eitaa logo
بانگِ نای(محمّد حیدری رنانی)
311 دنبال‌کننده
992 عکس
209 ویدیو
25 فایل
༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ مجموعه ای از سخنرانی ها،نوشته ها و اندیشه هایِ حجت الاسلام والمسلمین محمد حیدری رنانی و در کنار آن،مطالبی از اندیشمندان،بزرگان و پیشوایان دینی که ما را در شکوفایی عقل و ایمان کمک می کنند کانال توسط ادمین اداره می شود. @bange_nay1
مشاهده در ایتا
دانلود
پزشکیان معجزه هزاره سوم نیست معدن طلا هم در زیرزمین خونه ندارد ۳ روزه هم مشكل بورس را حل نمی کند اما در بازار حاکمیت دروغ، صادق است پزشکیان؛پزشکیانی است که مقابلش ۳۰۷ هزار میلیارد کسری بودجه و این همه ناکارآمدی دولت گذشته است. رأی ما به صداقت و امید به تغییر و تحول و نه گفتن به بنیادگرایی است* 🆔 @bange_nay110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍توصیه می گردد با مطالعه ی مطالب زیر تا قبل از شروع انتخابات،نسبت به آگاهی بیشتر و انتخاب درستِ خویش کمکی کرده باشیم📨 🆔 @bange_nay110
✅ ویژگی های رئیس جمهور خوب ✍یدالله کریمی پور ➖اگر قرار بر رای دادن باشد، که هست؛ به گمانم در برنامه نامزد ریاست جمهوری، 30 محور زیر باید گنجانده شده باشد: 1- مانع کشیده شدن جنگ های خاورمیانه ای به ایران شود؛ 2- ایران را از اصابت ترکش های جنگ اوکراین دور نگاهدارد؛ 3- بر زنده کردن کامل دریاچه ارومیه و صدها تالاب دیگر متمرکز شود؛ 4- بیدرنگ در پی پیوستن فوری به FATF، پالرمو و ... برآید؛ 5- بر مبارزه، کنترل و نابود سازی مافیاهای درون حکومتی متمرکز شود؛ 6-در جهت شفاف سازی مناسبات ایران-چین، ایران- روسیه و.. برآید؛ 7- مصرانه در پی آزاد سازی، پرسرعت کردن اینترنت و محو فیلترینگ برآید ؛ 8- سدی استوار در برابر برهم خوردن ترکیب جمعیتی ایران توسط اتباع باشد؛ 9- پاسدار آزادی بیان و افزایش قدرت مانور رسانه ها در فضاهای مختلف باشد ؛ 10- بستر گسترده پیوند و ادغام اقتصاد ایران با بازارهای جهانی را پهن کند؛ 11- خود نقش اصلی را در انتخاب همه وزیران و مدیران دستگاه‌ها داشته باشد؛ 12- بر توانمندسازی توان دفاعی ایران(هوا،دریا، زمین و سایبرنتیک) مصمم باشد؛ 13- محور کردن ایران در جهت تکوین اتحادیه فراگیر منطقه ای را پیش برد؛ 14- تمرکز برای تبدیل ایران به سکوی صلح و ثبات منطقه ای داشته باشد؛ 15- طرح و برنامه در جهت توانمندسازی و ارتقای همبستگی ملی داشته باشد؛ 16- کوچک‌سازی و چابک سازی دولت را با تمرکززدایی در نظر داشته باشد ؛ 17- محو موانع مناسبات گرم مردم-مردم، مردم-دولت و دولت-دولت؛ 18- حفظ و کنترل سیستماتیک میراث فرهنگی- تمدنی را عملیاتی کند؛ 19- عملیاتی شدن بهره برداری از مزایای نسبی کریدوری جهانی ایران؛ 20- بیدرنگ در پی نوسازی و استاندارد سازی بخش کشاورزی برآید؛ 21- پاسداری از محیط زيست، در اولویت نخست کابینه اش باشد؛ 22- پاکدست ماندن و ارایه طرح هوشمند سازی مبارزه با فساد را مبنا قرار دهد؛ 23- استادارد سازی جهانی تولید با بهره گیری از مزیت های نسبی را پذیرا باشد ؛ 24- بر کسب حقابه ایران از همسایگان با یاری متحدان را پیگیر باشد؛ 25- در پی ارائه طرح و برنامه نوسازی و هوشمند سازی ساختار اجرایی باشد ؛ 26- در پی همسو و هماهنگ سازی منطقه ای و جهانی برای کنترل تروریسم باشد ؛ 27- برقرار سازی گفتگوی مستقیم با ایالات متحده در جهت احیای مناسبات؛ 28- برای افزایش سرمایه‌گذاری( داخلی-خارجی) فضاسازی کند ؛ 29- کاستن از سختگیری های فرهنگی و برچیدن بسترهای برخورد مردم-دولت؛ 30- تمرکز فوری درجهات کاستن از تورم، بسترسازی برای تولید انواع مسکن، حمایت از چهار دهک آسیب پذیر و انطباق حقوق با میزان تورم. 🆔 @bange_nay110
