#توییت
اینکه در کمیسیون های مجلس از وزرای پیشنهادی سوال کنند:
که نظرت در مورد جنبش ز.ز. آ یا حوادث ۸۸ چیست؛ آیا از لوازم تخصص یک کارشناس و یک وزیر کشور است؟
به خدا مردم مشکل فقر و محرومیت دارند نه مشکل سیاست زدگی شما حاکمان.
به خدا مردم مشکل تحقیر شدن در دنیا و فاصله طبقاتی را دارند نه....
#محمد_حیدری_رنانی
#مسئولین
#جامعه
#مردم
🆔 @bange_nay110
✴❎ فقر یا بدبختی مسئله اینست !!
✍ سلمان موسوی
🔻آرنت فیلسوف سیاست، میان فقر و بدبختی یک جامعه تمایز ویژهای قائل است، او معتقد است فقر رابطه مستقیمی با اقتصاد و معیشت یک جامعه دارد اما مانعی برای آزادی و محدود کردن آزادی نیست . یک فرد یا جامعه درعین فقر ، نابرابری اقتصادی و شکاف طبقاتی آزادی اش به مخاطره نیفتاده و حضورش در اجتماع محدود نشود. اما بدبختی به موقعیت و وضعیتی گفته میشود که در آن یک فرد یا جامعه حتی در عین بهره مندی و غنای مالی، آزادی نداشته باشد ،بدین معنا که بدبختی رابطه ی معکوسی با نان و سقف معیشتی و اقتصادی جامعه دارد. فرد و جامعه در عین بهره مندی های مالی و اقتصادی فاقد آزادی ،حق و اصالت در تعیین سرنوشت خود است.
🔻نمونه ی یک جامعه ی بدبخت را میتوان در کشور چین مشاهده کرد ،کشوری که زمامداران اش در ازای نان، آزادی هایشان را سلب نموده، در این جامعه فرد فاقد هرگونه هویت و اصالت در جامعه می باشد، اگرچه افراد در کنار یکدیگر و در یک مکان زندگی می کنند اما در عرصه عمومی و موقعیتی که بتوانند بر یکدیگر ظاهر شوند و به گفتگو و کنش سیاسی بپردازند محروم هستند.
🔻این در حالی است که در برخی نمونه ها همچون هند و آمریکا با وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی اعضای یک جامعه بخشی از روح جمعی آن جامعه بوده و نقش مهمی در تعیین سرنوشت خود دارند.
🔻در نظامهای غیرآزاد که جامعه را به سوی بدبختی سوق میدهند تَرَحم به افراد و قیومیت داشتن حاکم در تعیین حق سرنوشت ملت، حیات سیاسی و مرگ اجتماعی افراد را رقم می زند به شکلی که حاکمان خود را قیم و پیشوای جامعه برای رساندن مردم به سعادت و تعیین سبک زندگی میدانند و به جای مردم کشورشان خیر و صلاح آنان را تعیین نموده و به جای آنان می اندیشد و عمل می کند.
🔻حال با توجه به مقدمه فوق پیرامون آنچه در جامعه ایران در حال تجربه است باید گفت مسئله این است که فقر و بدبختی توامان در جریان است، ما هم در حوزه سلب آزادی و عدم مداخله مردم در تعیین سرنوشت خود و حکمرانانی که خود را اصلح تر و ارجح تر از مردم برای تعیین خیر عمومی و سعادت شان می دانند رنج میبریم و هم از فقر و مشکلات اقتصادی و معیشتی."هم در فقر نان کُمِیتمان میلنگد هم در فقر آزادی"
#فقر
#جامعه
🆔 @bange_nay110
🔆 بودنِ شرح صدر در جامعه
👤آیت الله جوادی آملی:
🔹اختلاف ها در جامعه به خاطر محرومیت از شرح صدر است
🔹 این ظرفیت برای حوزه هست که فرشته بشود و جامعه را اصلاح کند
🔹آیت الله جوادی آملی گفتند:
کسی که شرح صدر داشته باشد و عالِم ربانی باشد، از پیشرفت و ترقی دیگران ناراحت نمی شود؛ چون می داند که عالم شدن دیگری، جای او را تنگ نمی کند، و لذا تمامی این اختلاف مذاهب و اختلاف ادیان و اختلاف گرایش ها و همه این ها در اثر همین محرومیت از شرح صدر است.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#شرح_صدر
#جامعه
🆔 @bange_nay110
🫂در ستایشِ صلح
✍🏻سیدمصطفی تاجزاده
✅۱. عملیات ۷ اکتبر باوجود خساراتش تغییر مهمی در سرنوشت فلسطین ایجاد کرد و تشکیل دو دولت را پس از سال ها روی میز سیاست جهانی قرار داد. پیش از آن دولت اسرائیل فلسطینیان را مسئله داخلی خود تعریف و ادعا میکرد دولت مستقل فلسطینی بیمعنا و تمام شده است. شهرکسازی نیز هر روز فلسطینیان بیشتری را آواره و خانه آنان را به یهودیان تازه از راه رسیده واگذار میکرد. اما ظاهرا پیش فرضهای حماس مانند تکیه بر اختلافات داخلی اسرائیل، کوتاهآمدن درمورد گروگانها و ناتوانی ارتش اسرائیل در جنگ طولانی مدت غلط از کار در آمد.
نتانیاهو نیز با اغتنام فرصت به کشتار بیش از ۴۲ هزار فلسطینی پرداخت و با تحمیل گرسنگی و آوارگی به آنان و تخریب بخش بزرگی از غزه کوشید مقاومت مردم را در هم بشکند، اما شکست خورد.
✅۲. دخالت حزبالله در این منازعه فداکارانه ولی خسارتبار بود و افزون بر کشتهشدن جمعی از شهروندان لبنانی، نابودی بخش مهمی از ظرفیتهای انسانی و لجستیک آن را در پی داشت. حزبالله یک حزب سیاسی است و باید در چارچوب دولت-ملت عمل کند. ورود آن به هر جنگی باید بخشی از یک تصمیم ملی باشد که دولت اتخاذ میکند. البته حق دفاع برابر تجاوز ارتش بیگانه به خاک میهن برای تمام شهروندان و احزاب محفوظ است اما مداخله نظامی یک حزب در بحرانی خارجی بدون تصمیم حکومت توجیه ندارد. اسرائیل با استفاده از خطای مزبور تاکنون صدها تن از اعضا، بسیاری از فرماندهان و دبیرکل حزبالله را ترور و بخشی از تجهیزات و امکانات آن را تخریب کرده است.
✅۳. عملکرد غیرمدبرانه در جریان حمله روسیه به اوکراین نگرش کشورهای غربی به ایران را منفیتر کرده است. غلبه رقابتهای انتخاباتی بر فضای سیاسی آمریکا نیز به نتانیاهو اجازه داده تا هر ملاحظهای را در مواجهه با ایران و همپیمانانش کنار گذارد و سطح تنش را تا ترور رییس دفتر سیاسی حماس در تهران بالا ببرد.
✅۴. اسرائیل نمیتواند حماس و حزبالله را نابود کند، زیرا پایگاه مردمی دارند و ضربات وارده را هرقدر سنگین، دیر یا زود ترمیم میکنند. جمهوری اسلامی نیز قادر به محو اسرائیل نیست چراکه تمام قدرتهای بزرگ خود را متعهد به حفظ موجودیت آن میدانند. بر این اساس راه نجات تلاش برای تغییر راهبرد دو سر باخت طرفین است. اولین گام استفاده از همه ظرفیتها برای جلوگیری از گسترش تنشها و بروز جنگ بین دو کشور است.
✅۵. خطرناکترین وجه جنگ برای ایران اوضاع اسفبار اقتصادی و نارضایتی گسترده ایرانیان از ناکارآمدی نظام حکمرانی است. تجاوز به حقوق فردی و ملی شهروندان و سرکوب آزادیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنان از یک سو، و از سوی دیگر گرانی و تورم ، گسست بزرگی بین حاکمیت با اکثریت ملت بهوجود آورده است. باوجوداین، تشوق یا توجیه جنگ یا تهاجم نظامی بیگانه به ایران را برای رهایی ایرانیان غیرواقعبینانه و برخلاف مصالح ملی میدانم و با آن مخالفم. جنگ در خاورمیانه کنونی فاجعهبار است و دنبال جنگ رفتن، چه در حکومت چه در اپوزیسیون، در حقیقت ایران را نشانه گرفتن است.
✅۶. جنگ با اسرائیل که حامیانی قدرتمندی دارد و در کشتار و ویرانگری حدی نمیشناسد، جمهوری اسلامی را سرنگون نمیکند، همچنان که تحریمهای حداکثری ترامپ نتوانست آن را ساقط کند، اگرچه اقتدارگرایی را تقویت کرد. جنگ میتواند به زیرساختهای کشور آسیبهای جدی بزند، خدماترسانی به مردم را بدتر کند، فقر و فساد را گسترش دهد و کمبودهای تازه بیافریند.
اگر هم به فرض جمهوری اسلامی را ساقط کند، به استقرار دولتی دموکراتیک منجر نمیشود. به احتمال قریب به یقین ایرانیان گرفتار بیدولتی و هرج و مرج میشوند. حتی ممکن است یکپارچگی سرزمینی و ملی به خطر افتد. هر دو حالت ملت را سالیان دراز از توسعه و رفاه و دموکراسی دور میکند.
✅۷. رشد متوسط قیمتها در ۳۴ سال گذشته ۱۲ هزار درصد بوده است. هماکنون بیش از ۲۵ میلیون ایرانی زیر خط فقرند و ۵ میلیون نفرشان پول تهیه غذا ندارند. این واقعیت تلخ ناشی از استراتژی غلط جاری است. وفاق برای تداوم آن حلّال مشکلات نیست.
جمهوری اسلامی نه تنها نباید وارد جنگ شود، بلکه برای عبور از بحرانها باید به وضعیت «نه جنگ/نه صلح» که جامعه را در شرایط تعلیق و اضطراب و انتظار نگه داشته است، پایان دهد. آنگاه وفاق معنا و امید به حل مسائل افزایش مییابد. توافق در مورد راهبرد غلط، فقر و فساد و نابسامانیها را بیشتر میکند، نارضایتی, ناامیدی و خشم را گسترش میدهد و خدای ناکرده میتواند ایران را به کام جنگ بکشاند، که چنین مباد.
🗓 ۱۶ مهر ۱۴۰۳
#انتقاد
#جنگ
#صلح
#ایران
#جامعه
#مردم
#اسرائیل
#فلسطین
🆔 @bange_nay110
📝جبران سرمایه اجتماعی با جنگ، ناممکن است
✏️به نظر میرسد برخی سیاستگذاران و متولیان حاکمیت طی محاسبات شبیهسازی شدهی ذهنی با دوران جنگ هشت ساله با چند هدف مشخص زیر بر روی دادن جنگی دوباره حساب باز کردهاند:
۱- افزایش انسجام ملی
۲- جبران سرمایهی اجتماعی ازدست رفتهی حاکمیت و نظام حکمرانی جمهوری اسلامی در داخل کشور
۳- بازکسب اعتبار و منزلت منطقهای و جهانی پس از جنبشهای اعتراضی متعدد بهویژه اعتراضات سال ۱۴۰۱
🔰این راهبرد اشتباه و نادرست، نتیجهای درجهت رسیدن به اهداف یادشده برای حاکمیت نخواهد داشت. بیایید برخی از دلایل آنرا با هم مرور کنیم:
⬅️ شرایط کشور از نظر استحکام، گستره و عمق سرمایهی اجتماعی حاکمیت و نوع مقبولیت نظام حکمرانی نزد ملت متفاوت از سالهای آغازین پس از انقلاب ۵۷ و استقرار نظام جمهوری اسلامی است.
پژوهشهای متعدد، مشاهدات میدانی و تجربیات زیستهی اجتماعی در طی چند دههی گذشته؛ بیانگر و تأیید کنندهی این گزاره و برونداد است.
یکی از جدیدترین و قابل توجه ترین یافتههای پژوهشی در این خصوص، گزارشی از بخش «مسائل و آسیبهای اجتماعی» موج چهارم ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان است که نشان میدهد بخش بزرگی از مردم، وضعیت امروز ایران را مطلوب نمیدانند و در مجموع ۹۲ درصد ایرانیان به وضعیت فعلی ایران معترضند. دادههای این پیمایش، آبانماه سال ۱۴۰۲ جمعآوری و حالا به یکی از مهمترین مستندات پژوهشی درباره وضعیت جامعه ایران تبدیل شده است( هممیهن، ۱۴۰۳).
⬅️ این گسست و ریزش عمیق سرمایههای اجتماعی حاکمیت، محصول و برونداد یک سال و یک دهه و چند اتفاق و پدیده نیست، بلکه رخداد و حاصل ریزشهای تدریجی و خطاهای فاحش حکمرانی در طی چند دههی اخیر است که اندک اندک و با تکرار راهبردهای اشتباه و نادرست، جمع شده و حاکمیت را دچار ورشکستگی سرمایه اجتماعی نموده است. تا جایی که اکنون احتمال جنگ و منازعه با کشورهای دیگری چون اسرائیل و آمریکا نیز مسئلهی اجتماعی جامعه نیست و از نظر قاطبهی جامعه، صرفاً مسئلهی حاکمیت است.
⬅️ ایران و ایرانیان سالهاست زخمی جنگ هشت ساله گذشته و سیاستهای نادیده انگاری ملت در داخل کشور و امت گرایی در منطقه و جهان هستند. این زخمها ایران را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی، فرسوده و نحیف کرده و خستگی و سفرههای خالی و زندگی در شرایط جنگ ملت نخواسته را در انزوایی با سیاست موردنظر حاکمان بر جامعه تحمیل نموده است.
جامعه معترض و خسته از فقر و فساد و سرکوب و تبعیض، نهتنها آمادهی جنگ دوباره که آنرا مسئلهی خود نیز نمیداند نیست؛ بلکه کنش جمعی نسبت به آن بیاعتنایی به جنگ است.
کافی است در خیابانهای شهرها گذر کرده و با مردمان مختلف صحبت کنیم، در نهادها و سازمانهای مختلف سر صحبت دربارهی احتمال وقوع جنگ را بهویژه با نسل آگاه و جوان، باز کنیم تا متوجه فضای حاکم بر جامعه شویم.
اینها که مرور شد، تنها از جنبهی وضعیت رابطهی نظام حکمرانی و جامعه و سرمایه اجتماعی حاکمیت نزد ملت است و بدیهی است دلایل متعددی در تفاوت شرایط سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی جنگ هشت ساله ایران و عراق با ورود به منازعات و جنگ با اسرائیل یا آمریکا برای پیشبرد سیاست امت گرایی و دفاع از منافع فلسطین و لبنان و یمن و سوریه دارد.
✏️توجه به این نکته بسیار دارای اهمیت است که مهمترین اقدام حاکمیت در حال حاضر، چارهجویی درخصوص ورشکستگی سرمایه اجتماعی خود نزد ملت است و ورود به جنگ با دیگر کشورها به هیچ عنوان این ورشکستگی را جبران نخواهد کرد.
راهبرد مهم حاکمیت در شرایط کنونی، تجدیدنظر در سیاست خارجی و رویکرد امت گرایی جمهوری اسلامی است.
✍️فریبا نظری
۳۰ مهر ۱۴۰۳
#ایران
#جامعه
#اعتراض
#انتقاد
🆔 @bange_nay110
✅ بررسی گفتمانِ دینیِ نواندیشان در دوقرن معاصر کار بزرگ آیت الله نائینی
🎙 مرحوم عزت الله سحابی
🔴 مرحوم آیت الله نائینی، مبارزه با استبداد را از مظاهر مبارزه با شرک ذکر کرد. مبارزه با استثمار و یا استعمار، از نظر مرحوم نائینی، جزو مظاهر مبارزه با شرک که وظیفه یا گرایش اصلی هر فرد مسلمان هست، به شمار می رود و شخص پیامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) در این خط قرار داشتند، و ایشان (نائینی) نظریه اش را روی مواجهه با استبداد، استثمار و استعمار پیاده می کند. از این زاویه بحث نائینی نوآوری ای است که مبارزه با استبداد را وارد گفتمان دینی می کند.»
🔴 تجربه نائینی در گفتمان دینی، یک تجربه موفق محسوب شده و موجب گسترش دامنه معارف اسلامی می شود. افکار، عقاید، فلسفه ها در حال گسترش هستند، اسلام باید با این ها همپا باشد، اگر بخواهد عقب بماند، از صحنه حذف می شود.
🔴 ما در زمینه گفتمان دینی، چند تجربه داریم: یک تجربه مربوط به نائینی است که من عرض کردم. نائینی به طور اصولی، فرهنگی را که در زمینه امور سیاسی و اجتماعی از غرب آمده است، در داخل فرهنگ اسلامی، بومی و آن را هضم می کند. به عبارت دیگر توجیهات اسلامی برای این گونه فرهنگ و معارف جدید مانند دموکراسی، کثرت گرایی، آزادی افکار، آزادی عقائد، آزادی اجتماعات پیدا، و همه این ها را از مظاهر تقوا در جامعه معرفی می کند.
🔴 در گفتمان دینی همواره احتراز از مشرکین و کفار و لعن آنان مورد توجه بوده است، ولی کسی قادر نبود تبلور اجتماعی و سیاسی شرک یا کفر را بیان کند که چیست؟ جامعه با چی باید مقابله کند؟ مرحوم نائینی این مشکل را باز کرد و به آن پاسخ داد، او می گوید مبارزه با استبداد، استعمار یا استثمار، یک عمل مذهبی است.
🔴 نوآوردی دیگر آیت الله نائینی در بحث است که از مظاهر آن را امر به معروف و نهی از منکر ذکر می کند. نایینی مطرح می کند که تقوا در جامعه با تقوا در فرد متفاوت است. در تقوای فرد، خود فرد ضامن آن است، به این معنا که فرد خودش بر خودش ناظر است، یا به قول آقای کاشی خودش بر خودش تَفَطُّن می کند. در این زمینه با کسی هم کاری ندارد. اما از آن جا که عملکرد افراد، و نه نیات آنان، همواره به صورت اجتماعی ظهور و بروز می یابد. این رفتارهای اجتماعی از طریق جامعه مورد بررسی و نقد و انتقاد و اعتراض و یا اصلاح قرار می گیرد.
در قرآن نزدیک به ۹۰ آیه وجود دارد که امر به معروف و نهی از منکر پاییدن و مراقبت مردم نسبت به حاکمیت ها و قدرت ها است. که شامل ارباب،ثروت و قدرت می شود.....
#اسلام
#امر_به_معروف
#نهی_از_منکر
#جامعه
#مسئولین
🆔 @bange_nay110
🆚 در ستایش وسطباز
✍ فرهاد قنبری
خشونت کلامی و رفتاری بسیاری از فعالان سیاسی که به اصطلاح انگشت در جهان کرده و مزدور میجویند و همه را به ریاکاری و محافظهکاری و عافیتطلبی و وسطبازی متهم میکنند و حاضر به شنیدن هیچ صدایی ولو اندک زاویهدار با صدای ناساز خویش نیستند، واقعیت نازا، متصلب و خشن حاکم بر عرصه ی سیاسی و فرهنگی کشور ماست.
اما این دو جریان [برانداز- بنیادگرا] عصبانی و پرخاشگر و غیرستیز که چون گرگ در کمین هر کس نشسته و با خطکشی در دست در حال ایجاد مرز میان «من متعالی» و «دیگری پلشت» هستند، بیشتر از آنکه دغدغه ی جامعه و آزادی و رفاه و فرهنگ داشته باشند، دگماتیسم و جمودیت و کوتهفکری خویش را فریاد میزنند.
گروهی از آن ها که فکر میکنند با رفتن یک حکومت و آمدن حکومتی دیگر، به آنی به انسانی خوشبخت و شاد و سعادتمند تبدیل خواهند شد و گروهی دیگر فکر میکنند که اگر قدرت ذرهای از دست محافظهکاران بر زمین ریخته شود، جهان به آنی به مکانی پر از فساد و فحشا تبدیل خواهد شد.
هر دو این گروه هرگونه که دلخواهِشان است میتوانند بیندیشند و رفتار کنند اما تا زمانی که حقی برای آزادی «دیگری» قائل نباشند، نه به احساس رضایت درونی خواهند رسید و نه هیچگاه به شناخت صحیحی از مفهوم آزادی دست خواهند یافت.
تاریخ معاصر ایران نشان میدهد این گروههای صفر و صد بین و غرق در اتوپیای خیالی، از ترسناکترین طیفهای حاضر در عرصه ی سیاسی-اجتماعی ایران هستند. آنها نه درک درستی از تنوع و گوناگونی جوامع دارند و نه روان پیچیده و ستیزهجو و میل ارضاءنشدنی بشر را میشناسند.
آن ها بهمانند کودکان نابالغی میمانند که میل و خواست و اراده خود را تنها میل و خواست و اراده حقیقی میپندارند و در صورت منع از آن، به گریه و جیغ و فریاد روی میآورند و در صورت رهاشدن به حال خویش هم بلایی سر خود آورده و دوباره شروع به گریه و ناله و طلبکاری از دیگران روی میآورند.
عموم آن ها قدرت دیدی بیشتر از نوک دماغ خویش را ندارند و طبیعتا توان فهم گفتمان های دیگر را ندارند و به تمام کسانی که درک عمیق تری از جامعه و سیاست و فرهنگ داشته و یا از زاویه دیگری به مسائل می نگرند را به باد افتراء و توهین و فحاشی می گیرند.
برقراری تعادل در جامعه به صورتی که همگان احساس رضایت و آرامش خاطر کنند و هیچ کس مانع سبک زندگی و عقاید و آزادیهای طبیعی دیگری نشود، چیزی شبیه برقراری تعادل در بازی الاکلنگ است. برهمزدن تعادل الاکلنگ امری سخت نیست اما آنکه میتواند در میانه ی الاکلنگ ایستاده و یک پای خود را در یک سمت و پای دیگر خود را در سمت دیگر آن قرار داده و تعادل برقرار کند کار ظریفتر و سختتری را انجام میدهد.
پ.ن: وسط باز نه در معنای فرصت طلب و رانت خوار بلکه کسی که در وسط و میانه جامعه ایستاده است و همه را به تحمل و پذیرش «دیگری» فرامی خواند.
#جامعه
#دو_قطبی
🆔 @bange_nay110
#توییت
وای بر آن مدیریتی که در طول ۴۵ سال تا حدی تخریب شده که:
بین گزینه خاموشی و سلامت ایرانیان،خاموشی را بهترین انتخاب می داند!!
آیا با این مدیریت فشل قادر بر این هستند که به مردم ایران اطمینان خاموشی همراه با سلامتی بدهند؟
یا باید نان و پنیر را با قیمت کباب و
دل درد بخوریم؟
👈 فَاعْتَبِروا
#محمد_حیدری_رنانی
#ایران
#قطعی_برق
#مدیریت
#جامعه
🆔 @bange_nay110
جامعه ی دیکتاتوری-شهید دکتر سیدمحمد بهشتی.mp3
4.11M
⛏ جامعه دیکتاتوری؛ نواقص و معایبِ آن
👤شهید دکتر بهشتی(ره)
#شهید_بهشتی
#استبداد
#جامعه
🆔 @bange_nay110
🟠 به شنیدن مزخرفات عادت نکنیم
✍ مهراب صادقنیا
🔻 یکی از سنجههای حساسیت اخلاقی جامعه، میزان اهمیتی است که آن جامعه به "حقیقت" میدهد. جامعهی اخلاقی به حقیقت احترام میگذارد. انسانهای درستکار را، از آن جهت که حقیقت را نمایش میدهند، ارج مینهد؛ و دروغگویان، ریاکاران، چاپلوسان، مصلحتاندیشان، عافیتطلبان، و فریبکاران را به دلیل کتمان حقیقت سرزنش کرده و به حاشیه میراند. در مقابل، بیتفاوتی به حقیقت سبب پیدایش "مزخرفگویی" و شیوع آن میشود.
🔻 جامعهای که حقیقت را قدر نمیداند و به زندگی در موقعیتهای مبهم، عادت دارد، استعداد شگرفی برای شنیدن حرفهای مزخرف خواهد داشت. حرف مزخرف یعنی حرف بیارزشی که شاید به مثابه تریاک و یا هر داروی مخدر دیگری باعث دِمخوشی و بیغمی لحظهای شده و کمی از استرسهای جامعه بکاهد، ولی هیچ نتیجهی معناداری جر فریب و دغلبازی به همراه نداشته و در نهایت، به فروپاشی جامعه خواهد انجامید. نکتهی مهم این است که "مزخرفگویی" با دروغگویی متفاوت و بلکه از آن بدتر است. جامعهای که به دروغگفتن و دروغشنیدن عادت دارد، همچنان مرز میان حقیقت و غیر حقیقت را نگه میدارد و کسی که دروغ میگوید در همان زمان، میداند که واقعیت چیز دیگری است و او دارد آن را پنهان میکند؛ ولی جامعهای که به مزخرفشنیدن عادت میکند، این تمایز را نادیده میگیرد و درک خود از واقعیتها را در همان اندازه، ناچیز نگه میدارد.
🔻آدمی که مزخرف میگوید و یا حرفهای مزخرف گوش میدهد، هیچ درکی از واقعیت آنگونه که هست ندارد و گمان میبرد که حرفهای بیارزشی که میگوید و یا میشنود همان حقیقت هستند. بر این اساس، حقیقتگو و دروغگو، هر دو درکی از حقیقت دارند؛ با این تفاوت که یکی آن را میگوید و دیگری آن را پنهان میکند؛ ولی مزخرفگو هیچ درکی از حقیقت ندارد. او حقیقت را به اندازه درک ناچیز خود کاهش میدهد. به همین دلیل، دروغ ویرانگر است؛ ولی مزخرفگویی بسیار ویرانگرتر. برای این که یک جامعه به شنیدن حرفهای مزخرف عادت نکند، باید یاد بگیرد و اجازه داشته باشد که از هر کسی که سخنی میگوید، بپرسد که چرا؟ چگونه؟ با چه تبیینی؟!
#جامعه
#حقیقت
#دروغ
🆔 @bange_nay110
🔰 مفهوم «قدرت عریان»
▫️قدرت عریان مفهومی است که به اعمال قدرت بدون هیچگونه پشتوانه یا توجیه قانونی، اخلاقی یا اجتماعی اشاره دارد.
▫️این نوع قدرت معمولاً در شرایطی ظهور میکند که صاحبان قدرت نیازی به مشروعیتبخشی به اعمال خود نمیبینند یا از ابزارهای مشروع و منطقی برای توجیه اقدامات خود استفاده نمیکنند.
▫️ به بیان دیگر، قدرت عریان بهطور مستقیم و آشکار، صرفاً بر اساس توانایی تهدید، اعمال زور یا اجبار به کار گرفته میشود.
▫️ به عبارتی دیگر، قدرت برهنه هنگامی شکل میگیرد که توده اعتماد و رضایت خود را نسبت به حاکمیت از دست میدهند. برتراند راسل این نوع قدرت را، از نوع قدرت قصاب بر گوسفند توصیف میکند.
▪️▪️ویژگیهای قدرت عریان:
۱. فقدان مشروعیت قانونی یا اخلاقی: در قدرت عریان، هیچ تلاشی برای تطابق اقدامات با قوانین، اصول اخلاقی یا ارزشهای اجتماعی صورت نمیگیرد.
صاحبان قدرت معمولاً به دلیل تسلط بر ابزارهای زور (مانند ارتش، پلیس یا ابزار اقتصادی) نیازی به کسب رضایت عمومی احساس نمیکنند.
۲. استفاده از زور بهعنوان ابزار اصلی: قدرت عریان بهجای مذاکره، تعامل یا اجماع، بر اعمال مستقیم زور یا تهدید استوار است.
این زور میتواند فیزیکی (سرکوب نظامی)، اقتصادی (تحریمها یا کنترل منابع)، یا روانی (ایجاد ترس) باشد.
۳. سرکوب مخالفان: هرگونه مخالفت، اعتراض یا تلاش برای مقاومت بهشدت سرکوب و حقوق بشر و آزادیهای فردی بهطور کامل نادیده گرفته میشود.
۴. تمرکز قدرت: قدرت عریان معمولاً در دست یک فرد، گروه یا نهاد متمرکز است که هیچ نظارت یا کنترلی از سوی مردم و قانون بر آن وجود ندارد. این تمرکز باعث میشود که صاحبان قدرت بدون پاسخگویی عمل کنند.
۵. بیثباتی و نارضایتی: استفاده از قدرت عریان اغلب منجر به افزایش نارضایتی عمومی، شورشها یا حتی انقلابها میشود. این نوع قدرت به دلیل ماهیت قهری خود، پایدار نیست و در بلندمدت ممکن است به فروپاشی منجر شود.
▪️▪️زمینههای ظهور قدرت عریان:
قدرت عریان معمولاً در شرایط خاصی ظهور میکند، از جمله:
🔺بحرانهای سیاسی یا اجتماعی: زمانی که ساختارهای قانونی و اجتماعی فرو میپاشند.
🔺حکومتهای استبدادی: دیکتاتورها و نظامهای استبدادی اغلب به قدرت عریان متوسل میشوند.
🔺اشغال نظامی: در شرایطی که یک کشور یا منطقه تحت اشغال نظامی قرار میگیرد و قوانین محلی نادیده گرفته میشوند.
🔺بحرانهای اقتصادی: زمانی که نابرابری و فقر به اوج میرسد و صاحبان سرمایه از قدرت خود برای تحمیل خواستههایشان استفاده میکنند.
▪️▪️نمونههای تاریخی قدرت عریان:
۱. دوران دیکتاتوریهای نظامی: حکومتهای نظامی در آمریکای لاتین (مانند شیلی تحت حکومت پینوشه) که با سرکوب خشونتآمیز مخالفان همراه بود.
۲. استعمار: در دوران استعمار، قدرتهای استعمارگر از زور نظامی برای کنترل منابع و سرکوب مقاومت مردم محلی استفاده میکردند.
۳. نظامهای تمامیتخواه: مانند حکومت نازیها در آلمان یا شوروی تحت استالین، که از قدرت عریان برای سرکوب مخالفان و اجرای سیاستهای خود بهره میبردند.
▪️▪️تأثیرات قدرت عریان:
🔻کوتاهمدت: ممکن است به حفظ کنترل یا سرکوب مخالفان منجر شود.
🔻بلندمدت: باعث بیاعتمادی عمومی، نارضایتی اجتماعی، و فروپاشی سیاسی میشود.
#جامعه
#استبداد
#نارضایتی
🆔 @bange_nay110
🤔آفتهای نظام دینی
➖از نگاه قرآنی، ادیان توحیدیِ اصلی ارزشِ برابر دارند و اهمیت بیشتری به اصول اخلاقی و عبادی میدهند تا مناسک و اختلافات ظاهری!
وحدت و انسجام بین ادیان و احترام به معتقدات پیروان آنها بر پایه اصول اخلاقی و معنوی مشترک برای رسیدن به صلح و تفاهم و بهزیستی جهانی ضروری است!
کسانی که ایمان آوردند(مسلمانان)، و یهودی ها و نصرانی ها و صابئی ها هر کدامشان که به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین شوند!
❗️آفت های بسیاری در نظام اجتماعی و حکومت دینی عارض میشود که خواجه حافظ شیرازی در غزلیات ناب خود دست به شکایت میزند، و ما هم امروز شاهد انواع آن در جامعه آسیبدیده خود هستیم:
۱. تحجر و جُمود فکری
بهجای نوگرایی و توجه به نیازهای روز جامعه، که پیامد آن عقبماندگی فکری، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی جامعه است!
۲. سوءاستفاده از دین برای اهداف شخصی یا سیاسی
که منجر به فساد، از بین رفتن اعتماد عمومی و تضعیف جایگاه دین و ارزشهای دینی در جامعه و به ویژه در نزد جوانان میشود!
۳. تضاد بین دین و علم
چنانچه متولیان نظام دینی، بهجای پذیرش علم و دانش، در برابر آن مقاومت کنند، شکاف عمیقی بین جامعه علمی و نظام دینی به وجود میآید که پیامد آن؛
افول پیشرفت علمی و ایجاد نگاه منفی به دین در میان روشنفکران و فرهیختگان است۱!
۴. تعصبات مذهبی و عدم تحمل دیگران
عدم توانائی نظام دینی در ایجاد تعادل بین باورهای مذهبی و تنوع اعتقادات دیگران، که باعث تشدید تعصبات و تضادهای اجتماعی، تفرقه، خشونت مذهبی، و کاهش انسجام اجتماعی میشود!
۵. ضعف در اجرای عدالت اجتماعی
تحقق عدالت اجتماعی یکی از وظایف اصلی نظام دینی است و اگر مسئولان نظام نتوانند عدالت را به اجرا درآورند، مردم از دین فاصله میگیرند
و شکاف طبقاتی، نارضایتی عمومی و بحران مشروعیت شکل میگیرد!
۶. ظاهرسازی و ریاکاری مذهبی
تأکید بیش از حد بر ظواهر مذهبی بدون توجه به عمق معنوی و اخلاقی دین میتواند باعث گسترش ریاکاری و افزایش نفاق در جامعه میشود!
۷. نادیده گرفتن آزادیهای فردی و اجتماعی محدودیتهای بیش از حد آزادیهای فردی و اجتماعی در نظام دینی باعث سرکوب خلاقیت و نارضایتی عمومی و افزایش شکاف میان مردم و حکومت میشود!
۸. عدم تطبیق با تغییرات زمانه
یک نظام دینی اگر نتواند ارزشهای دینی را با شرایط و نیازهای روز تطبیق دهد، دچار کهنگی و عقبماندگی و بیارتباط شدن دین با مسائل روزمره مردم میشود!
۹. فساد در مسئولان دینی
چنانچه مسئولان دینی به جای خدمت به مردم، به منافع شخصی توجه کنند، از دست رفتن اعتماد عمومی به نظام و تخریب جایگاه دین در جامعه رخ میدهد!
۱۰. نگاه انحصاری به حقیقت دینی
اگر یک نظام دینی مدعی درست بودن انحصاری برداشت خود از حقیقت دین باشد و دیگر دیدگاهها را رد کند، به نفی دیگران، ایجاد شکاف بین گروههای مختلف و کاهش سرمایه اجتماعی میشود!
#دین
#حکومت
#مدیریت
#جامعه
🆔 @bange_nay110