یه نفر یه نصیحتی بهم کرد که پشتش کلی
آرامش بود گفت: «سوزنت گیر نکنه روی آدما
روی حرفا، روی اتفاقا فقط رها کن
نیازی نیست دنبال تحلیل هرچیزی باشی.»
به شوقت مبتلا هستم ولی اندازه کم دارم
برای گفتن شعرم کلام تازه کم دارم
خودت گفتی نمیخواهی که خوابم را بلد باشی
برای خواب تو گرمم چرا خمیازه کم دارم
اگر آن روی دریا را به گام ساحلش بینی
ز مرجان وصدف هایت ، سازه کم دارم
من آن فرهاد مجنون و بسی زندانیت بودم
هنوزم سائلت هستم ولی آوازه کم دارم
ز آن انگشتر زرین تو را بر خود نشان کردم
برای فصل دیوانها ولی شیرازه کم دارم
رسید آن کاروان عشق ازبند اسارت ها
ولی در پیکر شهرم دگر دروازه کم دارم
#داود_شمسی
❤️
12.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╰𓍯◌𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲 🌸🌱
ماه دلـم ڪه "ٺ" باشـی
تڪلیف احساسِ شبَـم
ࢪا آݟوش تـــــو
ࢪوشن میڪند♥️
❥᭄ ⃟