eitaa logo
بندگی و زندگی🌱 bandegizendegi@
490 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
125 فایل
پاتوق والدین و همه اونایی که برای تغییر، رشد و تحول جامعه از خودشون شروع میکنن☑️ مادر۳ فرزند|دکتری فلسفه تعلیم و تربیت|مدرس و مشاور تربیتی اینجا باهام حرف بزن 👈🏻 @dr_aghaei ویراستی https://virasty.com/n_nafas 🌐لینک کانال eitaa.com/bandegizendegi
مشاهده در ایتا
دانلود
فائزه رحیمی🌹 از خادمین با اخلاص کنگره شهدای بودند که برای اثر گذاری بیشتر و کمک بهتر در حال گذراندن دوره های نویسندگی در حوزه هنری سوره و ... بودن📝🖌 این اواخر هم مشغول نوشتن یه کتاب با محوریت شهدا برای قشر و بود🍀 دوستان شوند نقل میکنند که وقتی چند هفته پیش مراسم تشییع و تدفین شهید گمنام در پردیس باهنر تهران انجام شد ، ایشون از جمله پیگیر ها و مشتاقانی بودند که به دنبال گرفتن مجوز تدفین شهید گمنام در پردیس محل تحصیل خودشون یعنی پردیس نسیبه بودن🌳 کسی چه میدونست تقدیر قراره این چنین رقم بخوره که چند هفته بعد ، خود این خادم با اخلاص شهدا بشه شهیده ی اون دانشگاه 🌷 http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏
11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت صحیح و در برابر کشورهای سلطه گر و خودخواه و دیکتاتورصفت غربی و کفتار وحشی و پاسبان منطقه غرب آسیاشون (رژیم کودک کش اسرائیل) اینه👆 با دقت ببین و بده👌 http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏
🔻 نان درست شده در غزه از علف و کاه و غذای حیوانات یاد ماجرای ستار خان افتادم: درکتاب گلچین خاطرات ستارخان آمده است که ستارخان، سردار مقاومت آذربایجان و جنبش مشروطیت نوشته است که من هیچ وقت گریه نمی کنم چون اگر اشک می ریختم، آذربایجان شکست می خورد و اگر آذربایجان شکست بخورد، ایران زمین می خورد… اما در مشروطه دو بار آن هم در یک روز اشک ریختم. حدود ۹ ماه بود که تحت فشار بودیم… بدون غذا. بدون لباس… از قرارگاه اومدم بیرون … چشمم به یک زن افتاد با یه بچه تو بغلش. دیدم که بچه از بغل مادرش اومد پایین و چهار دست و پا رفت به طرف بوته و علف… علف رو از ریشه درآورد و از شدت گرسنگی شروع کرد خاک ریشه ها رو خوردن… با خودم گفتم الان مادر اون بچه به من فحش می ده و میگه لعنت به ستارخان که ما را به این روز انداخته… اما مادر کودک اومد طرفش و بچه‌اش رو بغل کرد و گفت: عیبی نداره فرزندم… خاک می خوریم اما خاک نمی دهیم… اونجا بود که اشکم دراومد.» http://eitaa.com/bandegizendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دکتر نورمن فینکلستاین دانشمند یهودی_آمریکایی اگه قرار بود جایزه صلح نوبل رو شما بدید ، به کی میدادید؟ پاسخ رو بشنوید 👌 http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏
صحنه نبرد رو کامل و بهتر ببینیم ببینیم ایران و مقاومت چه بر سر اسرائیل آورده👇 ✔️بیداری بدنه اجتماعی و مردم دنیا بعد از ۷۰ سال و شکل گیری نفرت عظیم علیه اسرائیل که منجر به ایجاد فشار جدی به رژیم کودک کش صهیونیستی شده ✔️کشاندن اسرائیل به دادگاه لاهه ، تصویب قطعنامه علیه رژیم جنایتکار صهیونیستی ، و زیر سوال رفتن تدریجی مشروعیت این رژیم جعلی در افکار عمومی و اندیشمندان دنیا ✔️فرورفتن اسرائیل در باتلاق و اضمحلال هر لحظه ✔️تلف شدن چند هزار نفر از ارتش،فرماندهان و ژنرالهای عالی رتبه صهیونیست ✔️ استیصال آمریکا و اسرائیل در برابر جنگ دریایی یمن و ساقط شدن کشتی های متعدد حامی اسرائیل ✔️مهاجرت معکوس ۵۰۰ هزار نفر از سرزمین‌های اشغالی ✔️ضربات مهلک اقتصادی و تجاری ✔️نابودی هیمنه پوشالی ارتش اسرائیل و.... 👈خیلی از این اتفاقات برای اولین باره که در دنیا داره اتفاق میوفته و بسیار مهم هستن✅ در دنیا بیش از ۷۰ ساله اسرائیل برای خودش مشروعیت تولید و بازتولید کرده ... در فیلم ها و مستندسازی ها و انیمیشن ها و داستان سرایی های از جنس هلوکاست که هر کس در جهان علیه شون حرف میزد کشته و اخراج و ... میشد ، اسرائیل سالهاست مظلوم نمایی ها کرده و مردم دنیا و حاکمان کشورها در خوابی عمیق فرورفته بودن🔸🔸🔸 اما به برکت و خون شهدای و جبهه این سکوت و استحمار و خواب شکسته شده⚡️ سالها بود که مردم فلسطین هر روز خون میدادن ... هر روز ... هر روز .... و دنیا و رسانه ها خواب خواب خواب خواب بودن⚠️ هر روز بخشی از کرانه باختری و نوار غزه داشت توسط اسرائیل بلعیده میشد و چیزی نمونده بود فلسطین به واقع از صفحه روزگار محو بشه و دنیا خواب خواب خواب بود🔴🔴🔴 . . . و حالا و جدی 👈 چرا اینا و تدابیر و مجاهدت های چندین و چند ساله پشتیبان شونو نمیبینیم و بلافاصله بعد هر ترور و شهادت بهم میریزیم و ... صحنه رو درست بیینیم و خشم مونو علیه خودی‌ها بسیج نکنیم و ناامیدی و ناتوانی نشر ندیم⛔️⛔️ http://eitaa.com/bandegizendegi کپی و بازارسال با لینک یادت نره🍏 نشر یادت نره😊
14.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از یه به مادری در ✍زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده🙃😉 http://eitaa.com/bandegizendegi
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سخنرانی قبل «ما این راه را تمام می کنیم، اگر همه کشته شویم، اگر همه شهید شویم، اگر خانه هایمان بر سرمان خراب شود، هرگز گزینه را رها نمی کنیم.»
شاید بتونی شاخ و برگ آدمای مقاوم و حق طلب رو بزنی⚡️ اما هرگز نمیتونی حریف ریشه های عمیق دوست داشتن اونا و الگو شدن شون برای قلب و ذهن انسان های حقیقت طلب و جستجوگر حق بشی✔️ ✍ زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده☺️ http://eitaa.com/bandegizendegi نشر یادت نره🍀
بندگی و زندگی🌱 bandegizendegi@
ناگفته‌هایی از یک بانوی ایرانی‌ شهید🌷 می‌توانست دست بچه‌هایش را بگیرد و به ایران بیاید اما می‌گفت می‌خواهم کنار مردم لبنان باشم و تنهای‌شان نمی‌گذارم. روز شنبه پهپاد ارتش تروریستی به طور هدفمند یک خودرو در شهر جونیه را تعقیب می‌کرد، خودرویی که سرنشینانش دکتر معصومه کرباسی و همسرش دکتر رضا عواضه بودند. خودرو در حال حرکت بود که پهپاد رژیم صهیونیستی به سمت آن موشکی را پرتاب کرد اما به گوشهٔ ماشین برخورد کرد و صدمه‌ای به سرنشینانش وارد نشد. دکتر عواضه خودرو را متوقف کرد، کنار اتوبان ایستاد، پیاده شد و دست همسرش را گرفت تا گوشه‌ای پناه بگیرند. سرنشین‌های خودروهای دیگر هم پیاده شدند اما انگار هدف‌های پهپاد مشخص بودند. موشک دوم هم شلیک شد و زوج ایرانی_ لبنانی به شهادت رسیدند. زوجی که مادر و پدر ۵ فرزند هستند و کوچک‌ترین فرزندشان ۲ساله است. برای شنیدن و شناختن معصومه کرباسی بانوی ۴۴ساله و شهیده‌ ایرانی پس از تماس‌های مکرر یکی از دوستان صمیمی‌شان را پیدا می‌کنم. خانم نرجس عباس‌آبادی که از فراق شهیده حال خوبی ندارد و بیان خاطرات برایش دشوار است. هنوز هم از خبری که شنیده شوکه است. بااین‌حال به چند خاطره کوتاه مهمانم می‌کند. به‌عنوان اولین روایت از شجاعت مثال‌زدنی شهیده می‌گوید؛ از این که دکتر کرباسی در جنگ ۳۳ روزه هم در لبنان ماند و به ایران نیامد. سال ۲۰۰۶ که جنگ شروع شد معصومه تازه‌عروس بود، از روزی که ازدواج کرده بودند و به لبنان آمدند یک سالی می‌گذشت. با اینکه می‌توانست در آن روزها به ایران بیاید، اما در لبنان ماند، می‌گفت می‌خواهم کنار مردم لبنان باشم و تنهایشان نمی‌گذارم شهادت آرزوی معصومه بود، گاه‌گاهی هم این آرزوی شیرین را به زبان می‌آورد، مثلاً همان سال ۲۰۰۶ در برابر اصرارهای خانواده و اطرافیان که از او می‌خواستند به ایران برود جواب داد: همین‌جا می‌مانم، کنار مردم لبنان مقاومت می‌کنم و اگر قسمتم بود شهید می‌شوم. پای حرفش هم ماند، تا روز آخر جنگ در لبنان بود و ترجیح داد آوارگی را به جان بخرد اما کنار مردم باشد. علاوه بر خودش و همسرش باکی نداشت اگر ۵ فرزندش هم در این مسیر مقدس فدایی شوند، خانم عباس‌آبادی می‌گوید: «همیشه می‌گفت فرزندانم تقدیم به مقام معظم رهبری هستند، بسیار مؤمن و ولایتی بود. هر جا حرفی از کار فرهنگی می‌شد معصومه اولین نفر آنجا حاضر می‌شد. زیاد می‌شنیدم که لبنانی‌ها را تشویق به یادگیری زبان فارسی می‌کرد. می‌گفت زبان فارسی‌، زبان انقلاب و جمهوری اسلامی است. هم شهیده و هم همسرش مهندسی خوانده و از نخبگان حوزه فناوری و شبکه‌های رایانه‌ای بودند. پای کلاس‌های دانشگاه هم با هم آشنا شدند و ازدواج کردند.» مراسم‌ دعای کمیل دیدار‌های خانم عباس‌آبادی و شهیده را هر هفته تازه می‌کرد. معصومه پای ثابت این جلسات مذهبی بود. آخرین بار مراسم‌شان قبل از شهادت ابراهیم عقیل و حمله به ضایحه برپا شد. آن روز معصومه مثل همیشه سرحال نبود، صورت مهربان و پر انرژی‌اش رنگ دلهره داشت. سر صحبت که میان‌شان باز شد، خانم عباس‌آبادی نشست پای حرف‌های دل‌ِ نگران دوست صمیمی‌اش. «در آن شرایط کوچک‌ترین اضطرابی برای خودش یا خانواده‌اش نداشت. نگران مردم لبنان بود. می‌گفت حالا مردم لبنان باید خانه‌هایشان را دوباره رها کنند و آواره شوند. خانه‌هایی که ۱۸ سال برایش زحمت کشیده‌اند، اما می‌دانم آن‌قدر قوی هستند که هر چه که بشود می‌گویند فدای سر سید. سید حسن نصرالله که شهید شد،شیطنت رسانه‌های دشمن باعث شد تا بخشی از قشر خاکستری لبنان ایران را در این شهادت مقصر بدانند. عصومه بابت این سوءتفاهم خیلی ناراحت بود، ناراحتی‌اش هم شد آخرین پیامی که برای خانم عباس‌آبادی فرستاد. «می‌گفت مردم لبنان فعلاً داغدار هستند، باید صبر کنیم، آرام که شدند روشنگری کنیم، باید حرف بزنیم، باید قانع کنیم.» همیشه حرف‌هایش مثل آب‌ روی آتش بود. کلمه کلمه‌اش به آدم آرامش می‌داد. آن روزی که دلهره جنگ به جان خانم عباس‌آبادی افتاده بود چند کلمه ‌شهیده دلش را قرص کرد. نرجس عباس‌آبادی خاطراتش را به چشم برهم‌زدنی مرور می‌کند و می‌گوید: «من تازه ازدواج کردم، می‌گفت نرجس اگر جنگ شد نترس،من هم مثل تو تازه‌عروس بودم که جنگ لبنان شروع شد. تقدیر هرچه باشد همان می‌شود. وقتی هم به ایران برگشتم فقط یک سفارش داشت؛ مواظب دلت باش!» هنوز آخرین نجوا و شاید هم وصیت معصومه در گوش نرجس مانده است: «مواظب دلت باش!» معصومه خودش حسابی حواسش به‌حساب و کتاب دلش بود، خوب می‌دانست چطور چشمه دلش را همیشه زلال و پاک نگه‌دارد تا یک روز کنار اسمش پیشوند شهیده بنشیند و عاقبت به خیر از دنیا برود. ✍ زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده☺️ http://eitaa.com/bandegizendegi نشر یادت نره اگه دوست داری بقیه هم استفاده کنن🍊
اللهمّ اجْعَلْ جُیوشَ المقاوَمَةِ فی دِرْعِکَ الحَصینَةِ الّتی تَجْعَلُ فیها مَنْ تُرید تا نفس داری هر روز مداوم بخون و به زیارت عاشورا یا علقمه ضمیمه ش کن برای پیروزی و قدرت جبهه ان شاء الله 💟
10.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از چه پیروزی ای صحبت می‌کنید وقتی چیزی از و نمونده و این همه شهید میدید؟ پاسخ کوبنده و دقیق رو سوال خیلیاست.... بعضیا روشون میشه بپرسن و بعضیا نه⚠️ ✍ زینب آقائی ؛ مامان دکترِ فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی خونده☺️ http://eitaa.com/bandegizendegi نشر یادت نره اگه دوست داری بقیه هم استفاده کنن🍊