سرداران شهید باکری
ماجرای شهادت سردار عاشورایی شهید آقامهدی باکری 🌹 🌹فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 🌹👇👇👇
ماجرای شهادت سردار عاشورایی شهید آقامهدی باکری 🌹
🌹فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا 🌹👇👇👇
بی سیمچی هنوز التماس میکرد :«آقا مهدی ،تو را به ابوالفضل بیا برویم!برگرد !»😭😭😭😭😭
مهدی بدون توجه به التماس او ، دست در جیب پیراهنش کرد ، چند کارت شناسایی،تعدادی نقشه ومدارک ویک تکه کاغذ بیرون آورد .نقشه ها و مدارک را بسرعت پاره پاره کرد و به همراه کارت های شناسایی در آب دجله انداخت 😭🌹 .
.
.اما لای آن تکه کاغذ را باز کرد ولحظه ای نگاهش کرد . 😳دلش میخواست بازهم ساعتها به نقاشی آن درخت سیب خیره شود🌳
. ؛اما فرصتی نبود . 😔با خود فکر کرد :«اگر رفتنی شدم ، نباید دشمن بفهمد که یک فرمانده لشکر از ایرانی ها گرفته اند .نباید مدارک دست آن ها بیفتد !😠»
.
حالا افراد دشمن او را دیده بودند .باید جا عوض می کرد .🏃 به سمت چپ خود خیز برداشت . چند قدم آن طرف تر ، چهارنفر بسیجی در یک گودال سنگر گرفته بودند . اسم یکی از آنها رامی دانست
. . عباس بود . عباس که صدای نزدیک شدن تانک دیگری را میشنید ، با دستپاچگی پرسید :«من چه کار کنم ،آقا مهدی ؟»مهدی خندید😊✋ .نگاهش می گفت :«نترس .من اینجا هستم .»
.
اما صدای گرفته اش گفت :«آرپی جی حاضر کن ؛ الله بنده سی !»😔باران گلوله ای که مثل تگرگ سربی می بارید ، هه را زمین گیر کرده بود .😭
.
مهدی تمام قد ، درون گودال ایستاد و قبضه آر پی جی را محکم گرفت و رو به آن کوه آهنی شلیک کرد💣 .آتش عقبه آر پی جی که مماس با لبه سنگر بود ، باعث شد که قارچی از گردو خاک به هوا بلند شود💣 . از دیدن آتشی که در چند قدمی زبانه می کشید ، برق شادی در چشمان عباس وبسیجی های دیگر درخشید .😍😍😍😍
.
.
ادامه دارد....
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
برای شادی روح امام و شهدا صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کُتک خوردم برادر
به جُرم اینکه بودم خواهر تو
#اربعین_حسینی_را_بر_شما_عاشقان_اباعبدالله_الحسین_تسلیت_و_تعزیت_عرض_مینمائیم
. @bakeri_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد دل جانباز اعصاب و روان با عکس رهبر انقلاب
بیمارستان میلاد شهریار /بخش جانبازان اعصاب و روان
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
اینجا جایی است که به آن کربلای ایران می گویند .
کجائید ای شهیدان خدایی
#سردار_شهید_محمد_قنبرلو فرمانده دلاور گردان امام سجاد (ع) لشگر مقدس ۳۱عاشورا
ولادت :خوی
شهادت :شلمچه عملیات کربلای۸
خدای مهربان!
در این صبــــح
با طراوت پاییزی تو را به مهــــربانیت قسم
آرامش، شادی، برکت و رحمتت را،
همچون برگهای پاییزی
آرام و بیصدا …
به سرزمین قلب همه کسانی
که برایم عزیزندبباران
#سلام_صبحتون_بخیر
سرداران شهید باکری
گزیده ای از وصیت نامه سردار شهید محمد قنبرلو
چطور می توان ساكت نشست درحالیكه دل امام عزیزمان از دست طلحه و زبیرها و عافیت طلبان به درد می آید و با امت همیشه بیدار اسلام درد دل می كند و آنان را به كمك اسلام می طلبد .چطور ممكن است انسان شاهد شهادت وسوختن پیكر مطهر باكریها باشد و خود گوشه ای بنشیند و در پی مقام و زندگی و رفاه باشد. عزیزان اسلام و ای كسانیكه بعد از تولد اولین پیامی كه به گوشتان خوانده اند الله اكبر و لا اله الا الله بوده ,به یاری اسلام بشتابید و با آتش سلاحتان بردهان صلح طلبان و عافیت طلبان بكوبید و ذلت خواری را برآنان بگذارید و عزت و شرف و لقاءاله را خود انتخاب كنید.بدانید كه دراین لحظات سرنوشت ساز كوچكترین غفلت و بی تفاوتی، مساوی با شكست اسلام است و آن روز، روز مرگ ماست و خشم و غضب خداوند قهار پاداش ما. امید است ان شاء ا... تعالی با ایثار و فداكاری دلیرمردان سپاه اسلام, امدادهای غیبی و توجهات خاص خداوندی همچنان شامل حال انقلاب اسلامی باشد. برادران پاسدار و ای پرچمداران نبرد حق علیه باطل ,با گامهای استوار و با توكل هرچه بیشتر بر دشمن بتازید و در بیعت خود با امام ثابت قدم باشید و دراجرای فرامین امام اولین كسان شما باشید و همچنان دربرابر توطئه های شرق و غرب سپرباشید و بدانید شما بهترین كسان برای پاسداری از انقلاب اسلامی هستید.
یادمان باشد که ماخون داده ایم
یک بیابان مرد مجنون داده ایم
یادمان باشد پیام آفتاب
دست نااهلان نیفتد انقلاب
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه عیدهایی که گذشت و ما داغ از دست دادن اولاد رو نفهمیدیم اون هم از نوع شهید در راه حق
ب یاد تمام مادران داغ دیده شهید
#شهدا_را_یاد_کنیم
#شهادت
#شهدا
#مدافعان_حرم_حضرت_زینب
@bakeri_channel
...این دقیقه ها قیمتی داشتند که خدا خریدارش بود.
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
هر کس خدا را
در مسیر پر پیچ و خم دنیا فراموش کرده
آدرس#شلمچه را به او بدهید.
این خاک پاک،دلها را کربلایی می کند
و کربلا کوتاه ترین راه به خداست......
.
.
.#دلتنگ_شلمچه
@bakeri_channel
سرداران شهید باکری
#لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
.
مقام معظم رهبری:
باید حماسهی شگفتآور هشت سال دفاع مقدس که ملت ایران توانست با دست خالی و با توکل بر خدا در برابر یک تهاجم گستردهی بینالمللی بایستد و موفق و پیروز بیرون بیاید، برای نسل جوان کنونی و نسلهای آینده شناسانده شود تا آنان با شناخت عظمت و تواناییهای این ملت، راه گذشتگان را با احساس امید و عزت ادامه دهند. ۱۳۸۴/۰۶/۳۱
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اذانِ_لشکرِ_آقای_شهردار.
اذانِ لشکرِ 31 عاشورا به فرماندهی شهید آقامهدی باکری در دوران دفاع مقدس
باما همراه باشید.👇👇
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
#دریاقلی_سورانی #لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
اوائل جنگ پس از سقوط خرمشهر، ارتش عراق، آبادان را محاصره و به قصد اشغال آن ، از کوی ذوالفقاری به شهر حمله کرد. کوی ذوالفقاری از شهر دور بود و نیروی چندانی آنجا حضور نداشت.
«دریاقلی سورانی» که متوجه حمله عراقی ها شده بود، با دوچرخه کهنه اش به سوی شهر شتافت تا به مسؤولان سپاه خبر دهد. به سرعت و با همه توان رکاب می زد و فریادزنان نیروهای مردمی را به کوی ذوالفقاری فرا می خواند. مردم با شنیدن فریادهای او با بیل و کلنگ و هر چه در دست داشتند، به کوی ذوالفقاری شتافتند. درهمین اثنی دوچرخه دریاقلی پنچر شد. ناچار مسافتی طولانی را پیاده به سوی شهر دوید و به محض رسیدن، نفس زنان و با آخرین رمق، سپاه را در جریان گذاشت. اگر آبادان سقوط می کرد، ارتش عراق برای هجوم به اهواز، جرأت و فرصت پیدا می کرد.
یاد شهید دریاقلی سورانی و همه دریا دلان آن روزها، گرامی باد.
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
سرداران شهید باکری
#راز_دجله #لینک_کانال⏬⏬⏬ http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54
#روایت_محسن_رضایی
میخواهم راز دجله را بگویم، رازی که تاکنون چیزی در مورد آن نوشته نشده است.
در عمليات بدر كه توسط لشگر ٣١ عاشورا صورت ميگرفت تلاش میکردیم با مهدی ارتباط بیسیم برقرار کنیم. غلبه آتش و فشار تانکهای دشمن زیاد شده بود. از شهيد احمد کاظمی خواستم که به مهدی بگوید بازگردد اما او گفته بود جنگ؛ جنگ آتش است و نمیتوانم برگردم. اتفاقا اینجا جای خوبی است، اگر میتوانی خودت هم به اینجا بیا. پس از آن خودم هم تلاش کردم که با مهدی صحبت کنم اما او فرار میکرد. مهدی بین دوراهی خود و غیرتش مانده بود. غیرتش حکم میکرد که بماند و خودش میگفت که به عقب بیاید. من میدانستم که اگر با او صحبت کنم از طرفی به دلیل آنکه نماینده امام هستم میتوانم او را بازگردانم. همچنین بین من و آقا مهدی رابطه دلی خاصی وجود داشت که او را به عقب میآورد. تنها تصویری که میتوانم از آن لحظات ارائه بدهم لحظه حضور حضرت ابوالفضل (ع) کنار رود فرات است.
من مهدی را خوب میشناختم. وقتی محاصره شد از آنجایی که میدانست جنگ به بنبست رسیده و تنها راه موفقیت در عملیات «بدر» حفظ «دجله» است، او مانده بود چکار کند، چون دیگر دجله قابل حفظ نبود. رفتار او من را یاد تلاش حضرت ابوالفضل (ع) برای حفظ مشکی که دیگر قابل حفظ نبود، میاندازد. مهدی دچار حالت شرمندگی شده بود و عملا پیش از آنکه گلوله به او بخورد کشته شده بود. لذا در آن لحظه گلولهای به پیشانی او میخورد و روی زمین میافتد. پس از آن قایقی میآید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن میزند و پیکر مهدی به رود دجله میافتد. از آنجا به اروند میرود و در خلیج فارس به ابدیت میپیوندد.من فکر میکنم او یک دعا در آن لحظه کرد و آن این است که خدایا آبروی مرا حفظ کن. یعنی او در آن لحظه از اینکه پیکرش به عقب بیاید شرم داشت.
#محسن_رضایی
#آقا_مهدي_باكري
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54