🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى
🔹الف) شناخت قائم(۳)
در باب خامس، على محمد شيرازى متن دعاى مذكور را كه به گفته ايشان جامع جميع مراتب اعتقاد است چنين مى نگارد:
«وأشهد الأوصياء محمد صلى الله عليه و آله بعده علىّ ثمّ بعد العلىّ الحسن ثم بعد الحسن الحسين ثم بعدالحسين على ثم بعد علىّ محمد ثم بعد محمد جعفر ثم بعد جعفر موسى ثم بعد موسى على ثم بعد على محمد ثم بعد محمد على ثم بعد على الحسن ثم بعد الحسن صاحب العصر حجتك وبقيّتك... وأشهد أن قائمهم صلواتك عليه حجّتك امامي الحق. »
۲- در كتاب: «تفسير سوره يوسف» [۱] و نقل آن در كتاب «رحيق مختوم» [۲] تأليف اشراق خاورى، على محمد شيرازى صريحاً ادعا كرده است كه تفسير مذكور را از ناحيه حضرت قائم عليه السلام آورده است!: «اللَّه قد قدر أن يخرج ذلك الكتاب في تفسير أحسن القصص من عند محمد بن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب على عبده ليكون حجة اللَّه من عند الذكر على العالمين بليغاً».
۳- در كتاب: «دلائل سبعه» على محمد شيرازى دعاى افتتاح را از حضرت قائم عليه السلام با سر آغازى چنين نقل مى كند: و از آن جمله است كلام خود آن حضرت در دعاى شبهاى ماه مبارك رمضان:
«الّلهُمَ اجْعله الدّاعِىَ إلى كِتابِكَ وَالقائِمَ بِدِيِنِكَ».
۴- در كتاب تفسير سوره بقره على محمد شيرازى به نقل از كتاب اسرار الآثار [۳] فاضل مازندرانى چنين تصريح مى كند:
«ولقد قال الحسن أبوالحجة فى تفسيره لهذه الاية... »
وايضاً در تفسير مذكور، ذيل آيه وَللَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ [۴]
مى نويسد:
«والمغرب القائم محمد بن الحسن صاحب العصر» و ذيل آيه: أُوْلَئِكَ عَلَى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ مى نگارد: «والايمان بما انزل اللَّه فى ولاية على و الحسن و الحسين... و على و الحسن و محمد الغائب المنتظر».
۵- در كتاب: «تفسير سورهكوثر» [۵] كه آن را به درخواست «يحيى دارابى» نوشته است، على محمد شيرازى مى نويسد:
«فلاشكّ فى وجود امام القائم الغالب المستور... و أنّ المنكرين من المسلمين ساقطون أقوالهم عن درجة الإعتبار، وأمّا المسلمون الموصول من فرقة الإثنى عشرية فقد ثبت عندهم يوم ولادته. »
منابع📚
----------
[۱]: تفسير سوره يوسف- احسن القصص، على محمد شيرازى.
[۲]: در تشريح: لون قرن، ج ۱، ص ۲۲.
[۳]: ص ۵۶.
[۴]: بقره: ۱۱۵.
[۵]: ج ۲، ص ۱۱
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۱-۱۹۲
#بهائیت
#شناخت_قائم
🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۲)
🔹تلقی جامعه نسبت به بهائیت این است که بهائیت یک فرقه دینی است؛ در حالیکه شما در کتاب عنوان سازمان سیاسی را به این تشکیلات نسبت دادهاید.
🔸 میتوانیم از یک منظر بهائیت و تاریخش را به دو دورهای که فرقه بود و دورهای که سازمان شد تقسیم کنیم. سازمان بهائیت اصلاً پدیده ایرانی نیست؛ یک پدیده آمریکایی ـ یهودی است. درواقع میتوانیم بگوییم فرقه بهائیت، خاستگاهی در ایران و عراق داشت. یعنی در دوران عثمانی. اما زمانی که این فرقه به سازمان تغییر ساختار میدهد، اصلاً ایرانیها هیچ نقشی در ایجاد آن نداشتند. جریانهای یهودی و آمریکایی این کار را کردند.
