⚫️✍ #یادداشت_جهان|من و پسرک فال فروش و قاسم سلیمانی و احمدشاه مسعود!
✍ به قلم: کبری آسوپار(روزنامه نگار)
🔻روی صندلی قطار مترو داشتم با موبایلم ور میرفتم که پسرک فال فروش، موقع رد شدن، صفحهی گوشیام را دید. کنارم ایستاد، پرسید عکس کی بود روی گوشیت؟ من هنوز جواب نداده بودم و مشغول جواب دادن بودم که باز گفت: روشن میکنی گوشیتو که باز ببینم عکس رو؟
روشن کردم و گفتم: بله، عکس قاسم سلیمانیست. با دقت نگاه کرد. گفت: چرا عکسش رو گذاشتی اینجا؟ دوسش داری؟
🔻راستش خندهم گرفت؛ گاهی چقدر توضیح دادن بدیهیات سخت است. خصوصاً وقتی با ادبیات سیاسی خو گرفتهای و حالا سوال سیاسی را بی مقدمه، یک پسرک ده ساله میپرسد که نمیدانی چقدر با فضای ملی و سیاسی آشناست. گفتم بله، دوستش دارم. و پسرک خودش کار من را راحت کرد وقتی گفت: شماها قاسم سلیمانی رو دوست دارید، چون کشورتون رو نجات داده... تازه به چشمهایش دقیق شدم؛ از پشت ماسک که صورتش معلوم نبود. اما چشمهای بادامیاش نشان میداد که اهل افغانستان است.
گفتم: خودت که بلدی ماشاالله. گفت: خواهرم یادم داده، ما هم داریم از این آدمها، یک نفر که کلاه پنجشیری سرش میگذاشت (و دستش را برد بالا و دور سرش چرخاند که با دستش مدل کلاه را نشانم بدهد، لابد با خودش میگفت این چه میداند کلاه پنجشیری چیست!) فهمیدم احمدشاه مسعود را میگوید، ولی اسمش را یادش رفته بود. گفتم: احمدشاه مسعود؟ ذوق کرد و برق چشمهایش را دیدم از اینکه منِ ایرانی، احمدشاه مسعودِ آنها را میشناختم. انگار میخواست جلوی عکس قاسم سلیمانی روی گوشی من پز بدهد که بعله، افغانستان هم از این مردانِ مرد دارد. چه میدانست که من مدتی را با کتاب خاطرات همسر احمدشاه مسعودشان زندگی کردهام. (احمدشاه مسعود به روایت صدیقه مسعود)
🔻مسافرهای کمی توی قطار بودند و متعجب از دیالوگهای بین من و پسرک فال فروش، نگاهمان میکردند. گفتم: احمدشاه مسعود را هم کشتند. فکر کنم تو هنوز بدنیا نیامده بودی. گفت: بله، خواهرم به من گفته، و گفته که میخواست کشورم رو نجات بده، با بمب کشتنش...
🔻گفتم: متولد تهرانی؟ گفت: من افغانیامها. گفتم: متوجه شدم، ولی ایران به دنیا اومدی؟ گفت: نه، افغانستان. دو سالهم بود که اومدیم اینجا.
🔻پسرک هنوز فخر فروشیاش تمام نشده بود انگار. گفت: تو گوشیت میزنی احمدشاه مسعود که بالا بیاد و ببینم؟ گفتم: بله. دستهی فالهایش را گذاشت کنار من و گفت: خواهرم واگن بغلیست، برم بگم این ایستگاه پیاده نشه.
تا بیاید، احمدشاه مسعودش روی گوشی من بالا آمده بود. و از بخت او، سومین عکس، تصویری فتوشاپی از احمدشاه مسعود و قاسم سلیمانی کنار هم بود تا من حرف پسرک را در همسانی قهرمانانمان باور کنم. ذوق کرد، فخر فروشی زیبایش کامل شده بود و غرور ملی در چشمهایش هویدا؛ احمدشاه مسعودِ آنها، کنار قاسم سلیمانیِ ما. ما و آنهایی که دروغین است؛ ساختگیست:
هر کجا مـرز کشیدند، شما پُل بزنید
حرف تهران و سمرقند و سرپُل بزنید
مشتی از خاک بخارا و گِل از نیشابور
با هم آرید و به مخروبـهی کابل بزنید
داشتیم به ایستگاه فردوسی میرسیدیم و باید پیاده میشدم. فقط رسیدم که از پسرک خواهش کنم یاد گرفتن سواد را جدی بگیرد و او هم سعی کرد قول بدهد.
🔻بچههای این سرزمین، قهرمان دارند، اگر تروریستها و حامیانشان بگذارند. پسرک روزم را چراغانی کرد، از او فالی خریدم و پیاده شدم، اما بعد دلم سوخت که کاش گفته بودم خواهرش بیاید و این معلمِ قهرمانشناسیِ پسرک را میدیدم. حواسم رفت پی ظلمی که دولتهای مستکبر برای کودکان این منطقه رقم زدهاند و از دیدن خواهرش جا ماندم. این کودکان هر کدام یک قهرمان هستند، اگر کسی هر روز برایشان طالبان و القاعده و داعش و چه و چه نسازد و به جان زندگیشان نیندازد. پسرک بلد بود سیاست را؛ وطنپرستی اول و آخر سیاست است.
📍پینوشت: میدانم سردار سلیمانی قابل قیاس با هیچ مجاهدی نیست، و میدانم نقدهایی به عملکرد احمدشاه مسعود وارد است؛ اما تحلیل سیاسی که ننوشتم؛ پای غرور ملی پسرکی ده ساله ماندم. پای درس قهرمانشناسی و وطنپرستی. حاج قاسم هم خودش را سرباز میدانست، همین.
۹ مهر ۹۹
eitaa.com/bandegizendegi
👆👇فیلمو ببینید👆👇
https://www.instagram.com/p/CF7pJLuBSlO/?igshid=1c1z27a514rs0
این واقعا برام دردناکه👆
غصه بزرگیه غصه جهل انسان
نمیدونم درک این درد تو زندگیتون چقدر و به چه نسبتی قسمتتون شده ... شاید کم ... شاید زیاد ... اما دردش دردناکه
از نوجوونی برام همیشه سؤال لاینحل بوده که حضرت امیر ع با اون همه علم وقتی جهل مردم رو میدید از عمق جان چه دردی رو متحمل میشد
بگذریم ...
این واگویه دل رو پایانی نیست ...
اما وقتی اینجور مطالب رو میبینم
وقتی این تیکه از فیلم رو در اینستا دیدم
وقتی شکوه های دختر این بنده خدا رو دیدم
فقط با خودم به این فکر میکردم
که
آیا
ما
آدما
باید حتما دردی رو بچشیم تا بتونیم با صاحب دردمند اون درد همدردی کنیم
و بهش حق بدیم شاکی باشه ....
خب چرا این #تفکر_مراقبتی و توان #همدردی و #درک دردهای دیگران اینقدر برامون سخته و در ما کمرنگه؟!
چرا خیلیا مثل این پدر و دختر ، اگه درگیر دردی نشن اساساً کل درد و وجودش رو زیر سؤال میبرن؟!
چرا به کسی که در حقش ظلم شده ، عزیزی رو به ناحق از دست داده ، زهر دردی به جانش ریخته شده ، مالشو بردن ، و .... راحت میگن ببخش و نه به قصاص و نبین و نگو و به جای کسی که باباتونو کشته یه گوسفند رو قصاص کن و بکش و قاتلش رو قصاص نکن !!!؟!
آقا من درک نمیکنم
سخته واقعا برام درک این هجم از نفهمیِ درد
ولی وقتی خودت زخم کوچیکی برداری
دیگه صدات دربیاد
آخه ما آدما
همه مون درد و زخم و رنج انواع کوچیک ظلم و تعدی رو باید بچشیم ،
تا بتونیم از مظلوم دفاع کنیم
و در برابر ظلم ظالم
چه کوچیک و چه بزرگ
بایستیم؟!
چرا
چرا
واقعا چرا
؟!
به چه حقی به خودمون حق میدیم تحت تأثیر جو رسانه ای این وری و اون وری حکم بدیم
و انصاف رو کنار بزاریم
حتما باید دردی بهمون برسه تا درک کنیم درد داشتن یعنی چی؟!
چرا اینقدر سطح انصاف و عقل و حس همدردی و عدالت طلبی مون متأثر از جو رسانه ای و فضای مجازی و ماهواره و این شبکه و اون شبکه هست؟
چرا اینقدر گاهی بی انصاف میشیم؟
مگه فقط درد ما درده؟!
درد دیگران درد نیست؟!
به دیگران میگیم ببخش و بگذر و قصاص نه و حقت رو طلب کردن نه
اونوقت به خودمون که میرسه
فریاد کو عدالتمون گوش فلک رو کر میکنه!
ما داریم آدمیت خودمونو به چی میفروشیم؟
به چه قیمتی داریم آدمیت مونو میفروشیم؟
فقط خدا بهمون رحم کنه
eitaa.com/bandegizendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یه_نوای_دلنشین
به حال خودم رهام نکن ...
پناه منی امام حسین ع
تو روزای بی کسی و غم
#پویانفر🎤
eitaa.com/bandegizendegi
#الحسین_یجمعنا
#اربعین
#Hussain
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یه_نوای_دلنشین
چه شبها که دلتنگ یک حسرتم ....
#پویانفر🎤
eitaa.com/bandegizendegi
#الحسین_یجمعنا
#اربعین
#Hussain
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یه_تأمل
یه همچین وضعی داریم ما 👆🙂🙃🤯
eitaa.com/bandegizendegi
#یه_دلنوشته
#اربعین_لحظه_به_لحظه_روضه_بانوی_کربلاست
واقعا موافقم ... این خاطره ساده عمق یه حادثه بزرگ رو چقدر قشنگ برش زده👌😭
eitaa.com/bandegizendegi
#یا_زینب س
#اربعین
#arbaeen
عمریست که جامانده ام ....
اما #اربعین امسال با پوست و گوشت و استخوانم عمق جاماندگی را درک کردم 😭
eitaa.com/bandegizendegi
#یا_زینب س
#اربعین
#arbaeen
#یه_نکته_مهم
#یه_سؤال
خون جگر امام #حسین ع بذل چه شد ؟
برای وی این جانفشانی و #ذبح_عظیم رخ داد ؟
این انسان کامل بی نظیر چرا تن داد به این امتحان و واقعه عظیم ؟
eitaa.com/bandegizendegi
#یا_زینب س
#اربعین
#arbaeen
1_501068736.pdf
630.7K
#زیارت_اربعین
خوندنشو امروز از دست نده🍎
بعدش دو رکعت نماز داره مثل نماز صبح و بعد سجده شکر و طلب حاجت
eitaa.com/bandegizendegi
#یا_زینب س
#اربعین
#arbaeen
▪️#اعمال_روز_اربعین
ـ قرائت زیارت اربعین
ـ «غسل اربعین و توبه»
ـ بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه (لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)
ـ ۷۰ مرتبه تسبیحات اربعه
ـ بعد از نماز ظهر سوره والعصر و سپس ۷۰ مرتبه استغفار
ـ غروب اربعین ۴۰ مرتبه لا اله الا الله
ـ بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
eitaa.com/bandegizendegi
#یا_زینب س
#اربعین
#arbaeen