رابطه تعرّف و تبرّج:
🔹 به دو آیه زیر دقت بفرمایید؛ هیچ ارتباطی بین این دو نمیبینید؟!
"وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا: و شما را گروه گروه و تیره تیره قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید" (حجرات/۱۳).
"يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْن: ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها [حجابهای بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است" (احزاب/۵۹).
🔹 فصل اشتراک دو آیه فوق، واژگان" لِتَعَارَفُوا: تا یکدیگر را بشناسید" (در آیه اول) و " أَنْ يُعْرَفْنَ: برای اینکه شناخته شوند" (در آیه دوم) است که هر دو از ریشه عَرَفَ به معنای شناخت هستند. طبق آیه اول، محله و شهر بایستی به نحوی طراحی و مدیریت شود که امکان تعرّف و شناختِ حداکثری بین همسایگان و شهروندان میسّر گردد. طبق آیه دوم نیز حجاب و عدم تبرّج، سبب تعمیق شناخت و به تبعش، دور ماندن بانوان از اذیت و آزار اغیار میگردد.
🔹 بر این اساس، عدم تعرّف به معنای عدم تعمیق روابط همسایگی است که نتیجهاش، بروز شناختهای فانتزی و سطحی است. و مبرهن است که آنگاه که شناختهای فانتزی و صورتمحور، جایگزین شناختهای عمیق و سیرتمحور در روابط اجتماعی گردد، تبرّج به اوج میرسد؛ زیرا در چنین شرایطی در نبود تعرّف و شناختهای عمیق، افراد سعی میکنند با صورتنمایی و تبرّج، تصویر جذابتری از صورت خود برای افرادی که از سیرت آنها شناخت عمیقی ندارند به نمایش بگذارند. لذا هرچه تعرّف کمتر، تبرّج بیشتر.
🔹 از دلایل مهم تضعیف فرهنگ عفاف و حجاب در شهرهای معاصر همین است. زیرا در شهرها و کلانشهرهای معاصر، به دلیل سیاستهای اشتباه شهرسازی و مدیریت شهری، اولا تراکم انسانی به قدری بالا رفته است که به دلیل شلوغی بیش از حد محلات، دیگر امکان تعرّف و تعمیق روابط اجتماعی میسر نیست و ثانیا به دلیل اشتباه در سیاستهای آمایشی، شاهد ازجاکندگیهای مکرّر و نوعی حس بیوطنی هستیم که نتیجهاش، جابجاییهای دائم جمعیتی و به تبعش، تضعیف تعرّف و بروز شناختهای فانتزی و سطحی است. نتیجه غلبه این نوع شناختهای فانتزی، غلبه صورتمحوری بر سیرتمحوری در روابط اجتماعی و تبلور هرچه بیشتر تبرّج و تننمایی در تلاطم حس بیوطنی است. پس اگر میخواهیم مسئله حجاب و عفاف را اساسی حل کنیم و صرفا با سطحی نگری به معلولها نپردازیم، بایستی با درک عمیق از علل بروز تبرّج و تننمایی، ریشههایی نظیر عدم تعرّفها و ازجاکندگیها و بیوطنیها را تدبیر نماییم تا با حل آن علل، معلولهایی نظیر تبرّجها و تننماییها نیز تدبیر شود.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
رابطه تعرّف و تبرّج: 🔹 به دو آیه زیر دقت بفرمایید؛ هیچ ارتباطی بین این دو نمیبینید؟! "وَجَعَلْنَاك
1.3M
توضیحات مهم منان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) درباره تاثیر سیاستهای شهرسازی بر وضعیت فعلی عفاف و حجاب.
@baladetayyeb
شهر و شرّ شعارزدگی
بخشی از فرمایش اخیر شهردار محترم تهران را ملاحظه بفرمایید: "یکی از رویکردهای تحولی ما در شهرداری تهران، تحول نرم افزاری و روحی شهر تهران است که مطابق آن به دنبال ایجاد پیوستگی میان خانوادهها و مدارس و خانوادهها با محوریت مساجد هستیم". در این خصوص چند نکته اجمالی تقدیم میشود:
🔹 عدم پیوستگی بین خانوادهها محصول تضعیف قاعده تعرّف است که از تبعات بارگذاریهای مازاد و تراکمفروشیهایی است که سبب ازدحام بیش از حد شهر و سستی روابط اجتماعی و محلی شده است. کمااینکه از مهمترین دلایل خارج شدن مساجد از محوریت مناسبات شهر تهران نیز فقر شدید سرانههای مذهبی است که از تبعات تراکمفروشیهای گسترده است؛ در شهری که گاها برای دسترسی به یک مسجد باید کیلومترها پیادهروی کرد چطور میتوان محوریت مساجد را احیا کرد؟ و آنچه سبب این فقر شدید سرانه مذهبی شده شهرفروشیهایی است که سبب تضعیف نسبت تعداد مسجد به جمعیت شهر شده است.
🔹 تحول روحی و نرمافزاری شهر، سخت افزار و نظام کالبدی متناسب با خود را میطلبد؛ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه (اسرا/۸۴). اینکه همان اشتباهات قبلیِ کالبدی و سخت افزاری را با شدت ادامه دهیم و همزمان، انتظار تحول روحی شهر را داشته باشیم چه معنایی دارد؟ در شهری که حجم مصوبات کمیسیون ماده ۵ در آن چندصد درصد رشد کرده و تنور تراکم و ازدحام شهر شدیدا در حال دمیده شدن است، تحقّق شعار پیوستگی میان خانوادهها و احیاء قاعده تعرّف چقدر محتمل است؟
🔹 آنچه گفته شد مختص به شهردار محترم تهران نیست و کم نداریم مدیرانی که به دلیل ضعف در مسئلهشناسی، با طرح شعارهای مختلف و عمل بر خلاف آن شعارها، به جای حل مسئله عملا در حال تشدید مسئله هستند. بخش عمدهای از مسائل امروز ما حاصل همین نوع شعارزدگی است که از شهرهایمان این حجم از شرّ را ساخته است.
@baladetayyeb
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهارتورم در مقیاس شهر!
مسکن وقفی و خیریهای
بالاترین سهم در تورم سبد خانوار را مسکن برعهده دارد که خود "متغیری" در شهرهای ایران و بالتبع نرخ تورم آنجاست.
فکر میکنید پروژه خیریهای مثل آنچه این جوان عراقی (عباس سیف) یک تنه و با پول خُرد خیّرین انجام داده چقدر میتواند غیر از کمک مستقیم به ضعفاء، به شکل غیرمستقیم به سبد زندگی همه خانوارهای آن شهر کمک کند؟!
عرضه این میزان مسکن در شهری کوچک، تورم مسکن آنجا را مهار و هزینه اجاره را بر کل خانوارهای شهر میکاهد و یک خیر مضاعف میشود.
دولت در سطح ملی میتواند با سیاست زمین صفر و واگذاری زمین به نیازمندان و تعاونیهای مسکن، نقدینگی را به سمت تولیدی که قابل انجام توسط هر خانوار است، هدایت کند و از این طریق، هم از نرخ تورم عمومی بکاهد و هم وعده ساخت مسکناش را تحقق دهد؛ که البته چنین نمیکند!
با این وضع باید از نیروی اجتماعی مردم ایران کمک گرفت و به مهار تورم در مقیاس کوچک (شهر و روستایی که در آن زندگی میکنیم) فکر کرد. گروههای جهادی و خیریههای شهری به کمک انجمن خیّرین مسکن ساز، در شهرهایی که مشکل زمین ندارند، باید بتوانند کاری مثل این جوان عراقی کنند. ایده های غیر خیریه ای دیگر مستقلا قابل طرح است.
@m_ghanbarian
پینوشت: این یادداشت عالمانه از برادر ارجمند، حجتالاسلام قنبریان مایه خرسندی شد. ورود برخی علما و اساتید حوزوی به مسائل مهم شهرسازی، امر مبارکی است که باید از این تکنگاریها فراتر رود و فراگیر شود. اگر حوزه علمیه متوجه اهمیت موضوع شهرسازی شود و ورود جدیتری کند حتما مسائل بغرنج مسکن و شهرسازی ما قابل حل است.
@baladetayyeb
May 11
الاغ مرده بیگانه را قاطر پنداشتن!
این جملات شهید مطهری را ملاحظه بفرمایید: "امثال من گاهی با سؤالاتی مواجه میشویم که با لحن تحقیر و مسخره آمیزی میپرسند آقا سواره غذا خوردن شرعاً چه صورتی دارد؟! با قاشق و چنگال خوردن چطور؟! آیا کلاه لگنی به سر گذاشتن حرام است؟! آیا استعمال لغت بیگانه حرام است؟! در جواب اینها میگوییم اسلام دستور خاصی در این موارد نیاورده است. اسلام نه گفته با دست غذا بخور و نه گفته با قاشق بخور؛ گفته به هر حال نظافت را رعایت کن. از نظر کفش و کلاه و لباس نیز اسلام مد مخصوصی نیاورده است... اما اسلام یک چیز دیگر گفته است؛ گفته شخصیت باختن حرام است، مرعوب دیگران شدن حرام است، تقلید کورکورانه کردن حرام است، هضم شدن و محو شدن در دیگران حرام است، طفیلیگری حرام است، افسون شدن در مقابل بیگانه حرام است، الاغ مرده بیگانه را قاطر پنداشتن حرام است".
حالا به این تصویر دقت بفرمایید؛ فکر میکنید این شاهکارِ طفیلیگری کجا ساخته شده؟! در قم به عنوان مهد علوم اسلامی و در مجاورت دهها مرکز دینی و حوزههای علمیه و در ۴کیلومتری حرم کریمه اهل بیت(ع) ! به نظرتان چقدر محتمل است که مثلا شهرداری واتیکان اجازه دهد در پایتخت مذهبی مسیحیان و در مجاورت کلیساهای آنها، ساختمانی با الگوی معماری اسلامی ایرانی اجرا شود؟! پس چرا ما اینقدر محو آنها شدهایم و به تعبیر شهید مطهری، الاغ مرده آنها را قاطر میپنداریم؟ در عجبم از مدیران قم و از مراکز دینیای که بیخ گوششان این شاهکارها اجرا میشود و عین خیالشان هم نیست! معماری اسلامی در بقیه شهرها پیشکش، حداقل قم را بیش از این نابود نکنید.
@baladetayyeb
شورای عالی شهرسازی یا شرّسازی؟!
مقایسه پایتختهای کشورهای مختلف جهان به لحاظ نسبت درآمد سالیانه شهروندان با قیمت مسکن. متاسفانه تهران با ۱۵۸ سال دوره انتظار، با اختلاف فاحش رتبه اول جهان را دارد! آیا چنین رتبهای وهن اسلام و مسلمین نیست؟! مسئولین محترمی که زمینهایی که حق این مردم است را در شورای عالی شرّسازی حبس کردهاید، از چنین رتبهای احساس شرمساری نمیکنید؟! آیا نمیدانید که در ایران بیش از ۵۰ درصد از قیمت مسکن، مربوط به هزینه زمین است؟ آیا با شکستن احتکار زمینهای دولتی این رتبه خجالتآور بهبود نمییابد؟ وای بر شما که فقط شعار میدهید و نه علم لازم برای حکمرانی مسکن را دارید و نه جرات عمل و تحول را.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
به یک دایی اجارهای نیازمندیم! این، نمونهای از پیامهایی است که امروزه به دلیل بحرانهای عاطفی در بسی
7.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی تاثیرگذار. ببینیم و بیاندیشیم که این خانههای سالمندی که روز به روز جمعیتشان بیشتر میشود هیچ ارتباطی با سیاستهای شهرسازی ما ندارند؟ تعرّف و تعاونی که در شهرسازی سنتی ما و خانههای گستردهاش به اوج میرسید با جمع کردن چند نسل با هم زیر یک آسمان، اساسا اجازه ظهور پدیدارهایی همچون خانه سالمند را نمیداد.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
به یک دایی اجارهای نیازمندیم! این، نمونهای از پیامهایی است که امروزه به دلیل بحرانهای عاطفی در بسی
اگر تجدید نظر نکنیم و با همین دست فرمان جلو برویم بعد از خانه سالمند، باید منتظر ظهور پدیدارهایی مثل دایی اجارهای و مادر اجارهای و ... هم باشیم
بلد طیّب/منان رئیسی
هم ۷۰۰ میلیون تومان برای یک واحد ۷۰-۸۰ متری بیشتر بدهیم و هم وضعیت فرهنگی و سبک زندگیمان را نابود ک
17.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهم/ هفته قبل در برنامه میز اقتصاد شبکه خبر عرض شد که در نهضت ملی مسکن، در مقایسه با خانههای ویلایی، آپارتمانهایی که با تصدیگری دولت ساخته میشود حدود ۶۰۰ تا۷۰۰ میلیون تومان گرانتر پای مردم تمام میشود (با فرض یک واحد حدودا ۷۵ متری در هر دو حالت ویلایی و آپارتمانی) . خدمت دوستانی که در این تفاوت شک دارند پیشنهاد میشود این ویدئو را ملاحظه بفرمایند. فارغ از بحثهای فرهنگی و سبک زندگی، از منظر صرفا اقتصادی، وقتی میدانیم که خانههای ویلایی با الگوی خود مالکی و سیاست مردمیسازی، حداقل یک تا دو سال زودتر از بلوکهای آپارتمانی به بهرهبرداری میرسد و به مراتب ارزانتر هم تمام میشود چرا باید اشتباهات گذشته را تکرار کنیم؟ چرا شورای عالی شهرسازی (شرّسازی) اصرار دارد که حدود ۹۰ درصد از متقاضیان را با همان روند اشتباه گذشته، با الگوی آپارتمانی خانهدار کند که نه توجیه فرهنگی دارد و نه توجیه اقتصادی؟!
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
خانه پدری (به مناسبت روز پدر): زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه یکی از واژههایی که برای همه ما
طبق سرشماری سال ۱۳۷۵ حدود ۷۳ درصد از مردم دارای خانه ملکی بودهاند؛ اما این آمار در سال ۱۳۹۵ به ۶۰ درصد رسیده است که البته در کلانشهرها وضعیت بغرنجتر است و مثلا در تهران، هم اکنون بیش از ۵۰درصد از مردم، مستاجر هستند. مغلوبه شدنِ نسبت مالک به مستاجر، با مفاهیمی همچون خانه پدری چه خواهد کرد؟ یادداشت "خانه پدری" را در لینک زیر ملاحظه بفرمایید:
https://eitaa.com/baladetayyeb/109
@baladetayyeb
رنگ خدا
تا به حال به تونالیته و رنگبندی شهرهای سنتی دقت کردهاید؟ در شهر سنتی، سیما و منظر عمومی شهر کاملا یکدست و همرنگ بود به جز یک استثناء که آن هم ابنیه مذهبی و بقاع متبرکه بود. در چنین شهری، تمام ابنیه دیگر، چه به لحاظ ارتفاع و فرم و چه به لحاظ تونالیته، نسبت به ابنیه مذهبی تواضع معمارانه داشتند و همگی با تواضع و سکوت رنگی در مقابل رنگبندیِ بقاع متبرکه، بستری بودند برای تجلیِ شهرسازانهی "صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً: رنگ خدا؛ و چه رنگی از رنگ خدا بهتر است؟" (بقره/۱۳۸).
نتیجه این رنگبندی، تحقّق شهر/عبودیت بود: "وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُون: و ما تنها او را عبادت میکنیم" (بقره/۱۳۸). زیرا چنین شهر/عبودیتی با آن نوع تواضع رنگی و هندسی، ترجمانی کالبدی بود برای این آیه شریفه: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صدايتان را بلندتر از صداى پيامبر مكنيد" (حجرات/۲)؛ اما بیادبی، عدم تواضع و تکبر شهر معاصر در مقابل بقاع متبرکه، شما را به یاد کدام آیه میاندازد؟ این نوع شهرسازی، شخصا برای بنده یادآور این آیه شریفه و توصیه آن به تواضع و فروکاستن صداست: "وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِير" (لقمان/۱۹).
✍ محمدمنان رئیسی
🔸بلد طیب/ کانال رسمی دکتر محمد منان رئیسی 👇
https://eitaa.com/baladetayyeb