سال ۱۸۹۲ میلادی بهاءالله که بنیانگذار بهائیت است، میمیرد. تازمانی که مؤسس آن میمیرد، همچنان یک فرقه کوچکی است که نتوانسته توسعه چندانی داشته باشد. تعدادی بهائی در بین جمعیت ایران بودند، تعدادی از ایرانیها هم ـ برای اینکه بتوانند آزادی عمل بیشتری داشته باشند با همراهیای که شوروی انجام داده بود ـ رفته بودند سمت عشقآباد، آنجا اولین مشرق الاذکار که به قولی معبد بهائیها است را ایجاد کرده بودند، که در دوران بعد از انقلاب کمونیستی آن هم از بین میرود.
سال ۱۸۹۳ یک کنگرهای در آمریکا برگزار میشود به اسم پارلمان جهانی ادیان. اینجا نقطه عطف است و سرآغاز سازمان شدن بهائیت. در پارلمان جهانی ادیان یک سیاست گذاریهای جهانی قرار است در مورد ایجاد دین واحد جهانی صورت بگیرد که برای اولین بار اسم بهائیت مطرح میشود به عنوان یک جریانی که میشود روی آن حساب کرد.
واژه فرقه یک مقدار مبتنی بر همان گفتمانی است که جریان بهائیت خودش ایجاد کرده، البته با کمی نگاه انتقادی. یعنی خود بهائیت ادعای دیانت کرده و برای اینکه بتواند در جوامع مختلف رشد کند و عضوگیری کند، خودش را یک دین معرفی کرده، آن هم یک دین پسینی. دینی که بعد از اسلام آمده است. درواقع آمده زوال اسلام را نشان بدهد. زمانی هم که نسبت به این فرقه انتقاد میشود، میگویند طبیعی است که شما به ما نقد داشته باشید، زیرا اساساً هر دینی نسبت به دین پسینیاش انتقاد دارد. کسانی که عنوان فرقه را به کار بردند به تعبیری روح این حرف را گویی پذیرفتند. یعنی یک چهره و وجاهت اعتقادی دیانتی را پذیرفتند، اما با نگاه انتقادی، اعتقاد دارند این یک دین اصیل نیست بلکه صرفاً یک فرقه است. درحقیقت یک جریان اعتقادی ـ انحرافی و جعلی است. در ادبیات و زبان فارسی هم واژه فرقه عموماً زمانی به کار میرود که انشعابی در یک جریان کلی اعتقادی صورت میگیرد و میگویند فرقه ایجاد شده است.
اگر ما نخواهیم وارد سیر تحول بشویم و بخواهیم از همان بستر گفتمانی شروع کنیم و به این جریان با خطکشهای علمی نگاه کنیم، فرضیههای مختلفی مطرح میشود. مثلاً یک فرضیه این است که به هرحال این یک پدیده اجتماعی است. یک فرضیه این هست که این فرقه است، یا حتی این فرضیه که سازمان بوده، یا حزب سیاسی بوده هم از دهههای قبل وجود داشته و فقط مختص دوران ما نیست. مثلاً حضرت آیتالله بروجردی(رحمهالله علیه) مرجع عالیقدر شیعه ـ که در همین اوایل قرن چهاردهم خورشیدی بودند و در مقطعی استاد امام خمینی (رحمهالله علیه) بودند ـ عنوان حزب سیاسی را مطرح کردند. حضرت امام هم همین اصطلاح حزب سیاسی را به کار میبرند. پس فرضیهای که یک حزب سیاسی بوده دارای قدمت زیادی است.
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
📸 #عکس | شهادت کودکی در غزه بر اثر سوء تغذیه
🔹«یزن الکفارنه» کودک فلسطینی که در بیمارستان بستری بود، بر اثر سوء تغذیه در نتیجه محاصره ظالمانه دشمن صهیونیستی به شهادت رسید.
🔹تاکنون ۱۶ کودک فلسطینی بر اثر سوء تغذیه در بیمارستانهای نوار غزه به شهادت رسیدند.
