعیت بهائی‌ها بیشتر بود، لذا طبیعی هم بود در آن دوران و با توجه به نفوذ و رشدی که کرده بودند و پیوندهایی که در طول ۱۰۰ سال داشتند دنبال چه باشند! دنبال این بودند که حکومت را کسب کنند. 🚫@bahaiyat🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا