eitaa logo
بهارانه اشعار ناب
178 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
951 ویدیو
0 فایل
مانند بَنان، الهه‌یِ نازِ منی... آری به خدا همیشه دلتنگِ تواَم...🍃 آیدی مدیر در ایتا.. @Matinp198 https://eitaa.com/joinchat/877724074C00e564207a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- هنوز اگر تو بیایی . . دوباره میشوم آغاز 💚🌱. السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِي سلام به آقای مهربانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با نسیم عاشقی،شوق  فراوان‌دیدنی‌ست پیش پایت برگ‌های زرد رقصان، دیدنی‌ست پرسه ی پاییزی‌ات در کوچه باغ رنگ‌ها "صبح"وقتی‌می‌رسد با عطر باران، دیدنی‌ست دوستان عزیز 🍁🍂🍁🍂🍁🍂 @bahr_asheghi🌿
490K
🌜🌻🌛 به من آهسته بگو : عشق سلام ! چه خبر از غم دنیا؟! دل من خسته نباشی نفست گرم و دلت شاد مبادا که از این رنج برنجی که جهان گشته پر از درد به من آهسته بگو : نیست جهان جای قشنگی بگذار هرچه بدی هست ، در این خاک بماند من و تو رهگذر کوچه‌ی عشقیم و همین بس که تو را دوست بدارم. و این حس ، سر آغاز قشنگی‌ست که آغاز شود بودن و بی عشق نماندن به من آهسته بگو : هستی و هستم 💛 خوانش ؛
اسم خود را حذف کردم از صف اهدای عضو قلب عاشق ها که دیگر قابل پیوند نیست ... @bahr_asheghi🌿
💖🌹 🌹💖 یوسف شدے تا پس زنم شاہ و زلیخایت شوم در ڪنج زندان باشے و بے پردہ شیدایت شوم چنگے بہ گیسویم ببر ، آتش بزن جان و تنم من پیرهن را میدرم ، شاید ڪہ دنیایت شوم از یڪ خمِ ابروے تو ، آوارہ ام بے روے تو ! مست از نگاہ و بوے تو! ، تا بادہ پیمایت شوم من آسمانے بے نفس ، بے تو نشستم در قفس دور از منے و دسترس ، اے ڪاش نجوایت شوم ڪنعان ندارد مشترے ، قحطے زدہ بام و دری اے پادشاهِ آخرے ، باید ڪہ غوغایت شوم ! اے گوهر نایابِ من ، هر شب میانِ خواب من ڪم ڪن عذاب و تابِ من ،تا محو سیمایت شوم من سجدہ ڪردم پاے تو ، بر ماهِ جان افزاے تو بر آن قد و بالاے تو ، جادوے زیبایت شوم در امتحان عاشقے ، مجنونے و هم وامقے ؛ دنیاے من را لایقی  ،  لیلا و عَذرایت شوم ؟ هر چند بے آلایشی  ، افزونیِ بے ڪاهشے ! در قلب زارم خواهشے اے ڪاش رٶیایت شوم راهے شدم با هر قدم از سر نشد مهرِ تو ڪم "آدم" شدے "حوا" صفت !  یارِ فریبایت شوم !؟    ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@bahr_asheghi🌿
اے چشم چمن می‌بین وے گوش سخن می‌چین بگشاے لب نوشین اے یار خوش افسانه امروز مے باقے بی‌صرفه ده اے ساقی از بحر چه ڪم گردد زین یک دو سه پیمانه اے داده مرا رونق صد چون فلک ازرق اے دوست بگو مطلق این هست چنین یا نه ✍️   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌
قصّه‌ها می‌ماند و آن قصّه‌گویش می‌رود غصّه‌ها می‌ماند و رازِ مگویش می‌رود شانه‌ای داری اگر تنها به موی خود نکش شانه‌ها می‌ماند و چین‌ها و مویش می‌رود قبلِ رفتن نغمهٔ پاکِ محبّت را بخوان برکه‌ها می‌ماند و آوازِ قویش می‌رود آبِ آسایش روان کن در زمینِ دیگران سنگ‌ها می‌ماند و جاریِ جویش می‌رود عطرِ آرامش به دستانِ پریشان‌ها بپاش شیشه‌ها می‌ماند و آرامِ بویش می‌رود شور و احساسی به پا کن در دلِ غمدیده‌ای ناله‌ها می‌ماند و نای و گلویش می‌رود سفره‌ای هم نذرِ دل‌های پریشان پهن کن خانه‌ها می‌ماند و آن های‌وهویش می‌رود...
اگر جای مروت نیست با دنیا مدارا کن به جای دلخوری از تنگ بیرون را تماشا کن دل از اعماق دریای صدف‌های تهی بردار همین‌جا در کویر خویش مروارید پیدا کن چه شوری بهتر از برخورد برق چشم‌‌ها باهم نگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن من از مرگی سخن گفتم که پیش از مرگ می‌آید به «آه عشق» کاری برتر از اعجاز عیسا کن خطر کن! زندگی بی او چه فرقی می‌کند با مرگ به اسم صبر، کم با زندگی امروز و فردا کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا