eitaa logo
بهارانه اشعار ناب
223 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
0 فایل
مانند بَنان، الهه‌یِ نازِ منی... آری به خدا همیشه دلتنگِ تواَم...🍃 آیدی مدیر در ایتا.. @Matinp198 https://eitaa.com/joinchat/877724074C00e564207a
مشاهده در ایتا
دانلود
روزهایے ڪہ بے تـــو مے ‌ڪَذرد       ڪَرچہ با یاد تـــوست         ثانیہ‌هاش ...      آرزو باز مے ڪـشد فریاد:        در ڪــنار تـــــــــو می‌ڪَذشت،          اے ڪـاش..!!      🌸
با یاد چشمش مانده‌ام تنهای تنها تنها خدا داند که تنهایی چه دردی‌ست
با یاد چشمش مانده‌ام تنهای تنها تنها خدا داند که تنهایی چه دردی‌ست
260.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍در نوازشهای باد در گل لبخند دهقانان شاد در سرود نرم رود خون گرم زندگی جوشیده بود نوشخند مهر آب آبشار آفتاب در صفای دشت من کوشیده بود شبنم آن دشت از پاکیزگی گوییا خورشید را نوشیده بود صبحتون بخیررر دوستان🌻🌻😂🌻
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک آسمان آبی و ابر سپید برگ‌های سبز بید عطر نرگس، رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می‌رسد اینک بهار خوش به حال روزگار خوش به حال چشمه‌ها و دشت‌ها خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز خوش به حال دختر میخک که می‌خندد به ناز خوش به حال جام لبریز از شراب خوش به حال آفتاب ای دل من گرچه در این روزگار جامه رنگین نمی‌‌پوشی به کام باده رنگین نمی‌بینی به جام نقل و سبزه در میان سفره نیست جامت از آن می که می‌‌باید تهی است ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار گر نکوبی شیشه غم را به سنگ هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ🌞🌈
من امشب با تو می گویم، همه ناگفته هایم را. دمی با تو به سر بردن، خودش آرامشی ناب است 🌙
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم. در نهانخانه‌ی جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید تو، همه رازِ جهان ریخته در چشم سیاهت. من همه محو تماشای نگاهت ...
بیستون بود و تمنای دو دوست. آزمون بود و تماشای دو عشق. در زمانی که زعشق ، ناله می‌زد " شیرین" ، تیشه می‌زد "فرهاد"! نه توان گفت به جانبازی فرهاد ، افسوس، نه توان کرد ز بی جانی "شیرین" ، فریاد. کار "شیرین" به جهان عشق برانگیختن است! کار فرهاد برآوردن میل دل دوست خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن خواه با کوه در آویختن است. رمز شیرینی این قصه کجاست؟ که نه تنها شیرین، بی‌نهایت زیباست آنکه آموخت به ما درس محبت می‌خواست جان چراغان کنی از عشق کسی به امیدش ببری رنج بسی به وصالش برسی یا نرسی سینه بی عشق مباد یک نفسی
غم زمانه به پایان نمی‌رسد، برخیز به شوق یک نفسِ تازه در هوای بهار
شوق دیدار توام هست چه باک به نشیب آمدم اینک ز فراز به تو نزدیک ترم، می دانم یک دو روزی دیگر از همین شاخه لرزان حیات پرکشان سوی تو می آیم باز دوستت دارم بسیار هنوز 🌱
تو به دادم برس ای عشق که با اینهمه شوق چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست ...
تو به دادم برس ای عشق که با اینهمه شوق چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست ...