ازحاجآقاپرسید:
- حاجآقاچیکارکنمسمتگناهنرم؟
+ اولبایدببینےعاملِگناهچیہ!
زمینہشروازبینببری!
امابھترینراهِحلاینہکہخودترو
بہکارخدامشغولکنے..
آدمبیکاربیشتردرمعرضگناهہ.
#تلنگرانه
حاج آقا هارداسان...؟؟🥺💔
#أَللّٰھُـمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَٱلْفَرَج
#شهید_جمهور
قول میدی
اگه خوندی؛
تویکی ازگروهها
یــا کانالها که
هستی کپی کنی؟🙂
اللهم!(:
عجل!(:
لولیک!(:
الفرج!(:
اگه پای قولت هستی
کپی کن تا همه برا ظهور
حضرت مهدی(ع)دعا کنن...🌱✨
Ali-Fani-Ziyarat-Ashoura.mp3
11.65M
روز ⁴ چله #زیارت_عاشورا❤️🩹
السلام علیک یا اباعبدالله 🥀
فقط علوم رو بد دادم اصلا همیت ندید به قول سعدی شعش یادم رفت ولی غم مخور🤣
پادکست های نوحه و مولودی؛ 🫀🔥
«#کپی نکنی مؤمن»😁❌
¹-یااباعبدالله
²-مثلاتوقبولکردی..
³-یااباعبداللهآقایمن..
⁴-سوگندمیخورمبهعلی..
⁵-میریزهاشکام..
⁶-دستایعموابلفضل..
⁷-ایباوفاجاموندمازکربلاجاموندم..
⁸-آغوشتروواکندنیابیرحمه..
⁹-مستِنجف..
¹⁰-ممسوسذاتِخدایسبحانه..
¹¹-آروموقرارهقلبزارم..
¹²-اینشباحالوهوایخونهمونخیلیعجیبه..
¹³-میزنهقلبدارهمیاددوبارهبازبویِمحرم..
¹⁴-(مداحیعربی)
¹⁵-(مداحیعربی)
¹⁶-منسرقرارم..
¹⁷-مندلتنگِحرمتمبهکیبگم..
¹⁸-یهعالمهگریهبهروضهبدهکارم..
¹⁹-یعنیمحࢪمزندهمیمونم..
²⁰-گریهمیکنمبراتگریهزیاد..
²¹-حیاتناحسینمماتناحسین..
²²-دلمبراتتنگشدهحسین..
²³-شیبگودالسرازیر..
²⁴-امنیجیبالمضطر..
²⁵-الیاللهسفرهالیالله..
+در حال افزودن..
🔴🟡🟠🔴🟠🟡
#رمان_درحوالیجهنم💥 . 🔴🟠🟡🔴🟡
#پارت_سوم
شکر خدا، مهم اینِ االن پیش شمائیم.
دستی به ریش سفید شده در گذر زماناش میکشد و
چشمهای عسلیاش به خنده کش میآید.
- خدا همیشه بزرگِ، از این به بعدش کمکت میکنیم بتونی
رد بشی.
به معنای تشکر لبخندی به رویش میزنیم و چیزی نمیگوییم
که خودش ادامه میدهد:
- کجا میخوای بری؟ ایران یا جای دیگه؟
به فکر میروم تا بهترین تصمیم را برگزینم، ایران جای امنی
است؛ حداقل با وجود حاج قاسم سلیمانی جای امنی است
ولی... ولی برای مایی که آشنایی آنجا نداریم ممکن است
گزینههای بهتری هم باشه. گزینهای همچو کرکوکِ عراق که
هم نسبت به سوریه امنتر است و هم عموی بچهها آنجا
اسکان دارد. تصمیم را که میگیرم به حرف میآیم:
- سلیمانیه جای مناسبیِ حاج قاسم؛ عموی بچهها اونجا
منتظرمونِ. گاهم را روی بچهها میچرخانم و از رضایتشان اطمینان
حاصل میکنم، آقای سلیمانی به معنای تأیید سرش را چندین
مرتبه باال و پایین میکند و در نهایت پس از پاسخ محترمانه به
تعارفهای ما از چادر خارج میشود. پس از اینکه با آب دست
و رویم را تمیز میکنم با ارادهای قوی کمر به همت میبندم و
هر آنچه حاجی دستور داده است را عملی میکنم.
شناسنامههای جعلی که از قبل آماده کرده بودند را بین پسران
تقسیم و آموزشها را شروع مینمایم. رو به عبدالکریم زبان در
دهان میچرخانم:
- تو از این به بعد اسمت میشه علی محمود، اهل کرکوکی و
دانشجوی سوریه. متوجه شدی؟
بیحوصله سرش را به معنای تأیید تکان میدهد که ابرو درهم
گره میزنم، تن صدایم باالتر میرود و از نو چندین و چند
مرتبه اسم جدیدش را برایش تکرار میکنم تا آویزهی گوشش
شود. خیالم از بابت کریم که راحت میشود سرم را سمت
رحمان میچرخانم:
- تو هم دانشجویی و اسمت احمد محمودِ. رحمان با ارادهتر به حرفهایم گوش میدهد و سریعتر خیالم را
به آسودگی میرساند. اسمهای جدید حسن و حسین را هم
برایشان میگویم و اینبار نوبت درس جدید میشود. با صدای
گیرایی میگویم:
- سر مرزهای داعشی ممکنه دینتون رو بپرسن.
گیج و ماتمزده نگاهم میکنند، که توضیح میدهم:
- شما باید بگید که سُنی هستین، ممکنه ازتون بخوان ارکان
نماز رو براشون ادا کنید و جلوشون نماز بخونید... .
تاکیدوار میگویم:
- نماز سُنیها، باید همهتون یاد بگیرید.
لبهایشان یکوری کج میشود ولی اهمیتی نمیدهم، که
حسن به اعتراض برمیخیزد:
- مگه بین و سُنی و شیعه چه فرقی هست؟ این اراجیف چیه
که گوش مردم رو باهاش پر میکنن و باعث تفرقهافکنی
میشن؟!
Ali-Fani-Ziyarat-Ashoura.mp3
11.65M
روز 5 چله #زیارت_عاشورا❤️🩹
السلام علیک یا اباعبدالله 🥀
بچہ شـ𓂆ـیعہ | كَلِمَةُ ٱللَّهِ
__
-اخلاص؟
- یعنی ؛ هرکارخوبیکهمیکنی
خاکشکن ، خدارشدشمیده . . !