#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
پارت ۲
<<اختلال اضطرابی >>
اختلال اضطرابی بیماری روانی شایعی است که بیشتر زنان و میانسالان و افراد سالمند با آن مواجه هستند.
اختلالات اضطرابی، گروهی از اختلالات روانی هستند که دارای نشانههایی از اضطراب و ترساند. اضطراب ناشی از نگرانی در مورد آینده است و ترس واکنشی به رویداد کنونی. احساس اختلال اضطرابی میتواند دارای نشانههای فیزیکی همچون تپش قلب و لرز باشد. چندین اختلال اضطرابی وجود دارد، از جمله اختلال اضطراب منتشر، هراسهای ویژه، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب جدایی، هراس از مکانهای باز، اختلال ترس و سکوت انتخابی ، اختلال با آنچه منجر به علائم میشود متفاوت است. افراد اغلب بیش از یک اختلال اضطرابی دارند.
(انواع اختلالات اضطرابی)
اختلالات اضطرابی شامل ۱۰ اختلال است. در این اختلالات، علایم اضطرابی ویژگی بارز نمای بالینی است.
اختلال پانیک (وحشت زدگی)
بازار هراسی (آگورافوبیا)
هراسهای اختصاصی یا ویژه (فوبیاها)
اختلال اضطراب اجتماعی (جمعهراسی)
اختلال اضطراب فراگیر (منتشر)
اختلال وسواس فکری-عملی
اضطراب موقعیتی
اختلال اضطراب جدایی
گنگی (سکوت انتخابی)
اختلال اضطراب پس از سانحه
اختلال اضطراب عصبی (هنگام عصبی شدن)
( علل)
تصور میشود علت اختلالات اضطرابی ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. عوامل خطر شامل سابقه کودک آزاری، سابقه خانوادگی اختلالات روانی و فقر است. اختلالات اضطرابی اغلب با سایر اختلالات روانی، به ویژه اختلال افسردگی اساسی، اختلال شخصیت و اختلال در مصرف مواد رخ میدهد. برای تشخیص علائم معمولاً حداقل ۶ ماه باید وجود داشته باشد، بیشتر از آنچه انتظار میرود برای وضعیت باشد و عملکرد را کاهش دهد.سایر مشکلاتی که ممکن است منجر به علائم مشابه شود، پرکاری تیروئید است. بیماری قلبی؛ مصرف کافئین، الکل یا حشیش؛ و حذف برخی از داروهای خاص.
(بیماریشناسی)
اختلال اضطرابی ازجمله اختلالات روانشناختی است که منشأ فیزیولوژیک آن کاملاً شناختهشده نیست، ولی ارتباط تنگاتنگی با اختلالات افسردگی دارد.
(آمار)
در حدود ۱۲٪ از افراد در یک سال معین از یک اختلال اضطرابی رنج میبرند و بین ۵ تا ۳۰ درصد در طول زندگی تحت تأثیر قرار میگیرند. آنها در زنان تقریباً دو برابر مردان اتفاق میافتند و عموماً قبل از سن ۲۵ سالگی شروع میشوند. شایعترین آن هراسهای ویژه است (تقریباً ۱۲٪) و اختلال اضطراب اجتماعی که ۱۰٪ را تحت تأثیر قرار میدهد. هراسهای ویژه عمدتاً بر افراد بین ۱۵ تا ۳۵ سال تأثیر میگذارد و بعد از ۵۵ سالگی شایع تر میشود. به نظر میرسد در ایالات متحده و اروپا نرخها بالاتر است.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
پارت ۳
<<اختلال روان پریشی >>
اختلال روان پریشی
روانپریشی یا پسیکوز یا سایکوسیس (به انگلیسی: Psychosis) به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است که در روانپزشکی برای بیان حالت «از دست رفتن توانایی تشخیص واقعیت از خیال» به کار میرود. پسیکوز دربرگیرنده دستهای از اختلالات روانی است که در طول آنها بیمار دچار علایمی مانند توهم یا هذیان شود. هر گاه این علایم در افراد سبب بروز اختلال در کارکرد یا بروز استرس شود، میتوان نام اختلال را بر آن گذاشت. دو ویژگی بارز آن شامل هذیان (بیان غیرعمد درک نادرست از واقعیات) و توهم (دیدن یا شنیدن غیرعمد چیزی که اساساً نبوده و نیست) است.
هنگامی که شخص در مراحل شدید این اختلال قرار دارد، جلسات رواندرمان ممکن است که روی وی مؤثر نباشد (زیرا توانایی درک و پذیرش صحبت منطقی را ندارد) و فقط از طریق مصرف دارو قابل کنترل است.
( تعریف )
واژه سایکوسیس از ترکیب دو کلمه یونانی پسوخه، ψυχή، به معنای روان، و اُسیس، οσις، به معنای موقعیت غیرطبیعی تشکیل شدهاست؛ و به معنی وضعیتی روانی و غیرطبیعی است که حالتهای مختلفی را دربر میگیرد ولی اصلیترین ویژگی آن قطع ارتباط مغز با دنیای واقعیت است .
( تاریخچه )
علایم این بیماری در گذشتههای دور نیز شناخته شده بود؛ و پیشینیان تعبیرهایی افسانهوار دربارهٔ آن داشتند.
در واقع شیزوفرنی یا اسکیزوفرنی (Schizophrenia) نوع خاصی از پسیکوز است.
پسیکوزها شرایط روانی جدی هستند که با از دست دادن ارتباط با واقعیت شناخته میشوند. اولین اپیزود واضح از پسیکوز میتواند بعد از یک دوره هشداردهنده (prodromal) به مدت حداقل شش ماه، زمانی که فرد با تغییرهای تدریجی غیراختصاصی در افکار، ادراک، رفتارها و عملکرد روبهرو میشود، رخ دهد. اگر چه یک فرد دچار تغییرهایی میشود، آنها هنوز دچار علائم آشکارتر پسیکوتیک مانند هذیانها (باورهای غلط پایدار) یا توهمات (تصورهای بدون علت) نشدهاند.
( علل )
عمدهترین عاملی که فعلاً در بروز سایکوز شناخته شدهاست، افزایش دوپامین (D) در مغز است. داروهای ضد سایکوز از طریق آنتاگونیسم گیرندههای دوپامینی که در مسیرهای مزولمبیک و مزوکورتیکال پراکندهاند عمل میکنند.
عوامل ارثی - ژنتیکی، ضربهها و تنشهای شدید روانی، جسمی و محیطی باعث جهش عوامل ژنتیکی پیشا-موجود در فرد شده و ظهور بیماری را سرعت میبخشند. الکل و داروهای خاص میتوانند سبب جنون شوند، اسکیزوافکتیو، تومورهای مغزی، اسکیزوفرنی، ابتلا به حملههای تشنجی، افسردگیهای نادیده گرفته شده، اختلالهای خلقی دوقطبی، زوال عقل (دمانس و آلزایمر) و سکتههای مغزی.
( پاتوفیزیولوژی )
به کاراندامشناسی حالتهای نابهنجار بهویژه به بررسی تغییر عملکردهایی که همراه با یک نشانگان یا بیماری رخ میدهند،پاتوفیزیولوژی گفته میشود.
( علایم و نشانهها )
علایم اصلی که در جنون دیده میشود عبارتند از:
هذیان
توهم
فقدان بینش
اختلال قضاوت
رفتار آشفته
گفتار آشفته
اختلال در خواب
کابوس
( درمان )
درمان بسته به علت جنون متفاوت است. در اکثر موارد بستری شدن در بیمارستانهای اعصاب و روان لازم است. داروهایی که توهمهای شنوایی و هذیانها را کاهش میدهند، و تفکر و رفتار را پایدار میکنند (داروهای آنتی سایکوتیک) مکمل هستند، یعنی اغلب به تنهایی مؤثر نمیباشند.
گیرندههای دوپامینی در دو خانواده شبه D1 (شامل D1وD5) و خانواده شبه D2 (شاملD4 ،D3 ،D2) شناسایی شدهاند. داروهای قدیمی (فنوتیازینها، تیوگزانتین و بوتیروفنون) برای D2 انتخابی تر از D1 هستند. از داروهای جدید برخی مثل سولپیراید برای D2 انتخابی هستند و برخی مثل کلوزاپین برای D1 و D2 غیرانتخابی و تمایل زیادی به D4 دارند.
گروه درمانی یا مشاوره روانشناسانه نیز کمککننده است.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
<<ادامه اختلال روان پریشی >>
(دارودرمانی در روانپریشی )
نسل اول ضدّ روانپریشیها،
بوتیروفنونها مانند هالوپریدول و دروپردیول
فنوتیازینها مانند کلرپرومازین، فلوفنازین، تیوریدازین، تری فلوپرازین و پرفنازین
تیوگزانتینها مانند تیوتیکسن و فلوپنتیکسول
نسل دوم آنتی سایکوتیکها (جدیدترند) مانند الانزاپین، کلوزاپین، ریسپریدون، کوئتیاپین، زیپراسیدون
نسل سوم مانند آری پیپرازول آلپرازولام
( عوارض داروها )
آنتی سایکوتیکها بهجز انسداد گیرندههای دوپامینی موجود در مسیر درمان، میتوانند بسته به نوع، مقدار و مدت مصرف موجب انسداد این گیرندهها در مسیرهای دیگر و بلوک گیرندههای غیردوپامینی نیز بشوند و درجات متفاوت عوارض جانبی زیر را بهوجود آورند:
عوارض خارج هرمی: که از انسداد گیرندههای D2 در مسیر Nigrostriatal به وجود میآیند.
افزایش پرولاکتین خون: که از انسداد گیرندههای D2 در مسیر Tunero infundibular در هیپوفیز رخ میدهد.
اثر ضد استفراغ: با مهار گیرنده D2 در CTZ به عنوان ضد استفراغ عمل میکنند.
کاهش فشار خون وضعیتی: به علت انسداد گیرنده آلفا آدرنرژیک (بیشتر توسط فنوتیازینها)
سداسیون: ناشی از مهار گیرندههای H1 است
عوارض آنتی موسکارینی: ممکن است محیطی باشد (احتباس ادرار، یبوست، خشکی دهان، تاکی کاردی، تاری دید، حمله گلوکوم، ناتوانی جنسی، وقفه در انزال) یا بهصورت عارضه مرکزی (اختلال در حافظه و شعور که بیشتر در سال خوردگان پیش میآید)
عوارض دیگر:
این عوارض که شیوع کمتری دارند شامل آریتمی شبه کینیدی(تیوریدازین)، هیپوترمی (شایع)، هیپرترمی (در دوز بالا و محیط گرم) ژنیکوماستی، افزایش وزن، هیپرگلیسمی، آمنوره، هپاتیت، کدورت قرنیه و عدسی، کلواستاتیک، لکوپنی زود گذر، خونریزی لثه(کلوزاپین) و رتینوپاتی پیگمانته برگشتناپذیر (تیوریدازین در دوز بالا 800 mg سبب رسوب در شبکه میشود).
( پیشآگهی )
بیشتر بیماران مبتلا در صورتی که درمان مناسب را دریافت کنند، به شکل قابل توجهی بهبود مییابند. پیشآگهی به عواملی چون سن شروع، طول مدت بیماری درماننشده، علایم همراه، جنسیت، تأهل و حمایتهای اجتماعی بستگی دارد.
(عوارض)
کاهش عملکرد شغلی، تحصیلی و اجتماعی ممکن است اتفاق بیفتد. در صورت درمان نشدن احتمال این عوارض بسیار بیشتر است. در وضعیت حاد احتمال آسیب زدن به خود و دیگران وجود دارد.
( جنون و مسئولیت حقوقی افراد )
دیوانه در مقابل عاقل به کسی گفته میشود که نمیتواند به درستی از عقلش استفاده کند. به چنین فردی مجنون گفته میشود؛ روانپریشها در اصطلاح عامه، دیوانه و در اصطلاح فقهی و حقوقی، جزو مجانین بهشمار میروند. در حقوق کیفری به دلیل عدم وجود توانایی بیمار در آگاهی از رفتار خویش و عدم توانایی در ارزیابی عملکرد خودش، جنون رافع مسئولیت کیفری به حساب میآید و از نظر حقوقی این افراد محجور هستند که این امر دارای آثار حقوقی قابل توجهی است. باید توجه داشت که جنون با سفیه تفاوت دارد و آثار جنون نیز با سفاهت متفاوت است. دیوانگی یا جنون -از نظر شدت و ضعف، دائم یا ادواری بودن و… شکلهای متعددی دارد. به همین دلیل در بسیاری از موارد، تعیین حدود و مسئولیت مجنون مشکلات زیادی به همراه دارد و نیاز به کارشناسی دقیق متخصصین دارد.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
پارت ۴
<< اختلال سوءمصرف مواد مخدر >>
اختلال مصرف مواد (SUD)، وضعیت پزشکی است که در آن استفاده از یک یا چند ماده منجر به اختلال بالینی میشود.تشخیص این اختلالات با مجموعه ای از علائم ذهنی، جسمی و رفتاری انجام میشود که شامل این موارد است: مشکلات مربوط به از دست دادن کنترل بدن، احساس فشار در زندگی فردی، استفاده زیاد و خطرناک از ماده ای مشخص و تحمل بسیار کم در مشکلات مختلف. داروها یا موادی که فرد با استفاده از آنها میتواند دچار اختلال مصرف مواد شود شامل: الکل، محرکها، کانابیس، هالوسیژنها، مواد مخدر، توتون و تنباکو، آرام بخشها، خوابآورها و داروهای ضد درد میباشند.
اعتیاد به مواد مخدر و وابستگی به مواد، اجزای متمایز اختلالات مصرف مواد هستند. شدت اختلال مصرف مواد میتواند خیلی متفاوت باشد؛ شدت این اختلال به سه قسم مختلف خفیف، متوسط و شدید تقسیم میشود؛ که این تقسیمبندی بر اساس ۱۱ مشخصه انجام میشود.
در سراسر جهان، ۲۷۵ میلیون نفر در سال ۲۰۱۶ از مواد مخدر استفاده کردهاند. از این تعداد، ۲۷ میلیون نفر به صورت خطرناک از مواد استفاده میکنند به شکلی که به صورت جدی به سلامتی جسمی و روحی خود آسیب میزنند و در کنار آن باعث مشکلات جدی اجتماعی میشوند. در سال ۲۰۱۵ اختلال مصرف مواد باعث مرگ ۳۰۷٬۴۰۰ نفر در جهان شدهاست که این میزان ۱۶۵٬۰۰۰ نفر بیشتر از سال ۱۹۹۰ میباشد. از این تعداد، بیشترین آنها به علت اختلالات مصرف الکل از دنیا رفتهاند که تعدادشان ۱۳۷۵۰۰ نفر بودهاست در رتبههای بعدی اختلالات مصرف مواد مخدر با ۱۲۲۱۰۰ مرگ، اختلالات مصرف آمفتامین با ۱۲٬۲۰۰ مرگ و اختلالات مصرف کوکائین با ۱۱٬۱۰۰ مرگ، بودهاند. تعداد مرگ و میر ناشی از مصرف مواد مخدر بیش از ۶۰ درصد از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ افزایش یافتهاست.
( تعاریف )
سوء مصرف مواد ممکن است به وابستگی به مواد یا اعتیاد به آن یا هر دو منجر شود که وابسته به نوع مواد ممکن است نتیجه متفاوت باشد. از لحاظ پزشکی، وابستگی فیزیولوژیک به مواد نیازمند به پیشرفت فاز بیحسی نسبت به استفاده یکنواخت مواد است که با علامت درد مصرف نکردن همراه است. سوء مصرف و وابستگی به مواد متمایز از اعتیاد هستند. اعتیاد شامل اجبار برای ادامه استفاده از مواد با وجود عواقب منفی است و ممکن است فرد در آن وابسته به مواد شیمیایی باشد یا نباشد. وابستگی باعث بروز بدرفتاری میشود، اما اغلب سوءمصرفها بدون ایجاد وابستگی رخ میدهند، به ویژه هنگامی که یک فرد مصرف را به تازگی آغاز کرده باشد. وابستگی شامل فرایندهای فیزیولوژیکی است که در آن با توجه به نیاز بدن شخص به ماده فرد در خود احساس نیاز شدید میکند.
سوء مصرف مواد گاهی بعنوان مترادف سوء مصرف مواد شیمیایی یا اعتیاد به مواد مخدر استفاده میشود، اما در واقع این عبارت به معنی استفاده از مواد به شیوه ای است که آن را کنوانسیونهای اجتماعی و فرهنگی تأیید نمیکنند مثلاً استفاده از داروهای کنترل شده و سایر داروها به شیوه ای که توسط کنوانسیون اعلام نشده باشد یک سوءمصرف تلقی میشود. در هر حال تعریفی کلی و عمومی از این عبارت وجود ندارد.
در یک مقاله در Lancet آسیب فیزیکی برای بیست دارو مقایسه شدهاست. برای این آسیبها مقادیر ۰ تا ۳ در نظر گرفته شدهاست. ۳ برای آسیب حاد، ۲ برای آسیب مزمن و ۱ برای آسیب خفیف و ۰ بدون آسیب میباشد.
استفاده از مواد با این توضیح بهتر درک میشود:مصرف میتواند سودمند باشد اما در طول زمان استفاده از داروهای شیمیایی به صورت منظم میتواند به اختلال سوءمصرف برسد که در نهایت این اختلال میتواند تبدیل به اعتیاد یا وابستگی شود.
( علائم و نشانهها )
تعریف DSM از اعتیاد این است که فرد به استفاده از ماده ای یا انجام کاری (به صورت اجبارگونه و نه از روی قصد اولیه) ادامه دهد و در انجام آن حتی آسیبهای وارد به خودش نیز برای او مهم نباشد. جامعه پزشکی بین وابستگی جسمی (با علایمی مانند لرز و عرق) و وابستگی روانی (برداشت هیجانی-انگیزشی) تفاوت قایل است. وابستگی فیزیکی نیاز بدنی فرد به تأثیر یک ماده در بدن اوست. برای مثال همه انسان ها بهطور فیزیکی وابسته به اکسیژن، غذا و آب هستند. یک دارو یا ماده مخدر میتواند وابستگی فیزیکی و وابستگی روانی در فرد ایجاد کند (مثلاً برخی از داروهای فشار خون که ممکن است علائم درد مصرف نکردن را ایجاد کند) و برخی میتوانند وابستگی روانی را بدون وابستگی فیزیکی ایجاد کنند (علائم درد مصرف نکردن کوکائین همه روانی هستند).
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
<< ادامه اختلال سوءمصرف مواد مخدر >>
( علل و عوامل این اختلال )
بسیاری از عوامل وجود دارند که میتوانند باعث افزایش شانس ابتلا به اختلال مصرف مواد شوند. کودکان متولد شده از والدینی که دارای این نوع اختلال هستند شانس بیشتری برای ابتلا به آن دارند. مصرف داروهای اعتیاد آور توسط والدین میتواند باعث ایجاد این اختلال در جوانان آنها شود که این اختلال تا بزرگسالی نیز با آنها همراه است. سایر عوامل عمومی عبارتند از: مذکر بودن، داشتن سن زیر ۲۵ سال، داشتن مشکلات بهداشتی و عدم حمایت و نظارت خانوادگی.
( تشخیص )
افرادی که مصرف دارو یا الکل آنها باعث مشکلات یا ناراحتیهای قابل توجهی در زندگیشان میشود ممکن است اختلال مصرف مواد داشته باشند. تشخیص این امر معمولاً شامل یک معاینه عمیق است که توسط یک روانپزشک، روانشناس، یا مشاور مواد مخدر و الکل انجام میشود. عمومیترین دستورالعملهای تشخیص این اختلال در راهنمای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی منتشر شدهاست.
۱۲ معیار تشخیص وجود دارد که چند تا از آنها عبارتند از:
۱- از دست دادن کنترل برای بدست آوردن مواد، احساس فشار در زندگی شخص و استفاده خطرناک برای سلامتی.
۲- دستورالعمل تشخیص اختلال "DSM-5" برای تشخیص این اختلال، برای شروع نیاز به این دارد که شخص مورد بررسی، در زندگی خود مشکلات یا ناراحتی قابل توجهی داشته باشد که نتیجه سوءمصرف مواد باشد. در نتیجه برای شروع این تشخیص باید فرد حداقل دو مورد از علائم ذکر شده در زیر را در یک سال داشته باشد.
۳- استفاده بیشتر از یک ماده از میزان برنامهریزی شده و ناتوانی در کاهش آن با وجود تمایل به انجام تشخیص.
۴- صرف مقدار قابل توجهی از روز برای به دست آوردن، استفاده یا ریکاوری از مصرف مواد.
۵- گرایش شدید برای استفاده.
۶- استفاده مکرر باعث ناتوانی در برآورده شدن اهداف اجتماعی یا حرفه ای مهمی شود.
۷- استفاده مداوم باعث مشکلات مکرر در محل کار، مدرسه یا خانه شود.
۸- ناتوانی در نقش پذیری در فعالیتهای مهم اجتماعی، حرفه ای یا اوقات فراغت به دلیل استفاده زیاد.
۹- داشتن وضعیت جسمی خطرناک یا حس داشتن آسیبهای روحی.
۱۰- با وجود آگاهی کاربر از بدتر شدن وضعیت جسمی یا روحی خود (با ادامه مصرف) این کار را ادامه دهد.
۱۱-نیاز به استفاده از مقادیر زیاد مواد برای دستیابی به اثرات مورد نظر خود.
۱۲- مشکلات فیزیکی مشخصی که با کاهش ماده در بدن زیاد میشود.
مقیاسها و استثناهای مشخص شدهٔ دیگری در DSM وجود دارند. به عنوان مثال، اگر فرد به عنوان دارو و تجویز پزشک مواد را مصرف کند.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
<< ادامه اختلال سوءمصرف مواد مخدر >>
( شدت )
محدوده شدت اختلال مصرف مواد میتواند خیلی متفاوت باشد و روشهای متعددی برای ارزیابی شدت آن در افراد مختلف وجود دارد. روش تشخیص DSM-5 خود شامل پروسههای تشخیص شدت اختلال مصرف مواد میباشد. افرادی که تنها ۲ یا ۳ معیار از معیارهای معرفی شده در DSM-5 را را دارا هستند اختلال آنها خفیف ارزیابی میشود. افرادی که دارای ۴ یا ۵ معیار هستند، دارای اختلال مزمن میباشند و افرادی که ۶ معیار یا بیشتر دارا هستند به عنوان اختلال شدید تلقی میشوند.در DSM-5، اصطلاح معتاد به مواد مخدر مترادف با مبتلا بودن به اختلال مصرف مواد مخدر است. معیارهای سنجش شدت، اندازهگیریهایی است که انجام شده توسط DSM-5 است، اما متخصصین برای تشخیص شدت، حالات جامع تری را نیز در نظر میگیرند که شامل الگوهای رفتاری خاص فردی است، که در هر شخص متفاوت است. آنها همچنین بهطور معمول میزان مصرف فرد در طول زمان را بررسی میکنند و همچنین پیامدهای مصرف مادهٔ خاصی که فرد مصرف میکند را نیز مورد بررسی قرار میدهند مثلاً در هنگام ارزیابی فرد برای اختلال مصرف الکل، پیامدهای خاصی مانند دستگیری برای رانندگی تحت تأثیر الکل مورد بررسی قرار میگیرد. بعضی از سیستمهای پزشکی برای تشخیص شدت به شاخص شدت اعتیاد ارجاع میکنند تا شدت مشکلات مربوط به مصرف مواد را ارزیابی کنند. این شاخص مشکلات را در هفت طبقه بررسی میکند: پزشکی، اشتغال / حمایت، الکل، مصرف مواد مخدر، قانونی، خانواده / اجتماعی و روانپزشکی.
( تستهای غربالگری )
چند ابزار مختلف غربالگری وجود دارد. برای نوجوانان تست CRAFFT و برای بزرگسالان تست CAGE معتبر است.
( سم زدایی )
بسته به میزان مصرف ماده و نوع آن، درمانهای اولیه ممکن است شامل سم زدایی در بدن باشد. باید توجه داشت که مراحل ترک و سم زدایی مصرف سنگین الکل باید تحت نظارتهای پزشکی انجام شود تا از یک سندرم خطرناک که ناشی از ترک ناگهانی این ماده است به نام دلرم ترمینس جلوگیری شود. همچنین سم زدایی الکل را ببینید.
( درمان )
درمانگران اغلب افرادی را که وابستگیهای شیمیایی دارند به دو گروه علاقهمند به تغییر و ترک و بی علاقه به تغییر طبقهبندی میکنند. حدود ۱۱ درصد از آمریکاییهایی که مبتلا به این اختلال هستند به دنبال درمان میباشند و ۴۰–۶۰ درصد از این افراد در طی یک سال موفق میشوند به زندگی عادی بر گردند. درمانها معمولاً شامل برنامهریزیهای خاصی هستند که باعث میشوند فرد در طول روز (در صورت عمل به برنامه) از عوامل محرک به استفاده از مواد دور بماند. این برنامهها قصد دارند به فرد مبتلا کمک کنند تا بتواند بدون استفاده از مواد راههای صحیح دیگری برای رسیدن به رضایت را بیاموزد. رهبران بالینی در سالهای اخیر تلاش کردهاند رویکردهای مداخله ای را برای تأثیرات خاصی که بر رفتار فرد میگذارند مورد بررسی قرار دهند و با استفاده از مصاحبههای درمانی تلاش میکنند تا عواملی را کشف کنند که باعث میشود فرد به مصرف منابع ناسالم اعتیاد آور به لذت یا تسکین درد دست یابد.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
<< ادامه اختلال سوءمصرف مواد مخدر >>
و کلام پایانی
اختلالات مصرف مواد در ملل مختلف متفاوت است و همینطور نوع مادهٔ مصرفی مناطق مختلف یکی نیست. در کل شیوع کلی اختلال در دنیا بالا و نگران کننده است. در سطح جهانی مردان نسبت به زنان بیشتر در خطر ابتلا هستند. افراد جوان نیز بیشتر از بزرگسالان و سالمندان در خطرند.
( وضعیت این اختلال در ایالات متحده )
در سال ۲۰۱۷ تقریباً هفت درصد مردم این کشور در طول این سال (سن ۱۲ به بالا) دارای این اختلال بودند. در سال قبل این میزان زیر پنج درصد بودهاست. بیشترین افراد ازاین هفت درصد بین ۱۸ تا ۲۵ سال سن داشتند.
در سال ۲۰۱۷ ۷۲۰۰۰ مرگ از مصرف مواد بیرویه گزارش شده. این نشان دهنده افزایش ۳ برابری این رقم از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷ است.
مرگ و میر اختلال مصرف در این کشور فقط در زیر شاخه اختلال مصرف الکل به صورت تقریبی در چند سال اخیر به میزان ۸۸۰۰۰ نفر در سال اعلام شدهاست و این عدد در زیر شاخه سوءمصرف تنباکو (که در بین تمام عوامل مرگ قابل پیشگیری بیشترین تعداد مرگ را داشته)، در جایگاه دوم قرار دارد و به ۴۸۰۰۰۰ نفر در سال میرسد.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
عقــــبماندگـــیذهنــــی MR 🧠👥
💠 خفـیف
▫️بهره هوشی: ۵۰-۷۰
▫️به توانمندیهای کودکان ۷ تا ۱۱ ساله در نهایت میتونن برسن.
▫️بیشترین طیف عقب ماندههای ذهنی رو این گروه تشکیل میدن.
▫️والدین اونها اغلب در طبقه MRها هستند. ( برعکس عقب ماندههای عمیق و شدید که والدینشون عادی هستند.)
💠 متوسط
▫️عقب ماندگی تا سن مدرسه مشخص نمیشود.
▫️مهارتهای کلامی اونها محدود بوده در نتیجه نمیتونن احساسات رو بروز بدن و دچار سرخوردگی میشن.
▫️سن عقلیشون در حد کودکان ۵-۷ساله است.
▫️۱۰٪ گروه MRها رو شامل میشوند.
▫️قادر به زندگی مستقل نیستند.
▫️گاها بهشون دانشمند احمق گفته میشه.
💠 شــدیــد
▫️۳ تا ۴ درصد گروه MRها رو شامل میشن.
▫️توانایی کودکان ۴_۵ ساله رو کسب میکنن.
▫️به جمع آوری نقاشی و تمبر و از این قبیل موارد خیلی علاقه دارند.
▫️به این گروه کودکان نیمه وابسته گفته میشه.
▫️مراکز درمانی روزانه براشون بهترین مکان است.
▫️مهارتهای دفع رو دیرتر یاد میگیرن.
💠 عمیق
▫️۱ تا ۲ درصد از گروه MRها هستند.
▫️اوج توانمندیشون به اندازه کودک ۳ ساله است.
▫️به انها کودکان عقب مانده وابسته یا حمایت پذیر میگن چون کاراشونو خودشون نمیتونن انجام بدن.
✍🏻 نکته: افراد مرزی جز عقب ماندههای ذهنی نیستند، بهره هوشی انها بین ۷۰ تا ۹۰ است.
دیرآموز هستند اما نیاز به مدرسه اختصاصی ندارند.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
پارت ۴
<<اختلال خوردن>>
اختلال خوردن، نوعی اختلال در نحوهٔ غذا خوردن است که از حالت طبیعی خارج شدهاست. مثلاً اگر فرد از خوردن غذای کافی امتناع میکند، یا بیش از اندازه غذا میخورد، یا پس از مصرف غذا اقدام به مصرف مسهل میکند، یا عمداً استفراغ میکند و یا ترکیبی از اختلالات فوق را داشته باشد، به اختلال خوردن مبتلا شدهاست.
اختلال خوردن، شامل افکار و رفتارهای کنترل نشدهای است که الگوهای بیمارگونهٔ غذا خوردن را القاء میکنند. زنان و مردانی که به این اختلال دچارند، تصور غیر واقعی و تحریف شدهای از بدن خود دارند. مثلاً این افراد همیشه فکر میکنند که بیش از حد چاق هستند.
بهطور معمول یک تصور اشتباه وجود دارد که اختلالات خوردن را نوعی انتخاب در سبک زندگی می دانند و تصور بر این است که آدمهای چاق و پرخور دارای اختلال خوردن هستند در حالی که اختلال خوردن هیچ ربطی به چاقی و لاغری ندارد. اختلالات خوردن در واقع بیماریهای جدی و اغلب مرگباری هستند که با افکار و احساسات افراد مرتبط است.