🔑سیاست و بیماری روح و روان ✍ فرهاد قنبری افلاطون از زبان سقراط در رساله «گرگیاس» از دو نوع بیماری «جسم» و «روح» سخن به میان می آورد. در اندیشه افلاطون، بیماری جسم همان بیماری است که توسط پزشکی و ورزش تشخیص داده می شود و به همان وسیله نیز درمان می گردد اما بیماری روح صورتی از بیماری است که با سیاست گره خورده است. افلاطون تامین سلامت "روح" یک فرد و جامعه را وظیفه هنری به نام «سیاست» می داند. افلاطون می نویسد: «روح زمانی مبتلا به بیماری می شود که هنر «سیاست» وظیفه خود را به درستی انجام ندهد و سخن وری و چاپلوسی را بر جای اجرای عدالت و قانونگذاری بنشاند، در چنین جامعه ای روح دچار زوال شده و جامعه در مسیر فروپاشی قرار می گیرد» افلاطون علاوه بر اینکه سیاست را هنر می داند [و بالطبع سیاستمدار را هنرمند]، مهمترین وظیفه سیاست را تامین سلامت روح و روان جامعه می داند. افلاطون سنگ بنای سلامت روانی یک جامعه را تصویب «قوانین عادلانه و خوب» و اجرا شدن «عدالت» می داند و معتقد است جامعه ای که سیاستمدارانش از اجرای قوانین درست سر باز زنند یا در مسیر تحقق عدالت گام برندارند، جامعه ای است که به بیماری روح دچار است و محکوم به تباهی و نابودی است. غایت و هدف اصلی فلسفه سیاسی افلاطون تربیت شهروندان بافضیلت و تامین سلامت روح و روان جامعه است و هر قانونی نیز باید در راستای همین هدف وضع شود. در اندیشه افلاطون، جامعه سالم [که در آن «سیاست» در معنا و هدف درست خود حرکت می کند] جامعه ای است که شهروندان با قوانین خوب به بهترین شیوه ممکن تربیت شده و فضایل انسانی را کسب می کنند و شهروندانی که به این صورت تربیت می شوند، شهروندانی هستند که از مسیر عدالت خارج نشده و در جایگاهی که شایستگی و لیاقت آن را ندارند قرار نمی گیرند. در مقابل، جامعه بیمار، جامعه ای است که «هنر سیاست» به «ابتذال» و انحراف کشیده شده است و جای سیاستمدارانی که قرار است با قانوگذاری و اجرای عدالت، ظرایف هنری خود را به نمایش بگذارند، چهره هایی به غایت جاهل بر جایگاه قانوگذاری و مجریان عدالت تکیه می زنند و جامعه و شهروندان را از سلامت روح به بیماری روح و روان مبتلا می سازند. در چنین وضعیتی جامعه و شهروندانش درست تربیت نشده و فضائل انسانی را کسب نمی کنند و عده ای بدون داشتن لیاقت و شایستگی و بدون درک و شناخت خاصی از ظرایف هنر سیاست ورزی، مناصب مختلف را اشغال کرده و بیماری روح را گسترش می دهند. و طبیعتا شهروندان تحت قیمومیت و حکومت چنین افرادی به انسانهایی تک بعدی، خشن و افسرده تبدیل می شوند که توان برقراری ارتباط صحیح و زندگی سالم را از دست می دهند. 🆔 @bange_nay110
💎 شهروندانِ یک جامعه 💡حسین بشیریه در یکی از آخرین آثارش با نام "از این‌جا تا ناکجا" تقسیم‌بندی‌ای دارد که قابل توجه است. بشیریه در این کتاب از چهارنوع شهروند نام می‌برد؛ ➖شهروند آگاهِ فعال، ناآگاه ِ فعال، آگاهِ غیرفعال و ناآگاهِ غیرفعال. بشیریه می‌نویسد که انفعال سیاسی فقط به شهروندان "ناآگاه غیرفعال" اختصاص ندارد و بسیاری از افراد با داشتن آگاهی و نظر سیاسی از مشارکت سیاسی اجتناب می‌کنند که این هم انفعال سیاسی است. بشیریه آن‌گاه این نقل قول افلاطون را می‌آورد که "کیفر کسانی که آن‌قدر هوشمندند که در سیاست مشارکت نمی‌کنند، آن است که زیر سلطه‌ی آدم‌های کودن زندگی کنند." در این نوشته کوتاه به نظرات بشیریه در این کتاب نمی‌پردازم و فقط این اصطلاحات را وام گرفته‌ام که حرف خودم را بزنم و آن این‌که اصلاح‌طلبان همواره تلاش کرده‌اند که مشارکت سیاسی را در شرکت در انتخابات متجلی بدانند و شهروندی را که در "انتخابات" جمهوری‌اسلامی شرکت نمی‌کند را شهروند منفعلی بدانند که حتی اگر آگاه باشد منجر به سلطه‌ی کودن‌ها - از نظر اصلاح‌طبان، اصول‌گراها کودن هستند- می‌شود. مشارکت سیاسی، شرکت در بیعت با رژیم که در قالب انتخابات خود را نشان‌می‌دهد نیست. عدم مشارکت در چنین نمایشی نه تنها انفعال سیاسی نیست بل‌که اکت سیاسی سودمندی است. البته باید گفت که این عدم مشارکت به تنهایی موجب شکست یک رژیم اقتدارگرا نمی‌شود و برای به شکست‌رساندن چنین حکومت‌هایی باید کارهای دیگری انجام شود. شهروند آگاه اگر همه‌ی فعالیتش در شرکت‌نکردن در انتخابات خلاصه بشود نمی‌تواند از سروری کودن‌ها در نظام سیاسی جلوگیری کند. برای به ثمررساندن انقلاب نیاز است که درصد قابل توجهی - و نه همه و یا اکثریت- از شهروند "آگاه غیرفعال"، فعال بشوند. از سوی دیگر همه‌ی شهروندان "ناآگاه فعال" کسانی نیستند که قصد داشته باشند که شهروندان "آگاه فعال" را سرکوب کنند. مخالفان حکومت باید تلاش کنند تا هرچه بیش‌تر از میزان شهروندان "ناآگاه فعال" ریزش کنند و دست از فعالیت بردارند و از سوی دیگر اگر شهروندان "آگاه غیرفعال" بیش‌تری به شهروندان "آگاه فعال" بپیوندند می‌توانند از قدرت شهروند "ناآگاه فعال" که فعالیتش را در اختیاز سرکوب ِ ماشین کشتار قرار داده است بکاهند.این کار شدنی است. 📚برای آشنایی بیش‌تر با این تقسیم‌بندی حسین بشیریه، به کتاب "از این‌جا تا ناکجا"، نشر نی، ۱۳۹۸، ص ۷۳ تا ۷۷ رجوع شود. 🆔 @bange_nay110
💠 چگونگی برخورد حاکمان با مردم 👈بخش هایی از نامه ۵۳ نهج البلاغه از سوی امام علی به مالک اشتر: - مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى، زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند. - به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نيز فرمان مى دهم، پس بايد اطاعت شود، كه اين گونه خود بزرگ بينى دل را فاسد، و دين را پژمرده، و موجب زوال نعمت هاست. - و اگر با مقام و قدرتى كه دارى، دچار تكبّر يا خود بزرگ بينى شدى به بزرگى حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر، كه تو را از آن سركشى نجات مى دهد، و تندروى تو را فرو مى نشاند، و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلى باز مى گرداند. - بپرهيز كه خود را در بزرگى همانند خداوند پندارى، و در شكوه خداوندى همانند او دانى، زيرا خداوند هر سركشى را