🔰 بارهای سنگین انسان و شرط ایستادگی
✍ عین صاد
🪨 براى حركت كسانى كه مى خواهند به حياتى دست پيدا كنند و مى خواهند ركودشان را كنار بگذارند و حركتشان را شروع كنند و پيش برانند و در اين حركت به حياتى برسند تنها شناخت كافى نيست.
🪨 شناخت تا به طلب تبديل نشود، اثر نمى گذارد و تا تبديل به احساس و طلب نشود تأثير نمى گذارد.
🪨 مادامى كه اين طلب، شكل جديدترى پيدا نكند و با ورزيدگى ما همراه نشود، باز نتيجه اى نمى دهد.
🪨 اين است كه ما یک چيزهايى را دوست داريم و مى خواهيم بارى را بلند كنيم، ولى توانش را نداريم و تمرينش را نكرده ايم، در نتيجه، مى مانيم.
🪨 اگر داده هاى حق را در مسير به جريان نينداخته باشيم، آن داده ها را از ما مى گيرد.
🪨 اين پس گرفتن، نه از بُخل است و نه از تنگ چشمى و نه از انتقام و كينه، بلكه محبت است به كسانى كه بار را نگذاشتند و زير بار نفس نفس زدند.
🪨 ايستادن، شده بارشان، زندگى، شده بارشان، دوستى و دشمنى ها و رفت و آمدهاشان، وَبارشان شده است.
🪨 اینها همه و همه، بارهاى سنگين است.
📚 حقیقت حج-صفحه ۱۲۸
#عین_صاد
🆔 @bange_nay110
💎 ارزشِ خویش بدانیم
🔻در این دنیا اگر همه چیز را فراموش کنی باکی نیست. تنها یک چیز را نباید از یاد برد. تو برای کاری به دنیا آمدی که اگر آن را انجام نرسانی، هیچ کاری نکردهای. از آدمی کاری برمیآید که آن کار نه از آسمان برمیآید و نه از زمین و نه از کوهها، اما تو میگویی کارهای زیادی از من برمیآید، این حرف تو به این میماند که شمشیر گرانبهای شاهانهای را ساطور گوشت کنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشتهام، یا اینکه در دیگی زرین شلغم بار کنی یا کارد جواهرنشانی را به دیوار فرو ببری و کدوی شکستهای را به آن آویزان کنی. این کار از میخی چوبین نیز برمیآید. خود را اینقدر ارزان مفروش که بسیار گرانبهایی! بهانه میآوری که من با انجام دادن کارهای سودمند روزگار میگذرانم. دانش میآموزم، فلسفه و فقه و منطق و ستارهشناسی و پزشکی میخوانم، اما اینها همه برای تو است و تو برای آنها نیستی. اگر خوب فکر کنی درمییابی که اصل تویی و همه اینها فرع است. تو نمیدانی که چه شگفتیها و چه جهانهای بیکرانی در تو موج میزند. آخر این تن اسبِ توست و این عالم آخور اوست؛ غذای اسب، غذای سوار نباشد.
📖 فیه ما فیه-مولوی
#انسان
#ارزش
🆔 @bange_nay110
🟣مِحنت دیگران
✍ رضا بابایی
🏷بقا و خوشبختی بشر، در گرو زندگی جمعی است، و زندگی جمعی بدون «همذاتپنداری»، اردوگاه مرگ جمعی و تدریجی است. همذاتپنداری (identification)، یعنی درک ما از رنج یا لذت دیگران، آنسان که آن رنج یا لذت، گویی در وجود ما رخ داده است. بدون همذاتپنداری، زمینهای برای اخلاق اجتماعی و زیست اخلاقی باقی نمیماند، جز تازیانۀ قانون که آن نیز در برابر خودخواهیها و منفعتطلبیهای انسان، چندان کارایی ندارد. آدمیان تا از درد و رنج یکدیگر رنجور نشوند، مهربانی با دیگری و گرهگشایی از کار دیگران را پیشۀ خود نمیکنند و از آن لذت نمیبرند. آنچه ستم را بر دیگری آسان میکند، ناتوانی ستمگر از درک رنجی است که ستمدیده میبرد. جامعهای که اعضا و اجزای آن، همدیگر را نمیبینند و بر دردهای یکدیگر نمیگریند، مجموعهای فاسد و رو به فنا و اضمحلال است. چنین جامعهای، نه جایی برای زیستن و بالیدن، که زندانی برای رنج کشیدن و افسردن است.
🏷قانون طلایی اخلاق نیز بر همین پایه استوار است. این قانون مقدس و کارساز میگوید: آنچه برای خود میخواهی برای دیگری نیز بخواه و آنچه برای خود نمیخواهی، برای دیگری هم نخواه. «انصاف» هم که سختترین و فاضلترین و انسانیترین فضیلت اخلاقی است، بدون همذاتپنداری و درک محنت دیگری ممکن نیست.
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
🏷خانم هانا آرنت در کتاب «آیشمن در اورشلیم» بهخوبی نشان میدهد که میان ستم به دیگری و توانایی در همذاتپنداری، رابطهای معکوس و بسیار دقیق وجود دارد؛ یعنی هر قدر که فردی یا جامعهای در همذاتپنداری ناتوانتر باشد، در ظلم و بزهکاری و کشتار، توانمندتر و جسورتر است؛ زیرا رنج دیگری در او هیچ احساسی برنمیانگیزد تا مانع او شود. بر پایۀ تحقیقات خانم هانا آرنت، آدلوف آیشمن، افسر ارتش نازی آلمان و از متهمان هولوکاست، انسانی خانوادهدوست، مؤدب، برخوردار از همۀ پرنسیبهای اجتماعی و حتی افکار مثبت بود؛ اما ذرهای قدرت همذاتپنداری نداشت. به همین دلیل کشتن انسانها برای او آسان بود و معنایی جز عمل به وظیفۀ سازمانی نداشت.
🏷همذاتپنداری، بیشوکم در طبیعت همۀ انسانها هست؛ اما راههایی وجود دارد که آن را تقویت میکند یا به سطح لازم برای زیست جمعی میرساند. موسیقی، قصه، رمان و سینما، بیشترین توفیق را در تقویت و تشدید همذاتپنداری در میان انسانها دارند. سینما غم و شادی دیگران را غم و شادی ما میکند؛ به ما میآموزد که دیگران نیز وجود دارند، رنج میبرند و همچون ما درد میکشند. این یادآوریها برای جوامع بشری از نان شب نیز واجبتر است. اخلاقیترین کارکرد سینما و رمان و تئاتر همین است که رنج و درد دیگران را رنج و درد ما میکند و ما همپای «دیگری» میترسیم، اشک میریزیم، غصه میخوریم یا شاد میشویم و میخندیم. سینما، بینندهاش را از غم «دیگران» میگریاند و شادی دیگران را شادی او میکند. این بزرگترین ارمغان اخلاقی سینما و تئاتر برای انسان مدرن است. قصه برای کودکان، و رمان برای بزرگسالان نیز همین کارکرد را دارد. اگر رمان «کلبۀ عموتام» نوشتۀ خانم استو، آن اثر شگرف را در تاریخ اجتماعی آمریکا گذاشت و همچون تیغ بر رشتۀ بردهداری در قرن نوزدهم فرود آمد، هیچ دلیلی نداشت جز اینکه توانست همذاتپنداری خوانندۀ سفیدپوست را برانگیزد.
🏷سینما و رمان و موسیقی فاخر، سلولهای جامعه را به هم میپیوندد و از آنها عضوی زنده میسازد؛ اما در پند و اندرز، «دیگری» همچنان «دیگری» است. سینما «دیگری» را همذات و همزاد ما میکند و به همین دلیل، از چگالی خودخواهی و خودبینی و خودپرستی ما میکاهد. موسیقی، جانها را لطیف میکند و سپس آنها را به مدرسۀ داستان و سینما میفرستد تا در آنجا تجربههای دیگران را «حس» کنند و اندازه ای برای «دیگران» بگریند یا بخندند. در سینما هیچ کس برای دردهای خودش نمیگرید؛ بلکه رنجها و دردهای خود را فراموش میکند و گوش به داستان زندگی دیگران میسپارد. پس سینما و هر هنر یا فن یا برنامهای که بتواند انسان را از خویش بیرون بیاورد و او را از درد و رنج دیگری، متأثر کند، اخلاقیترین کار ممکن را کرده است.
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
تا فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی
یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی
#انسانیت
#اخلاق
🆔 @bange_nay110
🔲 در حاشیه لایحه عفاف و حجاب
🔴 نامه استاد فقه و اصول مصطفی محقق داماد به مراجع تقلید
بسمه تعالی
محضر مقدس مراجع معزز تقلید شیعه متع الله المسلمین بطول بقائهم
سلام علیکم
با کمال ادب و احترام مواردی را به عرضتان می رساند:
🔹۱. امروز در کنار رسالت عظیمی که در راستای حفظ ارزش ها و آرمان های مکتب تشیع و آموزه های اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به کف با کفایت آن بزرگواران سپرده شده بدون شک نظارت بر اجرای این دستور و آموزه مهم نبوی است که: یسروا ولا تعسروا و بشروا ولا تنفروا. بی تردید این رسالت بزرگ، در جهانی که کانون های قدرت و فساد در حال دامن زدن به اسلام هراسی و نشان دادن چهره ای خشن از آیین پیامبر رحمت(ص) هستند بسی حساس تر می شود.
🔹۲. مستحضرید که اخیراً قانونی در مجلس شورای اسلامی با عنوان لایحه حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب به تصویب رسیده که حسب اطلاع، قوه ی مجریه آمادگی اجرای آن را ندارد و آن را غیرقابل اجرا و بر خلاف مصالح عامه میداند. تجربه ی عملی در پیگیری آنچه این قانون در پی آن است هم نشان داده است که رعایت شرایط امر به معروف و نهی از منکر از جمله عدم توهین به کسانی که امر و نهی می شوند و رعایت حرمت و کرامت آن ها در عمل ممکن نبوده است و بسیار اتفاق افتاده است که نه تنها آبرو و حیثیت شخص مورد امر و نهی که خانواده آن ها نیز مورد تعرض قرار گرفته است.
🔹۳. نکته مهمی که کاملاً مرتبط با رسالت مرجعیت است اینکه به نظر این جانب با توجه به آشنایی با مفهوم و معنای قانون و تجربه ی نسبتاً طولانی و اُنس با دانش حقوق، مواد زیادی از این قانون نه تنها غیرقابل اجرا که از نظر ثمربخشی در امر مقدس عفاف و حجاب درست، نتیجه عکس خواهد داد و حتی موجب تنفر نسل جوان از آموزه های دینی و ترک ناخواسته ی وطن اسلامی توسط برخی از هموطنان عزیز می شود.
🔹۴. مکرراً از سوی مقامات عالی کشور در ملاقات با مسئولان کشوری تذکر داده شده است که موضوع حجاب باید از طریق فرهنگی پیگیری شود، نه با چوب و فلک؛ ولی تصویب این قانون، خلاف منویات و تذکرات مرجعیت است.
🔹۵. اینک که این قانون هنوز ابلاغ نشده و لازم الاجرا نگردیده به عنوان یک دانش آموخته حوزه علمیه قم از شما بزرگواران استدعا دارم در راستای رسالت فرهنگی نهاد مرجعیت برای حل این معضل اجتماعی که عدم توجه به آن ممکن است موجب خسارت به دین و آیین و نظام و کشور عزیزمان شود عنایت ویژه فرموده تا مساله از طرق پیش بینی شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به نحو شایسته حل و فصل گردد.
👤سید مصطفی محقق داماد
١٤٠٣/٩/١١
#حجاب
#علما
#مدیریت
🆔 @bange_nay110
🏴 رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمودند:
ملعون است ملعون هرکس پس از من به دخترم فاطمه (علیها السلام) ظلم کند و حقش را غصب کند و او را به شهادت برساند.
📚 بحار الأنوار، ج:29، ص:346
#پیامبر_اکرم
#شهادت_حضرت_زهرا
🆔 @bange_nay110
🍃برخی از صحبت های حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه
من خطبة فاطمة الزهرا سلام الله عليها المعروفة بالفدكية :
معاشر المسلمين؛ المُسرِعةَ إلى قيل الباطلِ،المُغضيَةَ على الفعل القبيح الخاسر «أفلا يتدبّرونَ القرآن أم على قلوبٍ أقفالها»؟ كلا بَل رانَ على قلوبكم ما أسَأتم من اعمالكُم، فأخذَ بسَمعكم وأبصاركم، ولَبئسَ ما تَأَوّلتم، وساء ما به أشَرتُم، وشرَّ ما منه اغتَصبتم، لَتجدُنَّ واللّه مَحملَهُ ثقيلاً، وغِبَّه وبيلا، إذا كُشفَ لَكمُ الغِطاء، وبانَ ما وَراءهُ منَ البأساء و الضّراء، وبدا لكم من ربّكم ما لم تكونوا تحتسبون و خسر هُنالكَ المُبطلون
ای مسلمانان! که برای شنیدن حرف های بیهوده شتابانید و کردار زشت را نادیده میگیرید، آیا در قرآن نمیاندیشید، یا بر دلها مهر زده شده، نه چنین است که اعمال زشتتان بر دلهایتان تیرگی آورده و گوشها و چشمانتان را گرفته و بسیار بد آیات قرآن را تأویل کرده و بد راهی را به او نشان داده و با بدچیزی معاوضه نمودید.
به خدا تحمل این بار برایتان سنگین و عاقبتش پر از وزر و وبال است، آنگاه که پردهها کنار رود و زیان های آن روشن گردد و آنچه را که حساب نمیکردید برایتان آشکار شود، آنجاست که اهل باطل زیانکار گردند
📚بحارالانوار/جلد۴۳/صفحه ۱۴۸
#حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
🆔 @bange_nay110
➖امیرالمؤمنین(ع)در دو اتفاق با صورت بر زمین افتادند
طبق نقل تاریخ، امام علی(علیه السلام) در دو جا با صورت مبارک بر زمین افتاده اند.
اما بسی جای تعجب است، که این دو جا در میدان جنگ و نبرد نبوده است.
چون امام علی(علیه السلام) در بخشی از نامه ای که به عثمان بن حُنیف، حاکم بصره نوشته بود، فرمود :
📋《وَاللهِ لَو تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَی قِتَالِی
لَمَّا وَلَّیتُ عَنْهَا!》
♦️به خدا سوگند! اگر تمام عرب به قصد قتال من، پشت در پشت هم درآیند و مقابل من قرار بگیرند، و علیه من شمشیر بکشند، هرگز به آنها پشت نمی کنم و از مقابلشان نمی گریزم.(۱)
امام علی(علیه السلام) با این یک جمله، معرفی شد!
اما باید این دو جائی که حضرت(علیه السلام) در آن با صورت به زمین افتاده است، باید حادثه سنگینی باشد که حضرت(علیه السلام) را مجبور به افتادن به این حالت کرده است.
1⃣جایی که ابن ملجم لعین در صبح روز نوزدهم سال ۴۰ هجری، در حین نماز، به امام علی(علیه السلام) حمله ور شد، و با شمشیر سمّی، ضربتی سنگین بر فرق مبارک حضرت(علیه السلام) زد، که تاریخ می نویسد :
📋《فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ عَلَى أُمِّ رَأْسِهِ》
♦️پس ابن ملجم با شمشیر بر فرق سر مبارک امام علی(علیه السلام) فرود آورد.(۲)
📋《ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ، فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ(ع) بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه》
♦️پس ضربه ی شمشیر آن لعین، سر مبارک امام علی(علیه السلام) را تا سجده گاهِ آن حضرت(علیه السلام) شکافت.
پس در این هنگام، امام(علیه السلام) اثر ضربه ای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد.
اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود و ناگهان با صورت بر زمین افتاد.(۳)
2⃣ آنجایی که اسماء بعد از اینکه متوجه شد حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از دنیا رفته است، بلافاصله حسنین(علیه السلام) را به دنبال پدرشان به مسجد فرستاد و گفت:
📋《يَا ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)!
انْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ(ع) فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا!》
♦️ای فرزندان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نزد پدرتان بروید و او را از رحلت مادرتان، آگاه سازید.
در این هنگام، حسنین(علیه السلام) سراسیمه وارد مسجد شدند و امام علی(علیه السلام) وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید :
📋《مَا الخَبَرُ؟》
♦️چه اتفاقی افتاده است؟
آنان گفتند :
📋《قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ(س)!》
♦️مادرمان فاطمه(علیه السلام) از دنیا رفته است
وقتی امام علی(علیه السلام) این سخن آنان را شنید، در این هنگام ؛
📋《فَوَقَعَ عَلِيٌّ(ع) عَلَى وَجْهِهِ》
♦️علی(علیه السلام) با صورت بر زمین افتاد.(۴)
📚منابع :
۱)اَمالی شیخ صدوق، ص۵۱۴
۲)اِعلامُ الْوَریٰ طبرسی، ج۱، ص۳۰۹
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۹
۴)کَشْفُ الْغُمَّة اِرْبِلی، ج۱، ص۵۰۰
#امیر_المومنین
#شهادت_حضرت_زهرا
🆔 @bange_nay110
#اطلاع_رسانی
💎جلسه شرح و تفسیر کتاب گلستان سعدی(علیه الرحمه)
🎙بیانگر توانا:
حجت الاسلام والمسلمین استاد محمد حیدری رنانی
⏰زمان:
جمعه ١۶ آذر ١۴٠٣ از ساعت «١١» قبل از ظهر
📍مکان:
اصفهان-رهنان-خیابان شریف شرقی-کوچه شهید کبیری(شماره۶۴)-مسجد الرضا(ع)
📍کتابخانه و کانون فرهنگی قرآنی مسجد الرضا(ع) رهنان
#گلستان_سعدی
#محمد_حیدری_رنانی
🆔 @bange_nay110