🔻سید علیرضا آلداود:
▫️آدم باید از غصه بمیرد
▫️کودک فلسطینی بر اثر کمبود غذا به شهادت رسید و دنیای بیرحم ساکت است...
▫️لعنت بر شیطان بزرگ آمریکا
▫️لعنت همیشگی ...
لعنت بر حامیان صهیونیست
📎 #طوفان_الاقصی
📎 #غزه
📎 #فلسطین
🚫@bahaiyat🚫
۳. زندگی نامه شوقی افندی ربانی
الف) تولد
شوقی ربانی ملقب به «ولی امرالهن» در یازدهم اسفند ۱۲۷۶ برابر با ۲۷رمضان ۱۳۱۴ ه- .ق در عکا به دنیا آمد. او فرزند ضیائیه(۱) و میرزا هادی افنان (۲)بود. وی تا یازده سالگی در عکا، تبعیدگاه جدّ مادری خود، بهاءالله به سر برد.
ب) تحصیلات
با سقوط حکومت عثمانی در سال ۱۹۰۸م.، عبدالبهاء همراه خانواده خود به منظور ادامه تحصیل نواده هایش، به شهر حیفا که در دوازده کیلومتری عکا قرار دارد، نقل مکان کرد. شوقی تحصیلات خود را در حیفا در کالج دفرر انجام داد و سپس به دانشگاه بیروت رفت. در نهایت دانشگاه آکسفورد انگلستان را برای ادامه تحصیلات برگزید و گویا موفق به گرفتن مدرک از این دانشگاه نشد. (۳)
اگر منسوب بودن رساله الواح و وصایا به عبدالبهاء درست باشد، در صفحه های ۱۱ تا ۱۶این کتاب با صراحت، جانشینی شوقی به عنوان ولایت امر در جامعه بهایی اعلام شده است.
ج) نخستین و آخرین حلقه از سلسله ولایت امرالله
شوقی افندی نخستین ولی امر سلسله ولایت امر الله عقیم بود و هیچ وصیتی نیز در این مورد نکرد. ازاین رو، سلسله ولایت امر ادامه نیافت.
در منابع بهایی آمده است که شوقی در زمان تحصیل در دانشگاه آکسفورد خبر فوت عبدالبهاء، پدربزرگش و رهبر جامعه بهایی را شنید. تحمل این خبر برای او چنان دشوار بود که چند ماهی به کلی از همه کناره گیری کرد. در این مدت، اداره امور بر عهده خواهر عبدالبهاء (بهاییه ملقب به ورقه علیا) بوده است. شوقی پس از چند ماه به حیفا بازگشت و زمام امور جامعه بهایی را به دست گرفت. او پس از آماده ساختن و آشنا کردن جامعه با رسالت خود، شروع به تقویت تشکیلات بهایی کرد. ولی در منابع مخالف شوقی آمده است که وی با نیرنگ بازی مادرش به ریاست رسید، وگرنه خودش او نه توانایی رهبری را در خود می دید و نه جاذبه های زندگی در غرب او را رها می کرد. کناره گیری از تشکیلات هیچ ربطی به ناراحتی های روحی او نداشت و در طول چند ماهی که از پذیرفتن بار مسئولیت فرقه خودداری می کرد، بارها وی را با وعده های گوناگون به حیفا دعوت کردند.
📗۱- دختر بزرگ عبدالبهاء.
📗۲- برادرزاده خدیجه بیگم، همسر اول سید علی محمد باب. افنان به معنای شاخه هاست. در واژه نامه بهایی به خویشان باب، افنان و به خویشان بها، اغصان می گویند. بهاء ظاهراً این القاب را برای ساختن چیزی مانند سلسله سادات، در بهاییت وضع کرد.
📗۳- کشف الحیل، ص۲۱۲.
📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، صص۷۵_۷۷
#تحلیل_نقد_بهائیت
#آثار_عبدالبهاء
🚫@bahaiyat🚫
📓کتاب اقدس
آنچه كه از اين مجموعه، مورد نظر ما در اين مقاله قرار دارد همانا اقدس، يعني بخش اول آن مجموعه است كه چهارده سال پيش از چاپ استاندارد بمبئي، به خط يكي از ياران نزديك به بها نوشته شده و در آخر آن اين عبارت «ختمتها في يوم چهارشنبه ۷ شهر صفر المظفر سنه ۱۲۹۴» است. از روي جمله ي «ختمتها» قرينه اصالت خاصي به دست مي دهد كه گمان خط مؤلف بودن را پيش مي آورد. اين نسخه دو يا چهار سال (نسبت به دو قول منقول) بعد از تدوين اصل كتاب قلمبند شده و نمي دانيم آيا نسخه اي بدين قدمت در اختيار حضرات بهائي در فلسطين و ايران هست يا نه؟ پنج شش سال پيش آنان مي خواستند به مناسبت تصادف سال ۱۳۹۰ هجري با صدمين سال قمري تدوين اقدس، كتاب مزبور را در صورت تازه اي با تشريفات جشن يادبود مخصوصي انتشار بدهند و پس از سال هاي متمادي كه ديگر به هيج وجه نسخه خطي و چاپي تازه اي از آن در اختيار مريدان قرار نگرفته بود اقدس چاپ جديدي در دسترس ايشان قرار دهند. نمي دانم چه باعث شد كه بار ديگر بلا حاصل، و تصميم به سكوت و نسيان امر گرفته شد. شايد موضوع زبان كتاب، باعث بر اين تصميم به فرو گذاشت شده باشد.
📓کتاب اقدس، محيط طباطبايي، صص۱۹-۲۰
#کتاب_اقدس
#بهائیت_کذاب
🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۳)
🔹 پس تا اینجای کار ما با فرقهای طرف هستیم که از یک تاریخی به بعد به سمت سازمان شدن حرکت میکند و به نوعی تغییر ماهیت میدهد.
🔸اولاً در ادبیات بهائیت، عنوان سازمان به رسمیت شناخته شده است. یعنی خود رهبران بهائی و اعضای بیتالعدل و قبل از آن کسانی که جزو ایادی بودند اصطلاح سازمان را به کار بردند. در فرهنگ و تربیت بهائیت یک آموزه بسیار مهمی وجود دارد به اسم نظمِ اداری که کتابهای مختلفی هم در موردش نوشتند و یکی از تکالیف هر عضو بهائی این است که آن نظم اداری را یاد بگیرد. در هر دوره در قالب مثلاً کتاب، کتابچه، جزوه و حتی مثلاً در دورههای آموزشی در آن دانشگاه زیرزمینی که داشتند، اینها را در ادوار مختلف تدریس میکنند تا بهائیها با نظم اداری و ساختار اداری بهائیت آشنا شوند و رفتار سازمانی خودشان را یاد بگیرند و در آن فرهنگ سازمانی رشد کنند. این مسئلهای است که بیش از ۱۰۰ سال سابقه دارد. از آن گذشته یک سند بالادستی دارند که اینها را آموزش داده و تحت عنوان قانون اساسی تصویب شده است.
این قانون اساسی در سال ۱۳۱۳ توسط بزرگان بهائی در ایران تصویب و ابلاغ میشود و از آن سال به عنوان مرجع بسیاری از امور در نظر گرفته میشود. البته تحولاتی هم داشته ولی آن نقطه عطف همان ۱۳۱۳ است. لذا یک نظم اداری را ایجاد میکنند مثل تمام سازمانهای کلاسیک. میشود گفت از همانجا تعدادی از همین بهائیها را جذب کرده که با سازمان همکاری میکنند تا به اعضای دیگر نظم بدهند و سازمان بهائیت شکل بگیرد.
از ۱۳۴۲ که بیتالعدل تأسیس میشود تقریباً میشود گفت در ساختارهای اداری تغییراتی رخ میدهد که البته خیلی بنیادین نیست اما این تغییرات محسوس است. مثلاً بیتالعدل به عنوان شورای رهبری، جانشین رهبریِ فردی میشود. این تشکیلات در کشورهای مختلفی ـ حدود ۱۷۰ کشورـ ایجاد شعبه کرده که به آن محفل ملی میگویند. این محفل ملی درحقیقت محفل مرکزی هست. اما همین سازمانی که میگوید من سازمان دینی هستم، یکی از مهمترین اهدافی که در طول پیدایشش داشته، برقراری حکومت بوده است.
🔹 پس بهائیت به ظاهر یک نگاه جهانی دارد که به دنبال تاسیس حکومت است؟
🔸 هم نگاه جهانی دارند، هم دنبال حکومت هستند. اما در همهجا دنبال حکومت نبودند. یک جاهایی بیشتر به شعار شبیه است. خودشان هم میدانند آن اتفاق یعنی حکومت جهانی رخ نمیدهد. حتی نحوه بروز و ظهورشان در کشورهای غربی با کشورهای آسیایی فرق میکند، با کشورهای اسلامی فرق میکند. در هر جامعهای متناسب با ویژگیهای آن جامعه خودشان را تنظیم میکنند و متناسب با آن اقدام میکنند.
لذا در یک جامعهای مثل ایران که به هرحال رهبران بهائی تابعیت ایرانی داشتند؛ به نسبت کشورهای دیگر جمعیت بهائیها بیشتر بود، لذا طبیعی هم بود در آن دوران و با توجه به نفوذ و رشدی که کرده بودند و پیوندهایی که در طول ۱۰۰ سال داشتند دنبال چه باشند! دنبال این بودند که حکومت را کسب کنند.
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
▪️کمترین معرفت▪️
ــــــــــــــــــــ
📜عَنِ اَلْفَتْحِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ أَدْنَى اَلْمَعْرِفَةِ فَقَالَ: اَلْإِقْرَارُ بِأَنَّهُ لاَ إِلَهَ غَيْرُهُ وَ لاَ شِبْهَ لَهُ وَ لاَ نَظِيرَ وَ أَنَّهُ قَدِيمٌ مُثْبَتٌ مَوْجُودٌ غَيْرُ فَقِيدٍ وَ أَنَّهُ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»
📄فتح بن يزيد میگويد: از امام رضا عليه السّلام درباره كمترين درجه خداشناسى پرسيدم ایشان فرمودند:
اقرار به اينكه جز او خدائى نيست مانند و نظيرى ندارد و به راستى قديم و جاويد است، موجود است و گمنشدنى و به يقين چيزى همانند او نيست.
ــــــــــــــــــــ
📚 کافی شریف ج ۱، ص ۸۶
#حدیث_روز
🚫@bahaiyat🚫
🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى
🔹الف) شناخت قائم(۴)
و در مطلع ۱۴ از قسمت دوم، تفسير مذكور حديثى را از حضرت قائم چنين نقل
مى كند: فى ذكر ما قال بقية اللَّه عليه السلام لعلى بن ابراهيم: «أنا المهدى، أنا قائم الزّمان، أنا الذى أملأها عدلا كما ملأت ظلماً وجوراً. »
و سپس اذعان مى دارد كه: «واعرف أنّه خَلَفٌ صالح كُنّى بأبى القائم وأنّه القائم بأمراللَّه... ولا احبّ أن أذكر اسمه إلّابما قال الإمام عليه السلام: م ح م د... »
در مطلع چهارم از قسمت دوم تفسير مذكور، على محمد شيرازى حديثى را از امام حسن بن على عليه السلام مورد تأييد قرار مى دهد كه آن حضرت به اعتراض مردم نسبت به انجام قرارداد صلح با معاويه فرمود:
«أما علمتم أنّه مامنّا أحدٌ إلّا و يقع في عنقه بيعة لطاغيةِ زمانه إلّاالقائم، الّذي يصلّي روح اللَّه عيسى بن مريم عليه السلام خلفه، فإنّ اللَّه عزّوجلّ يُخفي ولادته، و يغيب شخصه، لئلّايكون لأحدٍ في عنقه بيعة إذا خرج. ذلك التاسع من ولد أخي الحسين بن سيدة الإماء، يطيل اللَّه عمره في غيبته، ثم يظهره بقدرته في صورة شابّ دون أربعين سنة، ذلك ليعلم أنّ اللَّه على كلّ شي ء قدير». [۱]
۶- در كتاب: «قسمتى از الواح» [۲]، دستخطى از على محمد شيرازى عيناً: گراور شده است كه مبين نگارش آن در آخرين روزهاى سال ۱۲۶۴ ه ق مى باشد. در اين نوشته على محمد شيرازى تصريح مى كند:
«وأنّ محمداً عبدك ورسولك قد أرسلته الى العالمين بشيراً، وأشهد أنّ علياً و فاطمة و الحسن و الحسين و علياً و محمداً و جعفراً و موسى و علياً و الحسن و محمداً صلوات اللَّه عليهم اوليائك فى كلّ شأن».