خوار مى ‏سازد، و هر خود پسندى را بى ‏ارزش مى ‏كند. - دوست داشتنى ‏ترين چيزها در نزد تو، در حق ميانه‏ ترين، و در عدل فراگيرترين، و در جلب خشنودى مردم گسترده ‏ترين باشد. - خواص جامعه، همواره بار سنگينى را بر حكومت تحميل مى‏ كنند زيرا در روزگار سختى ياريشان كمتر، و در اجراى عدالت از همه ناراضى ‏تر، و در خواسته‏ هايشان پافشارتر، و در عطا و بخشش‏ها كم سپاس‏تر، و به هنگام منع خواسته‏ ها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامت ‏تر مى ‏باشند.  - بدان اى مالك هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به رعيت بهتر از نيكوكارى به مردم، و تخفيف ماليات، و عدم اجبار مردم به كارى كه دوست ندارند، نمى باشد، پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفادارى رعيت، خوشبين شوى، كه اين خوشبينى رنج طولانى مشكلات را از تو بر مى دارد، پس به آنان كه بيشتر احسان كردى بيشتر خوشبين باش، و به آنان كه بد رفتارى كردى بد گمان تر باش. - همانا زمامداران را خواص و نزديكانى است كه خودخواه و چپاولگرند، و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان، و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمين را واگذار مكن، و به گونه اى با آنان رفتار كن كه قرار دادى به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند، در آن صورت سودش براى آنان، و عيب و ننگش در دنيا و آخرت براى تو خواهد ماند.  - از خونريزى بپرهيز، و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق كيفر الهى را نزديك و مجازات را بزرگ نمى كند، و نابودى نعمت ها را سرعت نمى بخشد و زوال حكومت را نزديك نمى گرداند، و روز قيامت خداى سبحان قبل از رسيدگى اعمال بندگان، نسبت به خون هاى ناحق ريخته شده داورى خواهد كرد، پس با ريختن خونى حرام، حكومت خود را تقويت مكن. زيرا خون ناحق، پايه هاى حكومت را سست، و پست مى كند و بنياد آن را بر كنده به ديگرى منتقل سازد، و تو، نه در نزد من، و نه در پيشگاه خداوند، عذرى در خون ناحق نخواهى داشت چرا كه كيفر آن قصاص است و از آن گريزى نيست. 🆔 @bange_nay110
💐هر دم بگو‌ میان قنوتت به صد نیاز عَجل علی ظُهورکَ یا فارسَ‌الحـِجاز هر دم بگو به اشک روان رو به آسمان عَجل علی ظهورکَ یا صاحبَ‌ الزَمـان 🆔 @bange_nay110
🇮🇷شروع تغییرها در تاریخ مطلب تحلیلی جالبى از دکتر علی شمس اردكانى كه بسيار قابل توجه است تقاضا ميكنم براي مطالعه آن چند دقيقه وقت بگذاريد *«پزشکیان هیچکس نیست ، پزشکیان است»* مادر طبیعت در هر زمانی دوره ای ، شخصیت ها و انسان های موثر را می زاید  و کسی شبیه کسی نیست پزشکیان نه پیشه وریست ، نه مصدق ، نه بازرگان نه میرحسین موسوی نه یک رهبر ملی و نه گورباچف او دکتر مسعود پزشکیان است ؛ همانطور که استالین لنین نبود پوتین هم استالین نیست. اوباما کلینتون نبود بایدن اوباما و ترامپ جرج بوش نیست پزشکیان نه رهبر سیاسی هست و نه حتی سیاستمدار او یکی از مردم عادی است ولی جزو شهروندان نخبه در روزهای اخیر هر *انگی و وصله ای* به او چسباندند و تخریبش کردند ولی هیچکدام از این بازی ها نگرفت چون که واقعا تخریب پزشکیان به معنی تخریب یکی از مردم عادی است کسی که نه اختلاس کرده نه فساد نه