eitaa logo
بهارانه اشعار ناب
177 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
936 ویدیو
0 فایل
مانند بَنان، الهه‌یِ نازِ منی... آری به خدا همیشه دلتنگِ تواَم...🍃 آیدی مدیر در ایتا.. @Matinp198 https://eitaa.com/joinchat/877724074C00e564207a
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید شکفته روی بام من و توست.. لبخند سند خورده به نام من و توست.. خوش نغمه تر از هزار قمری، هر صبح.. آهنـــگ دل انگیـــز سـلام من و توست.. 🌹🌹 🌹
یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون نه شک به چیزی نه یقین، مست و خمارت نیستم شب‌زنده داری می‌کنی تا صبح زاری می‌کنی  تو بیقراری می‌کنی، من بی‌قرارت نیستم پاییز تو سر می‌رسد قدری زمستانی و بعد گل می‌دهی، نو می‌شوی، من در بهارت نیستم زنگارها را شسته‌ام دور از کدورت‌های دور آیینه‌ای رو به توام، اما کنارت نیستم دور دلم دیوار نیست، انکار من دشوار نیست اصلا منی در کار نیست، امنم حصارت نیستم افشین یداللهی.
«نشسته است ز خود رفتنم حوالی من!» بیدل دهلوی‌.
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر با آن پوستین سرد نمناكش باغ بی‌برگی، روز و شب تنهاست، با سكوت پاک غمناكش. مهدی اخوان‌ثالث.
زیباترین نبودی و من ماه خواندمت! این است عشق! عشق بدی را ندیدن است... مجید ترکابادی.
تو در جان منی...دردت به جانم، مهربانم شدی با شعرهایت هم زبانم ، مهربانم ندارم همدمی جز خلوت دنج خیالت که در رؤیا شده هم آشیانم، مهربانم مرا جز وسعت آغوش تو دنیا نباشد تمام باورم ! هستی جهانم ، مهربانم زده آتش تب طوفان چشمت بر وجودم قرار ساحلم ،عشق نهانم، مهربانم شرار شور شیرینم اسیر چنگ بیداد تویی فرهاد و تنها قهرمانم ،مهربانم اگر حتی نبینم تا ابد برق نگاهت خیالت گشته تنها کهکشانم، مهربانم دل "زیبا" همیشه تنگ چشمان تو باشد تو ای خورشید عزت، سایبانم ،مهربانم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با تواَم عشق قسم خورده ي پنهاني ِمن با تواَم بي خبر از حال و پريشاني ِ من با تواَم لعنتيِ خالي از احساس بفهم بي قرارت شده ام شاعره ي خاص بفهم لعنتي خسته ام از دوري و بي تاب شدن پاي دلگيرترين خاطره ها آب شدن لعنتی خسته ام از حال بدم، زخم نزن بی تو محکوم به حبس ابدم، زخم نزن باورم كن كه به چشمان تو معتاد منم پادشاهي كه به جنگ آمد و افتاد منم قافيه باختم و شعر سرودم يعني به هر آن كس كه تو را ديد، حسودم يعني... نفسم بندِ تو و درد مرا مي خواند بعدِ تو حسرت دنیا به دلم مي ماند 
رد می‌کنی شاید پس از زنگ دبستان طفل کلاس اولی را از خیابان شاید که دلداری دهی راننده‌ای را وقتی شکایت می‌کند از راهبندان می‌آوری تا کوپه کیف مادری را که ناتوان راهی شده سوی خراسان شاید صدامان کرده‌ای با نام کوچک در غربت یک‌ریز شهری نامسلمان شاید تو را یک صبح جمعه دیده باشیم که چای می‌ریزی برای ندبه‌خوانان گاهی می‌اندیشم در این سرما کجایی؟ شاید کنار آتش یک مرد چوپان شاید تو را هر جای دنیا دیده باشیم در زیر باران...زیر باران... زیر باران...
شـــعــر بت پرستم نکن اینگونه به سیمای خودت قبله را کج نکنی بر رخ زیبای خودت سجده گاهم تویی و قبله ی سیار منی جهت قبله نما ، چهره ی دیبای خودت مثل انجیلی و توراتی و وحی آمده ای شده ای مذهب من با دم گیرای خودت ساحری یا که فرستاده ای از سمت خدا می کنی معجزه با دست مسیحای خودت مریمی، روح خدا در نفست مشهود است می کشانی تو مرا سمت کلیسای خودت گر بگویم تو خدا هستی و من بنده ی تو عین کفراست و شدم کافر و شیدای خودت کافرم یا که مسلمان ، به تو ایمان دارم آیه نازل نکن از چشم فریبای خودت چشمم از شیوه چشمان تو حیران مانده تو چه داری وسط دیده ی بینای خودت لب ز لب وا بکنی از نفست می میرم کرده ای واله مرا با لب شیوای خودت عاشقت هستم و گفتم به تو اما گفتی ... خواهشا دل بکن ازخواهش بیجای خودت مسعود_محمدپ•┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید مگر مساحت رنج مرا حساب کنید