سرداران شهید باکری
#ای_شهیدان! می نگرم، به ایمانتان،به عشقتان، شماکه ندای هیهات من الذله اربابتان را سردادید و رفتید بر
#احمد و #مهدی
✍رابطه ی آقا مهدی با حاج احمد کاظمی رابطه ی فرمانده و دو دوست و دو برادر و این قبیل رابطه ها نبود، خیلی فراتر از این حرف ها بود. اگر پیش می آمد که مثلا دو سه روز یکدیگر را نبینند، وقتی به هم رسیدند، انگار چند سال است که همدیگر را ندیده اند. همدیگر را بغل و روبوسی می کردند. #حاج_احمد می گفت: آقا مهدی! من اگه ی روز شمارو نبینم #میمیرم.
#قریب به 99 درصد از عملیات هایی که #لشکر8 نجف و #لشکرعاشورا در آن شرکت داشتند، مقرشان کنار هم بود.احترام خاصی برای هم دیگر قائل بودند و روی حرف همدیگر حرفی نمی زدند...
یک بار از آقا مهدی پرسیدم: شما از کی با حاج احمد آشنا شدین که این قدر باهم صمیمی هستین؟😊 گفت: " ما همینجا باهم آشنا شدیم. " می گفت: حاج احمد خیلی آدم شجاع و با تقواییه😊، اون فرمانده منه. جالب اینکه حاج احمد هم می گفت مهدی فرمانده ی منه. ..
#وقتی حاج احمد فرمانده ی نیروی زمینی سپاه شده بود، یکی، دوبار فرصت دست داد که به دیدار او برویم. می گفت: غلام حسن! #مهدی فرمانده من بود. این قدر دلم براش تنگ شده😔این قدر دلم می خواد برم پیش مهدی😔. چرا خدا مارو نمیبره پیش آقا مهدی؟ هرشب دعا میکنم که برم. و آخر هم رفت😭
#راوی_غلام_حسین_سفیدگری
#زندگینامه_شهید_مهدی_باکری
@bakeri_channel
سرداران شهید باکری
#تولدت_مبارک_حاج_احمد... به نیابت از آقامهدی باکری❤️ 🌸گرچه تولد اصلی تو #شهادت است که مردان خدا
#احمد و #مهدی
✍رابطه ی آقا مهدی با حاج احمد کاظمی رابطه ی فرمانده و دو دوست و دو برادر و این قبیل رابطه ها نبود، خیلی فراتر از این حرف ها بود. اگر پیش می آمد که مثلا دو سه روز یکدیگر را نبینند، وقتی به هم رسیدند، انگار چند سال است که همدیگر را ندیده اند. همدیگر را بغل و روبوسی می کردند. #حاج_احمد می گفت: آقا مهدی! من اگه ی روز شمارو نبینم #میمیرم.
#قریب به 99 درصد از عملیات هایی که #لشکر8 نجف و #لشکرعاشورا در آن شرکت داشتند، مقرشان کنار هم بود.احترام خاصی برای هم دیگر قائل بودند و روی حرف همدیگر حرفی نمی زدند...
یک بار از آقا مهدی پرسیدم: شما از کی با حاج احمد آشنا شدین که این قدر باهم صمیمی هستین؟ گفت: " ما همینجا باهم آشنا شدیم. " می گفت: حاج احمد خیلی آدم شجاع و با تقواییه، اون فرمانده منه. جالب اینکه حاج احمد هم می گفت مهدی فرمانده ی منه. ..
#وقتی حاج احمد فرمانده ی نیروی زمینی سپاه شده بود، یکی، دوبار فرصت دست داد که به دیدار او برویم. می گفت: غلام حسین! #مهدی فرمانده من بود. این قدر دلم براش تنگ شده😔این قدر دلم می خواد برم پیش مهدی.... چرا خدا مارو نمیبره پیش آقا مهدی؟ هرشب دعا میکنم که برم. و آخر هم رفت...😔
#راوی_غلام_حسین_سفیدگری
@bakeri_channel