خیانت نه جنایت نه ثروت اندوزی کرده نه باند و جناحی دارد نه به هیچ جریان و فردی وابستگی دارد او عنصری آزاد است نه اصولگراست و نه اصلاح طلب  از آن ترک های ساده و بی آلایش بی اِفاده است ساده و روشن حرف می زند ساده لباس می پوشد ساده راه می رود  از بچگی تا الان کار کرده همیشه در تلاش و انجام عمل بوده او را می توان یکی از مردم عادی دانست که توانسته کاندید ریاست جمهوری بشود وقتی می گوید من برنامه ای ندارم در واقع او بلد نیست و نمی تواند از کلمات و جملات کلیشه ای و قلمبه سلمبه و بسته بندی شده با پیاز داغ را بلغور بکند دروغ بگوید و وعده بدهد برنامه او همان برنامه مردم است مردمی که نمی دانند لیبرالیسم و سوسیالیسم چیست  فقط رفاه عدالت آسایش و حقوق خود را می خواهند شباهت او به گاندی زیاد است گاندی هم سیاستمدار و دیپلمات نبود یک هندوی ساده با خصوصیات کاملی از مردم عادی هند آمد و توانست با ساده ترین راه ها و شیوه ها استعمار را پایان ببخشد و هندوستان را نجات دهد باید به پزشکیان ساده نگاه کرد آنگاه بهتر می توان او را شناخت و فهمید اگر کسی فکر بکند که او ساعت ها با مشاورینش می نشیند صحبت میکند در نهایت یک متن سخنرانی آماده می شود و او به دقت آن را حفظ کرده و با زبان سیاستمداری در جلوی دوربین سخنوری می کند سخت در اشتباه است او همانطور که با شبکه های صداوسیما و انواع روزنامه و خبرگزاری ها مصاحبه میکند اگر صبح اول وقت جلوی خانه اش بروی و باهاش حرف بزنی به همان صورت که در رسانه ها حرف زده ، سخن خواهد گفت پزشک ها هیچگاه زیاد حرف نمیزنند آن موضوع و جوابی که لازم است را کوتاه و روشن می گویند اگر او رئیس جمهور بشود همانطور خواهد بود  چون خودش دزدی نمی کند زیردستی هایش هم نمی توانند دزدی بکنند خودش دروغ نمی گوید و حقه نمیزند اعضای کابینه اش هم مجبورند که چنین باشند و زمانی که بالادستی فاسد نباشد به هیچ وجه پایین دستی نمی تواند فساد بکند *تغییرات بزرگ اینطور شروع می شود* در تاریخ هم اینطور وقوع یافته او شاید به همین سادگی و با همین سادگی منجر به تحولاتی بزرگ و تاریخی در این مملکت بشود و ناخواسته به *عامل نجات مردم و مملکت* تبدیل گردد. 🆔 @bange_nay110
🦋سالکین مبتدی و سلوک نقطه شروع خودسازی و تزکیه نفس برای افراد مختلف، متفاوت است. برای فرد غیر مسلمان، اوّلین راه و نقطه شروع، اسلام آوردن است. به طوری که عده ای از علمای اخلاق، همین مطلب را درجه بندی کرده و گفته اند: اول اسلام، بعد ایمان، در مرحله سوم هجرت و بعد از آن جهاد فی سبیل الله است که در این راه وجود دارد”. اما نسبت به کسانی که وارد حریم امن اسلام و ایمان شده اند و مورد خطاب آیات قرآنی: "ای مؤمنان به فکر خود باشید” و یا آیه ای که می فرماید:  "ای ایمان آوردندگان ایمان خود را تجدید کنید”. قرار گرفته اند، باید گفت اوّلین مرحله خودسازی، تنبه و بیداری است. به این که باید شروع کرد و خود را از ناپاکی ها جدا کرد. بعد از این تنبه و آگاه شدن، این سؤال پیش می آید که از کجا باید شروع کرد؟ می توان گفت کسی که اوّلین مرحله را گذرانده است؛ با فکر و عقل، به این نتیجه رسیده است که "این عالم جای ماندن نیست و این همه امکانات و بعثت انبیا برای حیوانی زیستن نیست”. بعد از این مرحله (تفکر و تنبه) نوبت به مرحله «توبه» می رسد؛ یعنی جبران آن چه از دست رفته است. جبران حقوق دیگران که ضایع کرده ایم و جبران حقوق خداوند که بر گردن ما باقی مانده است. البته این توبه به همراه عزم است. توبه از آن چه کرده ایم و عزم به سوی آن چه می خواهیم پیش برویم، به همین جهت، عده ای از علمای اخلاق، منزل دوم را توبه و عده ای عزم گفته اند.مرحله بعدی برای  این امر ترک معصیت و انجام واجبات است. آیت الله بهجت در جواب سؤالی که پرسیده شده: تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد. پس در این مرحله باید واجبات الاهی را به اندازه ­ای که علم داریم، انجام داده و محرمات الاهی را نیز به اندازه علم­مان ترک کنیم. این مسئله باعث می شود خداوند علم های جدیدی به ما عطا کند و به این وسیله، در سیر و سلوک خود رشد پیدا کنیم. ما هر چه می دانیم عمل می کنیم و خداوند علم به ندانسته ها را به ما عنایت می کند و تا وقتی که ما به وظیفۀ خود عمل کنیم، این چرخه ادامه دارد. پیامبر (ص) فرموده اند: هر کس آن چه را می داند انجام دهد، خداوند علم مجهولات را به او می فهماند. این روایت، مطابق با آیه قرآنی است که می­ فرماید: "کسانی که در راه ما تلاش کنند، راه های خود را به آنان نشان داده و هدایت شان می کنیم”. علاوه بر این، باید دانست انسان تا زنده است، هیچ گاه ساکن نیست؛ یا به سوی نور (هدایت) در حرکت است و یا به سوی ظلمت (گمراهی)، و مطلب مهم، رهبری این حرکت به سوی نور است . لزوم وجود استاد در مسیر تزکیه و خود­سازی مسلماً وقتی علوم ظاهری و تجربی؛ مانند طبابت جسم نیاز به استاد داشته باشد، طبابت روح که سخت تر و دقیق تر است حتماً به طبیب و استاد احتیاج دارد. اما این، مسیری است که در پیمودن آن بزرگ ترین استاد، انسان را راهنمایی می کند. استاد اوّلیه برای همۀ انسان ها و راهنمای آنان، خداوند است. در قرآن آمده است: "خداوند سرپرست ایمان آورندگان است و آنها را از تاریکی ها به سوی نور می کشاند”. و  یا می فرماید: "کسانی که در راه ما تلاش کنند قطعاً آنها را  به راه­های خود هدایت می کنیم”.  پس با استعانت و توکل بر او می توان در این راه گام نهاد و اگر در این مسیر، خداوند شخصی وارسته، صالح و متقی را در مسیر انسان قرار داد، از او استفاده می کند، اما اگر چنین نعمتی نبود، این راه تعطیل نمی شود، بلکه با عمل به آن چه می دانیم خداوند علم به مجهولات را به ما عنایت می کند. در سؤالی از محضر آیت الله بهجت پرسیده شد: آیا این مسیر نیاز به استاد دارد؟ در جواب فرمودند: "استاد تو علم تو است، به آن چه می دانی عمل کن، آن چه را نمی دانی کفایت می شود”. پس استاد اوّلیه خداوند است و به همین جهت پیامبرانش را برای هدایت خلق فرستاده است و پس از آنها ائمۀ اطهار (ع) و بعد از آنها انسان های وارسته، متقی و راه پیموده، سمت استادی خواهند داشت. انسان در نبود استاد خاص می تواند با استعانت از خداوند متعال و روح پیامبر اعظم (ص) و ائمۀ اطهار (ع) راه را شروع نموده و ادامه دهد و علم خود را مانند معلمی بداند که او را به نیکی ها راهنمایی کرده و از معاصی باز می دارد و همین ترک معصیت و انجام واجبات، موجب رشد در این مسیر خواهد شد. 🆔 @bange_nay110