eitaa logo
بلاغ | دستیار فرهنگی
23.9هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
661 فایل
پایگاه اطّلاع‌رسانی بلاغ: www.balagh.ir شماره‌ تلفن‌ معاونت‌: balagh.ir/content/20802 ارتباط با خادم: @balagh1
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5866128738751616141.mp3
5.32M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻ |⇦• کار کارگر؛ قدرت و قوت جامعه 👤 مقام معظّم رهبری 🖤 🆔 @balagh_ir
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گنج حقیقی معدن؛ مردان سنگ و زغال و آهن! 🖤 🆔 @balagh_ir
💠 نصیحت زاهد ● گرمی هوای تابستان شدت كرده بود. آفتاب بر مدینه و باغ‌ها و مزارع اطراف مدینه به شدت می‌تابید. در این حال مردی به نام محمد بن منكدر - كه خود را از زهّاد و عبّاد و تارك دنیا می دانست - تصادفا به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد فربه و درشت اندامی افتاد كه معلوم بود در این وقت برای سركشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطه‌ی فربهی و خستگی به كمک چند نفر كه اطرافش هستند و معلوم است كس و كارهای خود او هستند راه می‌رود. ● با خود اندیشید: این مرد كیست كه در این هوای گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟! نزدیک‌تر شد، عجب! این مرد محمد بن علی بن الحسین (امام باقر علیه‌السلام) است! این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی می‌كند؟! لازم شد نصیحتی بكنم و او را از این روش باز دارم. ● نزدیک آمد و سلام داد. امام باقر علیه‌السلام نفس‌زنان و عرق‌ریزان جواب سلام داد. ● «آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید، آنهم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام فربه كه حتما باید متحمل رنج فراوان بشوید؟!» ● «چه كسی از مرگ خبر دارد؟ كی میداند كه چه وقت می‌میرد؟ شاید همین الآن مرگ شما رسید. اگر خدای نخواسته در همچو حالی مرگ شما فرارسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایسته‌ی شما نیست كه دنبال دنیا بروید و با این تن فربه در این روزهای گرم این مقدار متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایسته‌ی شما نیست». ❖ امام باقر علیه‌السلام دست‌ها را از دوش كسان خود برداشت و به دیوار تكیه كرد و گفت: «اگر مرگ من در همین حال برسد و من بمیرم، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته‌ام، زیرا این كار عین طاعت و بندگی خداست. تو خیال كرده‌ای كه عبادت منحصر به ذكر و نماز و دعاست. من زندگی و خرج دارم، اگر كار نكنم و زحمت نكشم، باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز كنم. من در طلب رزق میروم كه احتیاج خود را از كس و ناكس سلب كنم. وقتی باید از فرارسیدن مرگ ترسان باشم كه در حال معصیت و خلافكاری و تخلف از فرمان الهی باشم، نه در چنین حالی كه در حال اطاعت امر حق هستم كه مرا موظف كرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم تحصیل كنم». ● زاهد: «عجب اشتباهی كرده بودم! من پیش خود خیال كردم كه دیگری را نصیحت كنم، اكنون متوجه شدم كه خودم در اشتباه بوده‌ام و روش غلطی را می.پیموده‌ام و احتیاج كاملی به نصیحت داشته‌ام».¹ 1⃣ بحارالانوار؛ ج ۱۱ ص ۸۲ 🆔 @balagh_ir