علائمی حاکی از این اختلال وجود دارد که از جمله آنها میتوان به اجتناب از غذا خوردن و پرخوری شدید اشاره کرد. افراد مبتلا به این اختلال از روش های خاصی برای دفع کردن غذا استفاده می کنند که همین عوامل نیز میتواند آسیبرسان باشد و علاوه بر اینکه زندگی فرد را مختل میکند، در نهایت میتواند به مرگ فرد منجر شود.
( تنظیم هیجانی و اختلال خوردن )
روانشناسان شناختی پیوسته کوشیدهاند تا خطاهای شناختی افراد مبتلا به اختلالات خوردن را شناسایی کنند. در سالهای اخیر، با پی بردن به نقش خلق منفی به عنوان یکی از عوامل مؤثر در بروز این اختلال، تحقیقات زیادی در حوزهٔ هیجان و تنظیم هیجانی در حوزهٔ اختلالات خوردن صورت گرفت. محققان بر این باورند که افراد مبتلا به اختلالات خوردن در تنظیم هیجانات خود با مشکلاتی روبرو هستند و مهارتهای لازم برای مقابله با هیجانات منفی را ندارند و خوردن راهکاری است که به وسیلهٔ آن میتوانند برای مدتی هر چند کوتاه از این احساسات ناخوشایند فاصله بگیرند.
تنظیم هیجانی ریشه در مطالعهٔ دفاعهای روان شناختی، استرس و مکانسیمهای مقابله، نظریه دلبستگی و نظریهٔ هیجان دارد. تنظیم هیجانی به عنوان یک سازهٔ مستقل نخستینبار در پژوهشهای رشد کودک و پس از آن در مطالعات بزرگسالی وارد شد. برمبنای رویکرد کارکردگرایی، هیجانات از آن جهت که غالباً پاسخی سازکارانهای به مشکلات و موقعیتها هستند، تکامل یافتهاند. نظریههای هیجانی بر اهمیت هیجانات در بروز پاسخهای حرکتی، فیزیولوژیکی و رفتاری، تسهیلسازی فرایند تصمیمگیری، تقویت حافظه و تعاملات بین فردی تأکید دارند، با این وجود هیجانات همانطور که میتوانند کمککننده باشند و سبب تسهیل فرایندها گردد، میتوانند آسیبرسان نیز باشند. هیجانات زمانی که به گونهای یا شدت نامناسب، نامرتبط با بافت مورد نظر و پایداری طولانی مدت بروز کنند، مشکلساز تلقی میشوند. اصطلاح تنظیم هیجانی به خودی خود ابهامآمیز است، زیرا مشخص نمیشود که آیا هیجانات در جستجوی تنظیم فرایند دیگری مانند افکار، پاسخهای رفتاری یا فیزیوژیکی هستند (تنظیم به وسیله هیجان) یا خواستار تنظیم خود میباشند (تنظیم هیجانات). با این حال منظور از تنظیم هیجانی، مفهوم دوم است؛ یعنی فرایندهایی که هیجانات با استفاده از آنها خود را تنظیم میکنند. با این وجود تنظیم هیجانی به فرایندهای اشاره دارد که بر هیجانی که ما تجربه میکنیم، زمان و نوع تجربه و نحوهٔ بروز آن اثر میگذارد.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
<<اختلال نافرمانی مقابلهجویانه در کودکان>>
پارت ۱
اختلال نافرمانی مقابله جویانه (ODD) در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) به عنوان یک الگوی خلق عصبی/تحریک پذیر، رفتار مجادله/مقابله ای، یا تلافی جویانه که حداقل شش ماه تدوام داشته باشد، تعریف شدهاست. برخلاف کودکان دچار اختلال سلوک (CD)، کودکان دچار اختلال نافرمانی مقابله جویانه نسبت به افراد یا حیوانات پرخاشگر نیستند، اموال را تخریب نکرده، و الگوی دزدی یا فریب نشان نمیدهند. اگر کودک تشخیص اختلال دلبستگی واکنشی (RAD) گرفته باشد، ODD دیگر قابل تشخیصگذاری نیست.
(علائم و نشانهها)
چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری (DSM-IV-TR) (که DSM-5 اکنون جایگزین آن شده است) بیان کرده که کودک میبایست چهار مورد از هشت نشانه و علامت این اختلال را نشان دهد تا به آستانه تشخیصی برای اختلال نافرمانی مقابله جویانه را برسد.
علاوه بر این، برای اینکه تشخیص گذاشته شود علائم و نشانهها باید بیش از شش ماه تداوم یافته وچیزی بیشتر از رفتار عادی کودک باشند. علائم و نشانهها عبارت اند از: فعالانه از پیروی از اغلب درخواستها یا مقررات مراجع قدرت سرپیچی میکند؛ با اعمالش بهطور عمدی دیگران را اذیت میکند؛ نسبت به دیگران خشمگین یا بی میل است؛ اغلب جروبحث میکند؛ دیگران را به خاطر اشتباهات خودشان سرزنش میکنند؛ مکرراً از کوره درمی رود؛ کینهتوز و به دنبال انتقام است؛ زودرنج است و به آسانی دلخور میشود. این الگوهای رفتاری باعث افت کارکرد مدرسه و یا دیگر مکانهای اجتماعی میشود.
