سرداران شهید باکری
#رفتی_تا_در_رگهای_وطن_خون_حیات_جاری_شود
سالهاست که آسمان، کوچ غریبت را بر شانه هایمان، پرنده میتکاند و آفتاب، مسیر چشمانت را به انگشت نشان میدهد و میگرید.
سالهاست که رفته ای و بادها، بوی پیراهنت را بر خاکریزها بسیار، مویه میکنند
. تو انعکاس روشن خورشید در رودخانه های سرخ حماسه ای.
دلت، دریا می نوشت و نگاهت، توفان می سرود.
برخاستی؛ آن هنگام که نفسهای سرما، پنجره ها را سیاه کرده بود و شهر، میرفت که در اضطراب ثانیه های تجاوز، کمر خم کند.
برخاستی و با قدمهای استوارت در رگهای وطن، خون زندگی جاری شد.
برای بالهای زخمیمان دعا کن!
صدایت را از حنجره کانالها و سنگرها میشنوم.
میبینمت، پلاک بر گردن و چفیه بر شانه، جاده های صلابت را پشت سر میگذاری و خاک را لبخند میکاری.
پا در رکاب ستاره و باران، آسمان عشق را تا دورترینها درنوردیدی و اینک، ما مانده ایم و این خاک مردابی.
ما مانده ایم و تکثیر بیوقفه ابرهای خاکستر.
رفته ای و بارانها را با خود برده ای و فصلهایمان، بیجوانه و آفتاب مانده اند.
با ما که مرثیه خوان در قفس ماندن خویشیم، از پرواز بگو و برای بالهای زخمیمان دعا کن.
#سی_ام_دیماه_سالگرد_شهادت
#شهید_داوود_صمدلویی
#شهدا_و_رزمندگان_خوی
#ماووت_عملیات_بیت_المقدس_۲
#گردان_حضرت_علی_اکبرع
#کانال_سرداران_شهید_باکری
@bakeri_channel