eitaa logo
بهارانه اشعار ناب
177 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
945 ویدیو
0 فایل
مانند بَنان، الهه‌یِ نازِ منی... آری به خدا همیشه دلتنگِ تواَم...🍃 آیدی مدیر در ایتا.. @Matinp198 https://eitaa.com/joinchat/877724074C00e564207a
مشاهده در ایتا
دانلود
نه مراحسرت جاه است ونه اندیشه مال همه اسباب مهیاست تو درمی‌بایی برمن ازدست تو چندان که جفا می‌آید خوشترو خوبتر اندرنظرم می‌آیی دیگری نیست که مهرتو دراو شایدبست چاره بعدازتو ندانیم به جزتنهایی
در دم بجان رسید و طبیبم پدید نیست دارو فروش خسته دلانرا دکان کجاست در وادی فراق بجز چشمهای ما روشن بگو که چشمهٔ آب روان کجاست
آهوان را هر نفس از تیر ها فریادهاست لیک صحرا پر زِ بانگ خنده صیادهاست گل به غارت رفت و چشم باغبان در خون نشست بس که از جور خزان بر باغها بیداد هاست غنچه ها بر باد رفت و نغمه ها خاموش شد هر پر بلبل که بینی نقشی از آن یاد هاست باغبان از داغ گل در خاک شد اما هنوز های های زاریش در هوی هوی بادهاست گونه ام گلرنگ و چشمم پرده پرده غرق اشک لب فرو بستم ولی در سینه ام فریادهاست !!!
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه پرکن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
معشوقه و عشق عاشقان یک نفس است رو هم نفسی جو، که جهان یک نفس است با هم نفسی گر نفسی بنشینی مجموع حیات عمر آن یک نفس است
💫جان و جهان ز عشق تو رفت ز دست کار من من به جهان چه می‌کنم چون که از این جهان شدم
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است ببین که در طلبت حال مردمان چون است به یاد لعل تو و چشم مست میگونت ز جام غم می لعلی که می‌خورم خون است
﴿نادر از هِند نَبُرد ، آنچه تو بُردی زِ دلم» «که تو مِهری و مهاری و مَهارت کردی﴾ 🌹🌹 باز امدم😁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است لیک دیوانه تر از من،دل شیدای من است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان لب بگشا که می دهد لعل لبت به مرده جان
مونسی نیست مرا بعد سفر کردن تو همدم دردم و این درد کشیدن دارد..
در دلــــــــــــــم عشق تو میماندو من میمیرم عاقبت از غم تو ره ب جنون میگیرم