eitaa logo
بانگِ نای(محمّد حیدری رنانی)
309 دنبال‌کننده
975 عکس
206 ویدیو
25 فایل
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ مجموعه ای از سخنرانی ها،نوشته ها و اندیشه هایِ حجت الاسلام والمسلمین محمد حیدری رنانی و در کنار آن،مطالبی از اندیشمندان،بزرگان و پیشوایان دینی که ما را در شکوفایی عقل و ایمان کمک می کنند کانال توسط ادمین اداره می شود. @bange_nay1
مشاهده در ایتا
دانلود
حریص بودن در دوران پیری احمقانه است؛ چه چیزی پوچ تر از مسافری که مدام وسایل خود را زیاد و زیادتر می کند در حالیکه به پایان سفر نزدیک و نزدیکتر می شود. ✍سيسرو - دولتمرد وسیاستمدار رومی پ ن: البته حرص فقط در ثروت نیست بلکه حرص بر مقام وقدرت و حفظ آن از حرص بر ثروت دردناکتر و خطرناکتر است. 🆔 @bange_nay110
✅گدایی پول شرف دارد به گدایی پُست ✍️احمد زیدآبادی این پست و مقام‌ها از سر تا تهش به قول مولاعلی اندازه‌ی آب بینی بز هم ارزش ندارد!فضیلت واقعی آن است که در هر حالی همراه شخص باشد یعنی بخشی جدانشدنی از وجود او. آنچه جداشدنی است از جنس فضیلت نیست بخصوص پست و مقام که اغلب لغزاننده و فسادانگیز و تباه‌کننده است. 🔸️آدم فضیلت‌مند محال است در پی کسب مقامی خود را خوار سازد. خواری هم در این باره، جز اصرار و التماس و خواهش و در یک کلام گدایی نیست.گویا خواری پیشه‌ی افرادی در این کشور شده است! حقا که گدایی پول در کوی و برزن شرف دارد بر گدایی پست و مقام. 🔸️خداوند این سرزمین را از گدایان در امان نگه دارد!اگر جای دکتر پزشکیان بودم، به هر گدایی، قاطعانه نه می‌گفتم حتی اگر علامه‌ی دهر باشد! 🆔 @bange_nay110
علامه محمدتقی جعفری: دین برادر بزرگتری دارد به نام اخلاق؛ وقتی دین این برادر بزرگتر یعنی اخلاق را کنار می گذارد و با قدرت همدم می شود صاحب فرزندی می گردد به نام مصلحت که این فرزند،هم دین را می کشد و هم اخلاق را. دینی که فاقد اخلاق و رفتار انسانی باشد؛ چنین دینی از جامعه حذف خواهد شد* 🆔 @bange_nay110
🔅چرا ظفرقندی بلافاصله بعد از رای اعتماد به زیارت حاج داود کریمی رفت!!! ➖شهید حاج داود کریمی از بنیانگذاران سپاه بود که با شروع جنگ ابتدا فرمانده غرب کشور و زمانی هم فرمانده جنوب کشور بود! او قهرمان بی بدیل شکستن حصر آبادان بود و چنان محبوبیتی در بین بسیجیان خصوصاً در پایتخت داشت که نمونه آن در طول جنگ نداشتیم حاج داود تراشکار از طراحی، شناسایی ، فرماندهی و حتی جنگ تن به تن در تمامی عملیات ها همراه و حتی جلوتر از بسیجیان بود طوری که اکثر بسیجیان تهران او را چهره به چهره می شناختند!! بعد از فتح خرمشهر اعتقاد به ادامه جنگ نداشت از اینجا اختلافات اش با فرمانده کل سپاه شروع شد !! پس از عملیات ناکام رمضان برای فتح بصره دیگر حاج داود سابق نبود ! تلاش اش هم برای متوقف کردن جنگ بی ثمر بود او اعتقاد داشت اگر ادامه جنگ حتی برای تنبیه متجاوز باشد نه وظیفه ما است و نه توان آن را داریم باید جنگ را تمام کرد و باید با مذاکره و طلب خسارت وارده ازطریق مجامع بین المللی اقدام کرد. تا اینجا جنگ کاملا داوطلبانه بود و از سهمیه یا امتیازی برای رزمندگان خبری نبود و حتی دانشجویان یا کارمندان اگر می خواستند در جبهه باشند باید مرخصی می گرفتند!! از شروع عملیات خبیر در جزایر مجنون مخالفت حاج داود که حالا مسئولیتی هم نداشت علنی شد !!! خبر به فرماندهی کل رسید ودستور بازداشت و حتی تیر باران وی صادر شده بود! حاج داود به زندان انفرادی انتقال یافت و تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت؛ از هم اتاقی با مُرده تا ریختن مُسهِل در غذایِ وی به خاطر شکستن روحیه این فرمانده گفته اند!! حاج داود آزاد شد و به کار خود که تراشکاری بود در نازی آباد تهران برگشت!! تهمت ترسو بودن!!! و فرار از جنگ در تهران پیچیده شد بود! حاج داود بهایی به این تهمت ها نمی داد اما دل کندن از بسیجیان برای او سخت بود ! به خاطر همین در تمامی عملیات ها با عنوان داوطلب شرکت می کرد بارها به شدت زخمی شد، در عملیات فاو دچار مصدومیت شدید با انواع گاز های شیمایی شد و تا مرز شهادت پیش رفت و این گازهای سمی او را زمین گیر کرد !! با کپسول اکسیژن و دستگاه نفس می کشید و سرتاسر بدن اش پر از زخم های مزمن شده بود ! آنقدر بیماری اش شدت پیدا کرد که پیشنهاد پزشکان در حالی که دیگر توانایی باز کردن چشم هایش را هم نداشت عازم آلمان شد که پزشگان آلمانی هم مایوس از درمان شدند و بیماری او را ناشی از مسمومیت با انواع گاز های شیمایی کشنده دانستند! حاج داود در نهایت در سال ۸۲ در آپارتمان کوچکی که مستاجر بود شهید شد! در حالی که او درجه سرداری را نپذیرفت و پیشنهاد فرماندهی کل سپاه را هم رد کرد! او وصیت کرد هرگز در بنیاد شهید پرونده ای برای اش باز نکنند و هیچکدام از ورثه او حق استفاده از سهمیه یا امتیاز خاصی را ندارند. حاج داود قهرمان بی بدیل داوطلبان دفاع از میهن باقی ماند اما همچنان در گمنامی محض! دکتر ظفرقندی که از آن داوطلبان آن روزهای جنگ و بسیجیان حاج داود است بعد از رسیدن به وزارت مجلس را ترک کرد و به دیدار فرمانده گمنام ولی جاودانه خود رفت. او که خود زخمی گازهای شیمایی و تحت درمان مدام می باشد. خواست به همه این پیام را بدهد که: ایثارگر یعنی کسی که نه درجه قبول می کند و نه پست برای اش مهم است؛ ایثار گر یعنی نان از تراشکاری خوردن نه از رانت و فروختن نفت! ایثارگر یعنی زندگی در آپارتمان ۸۰متری استجاری نه پنت هوس ۱۵۰۰ متری الهیه با استخر و جکوزی حوضی! ایثارگر یعنی وقتی به خارج می رود که نفس اش به شماره افتاده و زخم های بدن اش سر باز کرده! نه برای تفریح خوشگذرانی با پول ملت برای خودش و نکبت زاده های اش؛ ایثارگر یعنی حرف حق را بزن اگر حتی به قیمت جانَت وسال ها انفرادی رفتنت باشد وهزاران نه دیگر!! وزیر یعنی ظفرقندی که یک کلام از حرف های بحقی که زده به عقب برنگردد ! توبه که نمی کند هیچ رای را هم می‌گیرد. نه وزیری که برای رای دانشگاه ها را به نمایندگان بفروشد وچفیه بدوش ادعایی ایثار گری داشته باشد و تمام اعضا خانواده اش به جز ننه بزرگ اش چشم پزشک و فوق قرنیه باشند !! خدا را شکر که امروز را دیدیم حتی فقط این یک حرکت ظفرقندی به تمام طول وزارت اش که بهترین دوران بهداشت ودرمان خواهد شد می ارزد!! 🆔 @bange_nay110
وقتی می خواهی جایگاهی را در کشور اشغال کنی باید از خود سوال کنی که آیا شایسته این مسئولیت هستم یا نیستم. برای گرفتن ریاست چنگ و دندان تیز کردن و یک دوره استبداد ورزیدن و به حقوق اولیه مردم ظلم کردن و بعد وقتی کنارت گذاشتند طلب حلالیت کردن نه مقبول عقل است نه دین چنین حلالیتی را می پذیرد 🆔 @bange_nay110
🤴چه کسانی برای حکومت کردن مناسب هستند؟ ▪️سه دسته از مردم هیچ گاه به ‌درد حکومت‌ کردن نمی‌خورند: ١- ثروتمندان؛ چون این ها غالبا مشکلات با دردهای فقر آشنا نیستند و زمانی‌که به‌ حکومت می‌رسند غالبا به‌ دنبال افزایش دارایی و لذت های خود هستند. ٢- فقیران؛ چون این ها کمبودهای فراوانی در زندگی داشته‌اند، زمانی‌که به ‌حکومت می‌رسند ناخودآگاه به‌دنبال جبران کمبودهای گذشته هستند! پس به دیکتاتورهای وحشتناکی تبدیل می‌شوند که می‌خواهند به ‌هر قیمت حکومت را حفظ کنند. ٣-علما و مردان خدا؛ این طبقه خود را از نظر دانایی بالاتر از مردم و نماینده خدا می‌دانند و انتقادپذیر نیستند پس با هر نوآوری و اصلاحی مخالفت می‌‌کنند. 💠اما بدبختی زمانی است که علما از طبقه ی فقیر هم باشند، پس هم می‌خواهند کمبودهای گذشته را جبران کنند وهم انتقادپذیر نیستند و از آنان چنان دیکتاتورهایی به‌وجود می‌آید که مُلک و ملّت به‌فنا خواهند رفت. در حالت کلی بهترین گروه برای فرمانروایی، طبقه متوسط جامعه است... 📚گزیده ای از کتاب: سیاست ✍نوشته: ارسطو ✍ترجمه: دکتر حمید عنایت 🆔 @bange_nay110
⚙ تراشکاران سخت مشغول کارَند ✍ محمد فاضلی تراشکاران رسته مهم و بسیار شریفی از صنعتگران هستند که اهمیت‌شان در صنعت بر اهل فن پوشیده نیست. اما دسته خاصی از تراشکاران هم در ایران هستند که ملتی را بدبخت می‌کنند. این‌ها به‌طور خاص «هزینه» می‌تراشند، از جیب ملت هم می‌تراشند، به حساب خودشان نقد می‌کنند. و تنوع ابزارهای تراش‌شان هم جالب توجه است. سه نمونه: یک. تراشیدن هزینه با ابزار دیوار سفارت. دو. تراشیدن هزینه با ابزار سیاست‌گذاری سه. تراشیدن هزینه با ابزار تریبون. تراشکاری با ابزار دیوار سفارت، از سال اوایل انقلاب تا همین چند سال پیش که از دیوار سفارت انگلیس و عربستان بالا رفتند، سابقه طولانی دارد. اثراتش هم که از نور آفتاب روشن‌تر است. تراشکاری با ابزار سیاست‌گذاری هم فراوان است. تراش دادن روح و روان مردم با طرح صیانت، فیلترینگ اینترنت و گشت ارشاد نمونه‌های شناخته‌شده است. آخرین مورد آن‌ها که رسانه‌ای شده، اعلام وزارت کشور مبنی بر تکلیف نداشتن برای دادن گواهینامه موتور به خانم‌هاست. نوع سوم یعنی تراشکاری با ابزار تریبون سابقه‌ای دیرینه و تنوعی حیرت‌انگیز دارد. برای مثال، مسئولی در شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره نسبت موشک یمنی‌ها و ایران اظهارنظر کرده بود. نمونه مشهور این نوع تراشکاری، تراش دادن بخش مهمی از منافع ملی با ابزار «نفی هولوکاست» است که در سطح رئیس‌جمهور با کیفیت تراش بالا انجام شد. هنوز اثرات این تراشکاری را می‌توانید مشاهده کنید. انواع جدیدتر این نوع تراشکاری را می‌توانید در اظهارنظر درباره نابود کردن یهودِ عنود، سخن گفتن از نابودی یهودیان و سخنرانی در مجمعی بین‌المللی درباره اسرائیل ببنید. همه این تراشکاری‌ها در شرایطی انجام می‌شود که از روز روشن‌تر است که سیاست رسمی کشور، اجتناب از درگیری مستقیم در جنگ، مدیریت تنش و خودداری از جنگ‌طلب نشان دادن ایران است. جماعت تراشکار، چند چیز می‌تراشند: یک. مسأله‌های قلابی می‌تراشند و به دستورکار حکمرانی تبدیل می‌کنند. مسأله‌هایی که ربطی به دردهای کشور و مردم ندارند، اما این‌ها تراشیده‌اند و عین مجسمه ابوالهول روی میز گذاشته‌اند تا مملکت معطل این‌ها باشد. دو. این‌ها هزینه می‌تراشند و هزینه را ملت بیچاره، اقتصاد ایران، محیط‌زیست ایران و نسل‌های متوالی ایرانیان می‌پردازند. سه. این‌ها منافع ملی را می‌تراشند، کوچک می‌کنند، و ایران را دورمانده‌تر از توسعه و زندگی معمولی برای مردمانش، میان جنگلی از آن‌چه تراشیده‌اند رها می‌کنند. چهار. این‌ها سفره هر ایرانی را می‌تراشند، و اغلب از مسیر تراشیدن سفره ایرانیان، سفره خود را غنی می‌سازند. بخشی از آن‌چه را که از سفر و جیب ایرانیان می‌تراشند در سفره خودشان می‌توان مشاهده کرد. گاهی اوقات دقت آن‌چه می‌تراشند و روی میز کشور و مردم ایران می‌گذارند، چنان زیاد و حساب‌شده است که در دستی بودن ماشین تراشکاری‌شان شک می‌کنم. ماشینی که به این دقت مسأله، هزینه و خسارت می‌تراشد، حتماً برنامه‌ریزی دقیقی دارد و از هوش طبیعی و مصنوعی وافری بهره می‌برد. گیر تراشکارها افتاده‌ایم، آن تراشکارهای شریف که در صنعت می‌شناسیم نه! تراشکارهایی که ایران را می‌تراشند. تراشکاران سخت مشغول کارند، از جیب و سفره، تا روح و روان، تا منافع ملی، تا امنیت تا اخلاق و ثبات، تا ریشه فرهنگ و هنر را می‌تراشند. تراشکاران سخت مشغول کارند، سخت! 🆔 @bange_nay110
خدا را شکر که دنیا و مظاهرش(حکومت کردن و مال و مقام و جایگاه و ریاست و شهرت و هزاران بدبختی آن)هیچ بقایی ندارد. اگر بقا داشت(هم شما بودید و هم مظاهر دنیا) شما با انسان ها چه می کردید؟ نه عمرِ خِضر بَمانَد، نه ملکِ اسکندر نزاع بر سرِ دنیی دون مَکُن درویش 🆔 @bange_nay110
ذکری که هر حاکمی هر روز باید بخواند؛ تو برجای کسی نشستی او هم جای کسی نشسته بود کسی هم جای تو خواهد نشست! آن که می ماند مردمند، آن که می ماند میهن سرافراز است، تو می رَوی و آنچه می ماند نام بد توست، هرکس را بخری تاریخ و گذر روزگار را نمی توانی بخری. زمستان می گذرد و رو سیاهیَش به ذغال می مانَد* 🆔 @bange_nay110