----------
[۱]: «كمال الدين»، ص ۳۱۶، منتخب الأثر ص ۲۰۶
[۲]: ص ۱۵
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۲-۱۹۳
#بهائیت
#شناخت_قائم
🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۴)
🔹 به همین دلایل که گفتید رژیم پهلوی بستر مناسبی برای پیاده کردن اهداف بهائیان و رسیدن به حکومت بود؟
🔸 بله. نخستوزیر بهائی بود، تعداد زیادی از وزرا بهائی بودند. رؤسای سازمانهای بسیار مهم مثل سازمان برنامه و بودجه، اداره آمار عمومی، بانک مرکزی بهائی بودند و مژدههای کسب حکومت را میدادند. در بدنه دولت حضور داشتند، در ارتش حضور داشتند، در مجلس حضور داشتند. اما این کافی نبود و دنبال این بودند که یک حکومت به صورت رسمی به دست بیاورند.
در دوران پهلوی دوم، محمدرضا سعی داشت بهائیت را به عنوان دین به رسمیت بشناسد؛ اما به دلیل ترسی که از مراجع و جریانهای مذهبی داشت، این اتفاق نیفتاد. لذا وقتی که اینها غیررسمی بودند حتی استخدامشان در مراکز دولتی با مشکل قانونی همراه بود. بههمینخاطر به شیوههای پنهانکاری روی آوردند. اعلام نمیکردند که بهائی هستند. یا میگفتند مسلمان هستند یا جای عنوان دین را خالی میگذاشتند و از این دست اقدامها. مثلاً حتی آدم رسوایی مثل پرویز ثابتی جایی گفته پدر و مادرش مسلمانند، جای دیگری گفته بهائیاند. یا مثلاً شما ببینید پدربزرگ هویدا از نزدیکان عبدالبهاست، آن هم با اصالت یهودی که اصلاً بهائیت با همین خانوادهها تعریف میشود. یا حتی عباس میلانی که خاندانش بهائی هستند، در کتاب معمای هویدا دارد تلاش میکند بگوید هویدا مسلمان بوده، بهائی نبوده.
از همان سال ۴۳ که این آدم داشت منصوب میشد برای نخست وزیری، این بحثها مطرح بود. بنابراین یک تشکیلاتی که به دنبال کسب حکومت است ماهیتاً به آن چه باید گفت؟ مشخصاً این سازمان سیاسی است دیگر. در مباحث جامعهشناسی سیاسی از جمله در کتاب موریس دوورژه یک سرفصلی وجود دارد به عنوان سازمانهای ایدئولوژیکی که اینها در پوشش ایدئولوژی دینی و اعتقادی اهداف سیاسیشان را جلو میبرند. پس سازمان بهائیت یکی از آن سازمانهاست. سازمانی برای رسیدن به حکومت و قدرت. از قدرت اقتصادی و رسانه نیز بهره میبرد. لذا ما اگر بخواهیم تعیین ماهیت کنیم؛ میتوانیم بگوییم که بهائیت، یک سازمان سیاسی است.
