🔺 دوستی به رنگ خدا
🔹 امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
گاه چنین است که دو مؤمن، در دنیا با هم دوست هستند و در راه رضای خداوند سبحان به یکدیگر محبت میورزند و از زندگی یکدیگر با خبر هستند و به هم رسیدگی میکنند،
🔸 حال اگر یکی از این دو دوست زودتر از دیگری از دنیا برود، خداوند جایگاه و منزل بهشتی این شخص متوفی را به وی نشان میدهد، اما این شخص در اندیشه دوست خویش است که هنوز در دنیا زندگی میکند، پس به خداوند عرضه میدارد:
🔹 خداوندا! فلانی دوست من است و همیشه در دنیا مرا به اطاعت و بندگی تو دستور میداد و توصیه میکرد و حتی در این راه به من یاری میرساند. او من را از انجام گناه و معصیت نهی میکرد. پس از تو میخواهم که او را در راهی که من امروز بهوسیله آن هدایت یافتم، ثابتقدم بداری، تا او نیز مانند من بتواند منزلش در بهشت را مشاهده کند.
🔸 خداوند سبحان دعا و شفاعت او را در حق دوستش میپذیرد. لحظهای که آن شخص نیز از دنیا رفت و این دو دوست همدیگر را ملاقات میکنند، هر کدام به دیگری میگویند:
🔹 خداوند تو را پاداش نیکو و بیهمتا عنایت فرماید که در مسیر دوستی و رفاقت، من را به اطاعت از خداوند و دوری از گناه فرمان میدادی.
📚 پینوشت: تفسیر القمی، ج2، ص287.
#امیرالمومنین
#دوستی_برای_خدا
#آخرت
#اعتقادات
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
47.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ_زیبا ☀️
🎨 تصویرسازی دعای فرج با هوشمصنوعی
التماس دعا ✋🏻✨🤲
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
دعــــــــــــای_فـــــــــرج
❁ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ❁
✿ฺ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ
✿ฺوَانْکَشَفَ الْغِطآء وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ
✿ฺوَضاقَتِ الاَْرْض وَمُنِعَتِ السَّمآءُ
✿ฺوَاَنْتَ الْمُسْتَعان وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی
✿ฺوَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ
♡ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ♡
✿ฺالْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
✿ฺاَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
✿ฺالسّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ
✿ฺالْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل
✿یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
✿ฺبِحَقِّ مُحَمَّد وَالِهِ الطّاهِرین
#اللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَليّٖكَ_الْفَرَج
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
#جبهه
گفت: راستی جبهه چطور بود؟
گفتم: تا منظورت چه باشد.🙃
گفت: مثل حالا رقابت بود؟🤔
گفتم: آری.
گفت: در چی؟ 😳
گفتم: در خواندن نماز شب.😊🤲🏻
گفت: حسادت بود؟
گفتم: آری.🌺
گفت: در چی؟ 😮
گفتم: در توفیق شهادت.😇🌷
گفت: جرزنی بود؟ 😳
گفتم: آری.🌾
گفت: برا چی؟
گفتم: برای شرکت در عملیات.😭💠
گفت: بخور بخور بود؟😏
گفتم: آری.☺
گفت: چی میخوردید؟ 😏
گفتم: تیر و ترکش 🔫😔❣
گفت: پنهان کاری بود؟
گفتم: آری.😊
گفت: در چی؟
گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچهها.👞
گفت: دعوا سر پست هم بود؟
گفتم: آری.🌸
گفت: چه پستی؟؟ 🤔
گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین.🧔🏻
گفت: آوازم میخوندید؟🎙
گفتم: آری.
گفت: چه آوازی؟
گفتم: شبهای جمعه دعای کمیل.📿
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ 🌫
گفتم: آری.
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟😏
گفتم: صنعتی، خردل، تاولزا، اعصاب☠🥀
گفت: استخر هم می رفتید؟💧
گفتم: آری...
گفت: کجا؟
گفتم: اروند، کانال ماهی، مجنون.🌊
گفت: سونا خشک هم داشتید؟
گفتم: آری.
گفت: کجا؟
گفتم:تابستون سنگرهای کمین، شلمچه، فکه، طلائیه.🇮🇷
گفت: زیر ابرو هم برمیداشتید؟ 🙄
گفتم: آری
گفت: کی براتون برمیداشت؟😏
گفتم: تکتیرانداز دشمن با تیر قناصه.😞🗡
گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟😏💄
گفتم: آری
خندید و گفت: با چی؟😅
گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان🌹😭
سڪوت کرد و چیزی نگفت...😞
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 وقتی از نظر روحی خسته میشیم و کم میاریم چیکار کنیم
🎙دکتر سعید #عزیزی
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 خاطره طنز استاد قرائتی از مرحوم آیت الله بروجردی 🌷
🔸اون تنبک نیستا😂
#طنز
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
✨﷽✨
🎈#داستان_زیبا
📋جوان کافری عاشق دختر عمویش شد، عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود.
جوان کافر رفت پیش عمو و گفت: عمو جان من عاشق دخترت شدهام، آمدم برای خواستگاری ...
عمو گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است ...!
جوان کافر گفت: عمو جان هرچه باشد من میپذیرم.
عمو گفت: در شهر بدیها (مدینه)
دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آن وقت دختر از آن تو ...!!
جوان کافر گفت: عمو جان این دشمن تو اسمش چیست ...؟!
عمو گفت: اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علی بن ابیطالب می شناسند ...
جوان کافر فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدیها (مدینه) شد ...
به بالای تپّهی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت.
گفت: ای مرد عرب تو علی را میشناسی ...؟!
جوان عرب گفت: تو را با علی چه کار است ...؟!
جوان کافر گفت: آمدهام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیلهمان است ببرم چون مهر دخترش کرده است ...!
جوان عرب گفت: تو حریف علی نمیشوی ...!!
جوان کافر گفت: مگر علی را میشناسی ...؟!
جوان عرب گفت: بله من هر روز با او هستم و هر روز او را میبینم ...!
جوان کافر گفت: مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم ...؟!
جوان عرب گفت: قدی دارد به اندازهی قد من هیکلی هم هیکل من ...!
جوان کافر گفت: خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست ...!!
مرد عرب گفت: اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم ...!!
خب حالا چی برای شکست علی داری ...؟!
جوان کافر گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان ...!!
جوان عرب گفت: پس آماده باش ...
جوان کافر خندهای بلند کرد و گفت: تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش.شمشیر را از نیام کشید.
جوان کافر گفت: اسمت چیست ...؟!
مرد جوان عرب جواب داد: عبدالله ...!!
(بندهی خدا) و
پرسید نام تو چیست ...؟!
گفت: فتاح، و با شمشیر به عبدالله حمله کرد ...
عبدالله در یک چشم به هم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجر خود جوان کافر خواست تا او را بکشد که دید اشک از چشمهای جوان کافر جاری شد ...
جوان عرب گفت: چرا گریه میکنی ...؟!
جوان کافر گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به دست تو کشته میشوم ...
مرد عرب جوان کافر را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر ...!!
جوان کافر گفت: مگر تو کی هستی ...؟!
جوان عرب گفت: منم (( اسدالله الغالب علی بن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بندهای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من مِهر دختر عمویت شود ..!!!
جوان کافر بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من میخواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی
پس 👈 فتاح شد 👈 قنبر غلام علی بن ابیطالب ...
▫️یاعلی! تو که برای رسیدن جوانی کافر به آرزویش سر هدیه کردی ...
▫️یاعلی! ما دوستداران تو مدتی است گرفتار انواع بلاها و بیماریها و ... شدهایم ترا به حق همان غلامت قنبر دستهای ما را هم بگیر ...
✴️ بر جمال پر نور مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) صلوات ... 🍃 🤝 🍃
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 #حدیث_روز
💢 نهى از طلب حاجت از غير خدا
🔻الإمامُ عليٌّ عليهالسلام:
🔹 «مَن سَألَ غيرَ اللّهِ استَحَقَّ الحِرمانَ»؛
🔸هر كه از غير خدا چيزى بخواهد، سزاوار محروميت باشد.
📚 ميزان الحكمه؛ ج۵، ص۱۶۴.
#سبک_زندگی
#طلب_از_غیر_خدا
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام #صبح_بخیر
#میلاد_امام_علی_مبارک
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدن این کلیپ جوری جیگرتون حال میاد که شیرینیش ساعتها زیر زبونتون میمونه
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
╭━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╮
https://eitaa.com/bandegi8
╰━═━🍃❀🌹❀🍃━═━╯