(همه گیرشناسی)
اختلال اختلال نافرمانی مقابله جویانه شیوع ۱٪ تا ۱۱٪ دارد. متوسط شیوع تقریباً ۳٫۳٪ است. جنسیت و سن نقش مهمی در میزان اختلال دارند. در حقیقت، ODD به تدریج در سالهای پیش دبستانی توسعه مییابد و آشکار میشود و اغلب قبل از سن هشت سالگی بروز مییابد. با این حال، بعید است که در اوایل بزرگسالی پدیدار شود. در پسرها شایع تر است. از طرف دیگر، شیوع در دختران بعد از بلوغ بیشتر میشود. عوامل دیگر میتوانند در شیوع این اختلال تأثیر بگذارند. عامل دیگر مبتنی بر معیارهایی است که برای تشخیص فرد استفاده میشود. هنگامی که این اختلال برای اولین بار در DSM-III گنجانده شد، شیوع ۲۵٪ بیشتر از زمانی بود که DSM-IV معیارهای تشخیص را اصلاح کرد.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
<<اختلال نافرمانی مقابلهجویانه در کودکان>>
پارت ۲
( علت )
هنوز هیچ عامل خاصی وجود ندارد که مستقیماً باعث ایجاد ODD شود. با نگاهی به رفتارهای مخرب مانند ODD، تحقیقات نشان دادهاند که علل رفتارها چند فاکتوری است. با این حال مانند اکثریت بیماری های روانی، به خصوص از طیف اوتیسم و اختلالات ناسازگاری علت اصلی این بیماری به احتمال زیاد ژنتیکی است! توالی ژنتیک به یک یا چند ژن معیوب؛ تعداد نامتعادل و یا قرارگیری نامناسب ژن ها یا کروموزوم ها، فعالیت شدن ژنوم نهفته و جهش ژنتیکی مخصوصا در کودکی، نوجوانی و اوایل تا اواسط جوانی از علل شایع در این حیطه هستند.
( تأثیرات ژنتیکی )
تحقیقات نشان میدهد که والدین تمایل به بروز اختلالات رفتاری بیرونی سازی را به فرزندان خود منتقل میکنند که ممکن است از طریق مختلف مانند عدم توجه، بیش فعالی یا اختلال سلوک بروز یابد. تحقیقات همچنین نشان داده است که بین ODD و سایر اختلالات بیرونی سازی ارتباط ژنتیکی وجود دارد. مطالعات نشان میدهد که ۵۰٪ یا بیشتر رفتار ضد اجتماعی در مردان و زنان به ارث مرتبط است. ODD همچنین در خانوادههایی که سابقه ADHD، اختلالات مصرف مواد یا اختلالات خلقی دارند، رخ میدهد، که نشان دهنده اینست که یک آسیبپذیری در ایجاد ODD ممکن است به ارث برسد.
( عوامل بارداری و حین تولد )
بسیاری از مشکلات بارداری و زایمان با بروز مشکلات رفتاری مرتبط است. سوء تغذیه، به ویژه کمبود پروتئین، مسمومیت با سرب یا قرار گرفتن در معرض سرب، و استفاده از الکل یا سایر مواد در مادر در دوران بارداری ممکن است خطر ابتلا به ODD را افزایش دهد. در تحقیقات بیشمار، سوء مصرف مواد قبل از تولد نیز با بروز رفتارهای مخرب مانند ODD همراه بوده است.
( عوامل عصبی )
نقص و آسیب دیدگی در نواحی خاصی از مغز میتواند منجر به مشکلات رفتاری جدی در کودکان شود. مطالعات تصویربرداری از مغز نشان داده است که کودکان مبتلا به ODD ممکن است در بخشی از مغز که مسئول استدلال، قضاوت و کنترل تکانه است، اختلافاتی وجود داشته باشند.
( عوامل محیطی )
شیوههای منفی فرزندپروری و تعارض والدین و فرزند ممکن است به رفتارهای ضد اجتماعی منجر شود، اما ممکن است واکنش والدین به رفتارهای لجبازانه و پرخاشگرانه کودکان باشد. عواملی مانند سابقه خانوادگی بیماریهای روانی و / یا سوء مصرف مواد و همچنین خانواده ناسازگار و با نظم و انضباط پایین منجر به بروز اختلالات رفتاری میشود. هم نقش پدر و هم نقش مادر از این نظر اهمیت دارد.
در تعدادی از مطالعات، وضعیت اقتصادی پایین نیز با رفتارهای مختل کننده مانند ODD همراه بوده است.
سایر عوامل اجتماعی مانند غفلت، سوءاستفاده، والدین غائب و عدم نظارت نیز میتوانند در ODD نقش داشته باشند.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402
#مطالب_روانشناسی
اختلالات روانی
<<اختلال نافرمانی مقابلهجویانه در کودکان>>
پارت پایانی
( درمان )
رویکردهای درمان ODD شامل آموزش والدگری، روان درمانی فردی، خانواده درمانی، رفتار درمانی شناختی و آموزش مهارتهای اجتماعی است.
( درمان دارویی )
اثربخشی درمان دارویی به خوبی مشخص نشده است. وقتی علت زمینه ای مثل افسردگی یا ADHD وجود دارد، درمان دارویی در کنار سایر درمانها توصیه میشود.
https://rahpooyanbahjat.ir
https://instagram.com/bahjatschool1402
https://ble.ir/bahjatschool1402
https://eitaa.com/bahjatschool1402