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
🔔هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان
🌟 اباصلت (سلام الله علیه) میگوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم. فرمود:
🔹 ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهیهای روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی:
1⃣ زیاد دعا کن
2⃣ زیاد استغفار کن
3⃣ زیاد قرآن تلاوت کن
4⃣ از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی
5⃣ هر امانتی که گردنت هست ادا کن
6⃣ تمام کینههایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن
7⃣ هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن...
8⃣ و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو:
👈 اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ
🔹 خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز
📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱
📚 بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳
#ماه_شعبان
🚫@bahaiyat🚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ «باور به فرج»
🎙 حجتالاسلام والمسلمین#پناهیان
🔅 انتظار فرج چالش بزرگی است...
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَ
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🚫@bahaiyat🚫
🔸فصل سوم: قائميت زمينۀ من يظهره اللّهى
🔹الف) شناخت قائم(۵)
۷- جابربن عبداللَّه انصارى، در ذكر حديث لوح كه آن را ثقة الاسلام كلينى در كتاب كافى و شيخ طوسى در كتاب: الغيبة و شيخ صدوق در كتاب: كمال الدين از حضرت امام جعفرصادق عليه السلام به روايت ابى بصير ثبت كرده اند و شيخ احمد احسائى در كتاب: شرح الزياره [۳]
ضمن شرح اوصياء پيامبر خدا، و اينكه ائمه دين دوازده نفرند، مورد تأييد و صحت آن را مورد تصديق قرار داده است. يكى از موارد مسلم شناخت قائم عليه السلام از نظر منابع معتبر عقايد اماميه اثنى عشرى مى باشد.
متن حديث:
«عن أبي بصير، عن أبي عبداللَّه عليه السلام قال: قال أبي لجابر بن عبداللَّه الأنصاري:
أن لي إليك حاجة فمتى يخفّ عليك أن أخلوبك فأسئلك عنها؟ فقال له جابر: أيّ الأوقات أجبته. فخلّى به في بعض الأيّام فقال له: يا جابر أخبرني عن اللّوح الذي رأيته في يد أمّي فاطمة بنت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و ما أخبرتْك به أمّي أنّه في ذلك اللّوح مكتوب، فقال جابر: أشهد باللَّه أنّي دخلت على أمّك فاطمة في حياة رسول اللَّه صلى الله عليه و آله فهنّئتها بولادة الحسين عليه السلام فرأيت في يدها لوحاً أخضرّ، فظننت أنّه من زمرّد، و رأيت فيه كتاباً أبيض شبه لون الشمس فقلت لها: بأبي أنت و أمّي يا بنت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله: ما هذا اللوح؟ فقالت: هذا لوح هداه اللَّه إلى رسوله، فيه اسم أبي و اسم بعلي و اسم ابْنَيَّ و اسم الأوصياء من ولدي، و أعطانيه أبي لبشّرني بذلك، قال جابر: فسئلتها أن تدفعه إليّ لأنظر مافيه، فدفعتْه إليّ، فسررت به سروراً عظيماً؛ فقلت: يا سيّدة النّساء هل تأذني أن أكتب نسخته؟ فقالت: افعل، فأخذته و نسخته عندى،فقال أبي عليه السلام: يا جابر، فهل لك أن تعرضه علىّ؟ فقال: نعم، فمشى أبي إلى منزل جابر، فأخرج صحيفة من رقّ، فقال: يا جابر أنظر في كتابك لأاقرئه عليك، فنظر جابر في نسخته فقرأه أبي فما خالف حرف حرفاً، فقال جابر: فأشهد باللَّه أنّي هكذا رأيته في اللوح مكتوبا».
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
«هذا كتاب من اللَّه العزيز الحكيم لمحمد نبيّه و نوره وسفيره و حجابه و دليله، نزل به الروح الأمين من عند ربّ العالمين: يا محمد عظّم أسمائى،
واشْكر نعمائي و لاتجحد آلائى، إنّي أنا اللَّه لا إله إلّا أنا قاصم الجبّارين، و مديل المظلومين و ديّان يوم الدين، إنّي أنا اللَّه لااله إلّا أنا فمن رجا غيري فضل أو خاف غير عدلي عذّبته عذاباً لا أعذّبه أحداً من العالمين، فإيّاي فاعبد، وعليّ فتوكّل، إنّي لم أبعث نبيّاً فأكملت أيامه، وانقضت مدته، إلّا جعلت له وصيّاً، وإنّي فضّلتك على الأنبياء وفضّلت وصيّك عليّاً على الأوصياء وأكرمتك بشبليك وسبطيك الحسن و الحسين، فجعلت حسناً معدن علمي بعد انقضاء مدّة أبيه، وجعلت حسيناً خازن وحيي، وأكرمته بالشّهادة، وختمت له بالسّعادة، فهو أفضل من استشهد، و أرفع الشهداء درجته إليك جعلت كلمتي التامّة معه وحجّتي البالغة إليك عنده، بعترته أثيب وأعاقب.
----------
📗[۳]: ص ۵۷، با تفاوتهايى با كافى، الغيبه و كمال الدين.
📗 بهائیان، نجفی، محمد باقر،صص ۱۹۳-۱۹۵
#بهائیت
#شناخت_قائم
🚫@bahaiyat🚫
🔹گفتگو با نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت(۵)
🔹 آیا زمان آغاز حضور بهائیان در ایران دوران حکومت پهلوی بود یا قبلتر از آن در ایران حضور داشتند؟
🔸 آغاز این حضور از زمان حکومت پهلوی نبود، قبلتر آغاز شده بود. درواقع بعد از اینکه جریان مشروطهخواهی دچار انحراف میشود و جریانهای غربگرا بر مشروطه مسلّط میشوند و آن را از روند اصیل ایرانیاش خارج میکنند؛ جریانهای مختلف حاشیهای به واسطه کانونهای قدرت بینالمللی در متن قرار میگیرند. این حقیقت تنها شامل بهائیت نیست. فرقههای مختلفی مانند شیخیه و ازلیگری و جریانهای فراماسونری و... برای به حاشیه راندن جریان اصلی اجتماعی ایران که شیعه است وارد میدان میشوند.
بهائیها شاید به نسبت جریانهای دیگر توانسته بودند قویتر بازی کنند. و به خاطر همین هم حساسیت علما و مراجع نسبت به آنها بیشتر از بقیه بود. نه اینکه نسبت به بقیه بیتوجه بودند. همان موقع هم فرقه گنابادیها در همان دوران پهلوی نسبت به خیلی از کسانی که در بدنه رژیم پهلوی حضور داشتند، معروف بودند؛ که یکی از آنها شخص اسدالله عَلَم هست. به این معنی نیست که مثلاً عَلَم درواقع جزو صوفیه گنابادی بوده؛ منظور این است که پیوندهایی داشتند.
این جریان هم از دوران قاجار یعنی بعد از ترور دوم ناصرالدین شاه که موجب مرگش شد، شروع میشود. یعنی با آمدن مظفرالدین شاه خیلی از جریانهای فرقهای رشد میکنند از جمله بهائیت. این شبکه به مرور با قوانینی که وضع میکند و تربیت نیروهای جدید توسعه پیدا میکند.
#بهائیت
🚫@bahaiyat🚫
▪️قدریه که هستند؟▪️
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
📜قَالَ رَسولُ اللّهِ صَلّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ:
لُعِنَتِ اَلْقَدَرِيَّةُ عَلَى لِسَانِ سَبْعِينَ نَبِيّاً قِيلَ وَ مَنِ اَلْقَدَرِيَّةُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدَّرَ عَلَيْهِمُ اَلْمَعَاصِيَ وَ عَذَّبَهُمْ عَلَيْهَا.
📄 رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند:
قدریه بر زبان هفتاد پیامبر نفرین شده اند. گفته شد: یارسول الله قدریه که هستند؟ فرمودند: گروهی هستند که گمان می کنند خداوند متعال معصیتها را بر ایشان مقدر کرده و بر همان معصیت ها عذابشان می کند.
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
📚 الطرائف ج ۲، ص ۳۴۴
#حدیث_روز
🚫@bahaiyat🚫